۱۴۰۰ فروردین ۸, یکشنبه

بی‌خبری از وضعیت زندانی سیاسی ارژنگ داوودی و پنهان سازی موقعیت وی


بی خبری از وضعیت زندانی سیاسی ارژنگ داوودی و پنهان سازی موقعیت وی همچنان ادامه دارد. اخبار جابجایی ارژنگ داوودی جزو اخبار محرمانه به حساب می آید و تمام تلاش دستگاه قضاییه بر این است که موقعیت ارژنگ داوودی پنهان بماند.

به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ۸فروردین ۱۴۰۰، زندانی سیاسی ارژنگ داوودی ۶۸ ساله، فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک و مدیریت صنعتی از دانشگاه تگزاس، از سال ۱۳۸۲ به مدت ۱۸سال، بدون یک روز مرخصی در زندان های مختلف دیکتاتوری خامنه‌ای از جمله زندان اوین، بازداشتگاه اهواز، بندرعباس، رجایی شهر، زابل و زاهدان در سخت ترین شرایط محبوس است.

این زندانی سیاسی را به عمد، مستمرا بین زندانهای مختلف جابجا می کنند تا ردی و خبری از وی به بیرون از زندانها درز پیدا نکند.

ارژنگ داوودی به بیماری های مختلف از جمله دیابت مبتلا است و بر اثر شکنجه های زیاد، بخشی از شنوایی و بینایی خود را از دست داده است.

وی همچنین بر اثر ضرباتی که شکنجه گران به وی وارد کرده اند دچار شکستگی قسمت بالای پای راست و ساق پای چپ و ضایعه در قسمت مهره کمر شده است که هر گونه حرکت را برایش دشوار کرده است.

ارژنگ داوودی پس از اینکه در سال ۹۷ پیامی خطاب به مردم ایران در حمایت از تظاهرات سراسری مردم ایران  فرستاد، به زندان زاهدان تبعید شد و از آن به بعد بین زندان های استان سیستان و بلوچستان و همچنین هرمزگان جابجا می‌شود.

این زندانی سیاسی را همواره در سلولهای انفرادی بدون ارتباط با سایر زندانیان و تنها، بدون دسترسی به امکانات اولیه زیستی و همچنین رسیدگی های پزشکی و درمانی نگهداری می کنند.

بنا به گزارش یک منبع مطلع در شهریورماه ۹۹، وی در یک سلول تنگ و نمناک بدون هیچ روزنه ای به بیرون در زندان بندرعباس نگهداری می‌شد.

این منبع می افزاید: «زندانبان ها از ارژنگ به شدت میترسند چرا که هر بار با مواجهه با ارژنگ آنها را به باد ناسزا و تهمت میگیرد و شکنجه ها و جنایاتشان در زندان را افشا می کند».

تمام تلاش عوامل و مأموران زندان بر این است که اجازه ندهند ارتباط ارژنگ با بیرون از زندان برقرار شود و به همین دلیل وی را جدا از سایر زندانیان دیگر نگه میدارند.

اخبار جابجایی ارژنگ جزو اخبار محرمانه به حساب می آید و تمام تلاش دستگاه قضاییه بر این است که موقعیت ارژنگ داوودی پنهان بماند.

آقای ارژنگ داوودی در ۱۶ سال گذشته، به زندان‌های مختلفی همچون زندان اوین، بازداشتگاه اهواز، زندان بندرعباس، زندان رجایی شهر، زندان زابل و زندان زاهدان تبعید شد. در سال ۸۶ خانه و خودرو شخصی وی توسط ماموران حکومتی توقیف و مصادره شد. او در دوران زندان بارها با پیامهای خود به نقض حقوق بشر در زندانهای دیکتاتوری ولایت فقیه اعتراض کرد.

این زندانی سیاسی قدیمی و مقاوم در دی ماه ۹۷ پس از اطلاع از تظاهرات سراسری مردم ایران در حمایت از آنان چنین پیام داد:

«همه تان را دوست دارم. همه تان را می بوسم و برای ساختن یک ایران آزاد، یک ایران آباد، یک ایران دمکرات، یک ایران سرشار از عشق و داد و یک ایران مملو از زندگی روی همه تان حساب می کنم»

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام نسبت به جان ارژنگ داوودی هشدار میدهد، بازجویان وزارت اطلاعات در صدد حذف فیزیکی این زندانی سیاسی قدیمی هستند. ما از همه ارگانهای حقوق بشری و وجدانهای بیدار میخواهیم که صدای او باشند.

۱۴۰۰ فروردین ۷, شنبه

گزارش نقض حقوق بشر در ایران هفته اول فروردین ماه ۱۴۰۰


 

کانون حقوق بشری نه به زندان–نه به اعدام، گزارش نقض حقوق بشر در ایران هفته اول فروردین ماه ۱۴۰۰ را در فاصله زمانی جمعه ۲۹اسفند۹۹ تا روز جمعه ۶فروردین۱۴۰۰ شامل سرکوب و نقض حقوق بشر از طریق، اعدام، بازداشت‌های خودسرانه، اذیت و آزار زندانیان و صدور احکام حبس از سوی ارگان‌ها و نهادهای امنیتی منتشر کرد.

گزارش نقض حقوق بشر و سرکوب در سال ۱۳۹۹ در ایران توسط کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام منتشر شد. درا ین گزارش از جمله آمده است:
در سال ۱۳۹۹ دستکم ۲۸۹ نفر اعدام و بیش از ۱۳ هزار نفر بازداشت و روانه زندانها و بازداشتگاهها شدند.
این آمار شامل :‌ ۲۵۰ مرد/ ۱۱زن / ۶ کودک-مجرم و ۲۱ زندانی سیاسی است.

-مادران و خانواده های شهیدان و جانباختگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ و ۸۸ در آستانه سال۱۴۰۰ با حضور بر سر مزار فرزندان رشید خود و گلباران مزار آنان، مراسم نوروز را برگزار کردند؛
بهیه نامجو، مادر نوید افکاری سفره هفت‌سین خود را بر مزار فرزند اعدام شده‌اش پهن کرد. نوید افکاری کشتی‌گیر شیرازی بود که در پی شرکت در اعتراضات مرداد ۱۳۹۷ بازداشت و به اعدام محکوم شد.
«سوران منصورنیا»، برادر «برهان منصورنیا»، جان باخته اعتراضات آبان ۹۸ در کرمانشاه، در صفحه اینستاگرام خود، با انتشار تصویر مادرش بر سر مزار برادرش در لحظه تحویل سال نوشت: «روزی بیاید که مادری این‌گونه به عزای فرزند ننشیند… تصویر مادرم ثریا منوچهری بر مزار برادرم برهان منصورنیا در اولین دقایق سال….»
مادر جواد شیازی که در آبان ۹۸ کشته شد با عکسی از لحظه و محل تیر خوردن جواد نوشته: «پسرم آمدیم قتلگاهت عید دیدنیت.»
و بسیار مادران دیگر….
همچنین مادران و خانواده برخی زندانیان با حضور در مقابل زندانها و پهن کردن سفره هفت سین در نزدیکی زندان، خواستار آزادی عزیزانشان شدند.

-شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به تمدید ماموریت جاوید رحمان رای داد. شورای حقوق بشر سازمان ملل با ۲۱ رای موافق به تمدید ماموریت جاوید رحمان گزارشگر ويژه حقوق بشر در امور ایران رای داد.

-سازمان عفو بین الملل خواهان آزادی بی قید و شرط مهران رئوف، فعال کارگری ایرانی-بریتانیایی که از حدود شش ماه پیش در تهران در بازداشت بسر می برد، شده است.

-سازمان عفو بین الملل از آغاز سال ۱۴۰۰ در سلسله فراخوانهایی خواستار آزادی بی قیدوشرط زندانیان سیاسی از زندانهای ایران شد. برخی زندانیانی که این نهاد بین المللی از آنها نام برده و خواستار آزادی آنها شده است عبارتند از: زندانیان سیاسی اسماعیل عبدی، آرش صادقی، یاسمن آریایی، علی یونسی، آتنا دائمی، صبا کردافشاری، ، سهیل عربی، مژگان کاووسی، رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن، مریم اکبری منفرد، فاطمه داوند، منیره عرب شاهی، زینب جلالیان، عباس لسانی،  نیلوفر بیانی، امیرسالار داوودی و…

-سید هاشم خواستار نماینده معلمان ایران که در سن هفتاد سالگی در زندان وکیل آباد مشهد شرایط بسیار سخت و دشواری را پشت سر می گذارد در پیامی بمناسبت نوروز ۱۴۰۰ از جمله گفت: «همانطور که بارها گفته و نوشته ام به وصیتم عمل کنید و مرا در کنار زندانیان اعدام شده تابستان ۶۷ دفن کنید این نامه را با اشک هایم و با عشق به آزادی ملت قهرمان ایران نوشته‌ام». وی «بر تحریم سراسری «نمایش انتخابات رژیم، تاکید کرده است.»

-گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی وبلاگ‌نویسی که در سال ۱۳۹۱ در پی شکنجه در بازداشتگاه پلیس فتا کشته شد، طی پیامی به مناسبت سال نو به «چهار دهه جنایت» جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: «تا این حکومت برقرار باشد راه نجاتی برای مردم وجود ندارد».

بازداشت در ایران هفته اول فروردین:

کرج-روز شنبه ۳۰ اسفند ۹۹ ساعت ۱۵ مسئولین زندان مرکزی کرج از اسماعیل عبدی خواستند، همه وسایل خود را جمع آوری کرده و آماده ی انتقال شود. مسئولین زندان نگفتند که می خواهند وی را به کجا ببرند. اسماعیل عبدی دو هفته است، توسط نیروهای امنیتی بطور مرتب بین زندانهای گوناگون و کلانتری های کرج و تهران با دستبند و پا بند جابجا می شود.

رشت-زندانی سیاسی آتنا دائمی از زندان لاکان رشت پس از تبعید اجباری طی پیام کوتاهی گفت: «فریاد من بر سر شماها همچنان بلند است و هرگز از مواضعم کناره گیری نخواهم کرد».

کرج- سعید اقبالی، فعال مدنی روز دوشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۰، از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.

زندان ارومیه- مسئولان زندان مرکزی ارومیه با آزادی مشروط یک زندانی مذهبی به نام محمد حسین‌پور فرزند علی اهل شهرستان پیرانشهر مخالفت کردند.

کُردستان–طی دو روز اول فروردین ۱۴۰۰ بیش از ده شهروند در شهرهای مریوان، سنندج و سقز به دلیل شرکت در مراسم ویژه نوروز در این شهرها توسط نهادهای امنیتی بازداشت شده‌اند.

اشنویه-پنج شهروند به نام‌های صالح حسن‌پور، علی حسن‌پور، عیسی حسن‌پور، مراد ره‌آورد و هادی خالندزاده، اهل اشنویه از سوی مأموران امنیتی بازداشت شدند.

مریوان-در تاریخ۴ فروردین۱۴۰۰، یک شهروند کُرد به نام جمال گرامی ٢٠ ساله اهل مریوان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

مریوان-یک شهروند کُرد به نام آرام نیک‌پی ٣٤ ساله فرزند حسن اهل مریوان پس از احضار به اداره اطلاعات این شهرستان بازداشت شد.

نقده-یک شهروند کُرد به نام کریم معروف‌پور ٢٧ ساله اهل شهرستان نقده توسط نیروهای امنیتی در سردشت بازداشت شد.

گنبدکاووس-تعدادی از معترضان به آزار جنسی دو دختر هفت و هشت ساله توسط مردی ۵۵ ساله، در یکی از روستاهای گنبدکاووس، پس از تجمع اعتراضی در این شهر بازداشت شدند.

دزفول-رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان دزفول از بازداشت متصدیان یک تور گردشگری خبر داد. وی «مختلط بودن،‌ ظاهر نامناسب و رقص و پایکوبی» را از عوامل بازداشت این شهروندان عنوان کرد.

 احضار در ایران هفته اول فروردین:

تهران-ژیلا کرم زاده مکوندی، فعال مدنی، طی احضاریه ای جهت تحمل دوران محکومیت خود به واحد اجرای احکام دادسرای شهید مقدس احضار شد. خانم مکوندی، به ۶ سال حبس محکوم شد و این حکم عینا به تایید دادگاه تجدیدنظر رسید.

اذیت و آزار وفشار بر زندانیان در ایران هفته اول فروردین:

شیراز-کسری نوری، درویش گنابادی جمعه ۲۹ اسفندماه به زندان عادل آباد شیراز منتقل شد. وی با انتشار یک پیام صوتی درباره اعتصاب غذای سه روزه خود و دیگر زندانیان سیاسی در زندان‌های مختلف ایران گفت این اعتصاب غذا تلاشی برای «اعتراض به ستمگر» است.

شیراز-محمدرضا حدادی، کودک-مجرم محکوم به اعدام، طی نامه‌ای گفت: «پس از ۱۸ سال، دیگر توان تحمل حبس را ندارم».

کرج- افشین بایمانی، ‌زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج علیرغم درد در ناحیه قلب و توصیه پزشکان بهداری زندان برای انتقال به بیمارستان از رسیدگی پزشکی محروم مانده است. امین وزیری، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی تاکنون از صدور مجوز اعزام این زندانی خودداری کرده است.

ارومیه-زندانی سیاسی ابراهیم خلیل صدیقی همدانی ۶۲ ساله که در زندان مرکزی ارومیه محبوس و به بیماری دیابت مبتلا است نیاز فوری برای اعزام به بیمارستانی خارج از زندان دارد اما رئیس و عوامل زندان از اعزام او جهت درمان ممانعت بعمل آوردند.

تهران–محمد بیگی، زندانی سیاسی و یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ دوران محکومیت ۶ سال و ۶ ماهه خود را در زندان تهران بزرگ سپری می‌کند. آقای بیگی در تاریخ ۲ آذرماه ۹۸ و در جریان اعتراضات سراسری توسط سپاه بازداشت شد.

کرج-امین وزیری معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی با مرخصی زندانی سیاسی آرش نصری (نصیری) برای حضور در مراسم تدفین دخترش مخالفت کرد. این امر باعث اعتراض همگانی زندانیان سیاسی بند ۴ زندان رجایی شهر گردید.

ارومیه-مأموران و شکنجه گران خامنه‌ای در زندان مرکزی ارومیه با گرسنگی دادن به زندانیان و تهدید آنها به افزایش مدت زندانشان، فشارهای ضدانسانی بر زندانیان را افزایش داده‌اند.

کرج-با گذشت دو روز از تبعید سعید اقبالی، فعال مدنی از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج او کماکان در یک سلول انفرادی به همراه دو زندانی محکوم به اعدام نگهداری می‌شود. وی کماکان از رسیدگی پزشکی محروم است.

بوکان- هادی رستمی زندانی محکوم به قطع ۴ انگشت دست به ۴ سال حبس و ۸۰ضربه شلاق دیگر، به اتهام توهین به مدیر زندان مرکزی ارومیه و اخلال در نظم زندان محکوم شد.

رشت- آتنا دائمی در زندان رشت تهدید شد. در پی تبعید آتنا دائمی از زندان اوین به زندان لاکان رشت با درخواست وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی، خانواده این زندانی سیاسی گفتند که او در زندان لاکان تهدید شده که «اسمش در سیستم زندان ثبت نشده و مراقب باشد که سر به نیست نشود. این در حالی است که وکیل آتنا دائمی فاش کرد که تبعید او به درخواست و با گزارش «مدیرکل بازداشتگاه‌های امنیتی وزارت اطلاعات» انجام شده است.

صدور احکام در ایران هفته اول فروردین:

مراغه-میرموسی ضیاء گرگری و مختار ابراهیمی، دو فعال ترک به ترتیب به ۱ و ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. مختار ابراهیمی از بابت اتهام «تشکیل دسته و گروه علیه نظام و عضویت در کانالهای و گروههای معاند نظام» به ۱۰ سال حبس تعزیری و میرموسی ضیاء گرگری از بابت اتهام«فعالیت تبلیغی علیه نظام»به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شدند.

پیرانشهر-دادگاه ویژه روحانیت ارومیه، ماموستا رسول حمزه‌پور را به سه سال حبس تعزیری محکوم کرد .ماموستا رسول حمزه‌پور، اهل پیرانشهر و امام جماعت روستای اندیزه می باشد. اتهام وی تبلیغ علیه نظام عنوان شده است.

تهران-دادگاه تجدیدنظر استان تهران آرشام رضایی، محمد ابوالحسنی و شکیلا منفرد، را در یک پرونده مشترک به مجموعا ۶ سال و ۴ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. شکیلا منفرد به ۶ سال حبس تعزیری و آرشام رضایی و محمد ابوالحسنی هر کدام به ۱۵ ماه حبس تعزیری و ۴ ماه کار اجباری در جهاد کشاورزی محکوم شده بودند.

خراسان جنوبی-دادگاه تجدیدنظر استان خراسان جنوبی محکومیت حمیدرضا عادلی فر، شهروند اهل شهرستان فردوس را عینا تایید کرد. این شهروند به ۳ سال حبس تعزیری، ۴۰ ضربه شلاق و پرداخت جزای نقدی محکوم شده است.

پیرانشهر-حکم محکومیت سه شهروند اهل پیرانشهر به نام های شورش عبدالله نژاد، نجم الدین سخنور و صلاح آجی در دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی عینا تایید شد. این شهروندان هر کدام به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شدند.

قتل شهروندان در ایران هفته اول فروردین:

نوسود-یک کولبر اهل ثلاث‌باباجانی بنام بهروز مرادی، در حین کولبری در ارتفاعات مرزی نوسود با شلیک مستقیم پاسداران مرزی زخمی شد.بهروز مرادی، کولبر جوانی که روز اول فروردین۱۴۰۰  در ارتفاعات نوسود هدف گلوله ماموران وحشی سپاه پاسداران قرار گرفت، بجای نان و شیرینی، تن مجروحش را برای خانواده اش عیدی برد.

خرم آباد –ماموران نیروی انتظامی در شامگاه دوشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۰ با شلیک مستقیم به سمت خودروی یک کاسبکار کُرد در جاده خرم آباد او را به قتل رساندند. این کاسبکار کرد محمد صادقی، نام داشت و در دم جان سپرد.

کرمانشاه-یک زندانی در زندان مرکزی اسلام‌آباد غرب به دلیل خونریزی و عدم رسیدگی پزشکی جانباخت. شهاب درون پرور، ۳۵ ساله به دلیل خونریزی شدید معده و عدم توجه توسط کادر بهداری زندان جانباخت. وی متاهل و پدر یک فرزند ۱۰ ساله بود.

نوسود-در پی شلیک مستقیم مأموران نظامی در مناطق مرزی نوسود در استان کرمانشاه، در دو تیراندازی جداگانه ۲ کولبر زخمی شدند. اسامی این دو کولبر زحمتکش صابر عزیزی و بهروز مرادی، اهل شهرستان ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه، می باشد.

سلماس-روز چهارشنبه ۴ فروردین۱۴۰۰‌، یک کولبر بر اثر سرمازدگی در ارتفاعات مرزی سلماس واقع در استان آذربایجان غربی جان خود را از دست داد. وی فهیم مامدی قزلکند ۳۵ساله اهل سلماس، متاهل و دارای دو فرزند بود.

کرونا در زندانهای ایران هفته اول فروردین:

مشهد- وضعیت جسمی زندانی سیاسی شکوه الزمان مجد، ۶۱ ساله و اهل نیشابور، در بند زنان زندان مشهد، بدلیل ابتلا به کرونا وخیم گزارش شده است.

۱۴۰۰ فروردین ۶, جمعه

دستکم ۲۸۹ اعدام و بیش از ۱۳هزار بازداشت در سال ۱۳۹۹

دستکم ۲۸۹ اعدام و بیش از ۱۳هزار بازداشت در سال ۱۳۹۹

در سال ۱۳۹۹ دستکم ۲۸۹ نفر اعدام شدند و بیش از ۱۳ هزار نفر بازداشت و روانه زندانها و بازداشتگاهها شدند – گزارش نقض حقوق بشر و سرکوب در سال ۱۳۹۹

مقدمه:

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، نقض حقوق بشر و سرکوب شهروندان در سالی که گذشت را در گزارشی که ذیلا ملاحظه می‌کنید، گردآوری و تنظیم نموده است. برای عموم هموطنان روشن است که دسترسی به آمار واقعی اعدامها، دستگیریهای خودسرانه، قتل در زندانها و اشکال دیگری از سرکوب مانند شکنجه، در شرایط سانسور و اختناق امکانپذیر نیست.

این مجموعه اما، با تلاش و پشتکار همکاران این کانون حقوق بشری در شهرهای مختلف ایران و همچنین در زندانها گردآوری شده است.

سرکوب به اشکال مختلف در سال۱۳۹۹ بدون وقفه و در شرایطی که کرونا هم جان مردم را می گرفت، به شدیدترین شکل در شهرهای ایران و زندانها اعمال شد.

تعداد بسیار زیادی از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری آبان۹۸ هنوز در زندان‌های شهرهای مختلف بلاتکلیف هستند و به شماری از آنها احکام سنگین داده اند.

در سال ۹۹ براساس اخبار گردآوری شده از منابع مطلع و اخبار منتشر شده توسط رسانه‌های حکومتی ۲۱زندانی سیاسی اعدام شدند.

شورش زندانیان در زندان‌های مختلف که آخرین روزهای اسفند ۹۸ رخ داد (۲۹اسفند۹۸ تا ۱۳فروردین۹۹) به‌شدت سرکوب شد و عوامل زندانها تعدادی از زندانیان را زخمی، کشته و تعدادی را اعدام نمودند.

همزمان با موج گسترش‌یابنده ویروس کرونا در جامعه، زندانیان در زندان‌ها بی‌دفاع در مقابل کرونا، قرار گرفتند. هزاران زندانی بدون کمترین امکانات بهداشتی، در فضاهای بسیار تنگ و کوچک با جمعیت بسیار زیاد، بدون برخورداری از هوای سالم، بدون هیچگونه وسایل و الزامات ضروری بهداشتی و ضدعفونی کننده برای مقابله با کرونا، همچنان محصور ماندند. در کشورهای مختلف جهان، سیاست کم‌کردن جمعیت زندان‌ها برای مقابله با کرونا اتخاذ شد،‌ ولی در دیکتاتوری ولایت فقیه، نه‌تنها از جمعیت زندان‌ها کاسته نشد، نه تنها به زندانیان حتی بصورت محدود مرخصی داده نشد، بلکه از شروع کرونا، بسیاری از زندانیان که احکام حبس داشتند، به زندان احضار کردند و شمار زیاد دیگری را هم دستگیر و روانه زندان‌ها نمودند.

در زیر اشاره‌ای هر چند کوتاه به آمار و ارقام سرکوب در زمینه‌های مختلف در سال ۱۳۹۹ داریم:

۱.اعدام:

در سال۱۳۹۹، دستکم ۲۸۹زندانی اعدام شده‌اند. آمار اعدام‌ها به تفکیک از این قرار است:

پراکندگی اعدام در ماههای سال:

۲۵۰ مرد در زندان
۱۱زن در زندان
۱ مرد زندانی در ملاءعام
۶ کودک-مجرم
۲۱ زندانی سیاسی

اعدام‌های اجراشده در زندان‌های مرکزی اصفهان، مرکزی اراک، مرکزی ساری، مرکزی گرگان، مرکزی ارومیه، مرکزی اردبیل، مرکزی اهواز، مرکزی ایلام، مرکزی بروجرد، مرکزی بیرجند، مرکزی تبریز، مرکزی خرم آباد، مرکزی رشت، مرکزی زاهدان، مرکزی زنجان، مرکزی سقز، مرکزی سنندج، مرکزی شهرکرد، مرکزی شیراز، مرکزی قزوین، مرکزی قم (لنگرود)، مرکزی کرج، مرکزی کرمانشاه، مرکزی مشهد، مرکزی مهاباد، مرکزی همدان، مرکزی یاسوج، مرکزی یزد، اسفراین، الیگودرز، اوین، ایرانشهر، تایباد، خلخال، دزفول، دهدشت، زابل، سپیدار، ، شیبان، قائن، قزلحصار، گنبدکاووس، رجایی شهر، اسلام‌آباد غرب، مشیگن شهر و مکانی نامعلوم در تهران، صورت گرفته است.

یک مورد اعدام در ملاءعام در شهر فیرورق (در شهرستان خوی در استان آذرربایجان غربی) صورت گرفته است.

بیشترین اعدام‌ها در زندان‌های رجایی شهر، مرکزی زاهدان، مرکزی مشهد، مرکزی شیراز و مرکزی سنندج، به اجرا درآمده است.

پراکندگی اعدام در ماههای سال:

دستکم ۲۸۹ اعدام و بیش از ۱۳هزار بازداشت در سال ۱۳۹۹پراکندگی اعدام در ماههای سال

فروردین                            ۶ اعدام
اردیبهشت                         ۳۱ اعدام
خرداد                               ۲۰ اعدام
تیر                                   ۳۱ اعدام
مرداد                                ۳۸ اعدام
شهریور                              ۱۱ اعدام
مهر                                  ۲۳ اعدام
آبان                                  ۱۴ اعدام
آذر                                   ۲۲ اعدام
دی                                  ۳۸ اعدام
بهمن                                ۳۲ اعدام
اسفند                               ۲۳ اعدام

اعدام زندانیان سیاسی:

در این پروسه زمانی ۲۱زندانی سیاسی اعدام شدند. اسامی و مشخصات این زندانیان اعدام شده به قرار زیر است:

زندانیان سیاسی

۱. مصطفی سلیمی: در زندان مرکزی سقز، وی در شورش زندانیان از زندان فرار و به اقلیم کردستان رفت. در آنجا دستگیر شد و ۲روز بعد در تاریخ ۲۳فروردین۹۹ اعدام شد.

۲. عبدالباسط دهانی: در زندان مرکزی زاهدان در زیر شکنجه مجبور به اعتراف علیه خودش شد و در تاریخ ۴اردیبهشت۹۹ اعدام شد.

۳. شهرام بایگان: در زندان مرکزی تبریز، در شورش زندانیان، توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب و جرح شدید قرار گرفت و پایش شکست. در اثر شدت جراحات وی را به بیمارستان منتقل کردند. پس از چند روز مجددا وی را به زندان منتقل کرده و قبل از شروع وقت اداری، در تاریخ ۴اردیبهشت۹۹ وی را اعدام کردند.

۴. هدایت عبدالله پور: در اشنویه در محلی نامعلوم، به اتهام محاربه، در تاریخ ۱خرداد۹۹ اعدام شد.

۵. دیاکو رسول زاده: در زندان مرکزی ارومیه در تاریخ ۲۴تیر۹۹ اعدام شد.

۶. صابر شیخ عبدالله: در زندان مرکزی ارومیه در تاریخ ۲۴تیر۹۹ اعدام شد.

۷. مصطفی صالحی: از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری دیماه۹۶ به اتهام محاربه در زندان مرکزی اصفهان در تاریخ ۱۵مرداد۹۹ اعدام شد.

۸. نوید افکاری: از بازداشت‌شدگان اعتراضات مرداد۹۷ در شیراز به اتهام محاربه در زندان مرکزی شیراز در تاریخ ۲۲شهریور۹۹ اعدام شد.

۹. روح الله زم: به اتهام مفسد فی الارض در ۲۲آذر۹۹ در تهران در مکانی نامعلوم اعدام شد.

۱۰. حمید میربلوچ زهی: به اتهام محاربه در زندان مرکزی زاهدان در تاریخ ۶دی۹۹ اعدام شد.

۱۱. حمید راست بالا: در زندان وکیل آباد مشهد به اتهام محاربه در تاریخ ۱۱دی۹۹ اعدام شد.

۱۲. کجیر سعادت: در زندان وکیل آباد مشهد به اتهام محاربه در تاریخ ۱۱دی۹۹ اعدام شد.

۱۳. محمدعلی آرایش: در زندان وکیل آباد مشهد به اتهام محاربه در تاریخ ۱۱دی۹۹ اعدام شد.

۱۴. حسن دهواری: به اتهام محاربه در زندان مرکزی زاهدان در تاریخ ۱۴دی۹۹ اعدام شد.

۱۵. الیاس قلندرزهی: به اتهام محاربه در زندان مرکزی زاهدان در تاریخ ۱۴دی۹۹ اعدام شد.

۱۶. علی مطیری: به اتهام محاربه در زندان شیبان در تاریخ ۹بهمن۹۹ اعدام شد. وی بوکسور بود.

۱۷. جاوید دهقان خلد: در زندان مرکزی زاهدان به اتهام محاربه در تاریخ ۱۱بهمن۹۹ اعدام شد.

۱۸. جاسم حیدری: به اتهام محاربه در زندان شیبان در تاریخ ۱۰اسفند۹۹ اعدام شد.

۱۹. حسین سیلاوی: به اتهام محاربه در زندان شیبان در تاریخ ۱۰اسفند۹۹ اعدام شد.

۲۰. علی خسرجی: به اتهام محاربه در زندان شیبان در تاریخ ۱۰اسفند۹۹ اعدام شد.

۲۱. ناصر خفاجیان: به اتهام محاربه در زندان شیبان در تاریخ ۱۰اسفند۹۹ اعدام شد.

اعدام کودک-مجرم:

۶کودک-مجرم توسط طی سال ۹۹ برغم اعتراض نهادهای حقوق بشری، در ایران اعدام شده‌اند. اسامی و مشخصات این زندانیان اعدام شده از این قرار است:

پراکندگی اعدام در ماههای سال:کودک مجرمان

۱. مجید اسماعیل زاده: این زندانی در زندان مرکزی اردبیل، بدون ارتکاب به قتل، در اداره آگاهی برای اعتراف به قتل، شکنجه شد. وی از خانواده فقیری بود و خانواده‌اش نتوانستند برای وی وکیل بگیرند و او در تاریخ ۳۰فروردین۹۹ اعدام شد.

۲. شایان سعیدپور: وی در زندان مرکزی سقز، در پی شورش، از زندان قرار کرد. ولی برای بار دیگر دستگیر و روز بعد اعدام شد. شایان بیماری حاد روانی داشت و در تاریخ ۲اردیبهشت۹۹ اعدام شد.

۳. ارسلان یاسینی: در زندان مرکزی ارومیه، بدون ارتکاب به قتل، در اداره آگاهی به اتهام قتل، شکنجه شد و در تاریخ ۲۷مرداد۹۹ اعدام شد.

۴. موید سواری (شیاع پور): در زندان مرکزی اهواز در تاریخ ۳۰شهریور۹۹ اعدام شد.

۵. عبدالله محمدی: در زندان مرکزی یزد در تاریخ ۱۲آذر۹۹ اعدام شد.

۶. محمدحسن رضایی: در زندان مرکزی رشت در تاریخ ۱۱دی۹۹ اعدام شد.

اعدام زنان:

طی سالی که گذشت دستکم ۱۱زن در زندانهای مختلف به طنابهای دار سپرده شدند. اسامی و مشخصات این زنان به این قرار است:

۱. مهری: در زندان مرکزی مشهد در تاریخ ۱۲مرداد۹۹ اعدام شد.

۲. فرشته حیدری ابراهیم پور: در زندان مرکزی مشهد در تاریخ ۲۸مرداد۹۹ اعدام شد.

۳. مهتاب شفیعی: در زندان گوهردشت در تاریخ ۲مهر۹۹ اعدام شد.

۴. راضیه: در زندان مرکزی مشهد در تاریخ ۲۰مهر۹۹ اعدام شد.

۵. بی نام: در زندان سپیدار اهواز در تاریخ ۲۴آذر۹۹ اعدام شد.

۶. زینب خدامرادی: در زندان مرکزی سنندج در تاریخ ۷دی۹۹ اعدام شد. وی بیماری روانی داشت.

۷. بی نام: در زندان مرکزی سنندج در تاریخ ۸بهمن۹۹ اعدام شد.

۸. بی نام: در زندان مرکزی اردبیل در تاریخ ۲۰بهمن۹۹ اعدام شد.

۹. زهرا اسماعیلی: به اتهام قتل در زندان گوهردشت در تاریخ ۲۹بهمن۹۹ اعدام شد. وی به اتهام قتل همسرش که از مأموران آگاهی بود، به اعدام محکوم شده بود. همسر وی توسط دخترش به قتل رسیده بود،‌ ولی زهرا اسماعیلی برای رهایی دخترش از اعدام، قتل را بعهده گرفته بود. زهرا اسماعیلی در محل اعدام در واکنش به اعدام بقیه زندانیان که همراه وی بودند،‌ سکته کرده و جانسپرده بود، ولی مأموران زندان،‌ جسد بی‌جان وی را به دار کشیدند.

۱۰. مریم (معصومه) کریمی: به اتهام قتل در زندان مرکزی رشت در تاریخ ۱۸اسفند۹۹ اعدام شد. حکم اعدام مردم کریمی توسط دخترش به اجرا گذاشته شد.

۱۱.نفیسه پاک مهر: به اتهام قتل در زندان تایباد در تاریخ ۲۴اسفند۹۹ اعدام شد.

برخی اعدامهای قابل توجه؛

در میان زندانیان اعدام شده، نام مهدی علی حسینی که در تاریخ ۶ بهمن ۹۹ اعدام شد نیز به چشم میخورد. مهدی علی حسینی از قهرمانان کشتی بود.

علاوه بر این باید به علی ملکی اشاره نمود که برغم خودزنی و جراحت از ناحیه رگ گردن، به دار آویخته شد. یک زندانی بنام مرتضی جمالی ۵۵ ساله در زندان مرکزی مشهد نیز به اتهام شرب خمر اعدام گردید.

همچنین یک زندانی جوان ۲۶ ساله بنام هادی حسینی میرک علیرغم ابتلا به بیماری ویلسون و بیماری روانی در شرایط وخیم بعد از خودکشی اجرا شد.

۲.دستگیری:

در این پروسه زمانی، تعداد ۱۳۰۸۴نفر تحت عناوین مختلف، بازداشت شده‌اند. بیشترین آمار دستگیری‌ها مربوط به فروردین ماه با ۷۲۷۲دستگیری و کمترین دستگیری‌ها مربوط به اسفندماه با ۱۰۱دستگیری می‌باشد.

آمار دستگیری‌ها به قرار زیر است:

– دستگیری‌های سیاسی: ۱۶۲۹نفر

– دستگیری‌های خودسرانه: ۴۹۷۴نفر

– دستگیری‌ها به اتهام جرائم اجتماعی: ۶۴۲۱نفر

– دستگیری‌ پیروان سایر ادیان: ۶۰نفر

دستگیری‌های سیاسی:

دستگیری‌های سیاسی با اتهاماتی مثل شرکت در اعتراضات مربوط به کشتار سوخت‌بران محروم در سراوان، همکاری با سازمان مجاهدین، همکاری با احزاب کردی، عضویت در گروه‌های سلفی، اجرای مراسم نوحه برای شهدای بهبهان، انتشار اخبار روستای ابوالفضل، تشویش اذهان عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، تبانی علیه امنیت نظام، توهین به خامنه‌ای و خمینی، توهین به قاسم سلیمانی، ساختن یک فیلم اعتراضی، توهین به مقدسات، انتشار خبر شیوع کرونا در ایران، انتقاد نحوه مدیریت مقابله با ویروس کرونا و …. صورت گرفته است.

این دستگیری‌ها توسط مأموران امنیتی، مأموران اطلاعاتی، مأموران سپاه، مأموران اطلاعات سپاه، مأموران آگاهی و هنگ مرزی، صورت گرفته است.

دستگیری‌های خودسرانه:

در این پروسه زمانی ۴۹۷۴نفر بصورت خودسرانه بازداشت و دستگیر شده‌اند. این دستگیری‌ها تحت عناوینی مثل جمع‌آوری ارازل و اوباش و معتادان در طرح‌های مختلف نیروی انتظامی، انتشار تصاویر غیراخلاقی، شرکت در میهمانی مختلط، شکار غیرمجاز، قاچاق چوب، ممانعت از تصرف زمین‌های کشاورزی، رقص در محل کار، انتشار فیلم ورزش صبحگاهی، اجرای موسیقی غیرمجاز، روزه‌خواری، انتشار فیلمی از یک مأمور امر به معروف، خواندن آواز در یک مراسم، مدیریت اینستاگرام باند تتوکاران، شرکت در یک تور گردشگری مختلط و فعالیت در زمینه مدلینگ، صورت گرفته است.

این دستگیری‌ها توسط نیروی انتظامی، پلیس فتا، مأموران اطلاعات سپاه، مأموران اطلاعاتی، هنگ مرزی، گشت‌های محیط زیست، مأموران بسیج و مأموران امر به معروف، صورت گرفته است.

دستگیری‌های اجتماعی:

دستکم ۶۴۲۱نفر به اتهامات مختلف دستگیر شده‌اند. این دستگیری‌ها تحت عناوین مختلف مثل کلاهبرداری، اختلاس، دلالی ارز، تخریب اراضی ملی، دریافت رشوه، سرقت، فساد مالی، فساد اداری، اخلال در نظام توزیع خودرو، اخلال در بازار ارز، تخلفات مالی و ساختمانی، تخلف و ارتشاء و اختلاس صورت گرفته است.

دستگیری‌ پیروان سایر ادیان:

۶۰ نفر از شهروندان به دلیل اینکه از پیروان سایر ادیان بودند، در یکسال گذشته دستگیر شده‌اند. این دستگیری‌ها تحت عناوین، جهت اجرای حکم زندان، شرکت در جلسات کلیسای خانگی، عضویت در کلیسای خانگی و تبلیغ بهاییت صورت گرفته است.

۳.شکنجه:

یکی از اصلی‌ترین ابزارهای سرکوب در زندان‌ها و بازداشتگاه‌های رسمی و غیررسمی دیکتاتوری ولایت فقیه، استفاده از شکنجه است. بطور خاص از این اهرم فشار، بر روی زندانیان سیاسی، بکار گرفته می‌شود. از هر وسیله‌ای برای شکنجه جسمی، روحی و روانی و اذیت و آزار زندانیان، توسط شکنجه گران، در زندانها و بازداشتگاههای مخفی وابسته به دستگاه قضاییه استفاده می شود. در بسیاری موارد این شکنجه ها برای اعتراف گیری های اجباری استفاده شده و منجر به صدور احکام اعدام شده است. در احکامی که برای زندانیان صادر می‌شود و از مصادیق شکنجه است می‌توان به قطع عضو، شلاق، تبعید و نفی بلد، اشاره کرد.

طی سالی که گذشت دستکم ۲۰ زندانی شلاق خوردند، ۳۱ زندانی به شهرها و زندانهای دور دست و بد آب و هوا تبعید و نفی بلد شدند.

از دیگر موارد شکنجه می‌توان به اقدامات ضدانسانی اشاره نمود:

-محروم کردن زندانیان از حداقل‌های زیستی مثل تخت، گرمایش، سرمایش، هواخوری، آب آشامیدنی سالم، غذای سالم و مکفی، میوه

-محروم کردن زندانیان از دسترسی به داروهای ضروری و حیاتی و رسیدگیهای پزشکی و درمانی

-محروم کردن زندانیان از رادیو، تلویزیون، روزنامه، کتاب

-محروم کردن زندانیان از ملاقات با خانواده‌هایشان یا تماس تلفنی و برخوردهای توهین آمیز در مقابل خانواده زندانی با زندانی

-حمله گارد زندان بدون دلیل به بندها و تخریب وسایل زندانیان و غارت آنها و ضرب و شتم زندانیان

-تحقیر زندانیان با عریان کردن آنها در برابر سایر زندانیان

-شلاق زدن زندانیان در مقابل سایر زندانیان

قتل در زیر شکنجه

روز سه شنبه ۲۸ بهمن ماه سال ۹۹ درویش زندانی بهنام محجوبی که بر اثر اذیت و آزار توسط مسئولان زندان اوین و چهار روز پس از بستری شدن در بیمارستان، درگذشت، در زمره زندانیانی است که به قتل رسیده است.

همچنین در این پروسه زمانی، ۸ نفر در زندان‌، بازداشتگاه و یا در خیابان‌ها از طریق ضرب و شتم و یا شکنجه به قتل رسیدند که اسامی و مشخصات آنها از این قرار است:

۱.دانیال زین العابدینی کودک-مجرم محکوم به اعدام که زندان مهاباد مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و به زندان میاندوآب منتقل شد و آنجا زیر ضرب و شتم شدید در تاریخ ۱۳فروردین۹۹ زیر شکنجه و ضرب و شتم، به قتل رسید.

۲. سیدکمال حسینی در اداره آگاهی سقز در تاریخ ۲۴خرداد۹۹ در اثر شکنجه و ضرب و شتم شدید مأموران آگاهی کشته شد.

۳. خلیل مرادی دانشجوی کرمانشاهی که توسط نهادهای امنیتی کرمانشاه بازداشت شده بود در تاریخ ۲۹خرداد۹۹ زیر شکنجه کشته شد ولی اداره اطلاعات کرمانشاه به خانواده وی گفت وی در یک سانحه رانندگی کشته شده است.

۴. مهرداد سپهری در تاریخ ۲آبان۹۹ در یکی از خیابان‌های مشهد درحالی که دستانش با دستبند آهنی به میله‌ای بسته شده بود توسط پلیس با شوکر و گاز فلفل شکنحه شد و حالیکه به ماشین پلیس منتقل می‌شد، جانسپرد.

۵. محسن مین باشی در تاریخ ۳آبان۹۹ در یکی از خیابان‌های اسفراین توسط مأموران نیروی انتظامی مورد ضرب و شتم و تیراندازی قرار گرفته و کشته شد.

۶. فرهاد وثوقی در زندان مرکزی خرم آباد مورد شکنجه وحشیانه مأموران امنیتی قرار گرفت تا قتل فردی را بعهده بگیرد. وی در تاریخ ۲۰آبان۹۹ زیر شکنجه کشته شد.

۷. محمد دوجی زندانی عادی در زندان امیرآباد گرگان در اثر شکنجه توسط عوامل زندان در تاریخ ۲۷آبان۹۹ کشته شد.

۸. مهرداد طالشی در زیر شکنجه مأموران امنیتی در اداره آگاهی شاهپور تهران در تاریخ ۱۳بهمن۹۹ کشته شد.

۹. عادل ناصری

۴.قتل خودسرانه:

در طول سال ۹۹ دستکم ۱۲۳نفر از کولبران زحمتکش در شهرهای کردنشین، سوخت‌بران محروم در شهرهای شرقی و استان‌های جنوبی، صیادان در استان‌های جنوبی، چوپان‌ها در شهرهای مختلف، کسبه در شهرهای مختلف، و سایر شهروندان در شهرهای مختلف، توسط مأموران سرکوبگر شامل هنگ مرزی، نیروی انتظامی، سپاه، امنیتی، اطلاعاتی، دریابانی، بسیج، لباس شخصی‌ها و … با شلیک گلوله به قتل رسیدند. ۳۲زندانی با نام مشخص در اثر بیماری و عدم رسیدگیهای پزشکی در زندان‌ها جانسپرده و به قتل رسیده اند.

همچنین در جریان شورش زندانیان در فروردین ماه ۹۹ در زندان سپیدار اهواز، شماری از زندانیان بر اثر شلیک مأمورین کشته شدند. اسامی ۱۲ تن از این زندانیان به این قرار است:

۱-عادل ناصری متاهل و دارای یک فرزند
۲- محمد تامولی طرفی ۲۵ساله، فرزند لفته
۳- سیدرضا خرسانی (مغینمی) ۳۸ساله و متاهل
۴- محمد سلامات
۵- شاهین زهیری
۶- محمد فرزند لفته رشگ
۷- علی خفاجی
۸- مجید زبیدی
۹- سجاد پیشداد
۱۰-علیرضا حاجیوند
۱۱- سجاد ماهرویی
۱۲- فیض الله مختاری

۱۴۰۰ فروردین ۴, چهارشنبه

پیام معلم زندانی سید هاشم خواستار از زندان وکیل آباد مشهد – نوروز ۱۴۰۰

 


 

معلم زندانی سید هاشم خواستار در پیامی به مناسبت نوروز ۱۴۰۰ سال نو را به ملت قهرمان ایران تبریک گفت.

به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ۴ فروردین ۱۴۰۰، سید هاشم خواستار نماینده معلمان ایران که در سن هفتاد سالگی در زندان وکیل آباد مشهد شرایط بسیار سخت و دشواری را پشت سر می گذارد در پیامی بمناسبت نوروز ۱۴۰۰ از جمله گفت: «ملت قهرمان ایران، امروز فریاد اتحاد و همبستگی شما را جهان شنیده و این صدا حتی به درون زندانها نیز رسیده است».

وی در پیام خود از مردم ایران درخواست کرد:

«همانطور که بارها گفته و نوشته ام به وصیتم عمل کنید و مرا در کنار زندانیان اعدام شده تابستان ۶۷ دفن کنید این نامه را با اشک هایم و با عشق به آزادی ملت قهرمان ایران نوشته‌ام.»

سید هاشم خواستار در پیام خود همچنین نوشته است: «قدرت از لوله تفنگ بیرون نمی آید از قلب های مردم بیرون می آید جسمم را می توانید زندان کنید اما اندیشه ام را هرگز، این راهی که ما آزادیخواهان می رویم شکست در آن وجود ندارد فقط و فقط پیروزی است چرا که با مرگ و حیات آزادیخواهان و انقلابیون میلیونها نفر راهشان را ادامه می‌دهند.
آقای بچه بازجو اظهار داشت که از نظر او حکم من اعدام است. گفتم گوش خر بفروش و دیگر گوش خر این سخن را در نیابد گوش خر.»

وی با تاکید بر تحریم انتخابات گفت: «سالی همراه با آزادی و پیروزی را برای شما ملت قهرمان آرزو کرده و بر تحریم سراسری «نمایش انتخابات رژیم» تاکید می کنم».

متن کامل این نامه که نسخه ای از آن بدست کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام رسیده از این قرار است:

ملت قهرمان ایران گرمترین سلامها و درودها را از زندان وکیل آباد مشهد به شما می فرستم و فرا رسیدن سال نو را به شما ملت قهرمان تبریک می گویم.

ملت قهرمان ایران، امروز فریاد اتحاد و همبستگی شما را جهان شنیده و این صدا حتی به درون زندانها نیز رسیده است، پیش از این که همراه با دیگر آزادیخواهان به زندان بیافتم در مصاحبه ای گفتم که در هر تجمع اعتراضی، همه با هم یکصدا خواستار استعفای آقای خامنه ای شویم، ولی اکنون شما ملت قهرمان از این مرحله عبور کرده و رژیم را در نهایت ضعف و استیصال قرار داده اید، در این سال جدید و چند ماه مانده به برگزاری «نمایش انتخابات رژیم» از شما ملت قهرمان ایران می خواهم که در حرکتی سراسری «نمایش انتخابات» را مورد «تحریم کامل» قرار داده و یک بار دیگر به جهانیان نشان دهید که مردم ایران این رژیم را نمی خواهند.

ملت قهرمان ایران، از شما و همسرم و مدیران و کارکنان آزادیخواه تمام رسانه های جهان تشکر می کنم، که وقتی اسیر ستمکارانم، کفتارها را از دوروبرم دورمی کنید.

قبل از زندان یک فیلم ویدئویی کوتاه دیدم که تعدادی کفتار یک شیر نر را احاطه تا او را خسته کرده و بخورند. ولی ناگهان شیر ماده فریادهای شیر نر را شنیده و به سرعت خودش را به او میرساند، کفتارها با دیدن شیر ماده به سرعت پا به فرار می گذارند. تشکر شیر نر از شیر ماده بسیار دیدنی است. مدتی پیش در زندان فیلم کامل و رنگی آن را دیدم، جرقه‌ای در ذهن من زده شد تا نامه ای تشکر آمیز برای ملت قهرمان و آزادیخواه ایران و جهان و همسرم بنویسم. در این شکی نیست که پشت هر فرد آزادیخواه موفقی ( اگر ملت مرا آزادیخواه بداند) بانویی و دوستانی دلیر و آ گاه و بیدار وجود دارد.

در زندان کتاب کم است اما خوشبختانه سه جلد کتاب نگاهی به تاریخ جهان نوشته نهر و دارم که برای سومین بار میخوانم نهرو کتاب را به صورت نامه همراه با مسائل خانوادگی در زندان به دختر ۱۳ ساله اش ایندیرا نوشته.

 در راه مبارزه برای استقلال هند، نه تنها نهرو که مادر و همسر و خواهر و شوهرخواهر نهرو نیز به زندان می افتند، پدر نهرو چون شدیدا مریض بود به زندان نیفتاد، نهرو در زندان بود که پدرش فوت می‌کند. در سال ۱۹۴۷ هند به رهبری گاندی به استقلال رسیده و نهرو نخست وزیر می شود در همان اوان استقلال یعنی سال ۱۹۴۸ گاندی توسط یک متعصب هندو به قتل می رسد بعدها همین دختر نهرو نخست وزیر می شود ولی متاسفانه ایشان نیز ترور می شود، راجیو گاندی نوه نهرو و فرزند ایندرا نیز نخست وزیر شده که متاسفانه باز ترور میشود. حاکمان هند علیرغم این همه ترور حاضر نمی‌شوند که ارزشهای آزادی و دموکراسی را زیر پا گذاشته و استبداد را حاکم کنند در نتیجه مردم هند از سال ۱۹۴۷ تاکنون بزرگترین دموکراسی جهان را پایه ریزی می‌کنند، برعکس  آقای خمینی از همان سال ۱۳۵۷ که قدرت را به دست می گیرد همچون هیتلر عمداً کشور را به سمت ترور و جنگ برد و البته توانست آزادی های مردم را سرکوب و استبداد را حاکم کند. آقای خامنه ای نیز راه آقای خمینی را ادامه می دهد( پیشوا هیتلر،  خدایگان شاهنشاه آریامهر،  امام خمینی ، امام خامنه ای القابی هستند که تنها شایسته دیکتاتور هاست)

ملت قهرمان ایران، از سال ۱۳۵۱ که برای آزادی مبارزه می کنم الگویم کارگر ساعت سازی بود که فعالانه در انقلاب کبیر فرانسه شرکت و بعد از پایان انقلاب به همان ساعت سازیش برگشت، امروز ملت فرانسه و بشریت مدیون همان ساعت سازها می باشند. اگر آقای خمینی گاندی بود و یا همچون گاندی صداقت داشت و به اقرار خودش خدعه نمی کرد و بعد از انقلاب برابر قولش همراه با دیگر روحانیان به مسجد و حوزه  باز می گشت امروز وضع ملت ایران چگونه بود؟ جای دور نمی روم از سال ۸۸ تا ۹۲ زندان مشهد بودم زندان هفته‌ای دو روز اعدام داشت یک روز شنیدم هفتاد و سه نفر را اعدام کردند که در بین آنها دو آفریقایی و دو نفر از ترکیه را نیز اعدام کردند، تابستان ۶۷ که زندانیان سیاسی را قتل عام و زندان ها را خالی کردند جای خود دارد اخیراً حدود۲سالی  شده که اعدام به خاطر مواد مخدر کم شده، هفته‌ای دو تا چهار نفر اعدام می شوند.

با یک حساب سرانگشتی در این چهل سال حداقل یکصد هزار نفر از همین زندان مشهد اعدام شده اند. اگر به جای آقای خمینی رهبر ایران گاندی بود و یا این ۱۰۰ هزار نفر در اروپا بودند سرنوشت آن ها چگونه بود مسلماً آنها بهترین زندگی را داشته و اکنون در کنار خانواده بودند و یا به مرگ طبیعی مرده بودند، اگر این جنایت علیه بشریت نیست پس چیست، اروپا را برای این مثال میزنم که مظهر صنعت و رفاه و آزادی و پیشرفت و نبود اعدام است.

رئیس جمهور رژیم می گوید به خاطر تحریم های آمریکا در این سه سال کشور ایران بیش از ۲۰۰ میلیارد مستقیم و چندین برابر این رقم غیرمستقیم ضرر کرده است یعنی به هر ایرانی ۶۵ میلیون تومان تعلق می گیرد و در این چهل سال نه با جمعیت ۳۶ میلیونی سال ۵۷ بلکه با جمعیت ۸۰ میلیونی به هر ایرانی نزدیک یک میلیارد تومان تعلق میگیرد که تمام مشکلات مسکن و بهداشت و آموزش و ماشین و …. را حل می کند، فراموش نکنید کشورهایی مثل کره جنوبی بدون این درآمدها و با خرید نفت و گاز از ما به خوبی کشورشان را اداره می کنند به نحوی که جزء ۱۰ کشور صنعتی دنیا شده است. به راستی  آخوندها این درآمدهای سرشار را کجا هزینه کردند که امروز ملت ایران به فقر و فلاکت افتاده است.

در زندان شاهد هستم که زندانیان عادی با همدیگر بارها و با افتخار از دزدی ها و تجاوز به ناموس دیگران گفته، که واگویه این خاطرات یک نوع تفریح برای آنها در زندان شده، یکی از دیگری سبقت می‌گیرد که من از تو بیشتر دزدی و به ناموس دیگران تجاوز کرده‌ام یک انسان معمولی با گوش کردن به این حرفها در میماند که اینها در چه دنیایی زندگی می‌کنند، ننگ وشرم بر شما آخوندهای حاکم باد. نمی دانم بعد از استقرار دموکراسی این بیماری ها  چگونه درمان خواهد شد.

 بچه بازجوی من در اطلاعات برای ارشاد و هدایتم کلی نمودار و فیلم و جزوه به اصطلاح دانشگاهی نشان می داد و می خواند و تاکید داشت که غرب از نظر معنوی بسیار عقب مانده است، نشان می داد که در خیابان های سانفرانسیسکو مردم در خیابان مدفوع میکنند، در هلند در داخل ویترین مغازه ها خانومی گذاشته اند که با آمدن یک مرد به داخل میگوید: کام( بیا) کام( بیا )، و هلند با ۴۵۰ میلیارد دلار مالیات که از مردم می گیرد برای زنان در خیابان ها توالت درست نمی کند و ….شرم و ننگ بر شما آخوندها و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی که نان ملت را دزدیده و با یک بسم الله حلال کرده و به زن و بچه تان داده و وجدان نداشته تان را راحت کرده اید، که این حقتان  است.

 آهای ملت قهرمان ایران به غیر از شما به چه کسی شکایت کنم که بچه بازجویی که به قول خودش کمی از نو ه ام بزرگتر و از کوچکترین فرزندم کوچکتر است در خلوت اطلاعات برایم کلاس درس گذاشته بود، که مغز استادش را شستشو دهد (همیشه استاد، استاد به من میگفت) بعضی وقت ها به خودم می گفتم یک سیلی محکم به او بزنم و بگویم خجالت نمیکشی به معلم ۷۰ ساله درس عوضی میدهی؟ اما خودم را کنترل می کردم و این کنترل بزرگترین شکنجه در طول مبارزات ۵۰ ساله ام بود. همین بچه باز جو و نیروهای اطلاعاتی که من و آقای محمد نوریزاد را به دادگاه می بردند بارها می‌گفتند که برای حفظ نظام ما حاضریم خون بدهیم، من به آنها توصیه می کنم برای اینکه به قول مولانا «شهید راه چیز خر» نشوید یک جمله از نوشته ها و مقالات و مصاحبه هایم را رد کنید که نمی توانید، و آن وقت شربت شهادت بنوشید.

قدرت از لوله تفنگ بیرون نمی آید از قلب های مردم بیرون می آید جسمم را می توانید زندان کنید اما اندیشه ام را هرگز، این راهی که ما آزادیخواهان می رویم شکست در آن وجود ندارد فقط و فقط پیروزی است چرا که با مرگ و حیات آزادیخواهان و انقلابیون میلیونها نفر راهشان را ادامه می‌دهند( رژیم خیلی از کلمات از جمله کلمه انقلابی را از درون تهی کرده انقلابی به کسی می گویند که از جان و مالش برای آزادی ملتش بگذرد، حال در کجا دزدان آدمکش انقلابی هستند؟؟) آقای بچه بازجو اظهار داشت که از نظر او حکم من اعدام است. گفتم گوش خر بفروش و دیگر گوش خر این سخن را در نیابد گوش خر.

آزادی خواهان و انقلابیون در فردای پیروزی بزرگ ملت بر استبداد، هیچ انتظار و توقعی نباید داشته باشند و همانطور که گفتم همچون کارگر ساعت ساز فرانسوی عمل کرده و به کارشان برگشته و سهم خواهی نکنند اما من دو توقع و انتظار از ملت  قهرمان ایرا ن دارم.

۱_ به قول آقای نعمت میرزازاده( م_ آزرم)  شاعر مشهدی و تبعید در فرانسه و سراینده کتابهای سحوری و گل خون و

 شب بد شب دد ، شب اهرمن

          وقاحت ـ بشادی ـ دریده دهن

     شب نور باران ، شب شعبده

                           شب خیمه شب بازی اهرمن

                   شب گرگ در پوستین شبان

شب كاروان داری راهزن

               شب سالروز جلوس دروغ

   شب یادبود بلوغ لجن

                       شب كوی و برزن چراغان شده

              فضاحت ز شیپورها نعره زن

        شب شبچرانی به فرمان دیو

                                     شب سور اهریمن و سوك من

 و…. که ما دانشجویان دانشگاه ارومیه سالهای ۵۲_۵۳  بصورت دسته جمعی می‌خواندیم؛

با جور و جهل

        دو عفریته زمان

در جبهه ای به فرصت هستی

                    در آویخته ام

ای مهربانی و دانش

                       هشدارید!

از پشت خنجرم نزنند.

ملت قهرمان ایران حاکمان ایران بسیار نامردند ‘بارها می‌خواستند از پشت به من خنجر بزنند، همسرم و شما با حمایت های بی دریغ تان خنثی کردید، آبان ۹۷ نیروهای اطلاعاتی مرا دزدیدند و به بیمارستان روانی بردند اگر حمایت‌های جانانه شما و همسرم نبود اکنون کجا بودم، هم اکنون نیز قصد توطئه بر علیه جانم را کرده اند، و گمان می کنند که با حذف مبارزان آزادیخواهی چون من و محمد نوریزاد و … می توانند انقلاب مردم ایران را متوقف کنند، غافل از اینکه همان طور که در بالا گفتم این مسیر فقط و فقط پیروزی است و متوقف نمی شود، ما کار خود را کرده و «اندیشه مان» را به میلیونها جوان مبارز منتقل کرده ایم، فقط بدانید که هر اتفاقی که برای من در زندان بیافتد مسئولش شخص اول رژیم، یعنی علی خامنه ای است.

۲_ همانطور که بارها گفته و نوشته ام به وصیتم عمل کنید و مرا در کنار زندانیان اعدام شده تابستان ۶۷ دفن کنید این نامه را با اشک هایم و با عشق به آزادی ملت قهرمان ایران نوشته‌ام.

در آخر یک بار دیگر فرا رسیدن سال ۱۴۰۰ را به شما ملت قهرمان تبریک می گویم، سالی همراه با آزادی و پیروزی را برای شما ملت قهرمان آرزو کرده و بر تحریم سراسری «نمایش انتخابات رژیم» تاکید می کنم.

زندان وکیل آباد مشهد، نماینده معلمان آزاده ایران

 هاشم خواستار عید نوروز ۱۴۰۰

درباره سید هاشم خواستار:

آقای هاشم خواستار به همراه برخی دوستانش روز ۲۰ مرداد ۹۸ به حمایت از جانباز آزاده دکتر جعفری که به جرم انتقاد به شرایط موجود به۱۳ سال زندان محکوم شده بود جلوی دادگاه خیابان شهید ساجدی جمع شدند تا جهت اعتراض به این حکم ظالمانه تجمعی آرام برگزار کنند هنوز جمع نشده بودند که ۱۴ نفرازاینها که تازه به محل رسیده بودند بوسیله اداره اطلاعات مشهد بازداشت شدند.

این ۱۴نفر را مدت زیادی درزندان انفرادی اطلاعات محبوس کرده واواخر بهمن ۹۸ به زندان وکیل آباد مشهد منتقل کردند. بعد از بازجویی وبازپرسی های طولانی اولین دادگاهشان ۲۸ دیماه ۹۸ درشعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری برگزار شد.

دراین دادگاه سید هاشم خواستار به ۱۶ سال زندان و۳سال ممنوع الخروجی وسه سال تبعید به نیک شهر دراستان سیستان وبلوچستان محکوم شد.

آخرین دادگاه فرمایشی ۵تیرماه ۹۹ در شعبه ۱۴۹دادگاه کیفری ۲ خیابان دروازه طلایی مشهد به ریاست «قاضی هادی رحیم آبادی» برگزارشد. دراین دادگاه دواتهام به آنها وارد دانستند؛ «اخلال درنظم وآسایش عمومی» و «تشویش اذهان عمومی ونشر اکاذیب»

در نتیجه در مورد اول برای هرنفر یکسال حبس و۷۴ ضربه شلاق وبرای مورد دوم نیز هرنفر به ۷۴ ضربه شلاق ویکسال حبس محکوم شدند.

این مجازات برای آقای خواستار ۳ سال تعلیق شده است.

قابل ذکراست که آقای هاشم خواستار در زمان بازپرسی وبازجویی اجازه داشتن وکیل نداشته است و در دادگاه، وکالت آقای خواستار را آقای محمدحسین آقاسی و غلامحسین دوستعلی مکی برعهده داشتند.

گفتنی است در هر سه دادگاهی که برای آقای هاشم خواستار برگزار شد در پرونده ایشان نوشته شده است که «به علت عجز از تودیع وثیقه فعلا در زندان هستند» در حالیکه خانواده ایشان اعلام کردند که آمادگی گذاشتن وثیقه برای آزادی ایشان را دارند.

وکیل آقای هاشم خواستار، آقای آقاسی از دادگاه درخواست کرد که ایشان را به قید وثیقه آزاد کنند اما «قاضی» منصوری گفت اصلا حرف آزادی را هم نزنید و بازپرس هم گفته بود من اجازه این که به قید وثیقه آنها را آزاد کنم ندارم، در دادگاه قاضی تصمیم خواهد گرفت که آنها را به قید وثیقه آزاد کند یا نه. 

آقای هاشم خواستار، نماینده معلمان ایران روز ۱۲مهر۹۹ در پیامی از زندان به مناسبت روز معلم گفته بود:‌ «از فرهنگیان سراسر ایران نمایندگان معلمان ازسراسر ایران ۳۰ تیر ماه جلو مجلس شورا برای احقاق حقوق معلمان ودانش آموزان تجمع اعتراضی داشتیم، ۱۳۲ نفر ازما را دستگیر و به بازداشتگاه خیابان وزرا بردند. ماموری آمد و گفت هاشم خواستار دادستان کار داره! با بردن اسم من همه شما همکاران کف زدید و مانع بردنم شدید و گفتید دادستان کار دارد بیاد اینجا! و با تایید شما همکاران من دربیانیه ها ومصاحبه ها خود را نماینده معلمان آزاده ایران معرفی می کنم».

وی در این پیام همچنین ضمن تقدیر از همه همطونان گفت: « ازهموطنان ایرانی وآزادیخواهان جهان وهمه رسانه های جهان تشکرمی کنم. وقتی ماموران اطلاعات مشهد درآبان ۹۷ مرا ازجلوی باغم ربودند و به بیمارستان روانی بردند و یا بارها رژیم جمهوری اسلامی مرا بازداشت و به زندان برده وهم اکنون نیز در زندانم پیوسته یار و یاور من و خانواده ام بودید که اگر شماها صدای من و خانواده ام نبودید من درصفحه روزگار نبودم».

سید هاشم خواستار در یک پیام صوتی که در تاریخ ۳مرداد ۹۹ از زندان وکیل آباد مشهد برای ملت قهرمان ایران ارسال کرده است خطاب به قضات جنایتکار و حاکمان خونریز ایران گفت: ‌آهای «حرامزاده ها» ما هنوز زنده ایم و به مبارزه ادامه می دهیم! 

به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution

۱۳۹۹ اسفند ۲۹, جمعه

نوروز ۱۴۰۰ بر همه هموطنان خجسته و مبارک باد


 

سال ۱۳۹۹ با تمام فراز و فرودهایش سرآمد و سال ۱۴۰۰ از راه رسید و رخ نمایان کرد.

اگرچه سالی سخت و تلخ را بخاطر از دست دادن عزیزانمان در ابتلاء به کرونا، اعدام زندانیان و دستگیری ها و بازداشت پشت سر گذاشتیم اما شورامید به آزادی، در دلها بیش از همیشه زنده است.

همانطور که در پس هر شب تاریکی صبح روشن طلوع می کند، همانطور که تمام تاریکیهای جهان هم دست آخر مغلوب شعله روشنایی یک شمع می‌شوند، شب سیاه و تاریک ایران زیبای ما هم با تمام هیبتش به صبح آزادی و رهایی میرسد.

سرانجام بهار می رسد و شکوفه ها بر شاخسار درختان جوانه می زنند، آزادی و امنیت به ایران برمیگردد، دیوار زندانها فرو می ریزد و بهار شکوفایی و پیشرفت نمایان می شود.

از طرف کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام نوروز ۱۴۰۰ را به عموم زندانیان در بند تبریک میگوییم و برای آنان که فریاد آزادی برای ایران و ایرانی هستند، آرزوی آزادی داریم.

نوروز را همچنین به سوختبران، کولبرها، کودکان کار، زنان و دختران بی سرپرست، به جوانان جویای کار، به کارگران بدون حقوق، به بازنشستگان، و به همه اقشار میهنمان تبریک میگوییم.

سال ۱۴۰۰ را همچنین به تمامی مردممان در سراسر ایران از بلوچ و ترک و کرد و عرب و لر و فارس تبریک میگوییم.

به امید اینکه ایران در سال و قرن جدید روی آزادی را ببیند و دوباره سبز و شکوفان شود.

به امید ایرانی بدون اعدام، بدون زندان، ایرانی آزاد و دمکراتیک.



۱۳۹۹ اسفند ۱۷, یکشنبه

گزارش جامع و تکاندهنده از زندان شیبان اهواز – قتلگاه زندانیان سیاسی

  


انواع شکنجه ها - اسامی ۶۶ تن از زندانیان - افشای مسئولان و شکنجه گران زندان

آنچه میخوانید یک گزارش جامع اما تکاندهنده و هولناک از زندان شیبان اهواز است که توسط کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام، از طریق مصاحبه و دریافت گزارشهای تنی چند از زندانیانی که سالها در این زندان، دوران حبس خود را گذرانده‌اند، تهیه شده است.

روشن است که این گزارش دربرگیرنده همه آنچه که در این زندان علیه زندانیان اعمال می شود، نیست. چرا که بسیاری از زوایای درون این زندان، شکنجه‌ها و صحنه های ضدانسانی اعدام زندانیان، قابل دیدن نیست و بسیاری شاهدان یا خودشان اعدام شده اند و یا از بیان آنچه دیده اند شرم میکنند و حاضر به تکرار آن صحنه ها حتی در ذهن و زبان خود نیستند. بنابراین همکاران ما تلاش کرده اند تا آنچه را که بدست آمده در اختیار سایر فعالان حقوق بشری و زندانیان و همچنین وجدانهای بیدار قرار دهند. با آرزوی اینکه این گزارش به همت سایر زندانیان و شاهدان به مرور تکمیل شود.

موقعیت زندان

زندان شیبان (مجتمع حرفه‌آموزی اهواز) در کیلومتر ۱۲ جاده اهواز مسجد سلیمان (پس از شهر شیبان) واقع شده است.

گزارش جامع و تکاندهنده از زندان شیبان اهواز - قتلگاه زندانیان سیاسی
کروکی زندان شیبان

مساحت این زندان تقریبا ۵ هکتار میباشد. در این زندان ۱۰ بند وجود دارد. علاوه بر این بهداری، کارگاه، بخش اداری و فروشگاه مرکزی در این مجموعه قرار دارند.

دیواری دورتادور زندان کشیده شده است که ارتفاع آن ۶متر میباشد. این دیوارها تقریبا ۳۰متر با ساختمان های داخل زندان فاصله دارند.

ظرفیت این زندان حدود ۳۲۰۰ نفر است. اما بیشتر اوقات آمار زندانیان محبوس در این زندان بیشتر از ظرفیت آن است و گاه تا ۴۵۰۰ نفر هم افزایش پیدا می‌کند.

در این زندان از بهداشت، آب گرم و حداقلهای امکانات، خبری نیست و زندانیان در سخت ترین شرایط دوران حبس خود را می گذرانند.

طبقه بالای قرنطینه، انفرادی است. ولی سلول انفرادی که در بند ۱ است در قسمت جلوی خوابگاه سربازها قرار دارد.

در محل درب ورودی و قسمت درب افسر خارجه فقط کارمندها هستند و اگر زندانی به این قسمت برود تا حد مرگ شکنجه میشود.

بندهای زندان

بند ۱: انفرادی
بند ۲: قرنطینه
بند ۳: متادون و هپاتیتی
بند ۴:‌مخصوص زندانیان جرائم محاربه و سرقت مسلحانه
بند ۵: زندانیان سیاسی
بند ۶:‌زندانیان عادی
بند ۷: زندانیان عادی
بند ۸: زندانیان سیاسی – عقیدتی
بند ۹: زندانیان جرائم اجتماعی
بند۱۰: زندانیان جرائم اجتماعی
بندهای ۶ و ۷ بیشترین آمار زندانیان را دارد.

بند زندانیان سیاسی و محدودیت های آنان

در زندان شيبان دو بند برای زندانیان سياسي عقيدتي وجود دارد. بند شماره ۵ و شماره ۸. این دو بند هیچگونه امکانات رفاهی و بهداشتی ندارد.

هر بند دارای ۸ اتاق ۴*۵ میباشد و آمار هر اتاق بین ۲۰ الی ۲۸ نفر میباشد.

‌مسئولیت بندهای سیاسی معمولا زیر نظر حفاظت زندان است که مستقیما با اطلاعات در ارتباط است.

هیچ گونه کتابی وارد زندان نمیشود. هرگونه درخواست زندانی سیاسی بایستی از هزارتوی سپاه و اطلاعات رد شود. در زندان امکان تلفن امتیاز برای زندانی سیاسی میباشد.

در زندان شیبان آزار و اذیت زندانیان سیاسی-عقیدتی با فشارهای روحی روانی تا جسمی همراه است. قطع تلفن زندانی یکی دیگر از فشارهایی است که بر زندانیان سیاسی اعمال میشود. همچنین فشار به خانواده زندانی تا زندانی مجبور شود تن به خواست های زندان بدهد.

ملاقات

قبلا روزهای چهارشنبه ملاقات بود. ملاقات همیشه در کابین بود. ملاقات حضوری اکیدآ ممنوع است. ملاقاتهای حضوری فقط برای زیر فشار گذاشتن زندانیان است. بعنوان مثال مطالبات قانونی زیادی زندانیان دارند که زندان تامین نمی کند و زندانیها مجبور می شوند دست به اعتصاب بزنند. برای اینکه زندانی تحت فشار باشد و مطالبه ای نداشته باشد از طریق ملاقات او را زیر فشار می گذارند.

از طریق ملاقاتهای خصوصی زندانیانی که متاهل هستند را تحت فشار می گذارند. در زندان حتی تلفن را امتیاز محسوب می کنند.

تماس زندانیان

زمان تماس تلفنی در زندان تقسیم شده و به هر نفر کمتر از ۷ دقیقه زمان بیشتر میرسد. ۲ یا ۳ باجه تماس تلفنی دارد. برای دو بند ۵ و ۸ که ظرفیتشان پر شده است. بخصوص بند ۵ که کوچک است و ۶ اتاق دارد. شماره های تماس در کارتها وارد شده است و بیشتر نمیشود ارتباط گرفت. علت اینکه تماس ها را محدود کرده اند اینست که از درز اخبار به بیرون جلوگیری کنند.

اعدام

دستگاه اعدام از کارون به سپیدار منتقل شده است. زندانیان با جرائم عادی را برای اعدام به زندان سپیدار و زندانیان سیاسی را برای اعدام به اداره اطلاعات میبرند. اداره اطلاعات نزدیک چهارشیر جنب بیمارستان ابوذر واقع شده که تقریبا تمام این منطقه متعلق به سپاه یا اطلاعات است.

وضعیت کرونا

در زمان اوج‌ انتشار و همه گیری ویروس کرونا در زندان، هیچگونه امکانات بهداشتی در اختیار زندانیان قرار نداشت. بیشتر زندانیان کرونا گرفتند. وضعیت بد تغذیه و عدم وجود امکانات بهداشتی بر مشکلات زندانیان در زمان کرونا اضافه نموده است.

وضعیت زندانیان جرائم اجتماعی

زندانی عادی تقریبا برای زندان بعنوان یک برده به حساب می آید و زندانی نوجوان و زندانی ۲۰ ساله، توسط زندانی های پولدار و خلافکار و با آگاهی اداره زندان، خرید و فروش میشود.

بعضی از جوانها وقتی با حبس های سنگین وارد زندان میشوند، به سفارش آگاهی اداره زندان و توسط اداره زندان به آن ها تجاوز میشود. زندانیان عادی را در صورتی که اعتراض یا مطالبه گری کنند، به انفرادی میفرستند و آنجا به زندانی تجاوز می کنند تا او را ساکت کنند.

با ورود به زندان، چه جوان و چه بزرگسال به اجبار به آنها سهمیه متادون با پرداخت مبلغی پول داده می شود. این کار برای آن است که زندانی تحت کنترل باشه درست میکنند، بعضیها زیر بار نمیرند. مسئول بهداشت زندان، اول صبح متادون و کاندوم توزیع می کند.

بعضی از زندانی ها که پول تهیه متادون را ندارند، از دهان دوستانشان به دهنشان میدهند.

حوالی سال ۹۵ هیأتی از طرف سپاه به زندان آمد و با زندانیانی که حبس های سنگین داشتند جلسه‌ای گذاشت. در این جلسه به زندانیان گفته شد هر کس که میخواهد آزاد شود باید به سوریه برود و آنجا بجنگد.

شکنجه در زندان

در زندان مرکزی شیبان یکی از شیوه های تنبیه اینست که در حیاط زندان با لوله سبز به جان زندانی می افتند تا تمام زندانی ها او را ببینند.

دست زندانی را با دستبند به یک فنس دیواری سیمی که جنب اتاق مدیر داخلی قرار دارد می بندند تا نتواند برای ساعت ها بنشیند. حتی در زمستان هم برای یکی دو روز زندانی را به این شکل می بندند.

در اداره اطلاعات درون اتاق تحقیق یک حلقه آهنی روی زمین قرار دارد. این حلقه را به انگشت زندانی با سیم می پیچند و سپس از شوکر استفاده می کنند.

زندانی از صبح تا شب در استرس است که مورد تجاوز قرار نگیرد.

شکر را با آب گرم مخلوط می کنند و یا با روغن داغ، روی سر زندانی میریزند. تقریبا در بند های ۶ و ۷ و ۹، پر است از زندانیانی است که سوخته اند.

شکنجه گران روح زندانیان را می کشند قبل از اینکه جسمشان را بکشند.

در سال ۹۴ و ۹۵، بندی به نام بند۵ وجود داشت این بند دو طبقه داشت که تعداد زندانیان محبوس در آن، بیشتر از ۱۰۰۰ نفر بود. این بند پر بود از زندانیانی که ایدز گرفته بودند. در این بند همجنس بازی تقریبا علنی بود. زندانیانی که به هپاتیت ایدز مبتلا بودند تیغ بدست بودند و برای یک سیگار تهدید میکردند که اگر سیگار بهشان نرسد خودشان و طرف مقابلشان را میزنند.

به زندانیان سیاسی نمیتوانند دست بزنند و تعدادی از آنها را از بند سیاسی به بند ۵ میفرستادند و زندانیان عادی را اجیر می کردند که با کثیف ترین کلمات به آنها حمله کنند.

در حال حاضر برای اذیت و آزار، زندانیان سیاسی را به بندهای دیگر مثل بند ۶ و ۷ و ۹ که مخصوص زندانیان عادی است میفرستند که هر لحظه ممکن است در درگیری های احتمالی بین زندانیان آسیب ببینند و یا کشته شوند.

همان شیوه که در زندان کارون انجام می شد الان در بند ۳ زندان شیبان نیز هست. در حال حاضر زندانیان مبتلا به هپاتیت و همچنین آنهایی که متادون مصرف می کنند، در بند ۳ و ۴ که کنار بند ۵ قرار دارد محبوس هستند.

بعد از سال ۹۵ اعدام ها که تا قبلش در زندان کارون بود، بعد از جمع شدن زندان کارون به زندان سپیدار منتقل شد.

بند ۴ مخصوص زندانی های جرائم محاربه و سرقت مسلحانه شده است.

ناظم بریهی و سیدانور موسوی زندانیان سیاسی ای هستند که برای تنبیه به بند های ۳ و ۴ برده شده اند و هم اکنون در این بندها هستند.

ناظم بریهی، سال ۸۴ در سن ۲۳ سالگی به اعدام محکوم شد و با یک درجه تخفیف حکمش به حبس ابد تغییر یافت. ناظم بریهی طلبه حوزه و شاعر و فعال بود که در سال ۸۴ دستگیر شد.

محمدعلی سواری و جعفر سواری از نخبه های مردم عرب و معلم بودند که اعدام شدند. حکم برادرشان حمزه سواری با یک درجه تخفیف به حبس ابد تغییر کرد.

در بند ۳ اول صبح، نفر بهداری زندان، بین زندانیان متادون و کاندوم توزیع می کند. در زندان تقریبا روزی یک الی چند نفر بر اثر سل میمیرند.

اسامی شماری از زندانیان سیاسی در زندان شیبان اهواز

در بند ۵ زندان شیبان اهواز دستکم ۱۵۰ زندانی سیاسی محبوس هستند. اسامی تعدادی از این زندانیان به شرح زیر است:‌

۱.محمدعلي عموري – حبس ابد
۲.سيدجبار البوشوكه – حبس ابد
۳.عبدالزهرا هلیچی – حبس ابد
۴.عبدالامام زایرای – حبس ابد
۵.یحیی ناصری – حبس ابد
۶.ناظم بریهی – حبس ابد
۷.رحیم عفراوی – ۲۵ سال حکم دارد و  الان در ۲۱ سالگی حبس است.
۸.علی منبوهی – ۲۵ سال حبس
۹.عبدالرزاق عبیداوی – ۱۰ سال حبس
۱۰جلیل نعامی – ۲۰سال حبس
۱۱.جاسم ساعدی – ۲۰ سال حبس
۱۲.خالد عبیداوی – ۲۰ سال حبس
۱۳.حسن عبیات فرزند جلاو – اعدام ( در حال حاضر در زندان سپیدار)
۱۴.علی ظاهری سواری – ۱۵ سال
۱۵.امین ظاهری سواری – در حال حاضر در بازداشت بدون تکلیف، ۲ سال در بازداشت به خاطر فعالیت برادرش در خارج از کشور. سابقا هم خواهرش امینه و پدرش حطاب بازداشت بودند. متولد  ایذه است. ۷سال حکم دارد ولی مرخصی دارد که احتمالا مرخصی نرفته باشد. 
۱۶.داریوش بندری –  در جریان اعتراضات سراسری ۹۶ دستگیر شد .
۱۷.مهدی خانی پور (‌حلفی) – ۱۷سال و نیم
۱۸.جابر صخراوی – ۱۵ سال
۱۹.مصطفی حزباوی – ۱۵سال / اتهامش تغییر مذهب است. از خانواده نفراتی است که عملیات رژه اهواز را انجام دادند.
۲۰.حبیب منصوری ۶۰ ساله – ۱۵ سال / اتهام وی این است که پدر یکی از نفرات عملیات رژه در اهواز بوده است.
۲۱.گاطع منصوری ۶۰ ساله – ۱۵ سال / اتهام وی این است که پدر یکی از نفرات عملیات رژه در اهواز بوده است.
۲۲.سعید سیاحی ( زابی) ۲۰ ساله  – ۱۵سال / دایی یکی از شرکت کنندگان در عملیات رژه اهواز است.
۲۳.حسین منصوری ۲۰ ساله – ۱۵ سال / پسر خاله یکی از نفرات عملیات رژه در اهواز است.
۲۴.عبدالله محمدی (‌سواری) – ۲سال بلاتکلیف / اتهام عقیدتی
۲۵.رضا مقدم – ۶ سال / اتهام عقیدتی
۲۶.رضا عبیداوی- ۲ سال / بلاتکلیف
۲۷.سیدانور موسوی – ۱۰ سال / در حال گذران محکومیت
۲۸.احمد صلواتی ( خسرجی) – ۱۶ سال
۲۹.مصطفی هلامی – ۱۵ سال
۳۰.علی منصوری، فرزند عباس اهل ملاشیه
۳۱.فواد آلبوفتیله نژاد
۳۲.حسن سواری، فرزند هاشم- ۱۵ سال
۳۳.رسول چلداوی، فرزند جبار- ۶ سال
۳۴.رحمان عساکره ( معلم)
۳۵.رضا ثعلبی – ۲سال، بلاتکلیف
۳۶.حسن فریسات – ۲ سال، بلاتکلیف
۳۷.علی سواری، فرزند حسن – ۲ سال، بلاتکلیف
۳۸.احمد چلداوی – ۱۰ سال، اتهام تغییر مذهب
۳۹.امیر معاوی – ۳۰سال تبعید
۴۰.قاسم محمدپور (شبیب سواری) – ۱۰سال
۴۱.خلیل خسرجی – ۱۰سال
۴۲.قاسم حیدری ( دحیمی) – ۱۵سال
۴۳.محمد محمدی ( عبیات)
۴۴.صادق صنهیری
۴۵.یاسین والی – ۱۵ سال
۴۶.سیدصادق نزاری
۴۷.فائز عفراوی از سوسنگرد
۴۸.محمدامین عفراوی
۴۹.لامی شموعی
۵۰.علی سوئدی- ۱۵ سال
۵۱.ماجد چلداوی
۵۲.جعفر حزباوی، فرزند اعنید
۵۳.علی سواری، فرزند حراسب
۵۴.عدنان مزرعه
۵۵.شاکر سواری، اهل ملاشیه، معلول
۵۶.جاسم کروشات
۵۷.جمیل حیدری
۵۸.عیسی بدوی
۵۹.سمیر سیلاوی
۶۰.یوسف خسرجی
۶۱.رحیم رویضی
۶۲.رحیم زرگانی
۶۳.محمد عسکری
۶۴.ایوب پرکار – اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران
۶۵.مسعود مسعودی – اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران
۶۶.غلامحسین کلبی – اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران

مسئولان و شکنجه گران

محمد علی اناری : رئیس حفاظت کل زندان های استان و رابط اطلاعات

گزارش جامع و تکاندهنده از زندان شیبان اهواز - قتلگاه زندانیان سیاسی
محمدعلی اناری

افشین خسری: رئیس حفاظت زندان

گزارش جامع و تکاندهنده از زندان شیبان اهواز - قتلگاه زندانیان سیاسی

مسئولین حفاظت زندان

صخراوی از کارمندان قدیمی زندان است. خسروانی، غلام نژاد و دانش از کارمندان زندان هستند. این کارمندان که نوچه ها هستند ترقی پست میگیرند و به مسئولین حفاظت زندان یا مدیر تبدیل میشوند.

این اسامی نفرات ثابتی هستند که مانند یک خانواده در این اداره هستند.

دانش پسر خواهر محمدعلی اناری، رئیس کل حفاظت استان است.

نادر صخراوی: نادر صخراوی از کارمندانی است که در شورش و اعتصاب زندانیان در فروردین سال ۹۹ در زندان شیبان، سلاح به دست بود و وقتی زندانیان را از بند بیرون آوردند نادر صخراوی با چماق به دست و پای زندانیان می زد و آنها را بشدت مضروب و مجروح نمود.

از اداره زندان ها تا کارمندان تقریبا حلقه ای بزرگ از یک باند هستند که فقط بین آنها جابجایی انجام میشود و اسم هایشان عوض میشود ولی شیوه برخورد همه آنها یکی است.

خلیلی :‌ مدیر داخلی زندان

بیداوند: وارد کننده مواد به زندان شیبان همراه با خلیلی

غلام نژاد : مسئول حفاظت زندان

رئیس حفاظت زندان شیبان دست زندانی سیاسی شهیاد قنواتی را شکست
رئیس حفاظت زندان شیبان اهواز عبدالحسین غلام نژاد

این اشخاص مسئولین مستقیم زندانیان سیاسی – مذهبی هستند و روزانه از وضعیت زندانیان به اطلاعات گزارش میدهند.

این افراد از طریق ملاقات ها و ملاقات های خصوصی به خانواده ها فشار می آورند. مثلا مواردی بوده که از خانواده های زندانی های اجتماعی سوء‌استفاده های جنسی می کنند تا پرونده زندانی به کمیسیون عفو برود.

این ها وقتی به بند زندانی های اجتماعی میروند همه باید برپا به خط بشوند. اگر بخواهند به زندانی ها فشار بیاورند آنها را به بهانه های مختلف به انفرادی میفرستند. در انفرادی به نفر تجاوز میشود و فرقی نمی کند که زندانی در چه سن و سالی باشد.

این افراد همه کاره زندان هستند. به زندانی اجازه ورود مواد مخدر میدهند و هم برای زندانیان به همین خاطر پاپوش درست می کنند.

به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution