۱۳۹۸ مرداد ۳, پنجشنبه

جمعبندی نقض حقوق بشر در تیر ماه ۹۸


گزارشی که پیش روی شما است، جمعبندی نقض حقوق بشر شامل اعدام، بازداشت، اعتصاب غذای اعتراضی و مرگ زندانیان در زندانهای ایران است.

اعدام در تیر ماه ۹۸
 در تیر ماه ۹۸ دستکم ۲۹ زندانی در زندانهای مختلف ایران اعدام شدند. این میزان اعدام نسبت به اعدام در ماه گذشته افزایش ده درصدی داشته است. تنها در هفته آخر تیر ماه ۱۷ نفر اعدام شدند.
این اعدامها در زندانهای رجایی شهر (گوهردشت کرج)، ارومیه، میناب، کاشان، بندرعباس، نوشهر، مهاباد، خنداب و زنجان به اجرا درآمده است. دو تن از زندانیان به اتهام جرائم مربوط به مواد مخدر، یک نفر لواط و ۲۶ تن دیگر به اتهام قتل اعدام شدند.
دستگاه قضایی وابسته به حاکمیت، در یک عمل جنایتکارانه دو زن را در زندانهای نوشهر و مهاباد اعدام کرد. یکی از این زنان در زندان مهاباد تحت تدابیر شدید امنیتی اعدام شد. برخی سایتها احتمال می دهند اتهام این زندانی امنیتی بوده باشد.
همچنین مسئولان زندان مهاباد زندانی دیگری را در حیاط زندان، در حالی که زندانیان از پنجره اتاق‌هایشان شاهد تمام مراحل اعدام بودند، اعدام کردند. این عمل برای ارعاب و تشدید فشار بر زندانیان انجام شد.
از نظر سنی نیز یکی از زندانیان اعدام شده در زندان خنداب یک پیرمرد ۶۰ ساله بود.

بیش از ۲۰۰ بازداشت در شهرهای کشور

دستگیری مردم به بهانه های مختلف در شهرهای ایران، بخصوص در فصل تابستان، یکی دیگر از ابزار سرکوب حکومت ستمگر ولایت فقیه است. بر اساس آماری که توسط همکاران ما ثبت شده، در تیر ماه ۹۸ نیز بیش از ۲۰۰ نفر از مردم در شهرهای مختلف با اتهامات مختلف و واهی بازداشت و به بازداشتگاهها و یا نقاط نامعلوم منتقل شده اند.
از جمله بازداشت شدگان می توان به تعدادی از زندانیان سیاسی آزاد شده همچون خانم صدیقه مرادی و همسرش آقای مهدی خواص صفت، آقای حسن عطار و دکتر هانی یازرلو همراه با پسرش هود اشاره کرد.
مأموران امنیتی در یک اقدام شرم آور مادر زندانی سیاسی سهیل عربی که هم اکنون در زندان تهران بزرگ در اعتصاب غذا است، بازداشت و به محل نامعلومی منتقل کردند. بازداشت این مادر در حالی صورت می گیرد که وی همیشه تنها صدای فرزندش بوده است.
خبر دیگری حکایت از دستگیری آقای محمدولی غلام نژاد در تهران دارد.
شماری از شهروندان کرد در شهرهای ارومیه، شاهین دژ و بوکان نیز بازداشت و به بازداشتگاههای اطلاعات منتقل گردیدند. همچنین چهار فعال محیط زیست از اعضای انجمن سبز چیا، از جمله بازداشت شدگان این ماه هستند.
از طرف دیگر هشت نوکیش مسیحی در بوشهر از اعضای یک خانواده نیز توسط مأموران امنیتی با خشونت دستگیر شدند که بدون دسترسی به وکیل در بازداشت به سر می برند.


فرنگیس مظلوم صدای مظلومیت فرزند زندانی‌اش

بازداشت فرنگیس مظلوم مادر زندانی سیاسی سهیل عربی، اقدامی شرم آور از جانب مأموران اطلاعاتی حلقه بگوش دیکتاتوری ولایت فقیه است




قتل زندانیان 
روز چهارشنبه ۵ تیرماه ۹۸ اداره اطلاعات اهواز به خانواده یک جوان اهوازی به نام بنیامین آلبوغبیش اطلاع داد که فرزندشان در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز فوت کرده است. به گفته یکی از اعضای خانواده آلبوغبیش، بنیامین را زیر شکنجه کشتند، او جوان تندرست و سالمی بوده و هیچ مشکلی نداشته است. عفو بین‌الملل در بیانیه ای خواستار پاسخگویی مقامات حکومتی در رابطه با قتل جوان اهوازی در زیر شکنجه شد.


مرگ زندانیان
مرگ زندانیان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و بیماری در زندانهای ایران به امری عادی تبدیل شده است. در تیر ماه ۹۸ حداقل ۲ زندانی عادی در زندانهای اوین و ارومیه بدلیل عدم رسیدگی پزشکی، جان خود را از دست دادند.
شامگاه دوشنبه ۱۰ تیر ماه، یک زندانی محبوس در زندان اوین بنام محمدجواد خوشنویسان ۶۰ ساله، با اتهامات مربوط به جرائم مالی در بند ۱۰ سالن ۷ این زندان، به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد. مسئولان زندان این زندانی را به دلیل عدم توانایی در پرداخت هزینه بیمارستان به بیمارستان نفرستادند تا جایی که وی به دلیل مشکل تنفسی جان باخت.

زندانی دیگر اشکان مهریوش، از متهمان مواد مخدر در روز دوشنبه ۱۷ تیر ماه در زندان مرکزی ارومیه جان خود را از دست داد. علت مرگ او خرابی دستگاه شوک قلبی بهداری زندان بود. وی دچار ایست قلبی شده بود.

اعتصاب غذا، تنها امکان زندانی برای اعتراض

زمانی که زندانی هیچ راهی برای رساندن صدای اعتراض خود به بیرون از زندان نداشته باشد اعتصاب غذا، بعنوان تنها امکان موجود، پیش روی وی قرار می‌گیرد.
در تیر ماه سال جاری،  ۷ اعتصاب غذای فردی و دو اعتصاب جمعی در زندانهای کشور داشتیم. 

۳۵ نفر از زندانیان سیاسی – عقیدتی اهل سنت سالن ۳۶ بند ۱۰ زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به مشکلات موجود در این بند از روز دوشنبه ۲۴ تیر ماه ۹۸ اقدام به اعتصاب غذای جمعی کردند. این زندانیان به دلیل مشکلات موجود از جمله کمبود جا، عدم امکان تماس تلفنی، برخوردار نبودن از چراغخانه و هواخوری مناسب، تحت فشارهای زیادی قرار دارند.

شش زندانی محبوس در بند ۴ زندان اوین به نام‌های حسین سرلک، مرتضی نظری سدهی، محسن امین پور، رضا بازآزاده، بهروز زارع و رضا محمدحسینی برای رسیدن به خواسته های خود مبنی بر رعایت اصل تفکیک جرائم، دادرسی عادلانه، حق برخورداری از وکیل، پذیرش آزادی مشروط زندانیان سیاسی و رسیدگی به مشکلات تغذیه و جیره غذایی زندانیان اقدام به اعتصاب غذا کردند. این شش زندان پس از اعلام اعتصاب غذا به محل نامعلومی منتقل شدند. 

زندانی سیاسی۶۶ ساله، ارژنگ داوودی که در زندان زابل در تبعید است، در اعتراض به نداشتن حق تماس تلفنی و ملاقات، و با خواسته انتقال به بند زندانیان سیاسی بیش از ۶۰ روز در اعتصاب غذا بود. آقای داوودی پس از ۱۶ سال زندان و علیرغم سن بالا و بیماری‌های مختلف، همچنان با بدرفتاری، از حقوق اولیه یک زندانی سیاسی و امکانات ضروری زیستی و درمانی محروم است. وی در زندان زابل در یک سلول کثیف محبوس است و زمانی که با پول خود اقدام به خرید یخچال و کولر نمود، از تحویلدهی یخچال به وی خودداری شد. بدلیل همین فشارها، آقای داوودی دست به یک اعتصاب غذای طولانی زد.


سهیل عربی زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، از روز شنبه ۲۵ خرداد ماه ۹۸ پس از قتل علیرضا شیرمحمدعلی در زندان تهران بزرگ، در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان تهران بزرگ شامل «رفتارهای خشونت آمیز از سوی مسئولان زندان»، «گسترش استفاده از انواع موادمخدر دربین زندانیان», «نامناسب بودن محل نگهداری زندانیان»، «اعتراف گیری با شوکر و باتوم از زندانیان»، «عدم رعایت اصل تفکیک جرائم»، «عدم وجود امکانات اولیه و بهداشتی»، «محرومیت از حق درمان» و «وجود ساس و شپش» دست به اعتصاب غذا زد. فرنگیس مظلوم، مادر وی که صدای فرزندش را به خارج از زندان می رساند توسط مأموران امنیتی دستگیر و به نامعلوم منتقل شده است.

زندانیان سیاسی دیگر هیوا اژبری معروف به هیوا خاوری در زندان مریوان در اعتراض به محرومیت از حق مرخصی و ملاقات با خانواده، امیر حسین محمدی فرد و ساناز اللهیاری در زندان اوین در اعتراض به بی توجهی به مطالباتشان، امید خاکی، زندانی اهل سنت زندان دیزل آباد کرمانشاه، در اعتراض به بی‌توجهی به درخواست آزادی مشروط، حسن رشیدی زندانی عقیدتی سیاسی اهل سنت زندان رجایی شهر در اعتراض به عدم رسیدگی به خواسته‌هایش، اعتصاب غذا کردند. 


بیانیه سازمان عفو بین‌الملل به مناسبت روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار گزارشی برخوردهای حکومت ایران با خانواده قربانیان اعدام‌های سال ۱۳۶۷ را نقض قوانین بین‌المللی در حوزه ممنوعیت شکنجه خواند.
سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه خود نوشت:

«مقام‌ها و مسئولان ایرانی با برخوردهای بی‌رحمانه با اعضای خانواده‌های هزاران زندانی که در سال ۱۳۶۷ در زندان‌های نقاط مختلف کشور قربانی ناپدیدسازی‌های قهری و اعدام‎های فراقضایی شدند، به شکل سازمان‌یافته به نقض «ممنوعیت مطلق شکنجه و سایر رفتار‌های بی‌رحمانه و غیرانسانی و ترذیلی» اقدام می‌کنند.



با گذشت سه دهه از زمانی که حکومت ایران چندین هزار مخالف و دگراندیش سیاسی را قهرا ناپدید کرده، مخفیانه کشته و اجسادشان را در گورهای جمعیِ بی‌نشان انداخت، مقام‌ها و مسئولان ایرانی همچنان به زجر و عذاب دادن بستگان قربانیان ادامه می‌دهند و از افشای این حقایق امتناع می‌کنند که عزیزان آن‌ها را چه زمانی، چگونه و چرا کشتند و اجسادشان را کجا دفن کرده‌اند. آن دسته از اعضای خانواده‌های قربانیان که خواهان روشن شدن حقیقت و اجرای عدالت شده‌اند مورد تهدید، آزار، ارعاب و حمله قرار گرفته‌اند».
در قسمت پایانی بیانیه آمده است: 
« قصور در اجرای عدالت در مورد کسانی که مسئول کشتار فجیع و نیست و محو کردن هزاران انسان در سال ۱۳۶۷ هستند، فقط درد و رنج خانواده‌های قربانیان را افزون می‌کند. این رنج و عذاب را پایانی نیست مگر این که 
تمام حقایق مربوط به کشتار زندانیان در سال ۱۳۶۷ افشا شود؛ 
از طریق روندی که متضمن نبش قبر گورها به دست متخصصان مستقل باشد، 
انجام کالبدشکافی و آزمایش دی‌ان‌ای و 
تسهیل استرداد بقایای اجساد قربانیان به اعضای خانواده‌های آن‌ها است».

#نه_به_اعدام
#حقوق_بشر
#اعدام
#عفو_بین‌الملل #قتل_عام_۶۷ #زندانیان_سیاسی

۱۳۹۸ تیر ۲۶, چهارشنبه

«یک روز در ندامتگاه کرج » از زبان یکی از زندانیان آزاد شده


گزارشی که پیش روی شما است، توسط یکی از زندانیان آزاد شده از زندان مرکزی کرج (ندامتگاه کرج) برای کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ارسال شده است.
این گزارش به طور خاص به شرایط زندانیانی پرداخته که سلول و اتاق ندارند و به اجبار باید در هواخوری زندگی کنند. هموطنی که این گزارش را برای ما ارسال کرده، خودش مدتی بدون اتاق و تخت در این زندان محبوس بوده است. وی یک روز در زندان را به این صورت برای اطلاع عموم هموطنان ترسیم کرده و از مجامع بین المللی و حقوق بشری خواهان بازدید از این زندان شده است:

یک روز در ندامتگاه کرج
صبح ساعت ۷ بیدارباش زده می شود.
اعزام: افرادی که قرار است به مراجع قضایی برده شوند، به واحد اعزام می روند و آنجا با لباس زندان، پابند و دستبند به دادگاه یا بازرسی فرستاده می شوند. پابند پاها را در مسیر زخم می کند.

آمارگیری : بعد از بیدارباش توسط «زندانبان زندانی» افراد به حیاط فرستاده می شوند و تا ساعت ۸ آمار گرفته می شود. پس از آمار، زندانیانی که اتاق ندارند، وسایل خود را در حیاط می گذارند و مانند خانه بدوشها تا شب در حیاط زندان زندگی روزانه خود را آغاز می کنند. سر کردن روزهای سوزان تابستان و سرمای زمستان برای زندانیان بسیار سخت است. آنها حتی نمی توانند سایبانی برای خود داشته باشند.

زندانبان زندانی : این افراد زندانیانی هستند که توسط عوامل زندان انتخاب شده‌اند تا کارهای اجرایی زندان را مدیریت کنند و کاملا تابع مقررات و قوانین زندانبان هستند. توهین، تحقیر و کتک زدن زندانیان توسط این افراد امری کاملا عادیست.

صبحانه: صبحانه معمولا شامل یک عدد نان لواش و یک تکه پنیر کوچک است. این قطعه پنیر بعضا تبدیل به یک تکه حلواشکری یا مربا یا یک تخم مرغ می شود.

مواد مخدر : متادون، مواد مخدر یا قرصهای روان گردان تحت نظری، در زندان قابل خرید و فروش است. هر زندانی می تواند با واریز ۳۰هزار تومان کارتی دریافت کند که با آن روزانه مقداری داروی متادون دریافت نماید.
مواد مخدر در تمام سالنهای ندامتگاه وجود دارد و خرید و فروش می شود. تنها تفاوت در این است که قیمت آن پنج برابر قیمت خارج از زندان است. مواد مخدر تماما تحت نظر زندانبانان تهیه و پخش می گردد. والا با اینهمه بازرسی و حفاظت امکان ورود به زندان توسط زندانیان وجود ندارد. روزانه در هر سالن بین۵-۷ میلیون تومان مواد مخدر خریدوفروش می شود. این عدد را ضرب در ۱۲ سالن این ندامتگاه کنید تا بدانید که چه پول هنگفتی برای مسئولان زندان در این تجارت وجود دارد.
قرصهای تحت نظری: این قرصها نیز بین افراد توزیع می شود و به این وسیله بازار خوب دیگری برای مسئولان است. کل مواد مخدر، متادون و داروهای تحت نظری برای ساکت و خاموش کردن زندانیان استفاده می گردد.

حمام و آب: درصورتی که درب حمامها بسته نباشد، می توان از آب سرد برای استحمام استفاده کرد. آب گرم عموما برای زندانبانان است. در صورتی که وقت اضافی مانده باشد، دیگران می توانند استفاده کنند. در سرویسهای بهداشتی سنگهای توالت شکسته و لوله های آن خراب است. دوشها شکسته و خراب هستند.

اتاقها: در هر سالن ۱۸ اتاق ۲۰ متری و در هر اتاق ۱۸ عدد تخت وجود دارد. مابقی زندانیان که اتاق ندارند می‌بایست در حیاط زندگی کنند. آمار هر سالن بین ۵۰۰ تا ۵۶۰ نفر می باشد. این به این معنی است که بین ۱۷۰ تا ۲۰۰ نفر روزانه مجبورند در حیاط داغ بدون هیچگونه سایبانی زندگی کنند. ایجاد هر نوع سایبان با برخورد زندانبان مواجه و تخریب می گردد. زیر آفتاب سوزان پوست همه زندانیان سوخته و سیاه شده است.

فروشگاه: فروشگاه داخل هر سالن یک غرفه دارد. اجناس موجود در این فروشگاه از گمنام ترین مارکها و بدترین کیفیت تهیه شده و با بالاترین قیمت به زندانیان فروخته می شوند. اگر زمانی میوه و سبزی بیاورند در درجه اول برای زندانبانان است. برای خرید برخی اجناس که کمتر آورده می شود، حتما باید باج داده شود.

بهداری : برای رفتن به بهداری باید در نوبت قرار بگیری. اگر داروی خاصی داشته باشی باید به هزینه خودت خریداری کنی این موضوع شامل کل دندانپزشکی، چشم پزشکی و عمل جراحی نیز می گردد.
تذکر: افرادی که به بیماریهای مسری همچون هپاتیت هستند، در میان دیگر زندانیان نگهداری می شوند و هیچ امکاناتی برای جداسازی آنان از سایرین وجود ندارد.

ناهار: بین ساعت ۱۲ تا ۱۳ توزیع می شود. مسئولان و زندانبانان زندان به هیچوجه از هیچیک از غذاها استفاده نمی کنند. عدس پلو، ماکارونی، آبگوشت (بدون گوشت)، قرمه سبزی و پلوقرمز از غذاهای معمول ندامتگاه می‌باشد. استفاده از رنگ غذا به جای رب، استفاده از ادویه های فاسد، استفاده از روغن جامد، استفاده از مواد غذایی نامرغوب، عدم استفاده از گوشت، غذاها را آنچنان مزخرف می کند که قابل خوردن نیست. پارامتر خوردن این غذا در زیر آفتاب سوزان تابستان را هم اضافه کنید.

شام: عدسی، سوپ، پوره سیب زمینی، تخم مرغ در همان شرایط و با همان کیفیت مزخرف است.

بعداز آمارگیری غروب که زندانیان به آن «آمار گوسفندی» می گویند، همه به کریدور می روند و هنگام خواب به صورت کتابی در گرما بدون کولر و وسایل خنک کننده می خوابند. در بین ساعت ۶-۹ در صورت باز بودن حمامها می توانید از دوش آب سرد لذت ببرید. البته به طور معمول آبی وجود ندارد که زندانیان حمام کنند زیرا درب حمامها را بعد از آمارگیری می بندند. اگر هم درب حمامها باز شود، در زمانبندی کوتاهی آب سرد باز می شود. پس از ۱۲ ساعت ماندن در گرما و آفتاب زندانی نیاز دارد که حمام برود و یک رسیدگی حداقل به خود بکند. اما این امکان وجود ندارد.

خواب: بین ۱۰ شب تا ۷ صبح زمان استراحت است. از این ساعت به بعد تلاش برای جای خواب بهتر، دعوا بر سر دو وجب جای بیشتر موضوعاتی عادی است. مستقر شدن زیر عرق، پرز پتو، دعوا برای گرفتن چند سانتیمتر جای بیشتر آنقدر طبیعی شده که دیگر به چشم نمی آید.
بعد از اعلام خاموشی اگر به هر دلیلی خواستید از سرویس بهداشتی استفاده کنید حتما باید با اطلاع و اجازه «زندانبان زندانی» باشد. در غیر اینصورت توهین و دعوا در انتظارتان خواهد بود.
در اتاقها گرما بیداد می کند. کولر وجود ندارد. افراد خاصی کولر دارند. اتاقها با دو سری توری ضخیم پوشانده شده است. وقتی زندانیان به این موضوع اعتراض کردند به آنها گفته شد برای جلوگیری از تبادل مواد بین معتادین است. در حالیکه مواد توسط زندانبانها داخل بند می شود. اگر در اتاقی آتش سوزی شود همه از دود خفه می شوند چون هیچ تبادل هوایی از پنجره وجود ندارد. در حالیکه پنجره تنها راه نفس کشیدن زندانیان است.

زندانیان در زندان مرکزی کرج، از هموطنان درخواست کمک دارند. به سازمانهای حقوق بشری و مراجع بین المللی بنویسید و از آنها بخواهید حتما به زندان مرکزی کرج بروند و از زندان بازدید کنند. از مراجع بین المللی و کارشناسان حقوق بشرب دعوت کنید که به زندان بروند و از شرایط سخت دوران بردگی در این زندان، بازدید کنند و از زندانیان بخواهند که شرایطشان را برای آنها بازگو نمایند.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان_مرکزی_کرج #زندانی_سیاسی #گرما #تابستان

جان سهیل عربی پس از ۳۰ روز اعتصاب غذا در خطر است


وضعیت زندانی سیاسی سهیل عربی پس از ۳۰ روز اعتصاب غذا به وخامت گرایید و به بیمارستان منتقل شد. به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام زندانی سیاسی سهیل عربی روز جمعه ۲۱ تیر ماه ۹۸ بدلیل اعتصاب غذای طولانی، دچار تشنج شدید و افت فشار خون شد. عوامل زندان او را به بیمارستان خمینی تهران منتقل کرده و وی را با شوک برگرداندند.


روز شنبه ۲۲ تیر ماه هنگامی که بدلیل تزریق چند سرم، حال سهیل قدری بهتر می شود، مأمورین زندان وی را شبانه به صورتی که کسی متوجه نشود و او امکان تماس تلفنی هم نداشته باشد به زندان برمی‌گردانند.
این زندانی سیاسی طی یک ماه گذشته بدلیل اعتصاب غذا ۱۰ کیلو وزن کم کرده و فشار خونش بشدت پایین است.
جان سهیل عربی در خطر است و عوامل و کارگزاران زندان در پی آن هستند تا با فشارهای روزافزون، او را از پا دربیاورند.

زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ سهیل عربی از روز شنبه ۲۵ خرداد ماه ۹۸ پس از قتل علیرضا شیرمحمدعلی در زندان تهران بزرگ، در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان تهران بزرگ شامل «رفتارهای خشونت آمیز از سوی مسئولان زندان»، «گسترش استفاده از انواع موادمخدر دربین زندانیان», «نامناسب بودن محل نگهداری زندانیان»، «اعتراف گیری با شوکر و باتوم از زندانیان»، «عدم رعایت اصل تفکیک جرائم»، «عدم وجود امکانات اولیه و بهداشتی»، «محرومیت از حق درمان» و «وجود ساس و شپش» در این زندان دست به اعتصاب غذا زده است.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #سهیل_عربی #زندانی_سیاسی #اعتصاب_غذا 

تداوم اعتصاب غذای ارژنگ داوودی در پنجاه و هفتمین روز اعتصاب غذا


زندانی سیاسی ارژنگ داوودی پنجاه و هفتمین روز اعتصاب غذای خود را در زندان زابل پشت سر گذاشت.
مهندس ارژنگ داوودی ۶۶ ساله که در زندان زابل در تبعید است، در اعتراض به نداشتن حق تماس تلفنی و ملاقات، و با خواسته انتقال به بند زندانیان سیاسی  اعتصاب غذا کرده است.

آقای داوودی پس از ۱۶ سال زندان همچنان با بدرفتاری و محرومیت از حقوق اولیه یک زندانی و کمترین امکانات محروم است. وی در زندان زابل در یک سلول کثیف زندانی است و زمانی که با پول خود اقدام به خرید یخچال و کولر نمود، از تحویلدهی یخچال به وی خودداری کردند. این در حالیست که این زندانی سیاسی با سن بالا به بیماریهای مختلفی چون دیابت مبتلاست. فشارهای وارده به او به حدی بوده که ایشان را وادار به اعتصاب غذای طولانی کرده است. به گزارش منبع موثق وی مصر است که اعتصاب غذا را تا رسیدن به خواسته های خود ادامه دهد.

شایان ذکر است که در مهر ماه ۹۵ آقای داوودی از زندان رجایی شهر به زندان زابل تبعید شد. او را پس از مدتی به زندان زاهدان تبعید کردند. جایی که به کشتارگاه زندانیان معروف است. آقای داوودی پس از انتقال به زندان زاهدان در معرض بدرفتاری و شکنجه قرار داشت. در سال ۹۷، محمد خسروی رئیس زندان و معاون وی غلامرضا قدیر، او را پس از احضار به دفتر رئیس زندان، در حالیکه پابند و دستبند داشت از بالای پله های طبقه دوم ساختمان به پایین پرتاب کردند. این امر منجر به شکستن هر دو پا، ضرب دیدگی کتف و کمر وی شد. او هنوز قادر به حرکت نیست و با عصا و واکر رفت و آمد می کند. او همچنین به دلیل نگهداری در سلولهای کثیف و بدون نور به بیماری پوستی مبتلا شده است.
آقای داوودی در دوران ۱۶ ساله زندان بر اثر شکنجه، بخشی از شنوایی و بینایی خود را از دست داده است.

مهندس ارژنگ داوودی، فارغ التحصیل از دانشگاههای آمریکا از جمله قدیمی ترین زندانیان سیاسی ایران است.
آقای ارژنگ داوودی در ۱۶ سال گذشته، در زندان‌های مختلفی همچون زندان اوین، بازداشتگاه اهواز، زندان بندرعباس، زندان رجایی شهر، زندان زابل و زندان زاهدان محبوس بوده است. در سال ۸۶ خانه و خودروی شخصی وی توسط ماموران حکومتی توقیف و مصادره شد. او در دوران زندان بارها با پیامهای خود به نقض حقوق بشر در زندانهای دیکتاتوری ولایت فقیه اعتراض نموده است.
در تیر ماه ۹۳ پس از گذشت ۱۰ سال زندان، وی را در سن ۶۱ سالگی ، پس از گذشت ۱۰ سال حبس، به اتهام عضویت و هواداری و فعالیت مؤثر در پیشبرد اهداف مجاهدین خلق در زندان به اعدام محکوم کردند. این حکم پس از مدتی به ۵ سال و تبعید تبدیل شد.

اخبار ما را در سایت جوانه ها

و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان_زاهدان #زابل #ارژنگ_داوودی #اعتصاب_غذا

۱۳۹۸ تیر ۲۱, جمعه

اعتصاب غذای ۵۴ روزه ارژنگ داوودی در اعتراض به عدم انتقال به بند زندانیان سیاسی


۵۴ روز از اعتصاب زندانی سیاسی ارژنگ داوودی در زندان زابل می‌گذرد. انتقال به بند زندانیان سیاسی، دادن حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده، از خواسته های این زندانی سیاسی ۶۶ ساله پس از ۱۶ سال حبس است. 
 بر اساس اخبار رسیده از منابع موثق، آقای داوودی به ادامه اعتصاب غذا تا رسیدن به خواسته هایش اصرار دارد.


به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان - نه به اعدام، آقای داوودی پس از انتقال از زندان زاهدان به زندان زابل در معرض بدرفتاری و شکنجه بوده است. این زندانی سیاسی از کلیه امکانات اولیه محروم است و با پول خود اقدام به خرید یخچال و کولر نموده است. اما در حالی که وی به بیماریهای مختلفی مبتلاست رئیس زندان از تحویلدهی یخچال به او جلوگیری به عمل آورده است. آقای داوودی در یک سلول کثیف محبوس است و به او اجازه تماس تلفنی با خانواده‌اش را هم نمی دهند.

لازم به ذکر است که در مهر ماه ۹۵ آقای داوودی از زندان رجایی شهر به زندان زابل تبعید شد. او را پس از مدتی به زندان زاهدان تبعید کردند. جایی که به کشتارگاه زندانیان معروف است. آقای داوودی پس از انتقال به زندان زاهدان در معرض بدرفتاری و شکنجه قرار داشت. در سال ۹۷، محمد خسروی رئیس زندان و معاون وی غلامرضا قدیر، او را پس از احضار به دفتر رئیس زندان، در حالیکه پابند و دستبند داشت از بالای پله های طبقه دوم ساختمان به پایین پرتاب کردند. این امر منجر به شکستن هر دو پا، ضرب دیدگی کتف و کمر وی شد. او هنوز قادر به حرکت نیست و با عصا و واکر رفت و آمد می کند. او همچنین به دلیل نگهداری در سلولهای کثیف و بدون نور به بیماری پوستی مبتلا شده است.

مهندس ارژنگ داوودی، فارغ التحصیل از دانشگاههای آمریکا از جمله قدیمی ترین زندانیان سیاسی ایران است.  
آقای ارژنگ داوودی در ۱۶ سال گذشته، در زندان‌های مختلفی همچون زندان اوین، بازداشتگاه اهواز، زندان بندرعباس، زندان رجایی شهر، زندان زابل و زندان زاهدان محبوس بوده است. در سال ۸۶ خانه و خودرو شخصی وی توسط ماموران حکومتی توقیف و مصادره شد. او در دوران زندان بارها با پیامهای خود به نقض حقوق بشر در زندانهای دیکتاتوری ولایت فقیه اعتراض نموده است. 
در تیر ماه ۹۳ پس از گذشت ۱۰ سال زندان، وی را در سن ۶۱ سالگی ، پس از گذشت ۱۰ سال حبس، به اتهام عضویت و هواداری و فعالیت مؤثر در پیشبرد اهداف مجاهدین خلق در زندان به اعدام محکوم کردند. این حکم پس از مدتی به ۵ سال و تبعید تبدیل شد.
این زندانی سیاسی، به بیماری دیابت مبتلا است و در دوران ۱۶ ساله زندان بر اثر شکنجه، بخشی از شنوایی و بینایی خود را از دست داده و بر اثر ضربه دچار شکستگی قسمت بالای پای راست و ساق پای چپ و ضایعه مهره کمر شده و بصورت محدود قادر به حرکت است.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان_زاهدان #زابل #ارژنگ_داوودی #اعتصاب_غذا

۱۳۹۸ تیر ۱۵, شنبه

سعید ماسوری: اقدام علیه امنیت و اقدام برای امنیت

زندانی سیاسی زندان رجایی شهر سعید ماسوری در پیامی با عنوان «اقدام علیه امنیت و اقدام برای امنیت» به قتل زندانی سیاسی علیرضا شیرمحمدعلی می پردازد.
علیرضا شیرمحمدعلی زندانی سیاسی ۲۱ ساله ای بود که پس از دستگیری و انتقال به زندان تهران بزرگ توسط عوامل مسئولان این زندان با ۳۰ ضربه چاقو به قتل رسید.


توجه شما را به این نامه که به دست کانون حقوق بشری نه به زندان - نه به اعدام رسیده جلب می کنیم.

اقدام علیه امنیت و اقدام برای امنیت
یک جوان معصوم و بی تجربه را بعنوان زندانی در میان زندانیان سابقه دار و به قول خودشان “شرور” می اندازند (گرچه قاضی القضات خود مصداق ابوالاشرار است) و بعد توسط چند زندانی اجیر شده ، او را با ۳۰ ضربه ناجوانمردانه چاقو به قتل میرسانند و هیچکس هم پاسخگوی این جنایت نمیشود وتازه مادری که اینگونه جگرگوشه اش را در زندان سلاخی کرده اند را هم تهدید میکنند، که صدایش درنیاید، چون شحنگان میخواهند نعره زنند که زندانی سیاسی ندارند و خلایق همه عاشقانِ کشته مرده نظامند...و مخالفتی هم وجود ندارد...!!! بعد یک هرزه مزدور، در لباس و به اسم ”نماینده مجلس” هم میگوید: “ما بارها این تذکرات را داده ایم ولی رسیدگی نمیشود و به ما هم اجازه بازدید از زندانها را نمیدهند” و تمام...!!؟؟

راستی چرا این بی حیا دریوزگان را نه قدرت که حتی اجازه یک سوال هم نمیدهند..؟؟؟ پاسخ اما روشن است: که درست به همان دلیل که به آنها اجازه داده اند که “نماینده مجلس” باشند...!!! اگر قرار بود که واقعا نماینده مردم باشند که با یک “نهیب” و فریاد “خفه شو” !... از آنجا که حمایت مردمی داشتند خفه نمیشدند... همه نماینده ها از صدر تا ذیل و همه وزیر و وکیلهای حکومتی، چه “عالی” و چه “دانی” باید از این جنس ( یعنی لال و تملق گو... همچون نمایندگان رستاخیزی شاه) باشند وگرنه چگونه میتوانند جایی در این نظام داشته باشند؟؟ و البته این خصیصه ناگزیر بی عدالتی و جور است! 
در نظامی که به قول امیرالمومنین “عُصِیَ الرحمان و نُصِرَ الشیطان” ( خداوند عصیان میشود و شیطان یاوری)... اطاعوا الشیطان فَسَلَکوا مسالکه ( فرامین ابایس اطاعت و راههای پلیدی و جنایت پیموده میشود)، واضح است که همه چیز نسبت به یک نظام عادلانه و صالح، معکوس و وارونه میگردد، همانطور که امیرالمومنان آورده است: در چنین نظامی عالِمُها مُلجِمً و جاهلها مکرمً ( فرهیختگان مصلح در رندانند با دهانهای بسته و مفسدان و جاهلان با اکرام در مصدر قدرت، وکیل و وزیر میشوند و رئیس جمهور...!!) و چه زیبا ادامه میدهد آن مولای آزادگان : که در چنین سیستمی چه چیز کشت میشود و محصول نهایی چه خواهد بود: "زرعوا الفجور، وسقوه الغرور، وحصدوا الثّبور"  نکبت و بدبختی کشت میشود، با ریا و چاپلوسی و دغل آبیاریش میکنند، فلذا جز هلاکت و تباهی ببار نمی آورد... 
و این همه بخاطر آن است که این جماعت قبل از هر چیز مردم را از آن جوهره فطری آفرینندگی جانشینی خدا که همان عهد و پیمانهای انسانی (یعنی آزادی و عدالت و حاکمیت بر خود) است و بدون آن “آزادی و حاکمیت بر خود” چیزی از معنی “انسان” باقی نمیماند، محروم و قطع کرده اند (الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه ویقطعون ما امرالله به ان یوصل، بقره ۲۷) و این هم باز به تصریح قرآنی بخاطر آن است که بتوانند دارائیهای مردم را به ناحق بالا بکشند و به یغما برند... مصداق ( لیاکلون اموال الناس با الباطل) و نهایتا هم با مدرنترین مکانیزمها و عملیات مالی، بانکی ، به شکل دلار و اوراق در بانکهای خارجی سرمایه گذاری میکنند(  يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ  توبه۳۴) اینگونه فساد و تباهی را پی می افکنند و بعد در جایگاه قاضی، هر معترضی را مفسد فی الارض، محارب، یاغی و جاسوس ووو می نامند و فرعون وار نعره “أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی” سر میدهند و ادعای خدایی میکنند تا جاییکه مزد بگیر بی مقداری در لباس سخنگوی قوه قضائیه نعره خدایی میزند و در جایگاهی “قدسی” حکم صادر میکند و هر مخالف و معترضی را جاسوس و خائن و ضد امنیت خودشان فلذا مستوجب مرگ اعلام میکند و در مفهومی مخالف تنها صدای غژ غژ چوبه های دار و حلق آویز و قیژ قیژ لاستیک خودروهای سرکوب و در تعقیب زنان و جوانان این سرزمین و البته نفیر شلاقها و  دشنه ها بر پا و قلب زندانیان را تضمین امنیت خودشان میدانند..

سعید ماسوری
زندان گوهر دشت کرج/ تیر ماه ۱۳۹۸

زندانی سیاسی سعید ماسوری، متولد ۱۳۴۴، در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۰ در شهرستان دزفول دستگیر شد. او از زمان دستگیری مدت ۱۴ ماه را در سلول انفرادی اداره اطلاعات اهواز سپری کرد و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
این زندانی سیاسی در سال ۱۳۸۱ و در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد ولی در نهایت حکم وی به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.
وی هم اکنون در نوزدهمین سال زندان، در بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر محبوس است.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان_گوهردشت #سعید_ماسوری #علیرضا_شیرمحمدعلی #زندانی_سیاسی