۱۳۹۷ فروردین ۸, چهارشنبه

تجمع خانواده زندانی کشته شده در مقابل زندان شیبان و بازداشت آنها

تجمع خانواده زندانی کشته شده در مقابل زندان شیبان و بازداشت آنها



مسئولین زندان به جای پاسخگویی در باره قتل زندانی خانواده وی را بازداشت کردند.
#ایران #حقوق_بشر - بر اساس اخبار رسیده به کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ خانواده و بستگان علی و کاظم سواری پس از شنیدن خبر قتل علی سواری در اعتراض به این جنایت در مقابل درب زندان شیبان اهواز تجمع کرده و خواهان پاسخگویی مسئولین زندان شدند. اما به جای پاسخگویی مسئولین زندان اقدام به بازداشت ۳۰ تن از آنان کردند.
روز دوشنبه ۶ فروردین ماه ۹۷ علی سواری و کاظم سواری در زندان شیبان اهواز به شدت شکنجه شدند. به طوری که علی سواری زیر شکنجه کشته شد و دو پای زندانی دیگر کاظم سواری شکسته شد.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #اهواز #زندان #شیبان  #شکنجه #بازداشت #قتل

اخبار تکمیلی قتل یک زندانی و شکستن پای زندانی دیگر در زندان شیبان اهواز

اخبار تکمیلی قتل یک زندانی و شکستن پای زندانی دیگر در زندان شیبان اهواز 



#ایران #حقوق_بشر -  به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ شکنجه دو زندانی اهوازی در زندان شیبان (مجتمع حرفه‌آموزی اهواز) منجر به قتل یکی از آنان و شکستن دو پای زندانی دیگر شد.
اخبار تکمیلی قتل علی سواری در زندان شیبان حاکیست که روز دوشنبه ۶ فروردین ماه ۹۷ علی سواری و کاظم سواری از متهمین مواد مخدر در زندان شیبان اهواز به شدت شکنجه شدند. به طوری که علی سواری زیر شکنجه کشته شد و دو پای زندانی دیگر کاظم سواری شکسته شد.
در کلیپی که اعضای خانواده از جسد علی سواری تهیه کردند؛ آثار شکنجه بر بدن او به خوبی واضح است. دو حفره در سر او و آثار پارگی؛ کبودی؛ سوختگی ناشی از شوک برقی و آثار کابل بر بدن وی دیده می شود.
علی سواری ۵۰ ساله از اهالی کوی سپیدار اهواز و زندانی دیگر کاظم سواری از اهالی عین هر دو چهار سال پیش در رابطه با مواد مخدر بازداشت و محکوم به حبس ابد شده بودند. 
کاظم سواری هم اکنون در زندان شیبان محبوس است.
شکنجه گر عامل این فاجعه حمیدیان نام دارد.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #اهواز #زندان #شیبان  #شکنجه #بازداشت #قتل


شما که از کشتن بدتان نمی آید اگر آزادم نمی کنید اعدامم کنید - فیلم

شما که از کشتن بدتان نمی آید اگر آزادم نمی کنید اعدامم کنید - فیلم

https://youtu.be/Cr9fagyAoSs
اینها کلمات مردی است که بیش از ۲۳ سال است در زندانهای ایران محبوس بوده است. 
#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ یک زندانی محبوس در زندان بیرجند که هم اکنون به مرخصی آمده است در کلیپی که از خودش تهیه و منتشر کرده است شرحی از شکنجه ها؛ بی عدالتیها و ظلمی که در زندانهای ایران بر او روا گشته می گوید. 

بر اساس گفته این زندانی وی مدت سه سال زیر حکم اعدام بوده و در شروع بازداشت به اتهام داشتن مواد مخدر تریاک به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است. این زندانی پس از ۲۳ سال زندان محکوم است که بیش از ۶۰ میلیون تومان به دادگاه پرداخت کند. بر اساس گفته این زندانی در زیر شکنجه کمرش شکسته و هم اکنون نیز دچار بیماری دیابت است. 
وی می گوید: شما که از کشتن و اعدام کردن بدتان نمی آید پس اعدامم کنید اگر مرا آزاد نمی کنید.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #بیرجند #زندان #اعدام  #شکنجه #بازداشت #جریمه

۱۳۹۷ فروردین ۷, سه‌شنبه

قتل يك زندانی اهوازی زیر شکنجه در زندان شیبان اهواز

 

یک زندانی اهوازی در زندان شیبان اهواز زیر شکنجه به قتل رسیده است.

#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ روز دوشنبه 6  فروردین ماه 1397 يك زندانی بنام علی سواری فرزند قاسم در زندان شيبان (مجتمع حرفه‌آموزی اهواز) توسط يكی از ماموران زندان بنام حميديان شكنجه شده و در اثر شكنجه شديد جان خود را از دست داده است. در فيلم ارسالی بستگان قاسم سواری می گويند وی بشدت شكنجه شده است و آثار شكنجه بر روی سر و بدن او به وضوح ديده می شود.

علی سواری 50 ساله و از اهالی كوی سپيدار اهواز و چهار سال پيش بازداشت و زندانی شده است.
حميديان يكی از مسؤلين زندان كارون بود كه بعد از بسته شدن اين زندان او را به زندان شيبان منتقل كردند. وی در شكنجه كردن زندانيان معروف است.


کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #اهواز #زندان #شیبان  #شکنجه #بازداشت #قتل

انتقال حمیدرضا امینی به زندان فشافویه با ولیچر در مقابل خانواده

زندانی سیاسی حمیدرضا امینی با دست و پای بسته روی ویلچر در مقابل چشمان خانواده اش به زندان فشافویه منتقل شد.

#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ حمیدرضا امینی به علت اعتصاب خشک از تاریخ ۲۶ اسفند ماه در بیمارستان خمینی بستری و تحت فشار برای اعترافات اجباری قرار گرفته است.
خانواده این زندانی که به اتهام فعالیت در فضای مجازی بازداشت شده است از آن تاریخ هر روز در مقابل بیمارستان خمینی حضور پیدا می کنند که بتوانند با وی دیدار کنند. اما هر بار مامورین زندان مانع از دیدار آنها می شوند.
امروز صبح ۶ فروردین ماه؛ حمیدرضا امینی با دست و پای بسته در حالیکه توان راه رفتن و صحبت نداشت؛ روی ویلچر به سمت زندان فشافویه برده شد. 
بر اساس گفته خانواده وی؛ حمیدرضا در حالی که نای صحبت نداشت و مامورین اجازه صحبت و دیدار با خانواده را به وی نمی دادند؛ طوری که خانواده بشنوند گفت که بدلیل وخامت حالش دکتر معالج اجازه ترخیص از بیمارستان را نداده است. اما به دستور دادستانی وی را به زندان می برند. وی همچنین گفت که سربازان وی را مورد توهین قرار می دهند.
گفتنی است که در روز ۲۹ اسفند ماه که همسر حمیدرضا امینی همراه با دو فرزندش قصد داشتند چند دقیقه ای وی را ببینند؛ مامورین زندان حمیدرضا امینی را در مقابل چشمان خانواده بشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
حمیدرضا امینی پیش از جریان اعتراضات سراسری در منزل شخصی خود بازداشت شد. وی حین اعتصاب غذا به زندان موسوم به «تهران بزرگ» منتقل و در بخش «تیپ یک» این زندان محبوس شد.
حمید رضا امینی که در دنیای مجازی با نام مستعار «آریو برزن» شناخته میشود، ظهر روز 11 آذر ماه سال در منزل بازداشت و به زندان منتقل گردید. مامورین امنیتی سپاه که متشکل از پنج مرد و یک زن بودند ،کلیه وسایل شخصی شامل گوشی های موجود در خانه همراه با حافظه های خارجی آن را ضبط و همراه خود به مراکز امنیتی منتقل نموده اند.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #فشافویه #زندان #اعدام  #اعتصاب_غذا #بازداشت

۱۳۹۷ فروردین ۶, دوشنبه

پیام حمایت زندانی سیاسی ماهر کعبی از کارگران اعتصابی فولاد ملی اهواز و کارگران نیشکر هفت تپه

#ایران #حقوق_بشر - پیام حمایت زندانی سیاسی ماهر کعبی از کارگران اعتصابی فولاد ملی اهواز 
و کارگران نیشکر هفت تپه



به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ زندانی سیاسی ماهر کعبی که در زندان مرکزی اردبیل در تبعید است؛ در حمایت از اعتصاب کارگران فولاد ملی اهواز و کارگران نیشکر هفت تپه پیامی فرستاد. وی که خود از اهالی شوش است در پیام خود پس از تبریک عید نوروز بازداشت و احضار کارگران معترض نیشکر هفت تپه را محکوم کرده است.

عید و بهار آمد ولی کارگران و خانواده های آنها عید ندارند.
ظلم و بیعدالتی به حداعلای خود رسیده است. کارگر در برابر خانواده خود شرمسار و دست خالی است. اما در صورت اعتراض با سرکوب و اخراج مواجه می شود.
من  ماهر کعبی زندانی سیاسی تبعیدی در زندان مرکزی اردبیل حمایت خودم را از اعتصابهای برادران کارگرم در نیشکر هفت تپه و شرکت فولاد ملی اهواز اعلام کرده و احضار و بازداشت کارگران معترض نیشکر هفت تپه را محکوم می کنم.
چرا در کشوری که مردمش روی دریایی از نفت راه می روند؛ خانواده کارگر در شب عید باید گرسنه باشد. اعتراض و اعتصاب حقو کارگری است که کار می کند. اما حتی از حقوق ماهانه اش هم محروم است. این دنیای ضدانسانی تا کی باید ادامه داشته باشد.
اینجانب همچنین ضمن تبریک عید نوروز؛ آرزوی ایرانی آزاد و آباد دارم. ایران فارغ از فقر و تبعیض که در آن کارگر هفت تپه؛ کارگر فولاد ملی اهواز و میلیونها کارگر دیگر طعم فقر و گرسنگی را نچشند و رفاه و آرامش در همه جا این خاک پاک گسترده باشد.
به امید آن روز 
ماهر کعبی  5 فروردین ماه ۱۳۹۷

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #شوش #اعتصاب  #اردبیل  #هفت_تپه #کارگر  #اهواز  #ماهر_کعبی

دهمین روز اعتصاب غذای حمزه درویش در زندان رجایی شهر



زندانی اهل سنت حمزه درویش ده روز است که در اعتصاب غذاست.


#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ زندانی عقیدتی زندان رجایی شهر (گوهردشت کرج) در اعتراض به روند ناعادلانه قضایی در پرونده و تهدیدهای انجام شده در فضای زندان و عدم احساس امنیت در زندان از روز ۲۶ اسفند ماه تاکنون در اعتصاب غذاست.
حمزه درویش علاوه بر اعتراض به روند ناعادلانه قضایی در پرونده اش خواهان انتقال به بند زندانیان عقیدتی سیاسی است.  
حمزه درویش، زندانی ۲۴ ساله اهل تالش مدعی است در سال ۹۳ نیروهای داعش با فریب، او را به ترکیه کشانده و سپس به سوریه منتقل کرده اند. مدتی را در زندان داعش بوده و سپس به ایران فرار کرده است و خود را به نیروهای امنیتی معرفی کرده است و حتی این شانس را داشته که با قید ضمانت آزاد باشد و به شغل پرورش بلدرچین مشغول شود. 
وی مدتی پیش بصورت غیرمنتظره بازداشت و به تحمل ۱۸ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بر اساس گزارشهای زندانیان آقای درویش از شرایط روحی و جسمی بسیار نامناسبی برخوردار است .
وی پیش از این نیز پس از انتقال از سالن ۱۰ که بند زندانیان سیاسی است؛ اقدام به اعتصاب غذا کرده و حین اعتصاب غذا به شدت مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته بود.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #گوهردشت #زندان #اعدام  #رجایی_شهر #اعتصاب_غذا

تایید حکم اعدام سینا دهقان در دیوان عالی کشور



 دیوان عالی کشور اوایل بهمن ماه ۱۳۹۵ حکم اعدام سینا دهقان را که در شعبه اول دادگاه کیفری اراک صادر شده بود، عینا تایید کرده است.


 #ایران #حقوق_بشر- به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ بر اساس اخبار منتشره سینا دهقان در هیچ یک از مراحل بازجویی، بازپرسی و دادگاه دسترسی به وکیل انتخابی نداشته و وکیل تسخیری که از طرف دادگاه انتخاب شده نیز به خوبی از او دفاع نکرده و درباره اطلاع‌رسانی نسبت به وضعیت موکلش نیز کوتاهی کرده است.

سینا دهقان به دلیل نوشتن مطالب انتقادی در شبکه اجتماعی لاین در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۴ در آخرین روزهای خدمت سربازی‌اش در پادگانی در تهران، از سوی سپاه پاسداران بازداشت و به زندان اراک منتقل شد و همچنان زیر سایه اعدام در این زندان نگهداری می‌شود.
 نیروهای امنیتی و قضایی خانواده سینا دهقانی را در رابطه با اطلاع رسانی مورد تهدید قرار داده و با هشدار و قول آزادی آن‌ها را به سکوت وادار کرده‌اند؛ به خانواده قول داده‌اند که اگر سر و صدا نکنید امکان شکستن حکم و آزادی بیشتر است و رسانه‌ای شدن به ضرر سینا است.

به گفته یکی از منابع نزدیک به خانواده سینا دهقان: «سینا اجازه تماس تلفنی و ملاقات دارد. خانواده اش هر هفته طی این یکسال از تهران به اراک برای ملاقات او رفته‌اند. او را متاسفانه به اراک بردند چون هم پرونده ای دیگرش محمد نوری ساکن اراک بود و در واقع ماموران سپاه از طریق تلفن و اینترنت محمد، سینا را پیدا کردند. سینا وضعیت روحی مناسبی ندارد، افسرده است و مرتب گریه می کند و در بندی است که زندانیان با جرم‌های مواد مخدر، قتل و قاچاق نگهداری می‌شوند. پسر ۱۹ ساله ای که هیچ وقت خلافی نکرده یک مرتبه زندگیش تغییر کرد. مدتی پیش هم بندی هایش گونه اش را شکسته بودند.»
دو متهم دیگر این پرونده به نام های سحر الیاسی، اهل تهران و محمد نوری، اهل اراک هستند. سحر الیاسی نیز در تاریخ ۲۹ مهرماه ۱۳۹۴ در خیابان تجریش دستگیر شد و پس از یک روز بودن در زندان اوین به زندان مرکزی اراک منتقل شد. خانم الیاسی و محمد نوری با اتهام مشابه توهین به رهبری در دادگاه انقلاب اراک به ۱۶ ماه حبس محکوم شدند، اما محمد نوری به اتهام سب النبی مانند سینا دهقان در شعبه یک دادگاه کیفری اراک به اعدام محکوم شد و خانم الیاسی به اتهام توهین به مقدسات به هفت سال حبس محکوم شد که بعدا در اسفند ماه ۱۳۹۴ در دادگاه تجدیدنظر به سه سال حبس کاهش یافت.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #اراک #زندان #اعدام  

۱۳۹۷ فروردین ۳, جمعه

پیام شادباش نوروزی زندانی سیاسی ارژنگ داوودی

پیام شادباش نوروزی زندانی سیاسی ارژنگ داوودی 



#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ زندانی سیاسی ارژنگ داوودی که هم اکنون ۲۱ روز است که در قرنطینه زندان مرکزی زاهدان در وضعیتی وخیم در اعتصاب غذاست؛ پیام نوروزی خود را برای هموطنان ارسال کرد.
آقای داوودی در پیام خود گفته است:
«از طرف من به هم میهنانم شادباش بگویید. هر چند که این عید به کام من تلخ است. اما با امید که امسال سال پیروزی و آزادی باشد؛ آرزو دارم کام همگی شیرین باشد».

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زابل #اعتصاب_غذا #زاهدان #ارژنگ_داوودی #نوروز

اعتصاب غذای ارژنگ داوودی در قرنطینه زندان زاهدان



زندانی سیاسی ارژنگ داوودی از روز ۱۲ اسفند ماه تاکنون در قرنطینه زندان مرکزی زاهدان در اعتصاب غذا و داروست.


#ایران #حقوق_بشر - پس از مدتها بی خبری از سرنوشت ارژنگ داوودی اخبار رسیده کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام حاکی از اینست که این زندانی سیاسی ۶۴ ساله قدیمی که به بیماری دیابت نیز مبتلاست؛ هم اکنون در قرنطینه زندان زاهدان محبوس و ۲۱ روز است که در اعتصاب غذا و داروست.
بر اساس گزارش رسیده از یک منبع ناشناس؛ ارژنگ داوودی روز ۱۶ دی ماه از زندان زابل به زندان زاهدان منتقل و به قرنطینه برده شد. 
او را به اتاقی که محل زندانیان با جرائم خشن چون قاچاق و قتل و... بود منتقل کرده و از هواخوری و امکان تماس با خانواده محروم کردند. ارژنگ داوودی در قرنطینه با وجود بیماری دیابت و ناراحتی قلبی از غذای مناسب بیماران دیابتی محروم است. 
آقای داوودی از شنبه ۱۲ اسفند ماه ۹۶ در اعتراض به این شرایط اعتصاب غذا و دارو کرد. این اعتصاب همچنان ادامه دارد.
بعد از مدت کوتاهی او را به دستور محمدحسین خسروی رئیس زندان و غلامرضا رحیمی مسئول بازرسی با دستبند و پابند به سلول شماره ۲ انداختند. ابعاد این سلول ۱/۸۰ در ۱/۶۰ است. این سلول فاقد موکت؛ بدون سرویس بهداشتی؛ بدون پنجره است بطوری که غیرقابل نفود برای هواست.
به گفته رئیس زندان این عمل در تلافی پیام صوتی او در شهریور ماه سال گذشته بوده است. 
بعد از چند روز به توصیه پزشک زندان که گفته بود به بیماران دیابتی  دستبند و پابند نزنید چون زخم حاصله از دستبند و پابند در این محیط آلوده باعث دردسر و مشکل ساز می شود؛ دستبند و پابندش را باز کردند. 
بر اساس همین گزارش ارژنگ داوودی تا امروز ۳ فروردین ماه ۹۷ مدت ۲۱ روز است که در اعتصاب غذا و داروست.
ارژنگ داوودی درخواست کرد که وصیتنامه اش را مجددا پخش کنند. پس از مرگ جنازه اش را به آمریکا بفرستند و یا بسوزانند.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زابل #اعتصاب_غذا #زاهدان #ارژنگ_داوودی

۱۳۹۷ فروردین ۲, پنجشنبه

نگرانی و بی خبری از سرنوشت عمادالدین ملازهی پس از انتقال از زندان سراوان

نگرانی و بی خبری از سرنوشت عمادالدین ملازهی پس از انتقال از زندان سراوان




عمادالدین ملازهی 9 روز است که به طور ناگهانی به "مکان نامعلومی" منتقل شده و مسئولان زندان سراوان از صحبت در این زمینه امتناع می کنند.

#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ به نقل از به کمپین فعالین بلوچ، زندانی سیاسی بلوچ عمادالدین ملازهی از روز چهارشنبه 23 اسفند از بند زندان خود خارج و دیگر به آنجا بازگردانده نشده است.
خانواده این زندانی سیاسی بارها با مراجعه به مسئولین مربوطه پیگیری وضعیت و سرنوشت وی را کرده اند. اما هیچ پاسخی دریافت نکردند.
بر اساس گزارش یک منبع مطلع: "ایرج نوربخش سرپرست زندان سراوان روز پیش از آن عماد را تهدید کرده که به جایی منتقل خواهی شد که آرزوی مرگ کنی"
به نظر می رسد این مسئول زندان سراوان تهدید خود را عملی کرده باشد.

در ابتدا به طور غیر رسمی اعلام شد که این زندانی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات سراوان منتقل شده است. اما اندکی بعد خبر غیر رسمی دیگری حکایت از نگهداری این زندانی سیاسی در قرنطینه زندان زاهدان داشت. اما همچنان هیچ اطلاعی از محل نگهداری وی به بستگانش اعلام نشده است.
عمادالدین ملازهی زندانی سیاسی بلوچ اول آذر ماه سال ۱۳۹۵ در سراوان پس از آن بازداشت شد که طبق گفته نزدیکانش از ترور ناکام ماموران لباس شخصی وزارت اطلاعات جان سالم به در برد.
به گفته اطرافیان این زندانی وی در حالی که برای خرید یک دستگاه خشکشوی به سراوان سفر کرده بود؛ افرادی با لباس شخصی به خودرو وی آتش گشودند که از قضا خلیل جهاندیده دوست وی در خودرو و خودش در طرف دیگر خیابان بوده که در این جریان خلیل جهاندیده کشته می شود و ماموران پس از اینکه متوجه عدم حضور وی در خودرو می شوند وی را بازداشت می کنند.
این زندانی پس از این اتفاق به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" محاکمه شده و دادگاه انقلاب سراوان برای وی و هم پرونده وی حکم 15 سال زندان صادر کرد که در دادگاه تجدید نظر این حکم باطل شده و از اتهامات تبرئه شد.
پس از آن برای نامبرده به قرار وثیقه حکم آزادی صادر شد اما این بار با مخالفت وزارت اطلاعات و دادستان سراوان مجددا پرونده وی به جریان افتاد و این بار به قاضی صادقی مهر سپرده شد. 
بستگان این زندانی گفتند: «قاضی صادقی مهر در هنگام محاکمه هیچ اطلاعی از حکم قبلی و تبرئه وی نداشته و صرفا بنابر پرونده وزارت اطلاعات مجددا برای وی 10 سال حکم صادر کرده است که اکنون عمادالدین ملازهی با اعتراض به حکم مجددا در انتظار رای دادگاه تجدید نظر استان است».

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان  #بلوچ  #زندانی_سیاسی #سراوان #زاهدان #اطلاعات  #عمادالدین_ملازهی

تداوم اعتصاب غذای حمیدرضا امینی

 تداوم اعتصاب غذای حمیدرضا امینی



#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ حمیدرضا امینی روز اول فروردین ماه؛ اعتصاب غذای خشک خود را به اعتصاب غذای تر تبدیل کرده است او همچنان به خاطر وضعیت وخیم در بیمارستان خمینی به سر میبرد و اجازه ملاقات با خانواده به او داده نمیشود.
حمیدرضا امینی پیش از جریان اعتراضات سراسری در منزل شخصی خود بازداشت شد. وی حین اعتصاب غذا به زندان موسوم به «تهران بزرگ» منتقل و در بخش «تیپ یک» این زندان محبوس شد.
حمید رضا امینی که در دنیای مجازی با نام مستعار «آریو برزن» شناخته میشود، ظهر روز 11 آذر ماه سال در منزل بازداشت و به زندان منتقل گردید. مامورین امنیتی سپاه که متشکل از پنج مرد و یک زن بودند ،کلیه وسایل شخصی شامل گوشی های موجود در خانه همراه با حافظه های خارجی آن را ضبط و همراه خود به مراکز امنیتی منتقل نموده اند.
وی که بر اثر وخامت حالش به بیمارستان خمینی منتقل شده بود؛ روز ۲۹ اسفند ماه؛ در مقابل چشمان همسر و دو فرزندش که برای دیدار وی به بیمارستان رفته بودند به شدت ضرب و شتم شد.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان  #اعتصاب_غذا #تهران_بزرگ #تظاهرات

۱۳۹۶ اسفند ۲۷, یکشنبه

نقض حقوق بشر در ایران - در سالی که گذشت

نقض #حقوق_بشر در #ایران - در سالی که گذشت




کانون حقوق بشری «نه به زندان - نه به اعدام» گزارش سالانه نقض حقوق بشر در ایران  در سال ۹۶را به همه هموطنان و دوستداران آزادی تقدیم می کند. البته با توجه به سرکوب و خفقان موجود در ایران این آمار تنها بخشی از آنچه که در ایران رخ داده است را نشان می دهد.
علیرغم توجهات بین المللی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران؛ اما نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران همچنان به صورت سیستماتیک و دولتی جریان دارد. خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر فقید ویژه حقوق بشر در امر ایران در آخرین گزارش خود که به شورای حقوق بشر ارائه کرد نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی نمود. خانم جهانگیر در گزارش خود خواهان تحقیقات مستقل درباره موج سرکوب تظاهرات سراسری زمستان امسال توسط مردم ایران شد که باعث جان باختن معترضان در بازداشتگاهها شده است. همچنین آقای آنتونیو گوترز؛ دبیرکل ملل متحد؛ ضمن اشاره به آمار اعدامها در ایران اعلام کرد که در مورد تعداد زیاد اعدامها و اینکه بخش عمده احکام اعدام را دادگاههای انقلاب صادر می کنند؛ مضطرب است.
جمهوری اسلامی ایران همچنان رکورددار بیشترین اعدام نسبت به جمعیت در کشور است.
عفو بین الملل در گزارش سالانه ۲۰۱۶-۲۰۱۷ خود گزارش کرده بود که چهار کشور از ۶ کشور اول جلاد جهان؛ ایران، عربستان سعودی و مصر؛ از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هستند که نرخ اجرای اعدام در آنها به طرز هراس آوری بالا باقی مانده است.

اعدامها در ایران در سالی که گذشت



در سالی که گذشت ۴۱۵ زندانی در زندانهای ایران اعدام شدند.
 اولین اعدام سال ۹۶ در زندان مرکزی تبریز اجرا شد. زندانی اعدام شده مرد ۴۰ ساله ای بود که از بیماری روانی رنج می برد و در بند روانی این زندان محبوس بود.
از این تعداد حداقل ۴ نفر زن بودند. یکی از زنان اعدام شده محبوبه مفیدی هنگام ارتکاب اتهام انتسابی ۱۷ ساله بود. 
تنها در سه ماه آخر سال سه کودک مجرم در زندانهای ایران اعدام شده اند.
علاوه بر محبوبه مفیدی که در نوشهر اعدام شد؛ امیرحسین پورجعفر در زندان رجایی شهر؛ علی کاظمی در بوشهر به دار آویخته شدند.
علیرضا تاجیكی كه در حین بازداشت تنها ۱۵ سال سن داشت و به رغم آن که نوجوانی بیش نبود برای گرفتن اعتراف اجباری تحت شکنجه قرار گرفت. اعدام وی در شرایطی اجرا شد که پرونده او پر از نکات مبهم بود.
هم اکنون تعداد زیادی کودک مجرم از جمله مهدي بهلول؛ پیمان برنداح و محمدرضا حداد نیز همچنان در معرض اعدام هستند..

طیف سنی اعدام شدگان: 
طیف سنی افراد اعدام شده از ۱۸ تا ۶۸ ساله است. علی دلگشادی در زندان تبریز مسن ترین زندانی اعدام شده در سال گذشته است.

 اتهام اعدام شدگان: 
براساس اخبار منتشر شده؛ اتهاماتی که دستگاه قضاییه جمهوری اسلامی علیه زندانیان برمی‌شمارد عبارتند از: محاربه از طریق عضویت در گروههای مخالف نظام؛ محاربه از طریق سرقت مسلحانه؛ قتل؛ تجاوز و مواد مخدر می باشد.
در مرداد ماه سال ۱۳۹۶ اعدام سیاسی یکی از هموطنان اهل سنت بنام سیدجمال سیدموسوی به اجرا درآمد. اتهام وی محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کردستان و فساد فی الارض و محاربه عنوان شده بود.
 زندانی دیگری به نام مرتضی رحمانی ۲۶ ساله به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کردستان در زندان مرکزی سنندج اعدام شد. در بهمن ماه ۹۶ دو زندانی سیاسی از اهالی اهواز به نامهای سیدحبیب الله رحمانی (موسوی) و مهدی حردانی در بازداشتگاههای اهواز اعدام شدند.

اعدام در ملاءعام: 
اعدام در ملاءعام یکی از ابزار سرکوب است که جمهوری اسلامی ایران از این روش برای ایجاد رعب و وحشت در سطح جامعه برای خاموش و ساکت کردن مردم؛ از آن استفاده میکند. در سال ۹۶ حداقل ۱۶ اعدام در سطح شهرهای ایران به اجرا درآمد.

محل اعدامها: 
زندان رجایی شهر (گوهردشت کرج) رتبه اول اعدام را داراست. بیشترین اعدام در سال گذشته در این زندان صورت گرفته است. پس از زندان رجایی شهر؛ سایر زندانها از جمله زندان مرکزی ارومیه؛ زندان مرکزی تبریز؛ زندان وکیل آباد مشهد؛ زندان لاکان رشت زندان؛ مرکزی کرج و زندان مرکزی زاهدان قرار دارند.

نکته قابل توجه اینست که هم اکنون تعداد زیادی از زندانیان محکوم به اعدام از جرائم محاربه؛ قتل؛ مواد مخدر در زندانها در انتظار اعدام هستند. تعدادی از آنان بارها به پای چوبه دار برده شده و با ایجاد صحنه اعدام و انداختن طناب بر گردن آنها مجددا به بند بازگردانده شدند. در بند ۱۰ زندان رجایی شهر ۸۶ نفر در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می برند. در زندان مرکزی زاهدان ۱۲۱ زندانی در انتظار اعدام هستند. در حال حاضر ۱۴ زندانی سیاسی در بند ۳ زندان مرکزی زاهدان محکوم به اعدام هستند.  در زندان مرکزی اردبیل در بند جوانان از میان ۱۷۰ زندانی ۲۵ نفر محکوم به اعدام هستند.
در سال ۹۶ همچنین تعدادی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام شدند. رامین حسین پناهی؛ هدایت عبدالله پور؛ عبدالله کرملاچعب و قاسم عبدالله از جمله زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در زندانهای سنندج؛ شوش و ارومیه در انتظار اعدامند.

بازداشتهای گسترده و خودسرانه:


در سالی که گذشت به دلیل اعتراضات گسترده مردمی و همچنین اعتراضات سراسری دی ماه؛ دستگیریها به شکل گسترده ای توسط ماموران اطلاعاتی – امنیتی و نیروهای انتظامی انجام گرفت.
 آمار کلی بازداشتها در سال ۹۶  نزدیک به ۲۰ هزار نفر تخمین زده می شود.
در میان این بازداشتها؛ دستگیریهای سیاسی بیشترین آمار شامل بیش از ۱۰ هزار نفر بوده است. در دی ماه حدود ۸ هزار نفر در تظاهرات سراسری و یا پس از آن از منازلشان ربوده شده و به بازداشتگاهها منتقل و مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفتند.
دستگیری های سیاسی شامل دستگیری شرکت کنندگان در تظاهرات و تجمعات؛ بازداشت روزنامه نگاران، فعالان مدنی و قومی؛ گروههای اپوزیسیون، فعالان اینترنتی و هواداران نحله های فکری است. این دستگیریها توسط گارد ضدشورش؛ نیروی انتظامی؛ لباس شخصی ها؛ نیروهای اطلاعات و نیروهای امنیتی صورت گرفته است. 

تعداد بازداشت شدگان اجتماعی حدود ۳۸۳۵ نفر بوده است که از این میزان تنها ۸۸۹ نفر در چهارشنبه سوری بازداشت شدند.
تعدادی از بازداشت شدگان با جرائم ساختگی مثل شرکت در میهمانی های مختلط، بی حجابی، مدیران کانال های تلگرامی، متکدیان و کودکان کار و... دستگیر شده‌اند.
بیش از ۱۲۰ تن از هموطنان از سایر ادیان شامل بهای؛ نوکیشان مسیحی یا زرتشتی نیز شامل بازداشتهای سال گذشته می شوند. این افراد به دلیل اعتقادات مذهبی‌شان بازداشت و تعدادی از آنها به حبسهای طولانی محکوم شدند.
گروه دیگری از بازداشت شدگان به اتهام جرائم اجتماعی همچون قاچاق مواد مخدر، قاچاق کالا؛ رشوه؛ سرقت و قتل و... دستگیر شدند. آمار بازداشت شدگان جرائم اجتماعی حدود ۵۹۰۰ نفر برآورد شده است.

قتل در بازداشتگاهها
پس از اعتراضات سراسری در دی ماه سال ۹۶ و بازداشت حدود ۸ هزار تن از معترضین حداقل ۱۲ نفر در زندانهای حاکمیت ولایت فقیه زیر شکنجه به قتل رسیدند.
قتل تعدادی از آنان توسط ارگانهای حکومتی خودکشی عنوان شد. سینا قنبری جوان ۲۳ ساله در قرنطینه زندان اوین؛ وحید حیدری در بازداشتگاه اراک؛ محسن عادلی در دزفول تحت عنوان خودکشی زیر شکنجه جان باختند.


خالد قیصری در زندان کرمانشاه؛ سارو قهرمانی؛ کیانوش زندی و حسین قادری در زندان سنندج؛ قباد اعظمی در جوانرود؛ کیکاووس سیدامامی در زندان اوین؛ محمد نصیری در زنجان؛ شهاب ابطحی‌زاده در اراک؛ علی پولادی در چالوس و ... در زیر شکنجه به قتل رسیدند.

همچنین در ۲۵تیر ماه ۹۶ اصغر نحوی پور معروف به اصغر پهلوان، جوان خوشنامی که در متروی شهرری به یک آخوندی که به چند دختر جوان تذکر داده بود معترض شد، با شلیک مستقیم و از نزدیک نیروی انتظامی در صحنه جان باخت. کشتن اصغر پهلوان انعکاس و نفرت زیادی را در جامعه نسبت به حاکمیت سرکوب ولایت فقیه ایجاد کرد. 



قتل کولبران در مناطق مرزی؛ قتل با شلیک مستقیم نیروی انتظامی در شهرهایی چون آبدانان و زاهدان؛ قتل و مرگ زندانیان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی از دیگر موارد قتلها در سال ۹۶ به شمار میرود.

اعتراض و اعتصاب غذای زندانیان 

اعتصاب غذا تنها راه اعتراض زندانی و در شرایطی انجام می شود که زندانی در پایین ترین شرایط از نظر تعادل قوا و در بی حقوقی و فشار مطلق است. اعتصاب غذا تنها وسیله اعتراض با گذشتن از سلامت و جان خویش است. حاکمیت ولایت فقیه در ۳۹ سال گذشته همواره تلاش نموده چنین تبلیغ کند که اعتصاب غذای زندانی و هر حرکت اعتراضی درون زندان به مثابه حرکت تهاجمی و باج خواهانه و عاری از وجاهت قانونی و حقوقی است تا به این ترتیب دست شکنجه گران و بازجویان را برای نادیده گرفتن و حتی سرکوب اعتراضات در داخل زندانها باز بگذارد. اما مطالعه و بررسی همه اعتصاب ها در زندانها نشان می دهد که زندانیان برای رساندن فریاد خود علیه ظلم و ستم در زندانها بعنوان آخرین گزینه؛ به اعتصاب روی میآورند.
از فروردین تا آخر اسفند ۹۶ حدود ۱۸۰ اعتصاب غذای اعتراضی در زندانهای ایران شکل گرفته است. بعضی از اعتصاب غذاها جمعی و اکثرا بصورت انفرادی بوده است. 

خواسته های زندانیان  اعتصابی طی سال ۱۳۹۶

  ۴۷درصد اعتراض به فشارها و کمبودهای زندان
  ۴۰درصد اعتراض به عدم رسیدگی و  بلاتکلیفی پرونده
  ۱۰درصد اعتراض نسبت به فشار به خانواده زندانی
  ۳درصد مطالبات دیگر 

زندانی سیاسی محمد نظری از ۱۸ مرداد سال ۹۶ به مدت بیش از ۹۰ روز دست به اعتصاب  غذا زد. از روز ۸مرداد زندانیان سیاسی بند۴سالن۱۲ زندان رجایی شهر(گوهردشت کرج) در اعتراض به یورش گارد ویژه و انتقال اجباری به سالن۱۰ دست به اعتصاب ‌غذا زدند. این زندانیان در اعتراض به شرایط سالن فوق امنیتی ۱۰ که در آن ۴۰ دوربین کار گذاشته شده و در هر اتاق نیز ۶ دستگاه شنود نصب گردیده؛ اعتصاب غذا کرده بودند. این اعتصاب غذا ۴۰ روز طول کشید و حمایتهای داخلی و بین المللی زیادی در پی داشت.


زندانی سیاسی محمدصابر ملک رئیسی زندانی بلوچی که از ۱۷ سالگی در زندان به عنوان گروگان نگهداری می شود، در اعتراض به شرایط غیر انسانی زندان اردبیل و عدم رسیدگی به پرونده اش از اوایل آذر ماه دست به اعتصاب غذا زد. او در حالی که دست و پایش را با زنجیر بسته بودند مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت.
سهیل عربی در اعتراض به پرونده سازی برای همسرش اقدام به یک اعتصاب غذای طولانی کرد. وی با یک فاصله زمانی کوتاه مجددا در تاریخ ۴ بهمن ماه در اعتراض به  انتقال وحشیانه زندانیان سیاسی آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی ایرایی بیش از ۵۰ روز است که در اعتصاب غذاست. این اعتصاب همچنان ادامه دارد.
همچنین آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی ایرایی در اعتصاب به جابجایی خود به زندان قرچک ورامین اعتصاب غذا کردند. هم اکنون گلرخ ابراهیمی در اعتراض به این امر بیش از ۴۰ روز است که در اعتصاب غذاست.
پیش از این اعتصاب غذای ۷۰ روزه آرش صادقی در اعتراض به دستگیری همسرش و اعتصاب غذای آتنا دائمی در اعتراض به پرونده سازی برای خواهرانش را داشتیم.


با آرزوی ایرانی آزاد که در آن هر شهروند بتواند بدون هیچ مانعی دین و آیین خود را انتخاب کند؛ هر کس بتواند آزادانه عقاید و انتقادات خود را علیه حاکمیت بیان کند؛ و هیچ اجباری در زندگی شخصی افراد نباشد؛‌ سال ۹۶ را در حالی به پایان می بریم که برای عموم زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی؛ آرزوی روزهای خوش آزادی را داریم. با امید به آن که دیگر کسی به خاطر اعتقاداتش و مخالفتش با حاکمیت راهی زندان نشود.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان #اعتصاب غذا #اعدام #بازداشت  #شلاق  #رجایی_شهر  #تهران_بزرگ #کرج  #اوین  #زاهدان

۱۳۹۶ اسفند ۲۶, شنبه

ضرب و شتم و ضربه شدید به سر سهیل عربی توسط مامورین زندان و وخامت حال وی

ضرب و شتم و ضربه شدید به سر سهیل عربی توسط مامورین زندان و وخامت حال وی 



#ایران #حقوق_بشر - به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ اخبار تکمیلی از وضعیت زندانی سیاسی سهیل عربی حاکیست که مامورین زندان تهران بزرگ برای وادار کردن سهیل عربی به شکستن اعتصاب غذا؛ او را در انفرادی بشدت  مورد ضرب وشتم قرار داده و ضربات سنگینی به سر و مغز او وارد آوردند.
 گزارشهای بیمارستانی حاکی است که هم اکنون حال این زندانی شکنجه شده بشدت وخیم است. وی در بخش اورژانس بیمارستان خمینی بستری است و از دیدار مادرش با وی جلوگیری کرده اند.
گفتنی است که سهیل عربی از تاریخ ۴ بهمن ماه در اعتراض به انتقال وحشیانه زندانیان سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی و آتنا دائمی اقدام به اعتصاب غذا کرده است. وی از روز شنبه گذشته اقدام به اعتصاب خشک کرده است.

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان  #تهران_بزرگ  #اعتصاب_غذا #خشک  #سهیل_عربی  #انفرادی 

۱۳۹۶ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

پیام فرنگیس مظلوم مادر سهیل عربی به مردم ایران در آستانه سال نو

#ایران #حقوق_بشر - پیام فرنگیس مظلوم مادر سهیل عربی به مردم ایران در آستانه سال نو


مادر زندانی سیاسی سهیل عربی که امروز چهل و هشتمین روز اعتصاب غذای خود را گذرانده پس از مراجعه به زندان تهران بزرگ با ممانعت مسئولین زندان از دیدار با فرزندش مواجه شد. 
وی در پیامی با صدای خودش که به کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام رسیده است؛ چنین می گوید:

فرنگیس مظلوم هستم مادر سهیل عربی که بجرم روشنگری و دگراندیشی در زندانهای جمهوری اسلامی در بنداست.
بهمن ماه امسال سهیل دراعتراض به ضرب وشتم وانتقال گلرخ ایرائی وآتنا دست باعتصاب غذا زد و خواهان رسیدگی و بازگشت ابن دوتن به اوین شد.
پس از این اقدام سهیل نیز مورد ضرب وشتم قرارگرفت و به زندان تهران بزرگ منتقل شد. این عمل بارهاتکرار شد تا اوراوادار به شکستن اعتصاب کنند ولی وی همچنان سر حرفش بود و اعتصاب راادامه میدهد.امروز که برای ملاقات پسرم به زندان رفتم مانع دیدارم شدند وگفتند چون به بند دیگری منتقل شده نمیتوانی او را ملاقات کنی. دلم را شکستند قلبم را هزارپاره کردند. حتی به مددکاری هم رفتم ولی بیفایده بود .
حال خطابم بشما ملت عزیز بخصوص مادران و پدران زندانیان سیاسی در بند است. سال نو نزدیک است. بیائید سفره هفت سینمان را جلوی درب زندان تهران بزرگ پهن کنیم تا بدین وسیله به فرزندانمان بگوئیم همچنان درکنارشان هستیم و آنان را فراموش نکردیم  فرزندان ما برای آزادی در زندانها محبوسند آنان خواستار آزادیشان هستند تا همه مردم در صلح و دوستی در کنار هم زندگی کنند.

۲۲ اسفند ۹۶

#ایران #حقوق_بشر #زندان  #تهران_بزرگ  #اعتصاب_غذا #خشک  #سهیل_عربی  #نوروز  #سفره_هفت_سین #مادر 

پیام شکیبا: نه اصلاح طلب نه اصول گرا

#ایران #حقوق_بشر - پیام شکیبا: نه اصلاح طلب نه اصول گرا 



زندانی سیاسی پیام شکیبا پیامی از زندان رجایی شهر ارسال کرد. 
این زندانی سیاسی در پیام خود که نسخه ای از آن به دست کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام رسیده است؛ از تجارب خود در مواجهه با خاتمی و فریبکاریهای وی می گوید. پیام شکیبا که به ۱۱ زندان محکوم شده است؛ در قسمتی از پیام خود می نویسد:
«حرامی باقی نماند که تو ای خاتمی حلال نکرده باشی و پیمانی نماند که تو نشکسته باشی باش تا نفرین دوزخ و خروش مردم از تو چه بسازد».
وی همچنین در قسمت دیگری از پیام خود به قیام جوانان و مردم ایران می پردازد و می گوید: «جوانان دهه هفتادی دیگر اصلاح طلب و اصول گرا نمی شناسند تا چه رسد به شوخی به نام اعتدال».

خاتمی، فاجری نیازمند 
بی شک قیام بی سابقه جوانان، نوجوانان و مردم ایران یک بار دیگر اثبات کرد که جریان اصلاح طلبی هم در تئوری و هم در عمل به بن بست رسیده است. دوران لفاظی ها و انتخاب بین بد و بدتر به پایان رسیده و جوانان این کشور به دنبال آنند که طرحی نو در اندازند. دوران سیاستمداران فاسد و دروغگو به سر آمده. جوانان دهه هفتادی دیگر اصلاح طلب، اصولگرا نمی شناسند تا چه رسد به شوخی به نام اعتدال و این است کابوس آن فاجر نیازمند ...

پرده اول: در سال ۷۶ وقتی در انتخابات ریاست جمهوری هنوز به سنی نرسیده بودم که به خاتمی رای بدهم، خیلی حسرت می خوردم. تمام سعی و کوشش خودم را بخصوص در مدرسه و محله برای تبلیغ و جمع آوری رای برای خاتمی انجام می دادم. مدام با همکلاسی ها و سال بالایی ها بحث می کردم، پوستر و تبلیغات به در و دیوار می چسباندم و در طول مسیرم در راه مدرسه هر روز عکس های ناطق را پاره می کردم. حتی در آن عوالم نوجوانی یک بار عکس های مرسومی که در هر کلاس مدرسه ای توسط دولت بر بالای تخته سیاه های مدارس زده می شد را پایین کشیدم و یک پوستر بزرگ از خاتمی را به جای آن زدم. شعار های ایران برای همه ایرانیان، عدالت اجتماعی، آزادی، توسعه سیاسی و ... را مدام تکرار می کردم و هر روز شعارها و جوک هایی را که بر علیه ناطق می شنیدم را برای همه اطرافیانم با آب و تاب تعریف می کردم. 

پرده دوم: در پوست خود نمی گنجیدم. برای اولین بار می خواستم رای بدهم. اسامی هر ۳۰ نماینده اصلاح طلب تهران را برای مجلس ششم از حفظ کرده بودم. بارها اسامی آنها را به ترتیب در برگه های رای فرضی که در خانه درست کرده بودم نوشته بودم و آماده روز انتخابات بودم. تصورم این بود که اگر اصلاح طلبان مجلس را هم بگیرند و هماهنگ با دولت خاتمی، چه ها که نمی شود!!! گمان می کردم که دولت و مجلس اصلاح طلب جامعه را به مسیر واقعی خود باز می گرداند و تمام سدها را با اتکای به آرای مردم پشت سر می گذارند. 

پرده سوم: چیزهایی شنیده بودم ولی برای من چندان قابل باور نبود. مگر می شود؟! به دانشگاه حمله شده! تصمیم گرفتم خودم بروم. با دوچرخه ای که داشتم از جنوب تهران راه افتادم و با هر جان کندنی که بود تا سر جمالزاده رفتم. دود و آتش و اشک آور... خیابان ها بسته بودند و صدای فریاد و درگیری ها را می شنیدم. باور کردنی نبود. بعد از استنشاق کمی گاز اشک آور، حیرت زده به خانه برگشتم. مدام رادیو و تلویزیون را گوش می دادم تا شاید دولت و خاتمی کاری بکنند. ولی افسوس! نتیجه شد به خاک و خون کشیدن دانشگاه و زندانی شدن دانشجویان و به سخره گرفتن ملت با یک ریش تراش. 

پرده چهارم: قتل های زنجیره ای، به قتل رساندن و سر به نیست کردن روشنفکران، نویسندگان، شاعران، و شخصیت های سیاسی و ... پروژه ای که از دوران امیرکبیر اصلاح طلبان شروع شده بود و در دولت خاتمی نیز ادامه داشت. واقعا برای من غیرقابل باور بود. مگر می شود که در روز روشن طی سالیان این همه ترور و قتل صورت گیرد و سیستم های امنیتی کشور مستاصل مانده و آنوقت بیگانگان و یا تعداد اندکی خودسر این همه جنایت کنند! وقتی چگونگی به قتل رساندن زنده یادان داریوش و پروانه فروهر با آن قساوت را شنیدم و در درگیری های باندی فیلم بازجویی از همسر سعید امامی افشا شد، زبانم بند آمده بود. وقتی رنجنامه های علی افشاری، احمد باطبی و ... را خواندم، احساس خیانت به آن همه امید و آرزو را می کردم. هیچ صدایی از دولت اصلاحات در نمی آمد. 

پرده پنجم: بستن فله ای روزنامه ها و نشریات! در مدت کوتاهی ده ها نشریه و روزنامه بدون هیچ دلیلی توقیف شدند. طی ماه ها بسیاری از روزنامه نگاران و اصحاب رسانه در دادگاه های نمایشی محاکمه و به حبس های طولانی محکوم شدند. باز هم هیچ صدایی از دولت اصلاحات به گوش نرسید. 

پرده ششم: بعد از مدت ها بوق و کرنا کردن و مانورهای سیاسی فراوان توسط دولت و حامیان اصلاح طلب آن، لایحه اصلاح قانون مطبوعات به مجلس اصلاح طلب ششم ارسال شد و در روز موعود با یک حکم همه چیز از هم پاشید. رئیس مجلس اصلاحات کرنش کرد و همه نمایندگان اصلاح طلب بر دهان ها قفل زدند و باز هم هیچ صدایی از دولت اصلاحات به گوش نرسید و همه چیز فراموش شد. 

پرده هفتم: با بی رغبتی و سردرگمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۰ شرکت کردم و باز هم به خاتمی رای دادم. 

پرده هشتم: با کلی انرژی و امید قدم به دانشگاه گذاشته بودم. به سرعت در تشکل اصلاح طلب انجمن اسلامی دانشجویان عضو شدم و یکی از اعضای فعال آن. احساس می کردم که در دانشگاه می توان صدای جوانان، دانشجویان و مردم را به گوش مسئولین دولت اصلاحات رساند. در دانشگاه به واسطه فعالیت در انجمن اسلامی و دفتر تحکیم وحدت با بسیاری از سران و مهره های اصلاح طلب از نزدیک در تماس بودم و ساعتها در پای سخنرانی ها و جلسات آنها شرکت می کردم. کمتر روزنامه و نشریه اصلاح طلبی بود که خواندن آن را از دست می دادم. نشریه ای دانشجویی به نام رفرم (اصلاحات) با همکاری دوستانم در دانشگاه به راه انداخته بودیم و هنوز تصور می کردیم این حکومت اصلاح پذیر است! مدتی زمان و تجربه نیاز داشتم تا کاملا به یقین برسم که دانشجویان از دید اصلاح طلبان تنها ابزاری جهت ترغیب جوانان و مردم برای در قدرت ماندن آنها و سوپاپ اطمینانی جهت مهار مطالبات جامعه هستند. 

پرده نهم: در خودم احساس تناقض می کردم. به واسطه آشنایی بیشترم با تاریخ معاصر ایران و نقش محوری اصلاح طلبان امروزی در کشتار و جنایت های صورت گرفته در دهه سیاه ۶۰ و انقلاب ضد فرهنگی و اخراج و تسویه هزاران دانشجو و استاد دانشگاه و توجیه های پوچ و دروغ آنها برای ماستمالی کردن و قلب تاریخ، دیگر اعتقادی به اصلاح طلبان نداشتم. 

پرده دهم: باز هم حمله لباس شخصی ها و نیروهای خودسر! به خوابگاه دانشگاه علامه و به خاک و خون کشیدن دانشجویان و طبق معمول سکوت و بی عملی خاتمی و دولت اصلاحات. 

پرده یازدهم: انتخابات مجلس هفتم و رد صلاحیت های گسترده و نظارت استصوابی. تقریبا تمامی نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم توسط جنتی رد صلاحیت شدند و آن نمایش مسخره استعفا و تحصن نمایندگان و پوچ و بی اثر بودن آن. جامعه مدتها بود که از اصلاح طلبان و خاتمی عبور کرده بود و هیچ موج و حرکت اجتماعی ایجاد نشد. خاتمی به صحنه آمد و گفت زیر بار برگزاری انتخابات غیرقانونی و نمایشی نمی رود ولی بهتر از همیشه با برگزاری آن نمایش مهر تاییدی بر رد صلاحیت های شورای نگهبان زد و باز هم هیچ. 

پرده دوازدهم: در آخرین سال دولت اصلاحات، خاتمی به دانشگاه تهران رفت و کار به جایی رسید که سید همیشه خندان و بی عمل سال های اخیر به یاد دوران چماقداری خود و هم صنفی هایش در دهه ۶۰ افتاد و با جسارت به دانشجویان معترض، آنها را تهدید به سرکوب و اخراج از سالن محل سخنرانی اش کرد. 

پرده سیزدهم: انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴، رد صلاحیت مصطفی معین کاندیدای اصلاح طلبان دو آتشه و تایید صلاحیت وی با حکم حکومتی! آچمز کامل اصلاح طلبان و جریان اصلاحات و پذیرش حکم حکومتی. 

پرده چهاردهم: حاصل ۸ سال دولت اصلاحات و جریان اصلاح طلبی و بی عملی و کرنش های پی در پی آن ها و شخص خاتمی، خروجی اش پدیده ای شد به نام محمود احمدی نژاد. 

پرده پانزدهم: قیام ۸۸، خروش میلیون ها نفر از مردم ایران، دستگیری هزاران نفر، کشتار صدها نفر، اعدام زندانیان سیاسی و باز هم سکوت خاتمی. او حتی به اندازه مهره های دست چندم جریان اصلاح طلبی موضع گیری نکرد و هزینه نداد. 

پرده شانزدهم: میرحسین موسوی، مهدی کروبی، و زهرا رهنورد و باز هم سکوت و بی عملی خاتمی. 

پرده هفدهم: برخلاف انتظار حتی بسیاری از اصلاح طلبان، شرکت خاتمی در انتخابات مجلس هشتم در روستایی خوش آب و هوا در دماوند. معامله با خون، لابد چاره ای نبود! اقتضای زر و زور و تزویر ایجاب می کرد که ... 

پرده آخر: اخیرا در زندان شنیدم که بعد از اعتراضات گسترده و بی سابقه اخیر مردم ایران در بیش از ۱۴۰ شهر در اقصی نقاط کشور، آن گاو گند چاله دهان، هراسان همه پرده ها را به کنار زده و جوانان، نوجوانان و مردم ایران از همه اقشار و گروه ها را که از استبداد، فساد، تبعیض و دزدی های نجومی و ... به تنگ آمده اند را برانداز نامیده تا طبق سنوات گذشته سهم خود را در کشتار، زندان و سرکوب مردم ایران نقدا پرداخته باشد. بی شک قیام بی سابقه جوانان، نوجوانان و مردم ایران و تمام آن تجربیات شکست خورده دوران اصلاحات یک بار دیگر اثبات کرد که جریان اصلاح طلبی هم در تئوری و هم در عمل به بن بست رسیده است. اصلاح طلبان بار دیگر در ماموریت محول شده به آنها، یعنی کنترل شکاف ها و مطالبات جامعه و جوانان و تداوم اختناق، تبعیض و فساد شکست خوردند. دوران لفاظی ها و انتخاب بین بد و بدتر به پایان رسیده و جوانان این کشور به دنبال آنند که طرحی نو در اندازند. دوران سیاستمداران فاسد و دروغگو به سر آمده. جوانان دهه هفتادی دیگر اصلاح طلب، اصولگرا نمی شناسند تا چه رسد به شوخی به نام اعتدال و این است کابوس آن فاجر نیازمند. بی گمان هیچ حرامی باقی نماند که تو ای خاتمی حلال نکرده باشی و هیچ پیمانی نماند که تو با مردم بسته و نشکسته باشی. باش تا نفرین دوزخ و خروش مردم از تو چه بسازد. 

زندانی سیاسی پیام شکیبا 
زندان گوهردشت کرج 

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #رجایی_شهر  #زندان #گوهردشت  #کرج #اصلاح_طلب #اصولگرا #خاتمی 

بازرسی بند ۷ اردبیل جهت جلوگیری از برگزاری چهارشنبه سوری توسط زندانیان

#ایران #حقوق_بشر  - بازرسی بند ۷ اردبیل جهت جلوگیری از برگزاری چهارشنبه سوری توسط زندانیان




دو روز پیش مامورین گارد زندان مرکزی اردبیل برای جلوگیری از برگزاری مراسم چهارشنبه سوری توسط زندانیان اقدام به جمع آوری مواد قابل اشتعال از بند کردند.
به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ نیروهای گارد زندان مرکزی اردبیل اقدام با بازرسی از بند ۷ زندان مرکزی اردبیل؛ اقدام به جمع آوری مواد قابل اشتعال حتی مقواها و کارتنهای موجود در این بند کردند. این عمل از ترس برگزاری مراسم چهارشنبه سوری توسط زندانیان انجام شد. 
گفتنی است که بند ۷ زندان مرکزی اردبیل دارای یک اتاق پنج در پنج و یک راهرو به ابعاد چهار در یک متر است که به سرویس بهداشتی وصل می شود. فاصله به حدی نزدیک است که وقتی کسی استحمام می کند صدا به داخل اتاق منتقل شده و مزاحم آسایش حداقلی برای زندانیان می شود. 
حیاط این بند با توری که بر روی آن ساخته شده؛ بند را شبیه به یک قفس بزرگ کرده است. 

کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #اردبیل  #زندان #گارد  #چهارشنبه_سوری