۱۳۹۴ مرداد ۹, جمعه

خبر فوری٫اعتصاب غذای ۵۰۰ زندانی در زندان فشاپویه

#ایران - خبر فوری٫اعتصاب غذای ۵۰۰ زندانی در زندان فشاپویه 


نقض حقوق بشر در زندانهای ایران.... زندانیان جرایم عادی که بیش از 500 نفر بودند و به تازگی به فاز چهار زندان مرکزی تهران بزرگ منتقل شدند از دیشب دست به اعتصاب غذا و اعتراض زدند، گزارشات حاکی بر آن است که در ابتدا فردی زندانی بنام عباس آهو نبر دست به اعتصاب زد و توسط گارد زندان موهای سر وی زده شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.اعتراض زندانیان به دلایل مختلف مثل :1.هواخوری اجباری و بدون سایه از ساعت 9صبح تا 13 ظهر 2_وضعیت بهداشتی اسفبار در دستشویی های فاقد شیلنگ و آفتابه.  3_قطع مکرر گاز و آب و عدم استفاده از کولر در گرما.  4_عدم رسیدگی پزشکی و درمانی بخصوص به بیماران خاص.  5_هر اعتراضی با فشار بوسیله گارد ویژه زندان سرکوب می گردد.  6_ برای 542 نفری که در آنجا محبوس هستند فقط 240 تخت وجود دارد و بقیه در کنار دستشویی ها و داخل راهروها استراحت میکنند...

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام 

پیام خالد حردانی از زندان رجایی شهر: اعدام کودکان را متوقف کنید

#ایران - پیام خالد حردانی از زندان رجایی شهر: اعدام کودکان را متوقف کنید

سالار شادی زادی نوجوانی که در سنین کم زیر سن قانونی بوده و درست و نادرست را نمی توانسته به درستی تشخیص دهد تحت شرایط، جو و غرور نوجوانی در درگیری و دعوایی بچه گانه مرتکب قتل شده. مطمئنا انسان های آگاه می دانند که این اتفاق ناگوار با غرض ورزی و به عمد صورت نگرفته لذا اینجانب، این اعدام و هرگونه اعدام را در مورد کودکان و غیر از آن نقض قانون و حقوق بشر می دانم و آن را محکوم می کنم.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام 



به ياد شقايق هاي 67

#ایران - به ياد شقايق هاي 67


همه چیز را
با نام شما، آغاز خواهیم کرد.
قهرمانان!
سرودهایمان؛
و ترانه‌های کودکانمان را
و شما را
واژه واژه
در کتابهایمان
در فواره میدانهای شهرهایمان
جاودان خواهیم کرد
دلاوران!
هیچ‌چیز را
از قلم نمی‌اندازیم:
اسامی جلادان،
رنگ طنابها،
و شکل چهارپایه‌ها را
از هر گوشه
گرد می‌آوریم
و در حافظه توانای خویش
ثبت می‌کنیم.
قلبها را
بازوها
و چشمها را
به حافظه تبدیل می‌کنیم
و به‌خاطر می‌سپاریم.
به‌خاطر می‌سپاریم
نامهای شما
و رنگ لحظه لحظه شبهایی
که در راهروهای مرگ گذشت
===
67 یک عدد نیست؛
67 تنها یک خاطره نیست؛
67 تنها ذکر یک سال شمسی نیست؛
67 سالی است سهمگین و سنگین در خاطره ملت ایران
67 سالی است که زندانیان سیاسی در سکوت و بی خبری دسته دسته بر دارها رفتند؛
67 سال حماسه سازانی است که جان خویش را فدای آزادی نمودند؛
بر ما است که این یاد و خاطره را همواره زنده نگاه داریم.
دوستان و یاران و رفقا
در سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367؛
برای گرامیداشت یاد و خاطره همه عزیزانی که در سال 1367 در زندانها جان خود را فدای آزادی ایران و ایرانی کردند؛ از همه یاران؛ خانواده های جان باختگان؛ دوستان و هر کس که خود شاهدی در این قتل عام بزرگ بوده میخواهیم تا با دست نوشته یا بیان یک خاطره از شهیدان؛ یا ارسال عکس از شهیدان و یا سنگ مزار آنان یاد این عزیزان را زنده و جاوید بدارد.
این مهم به همت همه شما قابل انجام است.
از شما میخواهیم که از دهم مرداد الی سی ام شهریور امسال دلنوشته ها؛ خاطرات؛ یادنامه اعدام شدگان؛ عکس یادگاری از آنان و یا عکسی از سنگ مزار این شهیدان را برای ایمیل زیر ارسال نمایید.
shaghayeghaye67@gmail.com
طبعا کلیه مطالب شما در وبلاگ و پیج " نه به زندان نه به اعدام " بدون ذکر اسم ارسال کننده ای که از ایران باشد منعکس خواهد شد.
پیشاپیش از همکاری همه شما عزیزان سپاسگزاری می کنیم.
نه به زندان – نه به اعدام
پنجم مرداد 1394



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام  



در سالروز شهادت اکبر محمدی شهید راه آزادی، خالدحردانی

#ايران - در سالروز شهادت اکبر محمدی شهید راه آزادی، خالد حردانی


اکبر همچنان در قلب مبارزین راه آزادی است؛او جانش را به ایران هدیه داد؛برای عشق و برای آزادی.اکبر محمدی یکی از فعالان دانشجویی بود که از سال ۱۳۷۸ و در پی اعتراضات دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸ تهران دستگیر، شکنجه و زندانی شد. او در ۸ مرداد ۱۳۸۵ پس از چند روز اعتصاب غذای خشک در زندان اوین به صورت مشکوکی به شهادت رسیداکبر محمدی در سال ۷۸ به همراه تعداد زیادی از دانشجویان در طی اعتراضات دانشجویی کوی دانشگاه تهران دستگیر و در دادگاه ویژه انقلاب به اعدام محکوم شد، اما پس از چندی حکم او به ۱۵سال حبس تقلیل یافت (شامل ۱۰ سال زندان و پنج سال حبس تعلیقی). وی بدون حکم جدیدی دوباره دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.دستگیری مجددش بدون هیچ توضیحی بود و با اعتراض «اکبر محمدی» و خانواده اش روبه رو شده بود.وی در اعتراض به دستگیری مجدد ،توقف درمان در وضعیتی وخیم وی اقدام به اعتصاب غذای نامحدود در زندان اوین کرد. همبندان او در مصاحبه و با پخش اطلاعیه‌هایی اعلام کردند که با وخیم شدن وضعیت اعتصاب غذای وی و انتقال او به بخش بهداری زندان اوین، مامورین زندان دست و پای وی را با زنجیر بسته و دهان او را هم با چسپ می‌بندند (به دلیل حضور بازرسان بین‌المللی) و در نهایت همان شب او به طور مشکوکی فوت می‌کند. وکیل مدافع محمدی، خلیل بهرامیان از قول زندانیان دیگر همبند موکل‌اش از جمله علی افشاری گفت که محمدی در طول چند روز پیش از مرگ، بارها وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و آثار شکنجه بر بدن او به خوبی نمایان بوده‌است.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

ناگفته های حشمت الله طبرزدی دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران در سالگرد شهادت اکبر محمدی

#ايران - ناگفته های حشمت الله طبرزدی دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران در سالگرد شهادت اکبر محمدی


 ناگفته های حشمت الله طبرزدی دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران در سالگرد شهادت اکبر محمدی
اکبر محمدی فعال سیاسی بود که بعد از حمله به کوی دانشگاه در تیرماه۷۸توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دستگیر شد.ایشان که بعد از چند روز اعتصاب غذا در نهایت در تاریخ ۸ مرداد ۸۴ به شهادت می رسد نماد جنبش اعتراضی علیه حکومت ایران لقب گرفته است. حشمت‌الله طبرزدی، دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران ازاعتراضات دانشجویی در تیرماه ۷۸ به‌عنوان جنبشی مسالمت آمیز یاد می‌کند که توسط رژیم ایران بی رحمانه سرکوب شد. طبرزدی که از نقش اکبر محمدی به عنوان مبارزی صادق یاد می‌کند طی مصاحبه‌ای که با خبرگزاری بام داشته است، ابهامات آن برهه زمانی را پاسخ می دهد، ابهاماتی که در فضای سانسور و خفقان بر همگان پوشیده مانده است.
جناب طبرزدی همانطور که می‌دانید امروز سالروز شهادت اکبر محمدی فعال دانشجویی است. چه شناختی از آن مرحوم دارید؟
اکبر محمدی را از سال ۷۶ می‌شناختم. ایشان با برادر بزرگوارشان آقای منوچهر محمدی از دوستان قدیمی و همرزم من بودند که در برنامه مبارزات جنبش دانشجویی ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتیم. به نحوی که آگاهم اکبر در همه برنامه‌های مبارزاتی شرکت می‌کردند و هر زمان میتینگ و یا جلسه‌ای برگزار می‌شد اکبر را نیز می‌دیدم که به وضوح مخالفت‌هایش رو ابراز می‌کرد و در مواقعی بسیار برعلیه آنچه ظلم و بی عدالتی بود شعار می‌داد. از نظر شخصیت اخلاقی نیز اکبر محمدی انسانی بسیار صادق، مقاوم و جسور بود. بنده یک خاطره‌ای با مرحوم اکبر دارم که بجاست عرض کنم در مهر ۷۷ در مشهد یک اردوی دانشجویی داشتیم که منوچهر و اکبر نیز شرکت کرده بودند در آن برنامه دانشجویی کوه رفته بودیم و آنجا فیلم‌هایی از اکبر نیز ضبط شد که شوربختانه من آن فیلم‌ها را در دسترس ندارم و خوب به یاد دارم که در آن تفریح خودمانی اکبر با صمیمیت خاصی که داشت توجه همه را به خودش جلب کرده بود و ایراداتی را که نطق می‌کرد همگی ما را مجذوب کرده بود و آن خاطره بسیار زیبا همچنان در ذهن من باقی مانده است.
چرا از اکبر محمدی به عنوان سر آغاز جنبش دانشجویی یاد می‌شود؟
اکبر محمدی جز اولین کسانی بود که بعد از حمله به کوی دانشگاه علیه این جنایت فریاد اعتراض سرداد و نه تنها در ۷۸ مبارزه کرد بلکه پس از آن نیز در زندان‌های رژیم از فعالیت‌های خودش دست نکشید به‌نحوی که با رفتار غیر انسانی از طرف مامورین زندان اوین مواجه شد. همچنان که اکبر زیر شکنجه‌ها کمرش شکست و بسیار مصیبت‌ها و ناملایمت‌های دیگر را متحمل شد و چون این جنبش اعتراضی اولین قیام گسترده علیه رژیم بعد از انقلاب ۵۷ بود به همین خاطر نام اکبر محمدی با این جنبش اعتراضی عجین شده است.
آقای طبرزدی لطفا عرض کنید چرا جنبش دانشجویی ۷۸ که از زبان خود شما نیز مسالمت آمیز توصیف شده است توسط حکومت ایران با شدیدترین شکل ممکن سرکوب شد؟
۱۸ تیر ۷۸ برای رژیم بسیار خطرناک بود. چون بعد از انقلاب این اولین جنبش دانشجویی بود که به حتم رژیم را تهدید کرد و رژیم می‌دانست که اگر این جنبش را ساکت نکند مطمئنن با واژگونی همراه خواهد شد. این جنبش که در ابتدا مصالمت آمیز بود هزاران دانشجو و مردم عادی را با خود همراه کرد و به سمت توده‌ای و انقلابی پیش می‌رفت که این مسئله وحشت رژیم را به دنبال داشت. همچنان که تا به امروز جمهوری اسلامی از جنبش دانشجویی ۷۸ به‌عنوان یک فتنه یاد می‌کند.
این جنبش اعتراضی بعد از توقیف روزنامه سلام شکل گرفت. آیا دلیل آن اعتراض گسترده، صرفا تعطیلی یک نشریه بود یا معترضان مطالبات دیگری نیز داشتند؟
مجموعه‌ای از حوادث که طی سالیانی اثبات و در نتیجه سرکوب شده بودند. نظیرمطالبه آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی انتخابات ،مخالفت با خشونت، قتل های زنجیره ای، سرکوب، شکنجه، اعدام، سانسور و مخالفت با قدرت غیر پاسخگو، همگی اینان از جمله دلایلی بودند که در خیزش این جنبش دانشجویی نقش بسزایی ایفا کردند و با وجود اینکه دانشجویان به توقیف روزنامه سلام هم معترض بودند ولی صرفا نمی‌توان گفت توقیف آن نشریه فریاد اعتراض دانشجویان را باعث شده بود. من یاد دارم که در طول سالهای ۷۳ تا ۷۸ جنبش دانشجویی و بسیاری نشریات دیگر به شدت مخالف شرایط بودند و همواره از گروههای سیاسی برای شرکت در مراسم مسالمت آمیز دعوت می کردند.
چرا آقای خاتمی به عنوان رئیس دولت اصلاحات، به وعده‌های انتخاباتیش در راستای تحقق آزادی عمل نکرد و در جهت پیشبرد منافع رژیم از این اعتراض مسالمت آمیز با عناوینی چون شورش و بلوا یاد کرد؟
خاتمی در بدنه حاکمیت و از سران رژیم بود و تصمیم نداشت که از طرف مردم لطمه‌ای به رژیم وارد شود و از طرفی چون سوگند یاد کرده بود تصمیم به ایجاد اصلاحاتی در چهارچوب قانون اساسی بود و بیشتر از این را نمی‌خواست پس این طبیعی بود که با جنبش مخالفت کند و چون جنبش خواستار تغییر رژیم و به دنبال یک نظام دموکراتیک بود در پی آن نیز خاتمی مخالفت کرد. آقای خاتمی در آن شرایط از یکسو از مردم تحت فشار بود که می‌گفتند چرا در برابر سرکوب سکوت کرده‌ای و از طرف دیگر هم تحت فشار افراطیون حکومتی بود که می‌گفتند چرا سرکوب نمیکنی! در نهایت نیز آقای خاتمی چون با تکیه بر نیروی انتظامی نتوانست سکوت ایجاد کند بالاخره نظرش با جناح ولایت فقیه مبنی بر سرکوب یکی شد.
آیا این اعتراض گسترده مردمی مسیر بهبود حقوق بشر در ایران را هموار کرد و حکومت به خواست این اکثریت معترض چراغ سبز نشان داد؟
در ابتدای سرکوب جنبش اعتراضی ۷۸ توسط رژیم یک جو منفی همراه با ترس در میان دانشجویان و فعالین شکل گرفته بود چون سرکوب بسیار شدید بود و چون خود بنده در آن زمان در زندان حضور داشتم از نزدیک نظاره‌گره اوضاع وخیم بودم. ولی در دراز مدت جنبش نقش خود را به‌خوبی اجرا کرد، چون همان زمان که ما در شکنجه‌گاه توحید بودیم بسیاری از دانشجوها که در سلول‌های ۲۰۹ و ۲۴۰ بودند در ارتباط با شکنجه، بد رفتاری و سلول انفرادی افشاگری‌های بسیاری کردند. از همین رو برخی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس همچون مهندس موسوی خویینی‌ها و چند نشریه بحث انفرادی و شکنجه را مطرح کردند و من که آن زمان در زندان بودم دیدم که آن اعتراض دانشجویی رژیم را به عقب نشینی وادار کرده است. حتی آقای هاشمی شاهرودی که آن زمان رئیس قوه قضائیه بود در ابتدا نسبت به اصلاح وضع موجود مخالفت می کرد ولی بعدها از مواضع تند خودعقب نشینی کرد. از نکات مثبت این اعتراض دانشجویی تعطیلی شکنجه گاه توحید بود که این مهم از دستاوردهای اعتراض دانشجویان در آن به شمار می آید که تا مدتها توجه رسانه ها را به خود جلب کرده بود. همچنان در اواخر دوره خاتمی وضعیت حقوقی زندانی ها خیلی بهتر شد و گرچه در دوره احمدی نژاد یکبار دیگر نقض حقوق زندانیان را شاهد بودیم ولی هیچ گاه نمی توان آن را با وخامت قبل از ۷۸ مقایسه کرد. بعد از این جنبش اعتراضی اصلاحاتی بسیار در جامعه پیش آمد که مدیون اعتراض مردمی در آن دوره بود.
آقای طبرزدی در پایان از طرف تمامی دست اندرکاران خبرگزاری بام ، بابت پاسخ به ابهامات پس از ۱۸ تیر ۷۸ از شما تشکر میکنم.
من هم در پایان تمایل دارم در سالگرد شهادت اکبر بیشتر در ارتباط با آن بزرگوار صحبت کنم. اکبر یک دانشجوی جوان و فعال بود و وقتی در زندان به شرایط ناعادلانه قوه قضاییه اعتراض کرد، متاسفانه داروهای ایشان را قطع کرده بودند و همین باعث شد تا اکبر اعتصاب غذا کند و وقتی دو یا سه روز از اعتصاب غذای ایشون گذاشت اکبر را به بهداری زندان اوین انتقال دادند و پس از انتقال ایشان به بهداری یک روزی نمایندگان اصلاح طلب مجلس به بازدید زندان اوین می آیند و اکبر وقتی متوجه شده بود که اینها آمده اند سروصدا کرده بود تا صدایش را بشنوند و بتواند با آنها صحبت کند ولی مسولین زندان که فکر میکنم آقای مومنی آن زمان از مسولین زندان بود دستور می دهد تا دهن اکبر را ببندند و با وجود اینکه دست و پای اکبررا هم با زنجیر بسته بودند، مدتها به همین حالت نگه می دارند. ما نمیدانیم که آن روزها با اکبر چه کردند که متاسفانه آن بزرگوارشهید شد و به این نحو به زندگی یک مرد صادق پایان دادند، مردی که خواسته ای جز دموکراسی و حکومتی آزاد و سکولار نداشت. ولی راه اکبر زنده است و ادامه دارد و ما دوستان و همرزمان اکبر راه و آرمانهای اکبر را ادامه خواهیم داد. از شما هم سپاسگزام که در سالروز شهادت آن عزیز این مصاحبه را ترتیب دادید.


#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

عدم درمان زندانی سیاسی هموطن بلوچ در شرایط حاد جسمی در زندان زاهدان

#ايران - عدم درمان زندانی سیاسی هموطن بلوچ در شرایط حاد جسمی در زندان زاهدان


زندانی سیاسی و فعال حقوق بشر هموطن بلوچ   ایوب (ناصر) ریگی که در شرایط حاد جسمی است با عدم درمان  و یک جنگ روانی غیر انسانی مواجه می باشد.
 زندانی سیاسی و فعال حقوق بشر هموطن بلوچ ایوب ( ناصر ) ریگی پس از بازگردانده شدن از تبعید در زندان زابل که بیش از ۱ سال  به طول انجامید  بلافاصله به سلولهای انفرادی بند قرنطینه زندان زاهدان منتقل شد . این زندانی سیاسی در قرنطینه زندان زاهدان دائما تحت فشارها ، جنگ روانی و تهدیدات خسروی رئیس زندان زاهدان و غلامی رئیس اطلاعات زندان  زاهدان مبنی بر اینکه قصد اجرای حکم ضدبشری اعدام وی را دارند قرار داشت . این تهدیدات بصورت روزانه توسط این ۲ فرد صورت می گرفت. او ۲۳ روز در سلولهای انفرادی بند قرنطینه زندان زاهدان تحت تهدید به اجرای حکم ضدبشری اعدام  و عدم درمان قرار داشت.او در اثر شکنجه های غیر انسانی و وحشیانه در زندان زابل که توسط شخص بابایی رئیس سازمان زندانهای استان سیستان و بلوچستان و پهلوانی رئیس اطلاعات سازمانهای زندانهای  استان سیستان و بلوچستان صورت می گرفت دچار آسیب شدید در ناحیه سینه و کلیه به صورت خونریزی کلیوی ، سرفه های شدید و بالا آوردن خون شده است . او در طی این مدت بیش از ۱۶ کیلو دچار کاهش وزن شده است.علیرغم گذشت ماه ها از بیماری حاد و دردهای شدید و طاقت فرسا ، بازجویان وزارت اطلاعات و زندانبانان از درمان وی خوداری می کنند و به وی می گویند ما می خواهیم تو را اعدام کنیم و نه درمان  .زندانی سیاسی ایوب ( ناصر ) ریگی  پس از ۲۳ روز نگهداری در سلولهای انفرادی به بند ۶ زندان زاهدان منتقل  و در کنار زندانیان عادی معتاد و خطرناک نگهداری می شود  و از انتقال وی به بندی که زندانیان سیاسی در آن محبوس هستند ممانعت می کنند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، اعمال شکنجه های غیر انسانی که منجر به آسیب دیدگی شدید در ناحیه قفسه سینه و کلیه این زندانی سیاسی گردیده است و عدم درمان وی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت به شورای امنیت سازمان ملل متحد است.

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

آغاز به کار کمپین “حمایت از مادران زندانی

#ايران - آغاز به کار کمپین حمایت از مادران زندانی


کمپین حمایت از مادران زندانی در جهت حمایت از حقوق مادران در بند شروع به فعالیت کرد. هدف این کمپین٬ تلاش برای آزادی مادرانی است که به دلیل دربند بودن٬ از بودن در کنار فرزندان خود محرومند.
در توضیح این کمپین آمده است:هر انسانی از جمله زنی که مادر است حق فعالیت مدنی دارد. او باید در انتخاب خود آزاد باشد. هر محدودیتی از جمله سوء استفاده از بچه ها برای منع مادر از فعالیت مدنی عملی ناپسند است. مادرانی که به خاطر فعالیت های مدنی پشت میله های زندان اند مقصر دوری از فرزندانشان نیستند. آنها فعالیت های مدنی و مسالمت آمیز برای ایجاد آینده ای بهتر را انتخاب کرده اند٬ و نه زندان را.
مادران زندانی آزادی خود را قربانی تضمین آزادی های اجتماعی، امنیت و رفاه برای کودکان خود و دیگر کودکان کرده اند. حال چرا این مادران از حق مادری محروم می شوند؟ چرا کودکان از آغوش گرم مادرشان جدا می شوند؟ مگر نه این که “خانواده نهاد بنیادین جامعه” است؟ چرا صرف خواست های مدنی سبب از بین رفتن بسیاری از خانواده ها شده است؟با هم و در کنار هم خواستار آزادی مادران زندانی هستیم.

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

انتقال سعید ملک پور به بند ۸ زندان اوین

#ايران - انتقال سعید ملک پور به بند ۸ زندان اوین


سعید ملک پور محکوم جرائم سایبری که به حبس ابد به اضافه هفت سال و نیم زندان محکوم شده است، اخیرا در هفتمین سال حبس به بند هشت زندان اوین منتقل شد. این انتقال در حالی انجام شد که طی یک سال گذشته وی در بند ۴ زندان اوین با نظر رئیس بند و با توجیهات امنیتی از ملاقات حضوری محروم بوده است.خواهر سعید ملک پور گفت: “مادرم به دلیل شرایط جسمی اش امکان حضور در ملاقات های کوتاه کابینی هفتگی را ندارد و در یک سال گذشته هم رئیس بند ۴ با این توجیه اینکه اتهام سعید امنیتی است از اعطای ملاقات حضوری خودداری می کرد تا اینکه با پیگیری های خود سعید و خانواده فعلا به بند هشت منتقل شده است که علاوه بر محکومین مالی محکومین امنیتی هم در ان حضور دارند و ظاهرا با ملاقات های حضوری ماهانه قرار است موافقت بشود.”این دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف در مهرماه ۱۳۸۷ در تهران دستگیر شد و از سوی ارتش سایبری جمهوری اسلامی به مدیریت سایت‌های پورنوگرافی فارسی‌زبان متهم شد. تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، ارتباط با گروه‌های معاند نظام و فساد فی الارض از جمله اتهاماتی بود که برای سعید ملک‌پور در نظر گرفته شد و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی بابت آن حکم اعدام و هفت سال و نیم حبس صادر شد، این حکم در دی ماه ۱۳۹۰ در دیوان عالی کشور تأیید شد و در ۲۷ بهمن ۱۳۹۰، برای اجرای احکام ارسال شد ولی بعدا با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد.سعید ملک پور طی نامه ای از درون زندان گفته است که از زمان بازداشت به مدت ۳۲۰ روز در حبس انفرادی، بدون ملاقات و بدون دسترسی به کتاب و روزنامه به سر برده و تنها یک جلد قرآن، یک مهر و یک بطری آب در اختیار داشته است و در تمام این مدت زیر فشار و شکنجه بوده است. پدر او در آخرین روزهای اسفند ۸۷ فوت کرده ولی حدود ۴۰ روز بعد در یک تماس تلفنی ۵ دقیقه‌ای از این امر مطلع شده است.بازجویان با فشار و نیز طرح این مساله که فیلم‌های مصاحبه برای دریافت بودجه پروژه گرداب است و وعده آزادی با وثیقه او را راضی به اعتراف تلویزیونی کرده‌اند و پخش این اعترافات بدون پوشش صورت و در فاصله روز سوم تا هفتم درگذشت پدرش ضربه سختی به خانواده او وارد آورده است.ملک‌پور همچنین گفته است در صورت بررسی پرونده توسط کارشناس کامپیوتر و اینترنت می‌تواند بی‌گناهی خود را ثابت کند چرا که طبق عرف برنامه نویسی، اسم و مشخصات کامل خود را در فایل این برنامه نوشته شده وارد کرده و این برنامه بدون اطلاعش در یک سایت مستهجن استفاده شده است و چون تنها او اسم حقیقی‌اش قابل شناسایی بوده به اتهام راه‌اندازی و مدیریت سایت دستگیر شده است.با این وجود مریم ملک پور امیدوار است که گشایش های احتمالی در ایران منجر به آزادی برادرش شود: “امیدوارم بعد از حل مشکلات خارجی و توافق که شادی همه مردم ایران را به همراه داشت فرصتی هم در داخل و برای حل مشکلات داخلی فراهم شود و به زودی نوبت به آزادی همه زندانیان و مخصوصا برادرم برسد که طی این سال ها بی گناه و به بهانه های امنیتی زندانی شده اند.”


#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

رئیس دانشگاه بهاییان ایران پس از چهار سال و نیم حبس و بدون یک روز مرخصی

#ایران - رئیس دانشگاه بهاییان ایران پس از چهار سال و نیم حبس و بدون یک روز مرخصی


رئیس دانشگاه بهاییان ایران پس از چهار سال و نیم و بدون یک روز مرخصی، هم‌چنان در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد. این استاد ۶۲ ساله دانشگاه بهاییان ایران در خرداد ۱۳۹۰ به پنج سال حبس محکوم‌شده بود. کامران مرتضایی فربد فارغ‌التحصیل برق از دانشگاه شریف و فوق‌لیسانس الکترونیک از آمریکا است. او در تمام مدت زندان خود کمترین ملاقات را داشته است. تمام اعضای خانواده او در خارج کشور زندگی می‌کنند و هرچند ماه یک‌بار با یکی از خواهرانش ملاقات دارد.وی رئیس دانشگاه بهاییان ایران است که از سال ۱۳۶۷ و پس از ممنوعیت تحصیل بهاییان در دانشگاه‌های کشور، راه‌اندازی شد. بر اساس مصوبه شورای انقلاب در سال ۶۹ که بنا به درخواست خامنه‌ای تشکیل جلسه داده بود تا وضعیت و رابطه جمهوری اسلامی را با بهاییان مشخص کند، آن‌ها نمی‌توانند در دانشگاه‌های ایران تحصیل کنند. اگرچه این حکم به‌صورت رسمی در سال ۶۹ اعلام شد، اما از سال ۶۳ و پس از انقلاب فرهنگی عملاً اجازه تحصیل از بهاییان گرفته شد. به دلیل همین محدودیت‌ها بود که جامعه بهاییان ایران در سال ۱۳۶۶ تصمیم گرفت تا دانشگاهی را برای تحصیل جوانان خود راه‌اندازی کند. این دانشگاه در ابتدا به‌صورت مکاتبه‌ای بود و در هر یک از مناطق جغرافیایی یک رابط علمی داشت که جوانان آن منطقه با کمک او دروس مکاتبه‌ای خود را که از تهران تهیه می‌شد دریافت می‌کردند. این جوانان در هرماه، دو تا سه روز را نیز در تهران و در منازل دیگر بهاییان و دوستان و آشنایان خود می‌ماندند و در کلاس‌هایی که در زیرزمین منازل و یا اتاق‌های نشیمن برگزار می‌شد، شرکت می‌کردند.این دانشگاه در سال‌های اخیر و با پیشرفت فنّاوری و امکانات آموزشی به سه شکل، مکاتبه‌ای، نیمه‌حضوری و آنلاین امکان تحصیل جوانان بهایی ایران را فراهم کرده بود.رشته‌هایی چون مهندسی ساختمان، جامعه‌شناسی، روانشناسی، کامپیوتر و زبان در این دانشگاه تدریس می‌شود. تاکنون نزدیک به پنج هزار نفر از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند.در خرداد سال ۹۰ پنج نفر از اساتید و دست‌اندرکاران این دانشگاه بازداشت شدند که در خرداد امسال چهار نفر آن‌ها آزاد و کامران مرتضایی فربد که حکم پنج سال داشته، باید تا خرداد سال آینده برای پایان محکومیتش منتظر بماند.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام


ابلاغ رسمی حکم اعدام محمدعلی طاهری به اتهام مفسد فی‌الارض

#ایران - ابلاغ رسمی حکم اعدام محمدعلی طاهری به اتهام مفسد فی‌الارض


محمدعلی طاهری مؤسس گروه عرفان حلقه که از سال ۱۳۹۰ بی وقفه در زندان است، به عنوان مفسد فی الارض به اعدام محکوم شد.
خبر اعدام آقای طاهری که پیش از این به طور غیررسمی پخش شده بود، دیروز برای اولین بار از سوی خبرگزاری وابسته به قوه قضاییه تایید شد.
خبرگزاری میزان با اشاره به به تایید حکم اعدام «سرکرده فرقه انحرافی حلقه یا عرفان کیهانی» نوشته است: این حکم به وکیل آقای محمد طاهری ابلاغ شده و مدت قانونی جهت اعتراض یا تجدیدنظر خواهی خواهد داشت.
بر اساس قانون، بررسی درخواست تجدیدنظر در خصوص مجازات اعدام، برعهده دیوان عالی کشور است.
علیزاده طباطبایی که وکالت طاهری را برعهده دارد، چندی قبل از شایعه صدور احکام برای وی ابراز تعجب کرده و گفته بود: «تمام کارهای طاهری با مجوز انجام شده بود و هیچ دلیلی در پرونده وجود نداشت.»
محمد‌علی طاهری که پیش از سال ۹۰ هم دو بار بازداشت شده بود، از سوی دادگاه انقلاب به‌اتهام «توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضالّه بودن کتب و آثار» به پنج سال حبس، پرداخت ۹۰۰ میلیون تومان جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود.
اما اتهام «افساد فی الارض از طریق منحرف کردن افراد» که در همین پرونده به طاهری وارد شده بود، با تقاضای قاضی برای رفع نقص و تکمیل پرونده به دادسرا بازگشت؛ تا آنکه در نهایت در اسفندماه سال گذشته برای محاکمه در این عنوان اتهامی تعیین وقت شد و سپس با درخواست استمهال آقای طاهری، محاکمه به ۱۴ اردیبهشت سال جاری موکول شد.
اکنون مشخص شده که قاضی مقیسه رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برای طاهری حکم اعدام صادر کرده و این حکم به وکیل وی نیز ابلاغ شده است.
علاوه بر این اتهام، صداوسیما ماه قبل مدعی شده بود که طاهری به ارتباط نامشروع نیز متهم شده است. این ادعا واکنش تند سعید خلیلی، دیگر وکیل طاهری، را به دنبال داشت که اعلام کرد «از صدا و سیما به خاطر انتشار دروغ و تهمت از طرف خانواده طاهری شکایت خواهد کرد.»
وی گفته بود: «مسئولان رسانه ملی با نشر چنین تهمتی آبروی یک مسلمان مومن را هتک کرده اند و من موظف به اعلام شکایت و دادخواهی شده ام مگر اینکه مسئولان صدا و سیما با تصحیح خبر و عذرخواهی خطای خود را جبران کنند.»
سه ماه قبل و همزمان با برگزاری جلسه محاکمه آقای طاهری، گروهی از طرفداران وی در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کردند که تعدادی از آنها بازداشت شدند. برای برخی از شاگردان وی نیز به تازگی احکام حبس صادر شده است.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام


امتناع پوريا ابراهيمى از پوشيدن لباس زندان براى رفتن به بيمارستان

#ایران - امتناع پوريا ابراهيمى از پوشيدن لباس زندان براى رفتن به بيمارستان


پوریا ابراهیمی بعلت وخامت اوضاع جسمانی و تنگی نفس شدید و با تجويز پزشك بیمارستان اوین براى اعزام و بستری شدن به بيمارستان خارج از زندان با وضعيت بسيار بد از پوشيدن لباس زندان امتناع كرد و بدستور جواد مومنى از اعزام وی به مراکز درمانی خارج از زندان به علت نپوشيدن لباس زندان ممانعت کردند.
اسپری آسم پوریا ٤ روز پیش تمام شده و مسئولین زندان برای تهیه آن با وی مساعدت نمی کنند.  پوريا ابراهيمى چندى پيش در رودهن همراه با شكوفه آذر و غزاله شيرى دستگير شد كه غزاله، آزاد گرديد و شكوفه آذر و پوريا ابراهيمى در سكوت رسانه اى همچنان در زندان هستند.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام 

رحم و مروت جمهوری اسلامی!

#ایران - رحم و مروت جمهوری اسلامی!


پس از سه سال ممنوع الملاقات بودن "بايد مصاحبه تلويزيوني كني و يا توبه نامه بنويسي تا بتواني مادر و خانواده ات را ملاقات كني!!"
حميدي مسئول دايره اجراي احكام و علوي وزير اطلاعات از عليرضا گلي پور كه از سال ٩١ به اتهام هواداري از سازمان مجاهدين خلق دستگير شده خواسته اند كه اگر مى خواهي با خانواده ات ملاقات داشته باشي بايد مصاحبه تلويزيوني كرده ويا توبه نامه بنويسي! قابل به ذكر است كه به عليرضا تا بحال تنها چند دقيقه آنهم در بين بازجويي و در جهت شكستن روحيه اش، با مادرش ملاقات داده شده و هنوز ممنوع الملاقات است.
علیرضا گلی‌پور، دانشجوی مخابرات و کارمند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات که از مهر ۱۳۹۱ توسط وزارت اطلاعات ایران در دانشگاه پیام نور واحد مرکز بازداشت شده و پس از ماهها تحمل حبس در انفرادی هم اكنون در بند امنيتي زندان اوین بسر مى برد.
گلی پور،كه قبل از دستگيري متاهل بوده و متولد ۱۳۶۵ مى باشد، متهم افشاي بعضي از اسناد محرمانه و فاش کردن ماجرای غیراخلاقی و فساد مالی سرهنگ محرابی رئیس پلیس امنیت تهران بزرگ و برخی مسئولين ديگر و هواداري از سازمان مجاهدين است.
او مهر ۱۳۹۱، توسط هفت مامور وزارت اطلاعات در محوطه دانشگاه بازداشت و برای دو ماه به انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شد؛ یک سال بعد را برای ادامه بازجویی در سلول انفرادی بند ۲۰۹ به سر برد و سرانجام از اواخر آذر ۹۲، پس از انتقال به قرنطینه بند هشت زندان اوین منتقل و سپس از حدود يكماه پيش دربند امنيتي اوين بسر مى برد.
این کارمند سابق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در توصیف وضعیت خانواده اش در دوران انفرادی اش، می گوید:" حدود یکسال و نیم پس از بازداشت، خانواده‌ هیچ اطلاعی از وضعیت من نداشتند و هیچ تماسی با خارج از زندان و خانواده نداشتم." و بعد ها پس از انتقال به بند هشت، متوجه آزار و فشار های ماموران وزارت اطلاعات به خانواده ام شدم . ارائه اطلاعات از طرف وزارت اطلاعات و شکنجه‌های روانی مادرم به حدی بود که، طی آن دوران، مادرم که ناراحتی قلبی دارد، سه بار در بیمارستان بستری شد و در اثر گريه هاي شديد و نداشتن اجازه ملاقات دو بار تحت عمل جراحي چشم قرار گرفته است.
گلی پور همچنین می گوید: » طی دوران حبس در انفرادی و قطع تماس با دنیای خارج، همسرش با فریب کاری وزارت اطلاعات و فشارهای وارده به خانواده وادار به طلاق و جدایی شده است» او در خصوص نقش وزارت اطلاعات در این طلاق می گوید: «در حالی که بیش از یکسال از تماس با دنیای خارج از سلول انفرادی محروم بودم، به همسرم اعلام کرده بودند که من با خانمی ارتباط داشته و همراه او از کشور فرار کرده ام."
در به اصطلاح دادگاهي كه اخيرا به رياست صلواتي برگزار شد وى خواستار اشد مجازات براي او شده و خطاب به عليرضا با اشاره به كتاب روى ميز خود كه ظاهرا شامل ليست افراد كشته شده وابسته به نظام بوده قسم خورده كه انتقام انها را از گليپور خواهد گرفت، وى سپس او را جهت بازجويي مجدد تحويل سپاه داده است.
روز گذشته هم ماموران امنیتی زندان اوین به محل نگهداری علیرضا رفتند و تمام وسایل این زندانی را تفتیش کامل کردند و وی را به حفاظت اطلاعات زندان برده و با چشمان بسته مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و یک لیست از اسامی زندانیانی که در آستانه اعدام بودند و گلی پور مدتی با آنها هم سلولی بوده کشف و ضبط کردند، حال وی چندان مساعد نیست و بند بازگردانده شده است.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام


۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

بدرفتاری در سالن ملاقات و ادامه نگرانی خانواده های زندانیان سیاسی

#ایران - بدرفتاری در سالن ملاقات و ادامه نگرانی خانواده های زندانیان سیاسی 


گزارشها حاکی از آن است که روز چهارشنبه 7 مرداد 94، در روز ملاقات زندان گوهردشت؛ رفتار مسئولان زندان با خانواده ی زندانیان زننده و توهین آمیز بوده است.
بی احترامی به آنان تا جایی پیش رفته که خانواده زندانیان سیاسی نگران زندانیان هستند.کسانی که سالهاست در زندان با این رفتار توهین آمیز سرکار داشته و معلوم نیست هر کدام آنها تا چه زمانی مجبور هستند چنین وضعیت اسفباری را تحمل کنند.
توهین و بی احترامی به زندانیان و خانواده آنها تنها یک مورد از رفتار زننده مسئولان زندان است که هیچ توجیه و دلیل منطقی نمی توان برای آن پیدا کرد.
عدم رسیدگی به وضعیت بهداشت، درمان، غذای مناسب، مرخصی و مرخصی درمانی، در اختیار نداشتن دارو و شکنجه از موارد دیگری است که در زندان ها به خصوص در زندان گوهردشت بطور مستمر حاکم بوده و این وضعیت روز به روز بدتر می شود. متاسفانه هیچ نهاد و مسئولی نه تنها حاضر به اقدام برای رفع این مسائل نیست بلکه پاسخ روشنی هم به نامه نگاری های موجود نشده است.
مسئولان زندان از هر راهی برای آزار زندانیان بهره می گیرند که نمونه آن دستگاههای پارازیت سرطان زاست.

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان  #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام  #اوين #زنداني #زندان #احمد شهید

تخريب نمازخانه اهل سنت در پونك تهران

#ايران - تخريب نمازخانه اهل سنت در پونك تهران


صبح روز چهارشنبه هفتم مرداد ماموران امنیتی و نیروی انتظامی و شهرداری تهران بدون اعلام قبلی با حضور در محل نمازخانه اهل سنت واقع در منطقه پونک تهران که یکی از روحانیان اهل سنت بلوچ امامت آن را به عهده دارد اقدام به تخریب بخشی از این نمازخانه کردند.در هنگام اقدام ماموران به تخریب بخش بیرونی نمازخانه، کلیه مسیرهای ورودی و خروجی به منطقه پونک توسط نیروی انتظامی کنترل شده و از نزدیک شدن مردم به نمازخانه جلوگیری شده است.ماموران نیروی انتظامی و شهرداری با این ادعا که ساخت سقف موقت در حیاط نمازخانه و افزوده شدن حیاط به اصل نمازخانه غیر قانونی و بدون مجوز بوده آن را تخریب کرده اند.نمازخانه پونک با امامت مولوی عبیدالله موسی زاده استاد پیشین دارالعلوم مکی زاهدان است که در سالهای گذشته بارها با ممانعت و تهدید مواجه شده است.
كانون نه به زندان - نه به اعدام اهانت به اديان و مذاهب و اماكن مذهبي كه مورد احترام هر دين و آييني است را محكوم مي كند.
نه به زندان - نه به اعدام
8 مرداد 1394

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان  #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام  #اوين #زنداني #زندان #احمد شهید

بررسی امکان اجتناب از فعالیت سیاسی در تشکل های صنفی

#ایران - بررسی امکان اجتناب از فعالیت سیاسی در تشکل های صنفی
ابوالفضل رحیمی شاد 


اجتناب تشکل های صنفی از فعالیت سیاسی ممکن نیست.... قانونگذار نمی تواند فعالان و تشکل های صنفی را از ورود به فعالیت های سیاسی در محدوده ای که عقل آنرا مجاز می شمارد منع نماید
 مقدمه:
اگر تاکنون عضو یکی از تشکل های صنفی بوده باشید،حتما با این مسئله برخورد کرده اید که برخی فعالان صنفی معتقدند که باید در این تشکل ها از فعالیت سیاسی پرهیز کرد.در مقابل برخی دیگر از اعضا این نظر را قبول ندارند و تمایز چندانی بین فعالیت صنفی و سیاسی قائل نیستند. این اختلاف نظر تنها به درون تشکل محدود نمی شود و حاکمیت نیز تشکل های صنفی را به شدت از دخالت در امور سیاسی برحذر می دارد.و حتی گاهی فعالیت سیاسی را در قالب تشکل صنفی جرم قلمداد میکند.برای حل این مشکل برخی تشکل های صنفی سعی کرده اند که اساسنامه خود را بگونه ای تنظیم کنند که در کنار فعالیت صنفی مجاز به فعالیت سیاسی نیز باشند.اما برخی دیگر حتی اساسنامه تشکل خود را به گونه ای تنظیم کرده اند که اعضا به هیچ عنوان مجاز به فعالیت سیاسی نباشند.با وجود همه تلاش های صورت گرفته در ارتباط با فعالیت صنفی همچنان شاهد ابهام در عرصه نظر و سردرگمی در عرصه عمل در این حوزه هستیم.
این ابهام و سردرگمی در موقعیت های حساس و مهم باعث هدر رفتن انرژی فعالان این حوزه و افزایش هزینه ها بدون افزایش فایده و دستاوردها شده است.از اینرو لازم است که ضمن تداوم فعالیتهای صنفی به بحث نظری پیرامون این موضوع و مسائل مرتبط با آن نیز توجه لازم صورت گیرد.این نوشتار نیز با هدف گشودن بحث در این زمینه تهیه شده است.
پرسش اصلی که در این نوشتار در پی رسیدن به پاسخ آن هستیم این است که،آیا تشکل های صنفی میتوانند بطور کلی از ورود به فعالیت سیاسی اجتناب کنند؟
متن حاضر تلاشی برای رسیدن به پاسخ این پرسش می باشد.به این منظور ابتدا شش پرسش مقدماتی طرح و به آنها پاسخ داده شده است که نتیجه حاصل از این شش پرسش ما را به سوی پاسخ پرسش اصلی رهنمون می سازد.
پرسش اوّل:تشکل صنفی چیست؟
پاسخ:گروهی غیر دولتی که توسط اعضا و کارکنان یک واحد شغلی یا مجموعه واحدهای شغلی مشابه که با هدف دفاع از جمیع حقوق صنفی اعضا ــ و یا گسترش ارزش ها و باورهای صنفی که در این نوشتار مدّ نظر نیست ــ تشکیل شده باشد را تشکّل صنفی می گویند؛که در قالب عناوینی مثل سندیکا،اتحادیه،کانون،سازمان،انجمن،جامعه، جمعیت،مجمع، خانه و اتاق نام گذاری می شود.در صورت ایجاد ارتباط بین واحدهای صنفی کشورهای مختلف امکان شکل گیری تشکل های صنفی منطقه ای و بین المللی نیز وجود دارد.
پرسش دوم:فعالیت صنفی چیست؟
پاسخ:هر نوع فعالیت فردی یا گروهی از جانب اعضا و کارکنان یک واحد شغلی که با هدف طرح مطالبات،افزایش مزایای مختلف درون صنفی و بهبود وضعیت شغلی صورت می گیرد را فعالیت صنفی می گویند.سه نکته قابل توجه در این تعریف وجود دارد. یک،فعالیت صنفی الزاماٌ گروهی نیست.دو،فعالیت صنفی بایستی توسط کارکنان همان واحد شغلی صورت گیرد.سه،هدف از فعالیت صنفی نباید چیزی جز طرح مطالبات،افزایش مزایای صنفی و بهبود وضعیت شغلی باشد.بعبارت دیگر تلاش کارکنان یک صنف برای سایر اهداف،فعالیت صنفی محسوب نمیشود. مثلا اگر انجمن اساتید دانشگاه یا انجمن های معلمان تصمیم به ریشه کن ساختن بیسوادی در کشور بگیرند،اگرچه کاری است مفید و خدمتی است ارزنده اما این کار به هیچ عنوان فعالیت صنفی محسوب نمیشود.به عبارت دیگر اگرچه ممکن است تشکل صنفی کارکردهای مختلفی داشته باشد اما در تعریف فعالیت صنفی لزوم فعالیت “برای صنف” را نبایستی فراموش کرد.
با توجه به این تعریف فعالیتهای صنفی را میتوان در دو سطح افقی و عمودی تقسیم کرد.
الف)فعالیتهای افقی یا درون صنفی:این نوع فعالیتها بیشتر با هدف ارتباط بین اعضای تشکل با هم و ارتباط بین تشکل های صنفی در داخل و حتی با تشکل های مشابه خارجی،تشویق کارکنان واحد شغلی به “عضویت” در تشکل،افزایش”توانمندی” اعضا و ایجاد “انسجام و همبستگی” بین آنها و در نهایت افزایش “توانمندی تشکل” در دستیابی به مطالبات صورت می گیرد.
ب)فعالیتهای عمودی یا برون صنفی:این نوع فعالیتها بیشتر با هدف ارتباط تشکل ها با نهادهای بالادستی اعم از دولتی و غیر دولتی صورت می گیرد؛تا بتواند نهادهای بالادستی را متوجه مطالبات خود ساخته و آنها را وادار به پذیرش مطالبات و پاسخگویی نماید. از این جهت این نوع فعالیت ها منطبق بر دو منطق “گفتگو” و “قدرت” می باشند.
لازم به ذکر است که اگرچه فعالیتهای افقی و درون صنفی از اهمیت مبنایی برخوردار هستند اما نبایستی فراموش کنیم که هدف اصلی در ایجاد این نوع تشکّل ها فعالیتهای عمودی و یا بیرونی آن است
پرسش سوم:فعالیت صنفی با چه اشکالی صورت می پذیرد؟
پاسخ: الف)اشکال فعالیت افقی یا درون صنفی:با توجه به اهداف ذکر شده در این نوع فعالیتها،اشکال آن عبارتند از:
1-برگزاری کلاس هاس آموزشی برای اعضا.2-برگزاری برنامه های تشویقی و تفریحی برای اعضا.3-برگزاری همایش و جلسات سخنرانی.4-برگزاری جلسات گفتگوی اعضا با مسئولان تشکل ها.5-ایجاد خبرنامه و نشریه صنفی و در صورت امکان برنامه مستمر رادیویی و تلویزیونی-  6برپایی مراسم در روزهای نمادین.7- برگزاری اردو و جلسات دیدار با سایر تشکل های صنفی در داخل و خارج از کشور.8-حضور در همایش های جهانی و مواردی مانند اینها.
ب)اشکال فعالیت عمودی یا برون صنفی:با توجه به اهداف ذکر شده در این نوع فعالیتها،اشکال آن عبارتند از:
1-نوشتن نامه برای مسئولان نهاد بالادستی.2-جمع آوری امضا و طومار نویسی.3-نوشتن نامه سرگشاده.4-ملاقات با مسئولان مربوطه. 5-دست کشیدن موقت از کار و تحصن در محیط کار.6-اعتصاب و ترک محل کار.7-تظاهرات و تحصن در مقابل نهادهای بالادستی. 8-اثرگذاری بر جریان برکناری یا تعیین مقامات نهاد یالادستی.9-تلاش برای ورود به نهادهای بالادستی مرتبط با حوزه صنفی.مثلاٌ معرفی کاندیدای صنفی به پارلمان یا یا سایر نهادهای مرتبط با صنف.
پرسش چهارم:تشکل سیاسی چیست؟
پاسخ:به گروهی غیر دولتی که به شیوه های مختلف سعی در اثرگذاری بر قدرت رسمی یک جامعه ــ و یا یک منطقه و حتی جهان ــ را دارند،تشکل سیاسی میگویند.”حزب” نهادمندترین،عقلانی ترین و اخلاقی ترین تشکل سیاسی پذیرفته شده در سراسر جهان است.
پرسش پنجم:فعالیت سیاسی چیست؟
پاسخ:هر نوع فعالیت فردی یا گروهی با هدف اثرگذاری بر کل یا جزئی از قدرت رسمی(ساختار یا رفتار) در یک جامعه ــو یا یک منطقه و حتی جهان ــ را فعالیت سیاسی می گویند.سه نکته قابل توجه در این تعریف وجود دارد.یک،فعالیت سیاسی الژاماً گروهی نیست.دو،فعالیت سیاسی الزاماً یک فعالیت حزبی نیست. سه،در فعالیت سیاسی هدف حتما باید اثرگذاری بر عملکرد قدرت رسمی (در سطح ملی همان دولت یا قوای سه گانه و در سطح فراملی نهادهای سیاسی منطقه ای و بین المللی) باشد.
فعالیت سیاسی مانند فعالیت صنفی به دو سطح افقی و عمودی تقسیم می گردد.همچنین هر یک این فعالیت ها را میشود به دو بخش هنجارین (پذیرفته شده از سوی اکثر جوامع) و غیر هنجارین(مردود شده از سوی اکثر جوامع)نیز تقسیم کرد. که در اینجا بخش هنجارین آن مورد نظر می باشد.
پرسش ششم:فعالیت سیاسی با چه اشکالی صورت می پذیرد؟
پاسخ:اشکال فعالیت های افقی تقریبا همانند فعالیت افقی صنفی است و از بیان دوباره آن خودداری می شود.
تمامی اشکال فعالیت عمودی سیاسی منطبق بر منطق قدرت می باشد.و بطور کلی با هدف طرفداری و یا مخالفت با شخصیتها،احزاب و دولت مستقر و یا به صورت ورود مستقیم به عرصه رقابت برای در اختیار گرفتن قدرت صورت می پذیرد.به این ترتیب این اشکال عبارتند از:
1-حضور در انتخابات و رأی دادن و یا عدم حضور فعال و تحریم انتخابات.2-حمایت فردی و گروهی از لیست یا کاندیدای مورد نظر در انتخابات. 3- حضور در احزاب و عضویت در آنها.4-نگارش نامه به شخصیتهای سیاسی و مسئولان دولتی بصورت سربسته یا سرگشاده.5-تشویق و ترغیب کارکنان کارخانه ها و شرکت ها و مراکز دولتی و غیردولتی به اعتصاب.6-شرکت در تجمعات،تظاهرات و راهپیمایی ها.7-شرکت در انتخاباتهای مختلف به عنوان کاندیدا.8-بر عهده گرفتن مسئولیت های سیاسی در سطوح مختلف دولتی.
نتیجه گیری:
اگر پاسخ پرسش های بالا مورد تأیید باشد،از کنار هم قرار دادن آنها نتایج زیر حاصل می گردد.
1-تشکل های صنفی از نظر “ماهیت و هدف” با تشکل های سیاسی تفاوت دارند.پس تشکل های صنفی نه می توانند و نه می بایست در پی کسب قدرت برای جهت دادن به مسیر کلی حرکت جامعه باشند.(به دلیل عدم امکان جمع شدن تخصص های مختلف در یک صنف)
2-اگر مخاطب فعالان و تشکل های صنفی اشخاص و نهادهای غیردولتی باشد،”ماهیت و هدف” این نوع فعالیت های صنفی عمودی به هیچ وجه سیاسی نیست.
3-فعالیت های افقی صنفی به هیچ وجه “ماهیت و شکل” سیاسی ندارند.
4-با توجه به ساختار سیاسی و اقتصادی جوامع گاهی مخاطب فعالان و تشکل های صنفی اشخاص(وزرا و نمایندگان پارلمان و …) و نهادهای سیاسی(وزارت خانه ها و پارلمان و …) هستند.در این حالت (فعالیت های عمودی صنفی انجام شده در اشکال 1تا 7) بدون توجه به نوع مطالبه، با توجه به نکته سه در تعریف فعالیت سیاسی و اشکال 4و5و6 فعالیت سیاسی این فعالیتها “ماهیت” سیاسی دارند.
5-تشکل های صنفی میتواند منطبق بر منطق مبادله با اشخاص و گروههای سیاسی(کاندیداهای پارلمان،وزارت و …) که قصدو برنامه حمایت از آنها را دارند وارد تعامل دوسویه شوند.به این صورت که کالای (رأی) خود را با کالای (توان رفع نیازها و مطالبات صنفی) آنها مبادله نمایند.در این حالت(فعالیت صنفی عمودی شکل 8 )نیز اگرچه هدف کاملاً صنفی است اما مبتنی بر منطق فعالیت های عمودی سیاسی و شکل 2 فعالیت سیاسی، این عمل “ماهیت” سیاسی دارد.
6-فعالان و تشکل های صنفی می توانند تلاش کنند تا خود عهده دار برخی مسئولیتها(وزیر،نماینده پارلمان و …) گردند که توانایی آنها را برای کسب منافع صنفی افزایش میدهد.در این حالت(فعالیت صنفی عمودی شکل 9) نیز اگرچه هدف اصلی دفاع از منافع صنفی است اما مبتنی بر تعریف فعالیت سیاسی و منطق فعالیت های عمودی سیاسی و اشکال 7و8 فعالیت سیاسی،این عمل نیز “ماهیت” سیاسی دارد.
تکرار پرسش اصلی: آیا تشکل های صنفی میتوانند بطور کلی از ورود به فعالیت سیاسی اجتناب کنند؟
پاسخ نهایی:براساس نتایج 1تا3 فعالیت افراد و تشکل های صنفی هیچ نسبتی با فعالیت سیاسی ندارد.از اینرو فعالان و تشکل های صنفی در این محدوده می بایست از ورود به فعالیتهای سیاسی (شکل عمل،انتخاب شعارها و طرح و بیان مطالبات)پرهیز نمایند. اما براساس نتایج 4تا 6 اجتناب تشکل های صنفی از فعالیت سیاسی ممکن نیست.بنابراین می توان گفت که برخی از فعالیت های صنفی به هیچ وجه سیاسی نیستند.اما برخی دیگر از فعالیتهای صنفی سیاسی هستند.البته نبایست فراموش کرد که سیاسی بودن این فعالیت ها به هیچ وجه در “هدف” آن نیست بلکه فقط و فقط در “ماهیت” آن است.
نتیجه عملی حاصل از این نوشتار را نیز می توان این گونه بیان داشت،” با توجه به اینکه «قانون» چیزی جز عینی سازی احکام کلی عقل و اخلاق نیست،قانونگذار نمی تواند فعالان و تشکل های صنفی را از ورود به فعالیت های سیاسی در محدوده ای که عقل آنرا مجاز می شمارد منع نماید. اگرچه تشکل های صنفی می توانند بطور اختیاری خود را از این “حق” محروم سازند و این موضوع را در اساسنامه ذکر نمایند(همانند آنچه در اساسنامه کانون صنفی معلمان آمده است).اما بایستی بدانند در این صورت دیگر نمی توانند در محدوده توضیح داده شده در نتایج 4تا 6 فعالیت نمایند.در مقابل نامگذاری برخی از تشکل ها به صنفی-سیاسی نمی تواند برای آنها اجازه ورود به سیاست بیش از آنچه در بخش 4تا6 نتیجه آمده است صادر نماید.به عبارت دیگر این نوع نامگذاری (صنفی- سیاسی) حق اضافه ای برای تشکل های صنفی ایجاد نمی نماید و عدم این نوع نامگذاری نیز حقی از آنها سلب نمی نماید.این نوع نامگذاری صرفا بیانگر ماهیت یک تشکل می باشد.” *
ابوالفضل رحیمی شاد، آموزگار و پژوهشگر در تهران است.
برگرفته از:
تارنمای حقوق معلم و کارگر

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

ممانعت از برگزاری مراسمی جهت یادبود کیانوش آسا

#ايران - ممانعت از برگزاری مراسمی جهت یادبود کیانوش آسا


ستاد خبری اداره‎ی اطلاعات کرمانشاه، دانشجویانی را که خواهان برگزاری مراسمی جهت یادبود “کیانوش آسا” بودند را تهدید کرد که برگزاری هرگونه مراسم یادبود برای وی، با برخورد قانونی روبرو خواهد شد.
کیانوش آسا در جریان تظاهرات روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در میدان آزادی تهران بازداشت و روز ۳ تیر ماه ۱۳۸۸ در سردخانه‌ی پزشکی قانونی توسط خانواده‌اش شناسایی شد. آسا در اثر اصابت دو گلوله کشته شده‌ بود.




#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

محمدصدیق کبودوند از درمان و مرخصی محروم است

#ایران -  محمدصدیق کبودوند از درمان و مرخصی محروم است


محمدصدیق کبودوند، موسس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در نهمین سال حبس خود در اوین همچنان از مرخصی و رسیدگی پزشکی مناسب محروم است.محمدصدیق کبودوند علیرغم بیماری های متعدد و با وجود درخواست های مکرر تا کنون امکان مرخضی استعلاجی و یا اعزام جهت تکمیل درمان را پیدا نکرده است.این فعال حقوق بشر طی نه سال گذشته تنها یک بار و آن هم پس از اقدام به اعتصاب غذای طولانی اجازه یافت برای دیدار فرزند بیمار خود به مرخصی کوتاه مدت بیاید.پریناز باغبان حسنی، همسر محمدصدیق کبودوند در گفتگو با هرانا ضمن تایید این موضوع اضافه کرد همسرش علیرغم مشکلات جسمی از رسیدگی پزشکی مناسب نیز محروم است و تنها خدماتی که دریافت می کند قرص های مسکن از درمانگاه زندان است و فقط با مسکن می تواند درد و بیماری را تحمل کند.

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

تبدیل قرار وثیقه یوسف کاکه ممی به بازداشت

#ایران -  تبدیل قرار وثیقه یوسف کاکه ممی به بازداشت


بازپرس شعبه ۶ دادسرای ارومیه قرار وثیقه وی را در پرونده جدید به قرار بازداشت تبدیل کرده است. یوسف کاکه ممی در حالی که در زندان ارومیه مشغول تحمل حبس بود با تشکیل پرونده جدید به تبلیغ علیه نظام متهم شد ولی به گفته منابع هرانا بازپرسی شعبه شش ارومیه با تبدیل قرار وثیقه به بازداشت قصد دارد مانع آزادی وی پس از پایان حبس شود.این زندانی مدتی پیش در خردادماه ۹۴ به همین دلیل به اداره اطلاعات ارومیه منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت.یوسف کاکه ممی، شهروند مهابادی است که در سال ۱۳۸۶، بازداشت و به اتهام ارتباط و همکاری با پژاک، به ۹ سال زندان محکوم شد، وی هم اینک در بند ۱۲ زندان ارومیه مشغول گذراندن حبس است.

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

ممنوع الملاقات و تلفن؛ مهران امینی آذر در انفرادی های زندان ارومیه

#ایران -  ممنوع الملاقات و تلفن؛ مهران امینی آذر در انفرادی های زندان ارومیه


مهران امینی آذر شهروند مهابادی که در جریان اعتراضات اخیر مهاباد بازداشت شده با پای شکسته و محروم از تلفن و ملاقات در سلول های انفرادی زندان مرکزی ارومیه نگهداری می شود. مهران امینی آذر در جریان بازداشت به دلیل برخورد خودرو پلیس دچار شکستگی پا شد و پس از بازداشت و بازجویی در اداره اطلاعات ارومیه به سلول های انفرادی زندان مرکزی ارومیه منتقل شد، به وی اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی تفهیم شده است.به گفته منابع هرانا وی که تاکنون بیش از هفتاد روز در سلول انفرادی بوده است طی این مدت از تلفن و ملاقات محروم بوده و اوضاع جسمی مناسبی نیز ندارد.لازم به یادآوری است که در یازدهم اردیبهشت و پس از مرگ مشکوک دختر جوانی به نام فریناز خسروانی در هتل تارای شهر مهاباد، این شهر صحنه اعتراضات و تجمعات خیابانی بود که به خشونت کشیده شد و منجر به بازداشت و زخمی شدن چندین نفر و مرگ یک تن از معترضان شد.

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

احضار محمد امین زارع دار به پلیس امنیت

#ایران - احضار محمد امین زارع دار به پلیس امنیت


در پی امتناع محمد امین زارع دار از مراجعه به پلیس امنیت پس از احضار تلفنی، مأموران به منزل این فعال مدنی مراجعه کرده و در غیاب وی ضمن تفتیش وسایل وی را با خود بردند. خانواده محمد امین زارع دار گفته اند که وی طی یک تماس تلفنی برای بیست و هفتم تیرماه به پلیس امنیت احضار شده بود که پس از امتناع وی روز دوشنبه پنجم مردادماه مأمورانی از پایگاه پنجم پلیس امنیت در غیاب وی به منزل مراجعه کردند و پس از بازرسی بخشی از وسایل شخصی وی را با با خود بردند.این فعال مدنی به دلیل مشکلات شخصی و ترس از بازداشت طولانی مدت از مراجعه به پلیس امنیت امتناع کرده است.گفته می شود احضار محمد امین زارع دار احتمالا به دلیل فعالیت های وی در فضای مجازی و انتشار اخبار مرتبط با زندانیان سیاسی و مدنی صورت گرفته است.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

احضار مجدد امین انواری به دادگاه انقلاب

#ایران - احضار مجدد امین انواری به دادگاه انقلاب


امین انواری مجددا از سوی دادگاه انقلاب احضار شد و باید صبح شنبه به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب مراجعه کند. امین انواری رستمی که به تازگی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی احمدزاده به سی ماه حبس تعلیقی محکوم شده است، چهارشنبه هفتم تیرماه طی یک تماس تلفنی مجددا به این شعبه احضار شد.دادگاه این فعال مدنی به تازگی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شد و وی به اتهامات تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به مقامات کشوری (مصباح یزدی) در فیسبوک، مجموعا به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد که به مدت ۵ سال به حالت تعلیق در آمد.امین انواری رستمی، بیست و یک ساله و دانشجوی ترم ۵ مهندسی نرم افزار دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک)، در نهم دی ماه ۱۳۹۳ از سوی پلیس امنیت و به دستور دادسرای ۱۳ اوین بازداشت شد و پس از بازجویی با قرار کفالت ۳۰ میلیونی آزاد شد، این در حالی بود که وی از سوی اداره اماکن نیروی انتظامی به صورت تلفنی و “جهت یک کار دفتری” احضار شده بود.به گفته یکی از نزدیکان وی “تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و مقامات کشوری در فیسبوک، حمایت رسمی از همجنس بازان و مرتدینی چون شاهین نجفی و حمایت از بهاییت” بخشی از اتهاماتی بود که به این دانشجوی جوان وارد شد.




#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام

تقی رحمانی: بیماری همسرم "نرگس محمدی" جدی است و مسئول جان او قوه قضاییه است

#ایران - تقی رحمانی: بیماری همسرم "نرگس محمدی" جدی است و مسئول جان او قوه قضاییه است


تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی از برخورد دادستانی تهران و مسئولان زندان اوین با همسرش که به بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است، انتقاد کرد. تقی رحمانی با اعلام این‌که جریان تنفس خانم محمدی در روزهای گذشته نامناسب بوده و به ورم ریه نیز دچار شده است، از ادامه وجود اختلال در دادن داروهای مناسب و تخصصی به همسرش خبر داد. آقای رحمانی در ادامه گفت که در پی تشدید بیماری خانم محمدی و براساس موافقت دادستان تهران با درخواست خانواده همسرش برای گرفتن وقت از پزشک متخصص و اعزام خانم محمدی به مطب پزشک متخصص، مقام‌های مسئول زندان اوین از انجام این عمل در زمان مقرر خودداری کرده‌اند.خانواده خانم محمدی برای روز سه شنبه، ششم مرداد ماه 1394 از پزشک متخصص مغز و اعصاب وقت گرفته بودند. پیش از این، معاون دادستان تهران در مخالفت با اعزام خانم محمدی به مطب پزشک متخصص، گفته بود که در جریان اعزام، از او عکس و فیلم می‌گیرند و رسانه‌ای می‌کنند.براین اساس آقای رحمانی با مخاطب قرار دادن مقام‌های دادستانی از آنان پرسید که این دلیل برای اعزام نکردن بیماران به بیمارستان چقدر موجه است؟ آن‌هم بیماری خطرناکی که می‌تواند با اندکی بی‌احتیاطی، به فاجعه‌ای تبدیل شود.خانم محمدی به علت بیماری آمبولی ریه، باید داروهایی متناسب با وضعیتش مصرف کند اما رییس بهداری زندان اوین بنابر تشخیص فردی‌اش از دادن داروهای تخصصی امتناع می کند.
براساس نظر پزشک‌های متخصص، دو بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی درشرایطی که مورد رسیدگی قرا ر نگیرند و داروهای مناسب تجویز نشوند، می توانند جان بیمار را به خطر بیاندازند.
آقای رحمانی در این خصوص گفت: «تجویر پزشکان در سال 1391 این بود که فضای زندان برای نرگس، او را برای فلج عضلانی مستعد می کند. بنابراین مخالف نگهداری او در زندان بودند؛ تشخیصی که به تأیید پزشکی قانونی نیز رسیده است.»
نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در دورانی که برای ادامه درمان، در مرخصی استعلاجی و بیرون از زندان بود، به‌دلیل فعالیت‌های حقوق بشری‌اش با اتهام‌های جدیدی مواجه و پرونده دیگری برای او گشوده شد. خانم محمدی پس از مدتی باوجود ناتمام ماندن مراحل درمان، باردیگر بازداشت شد.آقای رحمانی همچنین به نظر پزشک متخصص زندان اوین در دوره جدید بازداشت خانم محمدی اشاره کرد که نظر پزشکی‌اش این بوده‌ ‌است که او به بیمارستان اعزام و در آنجا بستری و معالجه شود.آقای رحمانی با بیان این‌که بیماری نرگس محمدی جدی است و او به مراقبت پزشکان متخصص خود، نیاز فوری دارد، گفت که قوه قضاییه و دادستانی در این مورد نمی‌توانند از مسئولیت خود شانه خالی کنند، بنابراین مسئول جان و تمام عواقبی خواهند بود که در صورت پیشرفت بیماری نرگس، برای او به‌وجود خواهد آمد.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام


شکرالله قهرمانی فرد به زندان تبریز منتقل شد

#ایران - شکرالله قهرمانی فرد به زندان تبریز منتقل شد


در روزهای گذشته شکرالله قهرمانی فرد از زندان اهر به زندان مرکزی تبریز منتقل شد.
 شکرالله قهرمانی فرد فعال هویت طلب اهل خداآفرین از زندان اهر به زندان مرکزی تبریز منتقل شده است.وی روز ۳تیر۹۴ جهت اجرای حکم ۶ ماه حبس تعزیری از سوی ماموران امنیتی در محل سکونت خود در شهرک آراز در خدآفرین بازداشت و به زندان اهر منتقل شد.این فعال هویت طلب در دادگاه انقلاب تبریز به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری و سه ماه انفصال از خدمت و محرومیت از تدریس بدون دریافت حقوق و مزایا  محکوم شده بود.شکرالله قهرمانی فرد معلم ابتدایی روستاهای خداآفرین روز ۱تیر۸۹ از سوی ماموران امنیتی در کلیبر بازداشت شده بود که پس از ۱۲۲ روز بازداشت موقت در اداره اطلاعات و زندان مرکزی تبریز به قید وثیقه ۲۲۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.پیشتر وی در ۲۱آذر۸۱، ۱۲تیر۸۳ و اسفند ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت و پس از مدتی بازداشت به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام 


تعیین شعبه و رسیدگی مجدد به پرونده آتنا دائمی در دادگاه تجدید نظر

#ایران - تعیین شعبه و رسیدگی مجدد به پرونده آتنا دائمی در دادگاه تجدید نظر


پرونده «آتنا دائمی» فعال مدنی و فعال حقوق کودکان کار و خیابان جهت رسیدگی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال و روز سه شنبه ۶ مرداد ماه پس از تعیین شعبه به شعبه ٣٦ به ریاست «قاضي زرگر» جهت بررسی مجدد ارسال شد.
این زندانی محبوس در بند نسوان (زنان) زندان اوین نیز در هفته گذشته در اثر بازی والیبال در حیاط زندان دچار شکستگی پا شده و به بیمارستان بیرون زندان جهت درمان منتقل شده است.
همچنین پیش تر در روز شنبه ۱۳ تیرماه ۱۳۹۴ این فعال مدنی پس از مراجعه به بهداری زندان اوین به دلیل مشکلات غددی و هورمونی، و همچنین نبود متخصص غدد در بهداری زندان، به صورت اورژانسی به درمانگاه صادقیه در تهران منتقل شد.
گفته شده مامور به هنگام انتقال وی از زندان اوین با او و اعضای خانواده‌اش بدرفتاری کرده بودند.
پیش تری ک شاهد عینی در محل درمانگاه در مصاحبه ای گفت: “به آتنا دست‌بند زده بودند و اجازه نمی‌دادند که با خانواده‌اش حرف بزند. ماموران انتقال نگذاشتند که این زندانی، مادرش را در آغوش بگیرد و به همین دلیل آتنا و خانواده‌اش اعتراض کردند و مامور انتقال به شدت با آنها برخورد کرد.”
همچنین یک منبع آگاه از وضعیت این زندانی پس از انتقال وی به درمانگاه صادقیه گفت: “خانواده آتنا تمام هزینه‌های ویزیت پزشک متخصص و هزینه درمان و داروهای آتنا را پرداخته‌اند.”
پس از انتقال وی از درمانگاه به زندان وی در شنبه شب ۱۳ تیرماه ۱۳۹۴، پس از تحمل فشارهای عصبی وارده در طول روز از سوی مامور انتقال زندان، در بند زنان اوین دچار حمله قلبی شد و به بهداری این زندان منتقل گردید. او پس از یک معاینه سرپایی با همان وضعیت به داخل بند زنان بازگردانده شد.
«آتنا دائمی» در ماه گذشته نیز به دلیل خونریزی معده، در پی بیماری و وخامت حال جسمی، به بهداری زندان اوین منتقل شده بود. گفته شده پس از بازگشت «آتنا دائمی» به بند نسوان، او دچار خونریزی شدید بینی نیز شده بود.
این فعال حقوق کودکان کار و خیابان، به دلیل فشارهای شدید عصبی، مجبور به مصرف داروهای آرام‌بخش شده و بهداری زندان نیز از تهیه این داروها سرباز زده است. خانواده این زندانی مجبور به تهیه این داروها با هزینه شخصی در خارج از زندان شده‌اند.
این در حالی است که پیش‌تر «آتنا دائمی» به علت نگهداری طولانی‌مدت در سلول انفرادی و شرایط بد بهداشتی بازداشتگاه و عدم دسترسی به هواخوری و نور آفتاب، دچار ناراحتی پوستی و همچنین ضعف شدید بینایی شده بوده است.
«آتنا دائمی» فعال مدنی ۲۷ ساله دارای مدرک دیپلم است و تا پیش از دستگیری در باشگاه انقلاب در تهران شاغل بود. او در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳، از سوی مامورین لباس شخصی در منزل پدری خود بازداشت و به بند ۲-الف سپاه پاسداران زندان اوین منتقل شد.
او پس از تحمل نزدیک به ۴ ماه بند انفرادی و بازجویی‌های پی‌درپی، در ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۹۳، به بند عمومی زنان (نسوان) در زندان اوین منتقل شد و در ۲۳ اسفندماه ۱۳۹۳، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «مقیسه» محاکمه شد.
او در ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴، به تحمل ۱۴ سال زندان محکوم شد. او به علت نگرانی از وضعیت وخیم مادرش، حکم صادره را ۷ سال به خانواده‌اش اعلام کرده بود، اما در ملاقات در اولین یکشنبه پس از دادگاهی‌اش، به خانواده خود اعلام کرد که حکم صادره از سوی قاضی مقیسه، تحمل ۱۴ سال زندان است .
به دنبال اعتراض خانواده و وکیل «آتنا دائمی» به حکم صادره، پرونده به تجدیدنظر ارسال و روز سه شنبه ۶ مرداد ماه ۱۳۹۴ پس از تعیین شعبه به شعبه ٣٦ به ریاست "قاضي زرگر" جهت بررسی مجدد ارسال شد.
اتهامات این فعال مدنی، “اجتماع و تبانی بر ضد نظام برای تجمع در دفاع و حمایت از کودکان کوبانی و شنگال و حضور در تجمعاتی علیه اعدام مانند تجمع اعتراضی برای اعدام ریحانه جباری و…”، “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبری و مقدسات به دلیل گوش دادن به آهنگ‌های شاهین نجفی”، “مخالفت با حجاب اجباری” و “مخالفت با اعدام”، “اختفای ادله جرم برای رهایی متهم علی نوری” عنوان شده است.
در دادگاه به «آتنا دائمی» و وکیل وی اجازه هیچ‌گونه دفاعی داده نشده است و پیش‌تر قاضی «مقیسه» نیز این زندانی مدنی را تهدید کرده “در صورت نپذیرفتن اتهاماتش او را به زندان قرچک خواهد فرستاد.
اخیرا «سازمان عفو بین‌الملل» با انتشار بیانیه‌ای خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آتنا دائمی شده است. این سازمان حقوق بشری همچنین از ایران خواسته که مراقبت‌های پزشکی ضروری برای این فعال مدنی را فراهم کند و با احترام به کنوانسیون بین‌المللی حقوق سیاسی و مدنی که ایران نیز از امضاکنندگان آن است، حق آزادی اندیشه و بیان را به رسمیت بشناسد.
گفته شده در سال گذشته خانواده و وکیل این زندانی، بارها آزادی «آتنا دائمی» را با قرار وثیقه درخواست کرده‌اند که هر بار قاضی «مقیسه» سرباز زده و تاکنون این درخواست را رد کرده است.
«آتنا دائمی» هم‌اکنون در نهمین ماه بازداشت موقت، در بند زنان زندان اوین، منتظر حکم دادگاه تجدید نظر است.



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام


ریبوار عبداللهی آزاد شد

#ایران - ریبوار عبداللهی آزاد شد


«ریبوار عبداللهی» فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری عصر روز سه شنبه ۶ مرداد ماه پس از گذشت نزدیک به ۷۵ روز بازداشت از زندان مرکزی سنندج آزاد شد.
این فعال کارگری در روز یکشنبه ۲۲ فروردین ماه ۱۳۹۴ جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیری خود به شعبه ۴ احضار و سپس به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
یک منبع کاملا آگاه از وضعیت این فعال کارگری  گفت: ریبوار به علت بیماری و عدم تحمل زندان از زندان مرکزی سنندج آزاد شد و مابقی حکم یک سال حبس وی بخشیده شده است"
پیش تر این فعال کارگری در ۱۹ آذر ماه ۱۳۹۳، از سوی ماموران امنیتی اداره اطلاعات سنندج احضار و بازداشت شده بود و در روز دوشنبه ۸ دی‌ ماه ۱۳۹۳، پس از ۲۰ روز با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی به‌صورت موقت از زندان آزاد شد.
«ریبوار عبداللهی» همچنین در روز جمعه ۲۱ آذر‌ماه ۱۳۹۳، از سوی ماموران اطلاعات سنندج به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در پی آن به بیمارستان توحید سنندج منتقل شد.
گفته شده این فعال کارگری پس از ضرب و شتم و وخامت وضعیت جسمانی، توان تکلم نداشته و در ساعت دو شب ماموران لباس شخصی اطلاعات بدون اتمام سرم او را به قرنطینه زندان مرکزی سنندج منتقل کرده بودند.
این فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری در دادگاه اولیه (شعبه یک) از سوی قاضی «سعیدی» به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود .
این حکم در دادگاه تجدید نظر استان کردستان بررسی و مجددا حکم یک سال زندان برای وی ابقاء گردید.

#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام  


حکیمه شکری: ما هنوز هم به خشونت معترضیم

#ایران - حکیمه شکری: ما هنوز هم به خشونت معترضیم


حکیمه شکری چند روزی بیش نیست که بعد از ۳ سال و با پایان محکومیت اش از زندان آزاد شده؛ مهندس شیمی که از سال ۸۸ همراه مادران عزادار شد و ۳ سال زندان هم نتوانست او را از همراهی با مادرانی که حالا دیگر با عنوان مادران پارک لاله شناخته می شوند بازدارد.او در گفت و گو با روزآنلاین از بند ۲۰۹ زندان اوین، بند نسوان این زندان و همچنین زندان قرچک ورامین سخن می گوید و توضیح می دهد که چون بر همراهی با مادران تاکید داشته از حقوق قانونی خود، چون آزادی مشروط محروم شده است. خانم شکری توضیح می دهد که به خاطر رفتن بر سر مزار کشته شدگان بعد از اعتراضات مردمی ۸۸ به اجتماع و تبانی متهم و به دلیل همین اتهام به ۳ سال زندان محکوم شده بود. او می گوید: ما کاری را می کردیم و می کنیم که وظیفه خود آقایان بوده، آنها کوتاهی می کردند و ما انجام می دادیم و پاسخی که گرفتیم زندان و انفرادی و فشارهای روانی و امنیتی بود اما همچنان به حرکت مسالمت آمیزمان ادامه می دهیم، تا روزی که حاکمان ما یاد بگیرند و بپذیرند که صحبت های مخالف و منتقد را بشنوند و خود را اصلاح کنند.
بعد از ۳ سال آزاد شدید، الان وضعیت پرونده تان به چه صورتی است؟ اصلا چرا شما را بازداشت کردند؟
پرونده من مربوط به سال ۸۹ بود، و در رابطه با تولد امیرارشد تاجمیر که سالروز تولدش ما سر خاک او رفته بودیم. آمدند و ما را دستگیر کردند. چون بهشت زهرا جزو حوزه شهرری محسوب می شود، ما را ابتدا به اطلاعات شهرری بردند. حدود ۱۵ نفر بودیم که بازجویی سرپایی کردند اما از همان ابتدا ۳ نفر را از بقیه جدا و به اوین منتقل کردند که من، ندا مستقیمی و پدر رامین رمضانی بودیم. بقیه را آزاد کردند. بعد سعی کردند اتهامات زیادی مطرح کنند، مثل شعارنویسی و تبلیغ علیه نظام و ارتباط با گروههای معاند و توهین به مقامات و... که خوشبختانه توانستیم از همه آنها رفع اتهام شویم ولی چیزی که توانستند ما را به آن متهم کنند اجتماع و تبانی بود؛ آن هم صرفا به خاطر حضور در سرخاک امیرارشد.من در دفاعیاتم هیچ گاه سعی نکردم اینکه با مادران هستم را انکار کنم حتی به بازجویم هم گفتم برای اینکه خیالتان را راحت کنم می گویم که من در همه تجمعات و برنامه هایی که برای همدردی و همراهی با مادران و بزرگداشت شهدای شان بود شرکت کرده و اگر هم شرکت نکرده ام به این معنی نبوده که نخواسته ام شرکت کنم بلکه نتوانسته ام. به هرحال توانستند اجتماع و تبانی را در پرونده من بگذارند؛ تنها اتهام من هم همین بود که ۳ سال حکم دادند.
بازجویی ها از شما به چه صورتی بود؟ از شما چه می خواستند؟
ابتدای بازجویی ها خیلی تلاش کردند اتهامات دیگر را بچسبانند، یعنی تمام تلاش شان تا آخر بازجویی ها این بود که ارتباط با گروههای معاند و تبلیغ علیه نظام را بچسبانند.می گفتند شما برانداز هستید. من در همه موارد دفاع کردم و گفتم که حرکت مادران به هیچ وجه خشونت آمیز نیست و مسالمت آمیز است. تمام دوران بازجویی همین طور بود. من ۳ ماه در ۲۰۹ بودم ؛ ۶۶ روز انفرادی و بقیه در اتاق های ۳-۴ نفره. ضرب و شتم و برخورد فیزیکی نبود اما فشار روانی شدید بود، نه تلفن و نه ملاقات. فشار مداوم بازجو بود که در هرجلسه بازجویی همه چیز از اول شروع می شد و برای چندمین بار هربار تکرار می شد. دوره بازجویی من بیشتر از ۱۸ روز نبود. در پایان ۱۸ روز گفتند وثیقه سنگین ۶۰۰ میلیون صادر میکنیم، بعد گفتند ۴۰۰ میلیون اما به خانواده هم اطلاع ندادند. بعد از ۱۸ روز دیگر بازجویی هم نکردند و همین طور در سلول انفرادی بودم. تا پایان یک ماه که دوباره مرا بردند و بازجویی کردند. از من هیچ چیزی نداشتند حتی یک خط، وقتی مرا بازداشت کردند خانه را گشتند، نه لپ تاب و کامپیوتر بود نه هیچ چیز دیگر برای همین هیچ چیزی نداشتند. بعد دوباره مرا بردند انفرادی و یک ماه و نیم بعد بازپرسی بردند. یعنی در ۶۶ روز انفرادی من ۱۸ روز بازجویی داشتم و بعد دیگر سراغ من نمی آمدند. بهرحال با وثیقه آزاد شدم و یک سال و نیم بعد دادگاه تشکیل و حکم صادر شد.
دادگاه چطور؟
در دادگاه هم تبلیغ علیه نظام البته مطرح شد و باز هم من رد کردم. قاضی می گفت خودت اعتراف کرده ای و من می گفتم امکان ندارد. بعد می رفت پرونده را نگاه میکرد می دید نیست. فکر می کنم اصلا پرونده را نخوانده بود چون سوال میکرد و من که جواب میدادم می رفت پرونده را نگاه میکرد. به هرحال همه را رد کردم تا رسید به مادران؛گفتم خواسته مادران کاملا قانونی است. خواسته ما این است که عاملین و آمرین جنایت ها شناسایی شوند ما که نگفتیم اعدام شوند که می گویید ما خشونت آمیز هستیم یا نرفتیم ترور کنیم که می گویید برانداز هستید و… ما در چارچوب قانون می گوییم همانطور که هرکسی کشته می شود یک قاتلی دارد و شناسایی می شود قاتل بچه ها را معرفی کنید، قاضی گفت ما هم می خواهیم. گفتم خب چرا نمی کنید؟ گفت نتوانستیم چکار کنیم؟ گفتم شما نتوانستید اما ما می توانیم از شما بخواهیم و خواسته مان را بیان کنیم. نتوانستید قاتل ها را معرفی و محاکمه کنید و به جای آن ما را زندانی و محاکمه می کنید؟ گفت شما مجوز نداشتید. گفتم مگر برای سرخاک رفتن هم باید مجوز گرفت؟ گفتم در هیچ کجا ندیده ام برای تولد یا عروسی یا مرگ یا سرخاک و... بروند مجوز بگیرند. جوابی نداد و بعد همان اتهام اجتماع و تبانی را گفت و بعد هم که ۳ سال زندان.
هیچ فکر می کردید روزی که به دلیل رفتن به بهشت زهرا و سرخاک بازداشت و زندانی شوید؟
ما همیشه در تمام مراسم هایی که می رفتیم می دیدیم که آقایان اطلاعاتی در اطراف هستند، ولی فکر می کردیم کارخلاف قانونی انجام نمی دهیم. حتی خانواده ها به این افراد هم کیک و شیرینی تعارف میکردند و برخی برمیداشتند برخی برنمی داشتند. ما کار غیرقانونی نمی کردیم، برای همین هم نمی ترسیدیم. ما داشتیم کاری را که خود آقایان باید می کردند انجام می دادیم. آنها کوتاهی می کردند و ما می کردیم. اما می آمدند بازداشت می کردند. پاسخی که به ما دادند زندان و انفرادی و فشارهای روحی و روانی و امنیتی بود. سر قضیه سالروز تولد امیرارشد هم آمده بودند؛ خانواده امیرارشد کیک و شیرینی به آنها تعارف کردند. مشکلی نبود تا آن موقع که ما رفتیم سرخاک سهراب و رامین و مصطفی و بعد آمدند جلوی ما را گرفتند و دستگیر کردند.
بند عمومی چطور بود؟ تلخ ترین چیزی که از بند عمومی برای شما مانده چیست؟
من وقتی رفتم که ژیلا مکوندی، از دوستان ما آنجا بود، خب از قبل به نوعی آشنایی داشتیم. اما آنجا تلفن نیست و خیلی از کسانی که آنجا هستند مادر هستند. نگرانی ها برای بچه ها و نداشتن تلفن واقعا آزاردهنده است، خبر بیماری بچه را می شنوند و دیگر تا دو هفته هیچ خبری ندارند و از نگرانی درد می کشند و رنج می برند. این خیلی تلخ بود و هست. وقتی علی مریض شده بود، گرمازده شده بود من آنجا بودم و دیدم نرگس چه حالی دارد. وقتی رفت ملاقات و آمد گفت علی مریض بوده نتوانسته بیاید. من دیدم که نرگس چقدر درد کشید، چقدر مشوش بود درخواست کرد تلفن بدهند حداقل تماس بگیرد و حال بچه اش را بپرسد اما ندادند. من دیدم چی بر سر نرگس می آید اما او همچنان ایستاده؛ با همه دردی که بر جان و روح و روانش ریخته و می ریزد اما ایستاده. نرگس خواسته فقط مادر بچه های خودش نباشد. او خواسته برای بچه های خودش فردایی بسازد، برای همه بچه ها. این از شعور مدنی نرگس است و چون از حقوق شهروندی خودش و از حقوق شهروندی مردم اطلاع دارد نمی تواند سکوت کند. مادران دیگر هم همین طور؛ من دیده ام چقدر درد می کشند و این خیلی تلخ بود.
یک مقطعی هم شما را به زندان قرچک منتقل کردند. دلیل این انتقال چی بود؟ آنجا را چطور دیدید؟
خیلی ناگهانی و بدون اطلاع مرا بردند قرچک. صبح صدا کردند و گفتند اجرای احکام شما را خواسته. من یک چادر و یک شال پوشیدم که بروم اجرای احکام. مرا سوار ماشین کردند و کلی در همان اوین دور زدند و در نهایت گفتند شما می روی قرچک. گفتم چرا؟ جواب ندادند. گفتم حداقل بگذارید وسایل ام را بردارم، کارت اعتباری ام را ببرم چطور می توانم اینجور بروم. نپذیرفتند و من نه پولی داشتم نه لباسی وقتی به قرچک بردند. هیچ کسی هم جوابی نمی داد. فقط در اوین مامور گفت گفته اند جنبه امنیتی حکم تان تمام شده، گفتم خب پس باید آزادم کنید چون اتهام و حکم دیگری که ندارم. یک هفته، ده روز اول این جواب را می شنیدم. قاضی ناظر زندان و هیچ مسئول دیگری در قرچک هم اصلا اطلاع نداشت. از آن طرف خانواده متوجه شده و رفته بودند دادستانی که آنها هم می گفتند نه اوین است و... مرا بعد از قرنطینه برده بودند جایی که زنی که دو قتل در همان خود زندان انجام داده بود، آنجا بود. احساس ناامنی شدید می کردم و نمی توانستم اصلا بخوابم.
خانم مولارودی که آمده بود قرچک با شما ملاقات کرد. درست است؟
بله آمده بودند قرچک و خودشان اصرار کرده بودند با ۲ زندانی سیاسی که آنجا بودند دیدار کنند و ما همه مشکلات را گفتیم از اوین هم گفتیم و قرچک هم و بحث آزادی مشروط و… در قرچک گفتم حالا که مثل زندانی عادی با من رفتار می کنید باید از حقوقی که آنها دارند هم برخوردار شوم و ۱۰۸ روز باید کم شود طبق قانون و مرخصی به عنوان متصل به آزادی باید بدهید. در زندان قرچک مسئولان واقعا خیلی پیگیری و سعی کردند کمک کنند، فکر میکردند این دیگر مربوط به آنها است و قاضی مداخله ای نمی تواند بکند و... اما درنهایت متوجه شدند که نه، قاضی اجازه نمی دهد. در نهایت مجبور شدم اعتصاب غذا کنم، درخواست ام هم آزادی یا انتقال به اوین بود که درنهایت به اوین منتقل کردند. اما درباره قرچک دو مورد را در کنار هم باید گفت. آنجا مسئولان زندان واقعا کار و کمک می کنند. زندانیان از خانم خاکی، قاضی ناظر بر زندان خیلی راضی بودند ومی گفتند که از وقتی آمده خیلی کمک کرده. خانم خاکی می گفت من افتخار میکنم اینجا بهترین زندان ایران است، به او گفتم افتخاری ندارد، اگر این بهترین زندان ایران است وای به حال بدترین. واقعیت این است که مسولان زندان آدم های خوبی بودند اما امکاناتی وجود نداشت، وضعیت خیلی بد بود. کثیف و تغذیه خیلی بد.
شما درخواست آزادی مشروط هم داده بودید اما موافقت نشد، درست است؟
من قبلا در اوین درخواست آزادی مشروط نوشته بودم خودشان آمده بودند و خواسته بودند همه بنویسند. قاضی مرا خواست و گفت هنوز با مادران هستی؟ گفتم بله. گفت پس هیچی. گفتم خواسته های ما اصلا خواسته های عجیب و غریبی نیست و شما خود باید این خواسته ها را داشته باشید. بعد با آزادی مشروط من مخالفت کرد. از قرچک که به اوین منتقل شدم مجددا درخواست آزادی مشروط دادم. باز مرا بردند، قاضی گفت دفعه پیش که شما را آوردند سر موضعت بودی. گفتم موضع؟ ما ۳ درخواست داریم که یکی آزادی زندانیان سیاسی است و اگر چنین درخواستی نداشته باشم که تقاضای آزادی خودم را هم نمی کنم. گفت یعنی از موضعت پایین آمده ای. گفتم نه. من عفو ننوشته ام من درخواست حق قانونی خودم را کرده ام، آزادی مشروط حق قانونی من است. قاضی گفت که حق قانونی است مشروط به اینکه قاضی بپذیرد. گفت من دلیلی برای موافقت ندارم. فقط ۳ ماه و نیم باقی مانده بود از حکم من ولی مخالفت کردند. تا محکومیت ام تا روز آخر تمام شد و آزاد شدم.
الان که بعد از ۳ سال آزاد شده اید چه نگاهی به این ۳ سال دارید و می خواهید چه بکنید؟
۵ سال زندگی، از همان ۲۰۹ تا الان. من می توانم بگویم که به هرحال اینها هزینه ای است که همه مردم ایران دارند می دهند و ما هم دادیم. باید می دادیم، مجبور شدیم بدهیم صرفا به این دلیل که به حقوق خودمان آشنا بودیم و حقوق خودمان را مطالبه می کردیم. هیچ چیز دیگری نبود، هیچ خواسته نابجایی نبوده ما فقط حق شهروندی خودمان را خواستیم و اگر برای حقوق شهروندی مان مجبور هستیم که تاوان بدهیم اشکالی ندارد می دهیم. تا روزی که حاکمان ما یاد بگیرند و بپذیرند که صحبت های مخالف و منتقد را بشنوند و خود را اصلاح کنند. ما می رفتیم پارک لاله بدون هیچ شعاری و فقط عکس بچه هایی که کشته شده بودند را دست می گرفتیم و دور آب نما قدم می زدیم اما از همان روزها دستگیری مادران و ضرب و شتم با باتوم شروع شد. بعد مادران برای اینکه آسیب را کم کنند تصمیم گرفتند بروند سرخاک ها یا خانه ها همدردی کنند. و همین کار را کردند، می رفتند به دیدن آسیب دیده ها و خانواده های کشته شده ها و زندانیان سیاسی اما همین هم تحمل نمی شد از سوی آقایان. حرکت کاملا مسالمت آمیز و آرام بود. خواسته ها کاملا مدنی بود فقط می پرسیدیم به چه جرمی بچه ها زندانی می شوند؟ به چه جرمی کشته می شوند؟ ما سوال می کنیم، هنوز هم سوال میکنیم و به خشونت اعتراض داریم. ما می خواهیم جلوی این رفتارها گرفته شود. دیگر تکرار نشود. من تاکید می کنم که حرکت مادران حرکتی غیرسیاسی و خودجوش و از طیف های مختلف زنان و مادران در کشور است، صرفا مادرانه بوده بدون وابستگی به هیچ جریان فکری خاص که به زیرپا گذاشتن حقوق شهروندی و قانون اعتراض داشته و دارد.
گفت و گو از فرشته قاضی



#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام