مطلبی
از یک زندانی سیاسی از زندان رجایی شهر با امضاء محفوظ
#ايران - حمله تیم سرکوب برای برهم زدن سالن 12
زندان رجایی شهر
شاید
وقتی خبری از حمله و سرکوب می آید تمام نگاههای رسانه ها به سمت نیروهای امنیتی و
زندانبانان میرود ولی این بار این حملات از سمت نیروهایی انجام می گیرد که اصطلاحا
زندانی سیاسی هستند.
این
تیم سابقه زیادی برای پرونده سازی برعلیه زندانیان سیاسی داشته و دارد. امروز و
روز گذشته چندین مورد کتک کاری و چاقوکشی داشته که معمولا این نوع رفتارها از منظر
زندانیان عادی یک موضوع کاملا طبیعی است ولی در بند سیاسی واقعا جای تاسف دارد.
زیرا این تیم پنج نفری هر کدام با هم سوابقی دارند که بسیار قابل توجه است.
پس از
شکستهای پی در پی اصلاح طلبان در عرصه های سیاسی و بین المللی برای پر کردن خلاء
رو به زندانها آوردند تا از این طریق اصطلاحا پوزیشن سیاسی در بین مردم و حتی در
بین کشورها برای خود جا بزنند. در همین راستا تعدادی را به نام زندانی سیاسی روانه
زندانها کردند اما واقعا آیا می شود به اینها زندانی سیاسی گفت؟ یا اینکه به این
امید وارد این عرصه شده اند تا نام و رسمی برای خود دست و پا کنند و به قول معرف
وجهه قابل توجیهی برای خود نزد افکار عمومی درست کنند. اما این تیم پنج نفره در
زندان چه کار می کنند؟ سرکوب داخلی؛ پرونده سازی برای زندانیان فعال؛ گزارش نویسی
از کارهایی است که بارها این زندانیان در داخل زندان انجام می دهند. نمونه آخر آن
دیروز و امروز بوده که بنام معامله بین خود و یکی دو زندانی دیگر جو سالن سیاسی را
به تشنج کشیدند تا با این کار سرکوب اصلی که توسط زندانبانان و نیروهای امنیتی است
را به لحاظ قانونی توجیه کنند. در همین راستا به افشین بایمانی و ارژنگ داودی حمله
کردند و ضمن ضرب و شتم آنها این بار پا را فراتر گذاشته و اعتصاب غذا کردند و در
نامه خود به زندانبان نوشته اند باید این دو نفر از این سالن انتقال داده شوند.
این اعتصاب یک اعتصاب است که در راستای اهداف نیروهای سرکوب حکومتی است. چرا که
دقیقا این نیروها می خواهند از این طریق از آب گل آلود ماهی بگیرند.
اما
این پنج فنر علاوه بر این درگیریها قبلا هم خدمات زیادی در راستای اهداف سرکوب
داشتهاند. از جمله حمله به کشیش مسیحی ایرانی – آمریکایی در چند ماه گذشته است.
البته این حمله و این نوع واکنش به کشیش ایران – آمریکایی یعنی سعید عابدینی از
نوشتن گزارش در بند 350 توسط چند تن از این گروه خشن(سرکوبگران سابق دانشگاهها)
بوده است.در آنجا به بهانه اینکه ایشان تبلیغ مسیحیت در بند 350 درست در روز 13
آبان انجام داده او را انتقال داده اند. او را به بند قاتلین و اشرار و بیماران
روانی در زندان رجایی شهر کرج انتقال دادند تا او را به نوعی حذف فیزیکی و فکری
بکنند. بعد از 3 ماه نگهداری در بند اشرار او را به بند زندانیان سیاسی زندان
رجایی شهر منتقل می کنند(البته با پیگیری وزارت امور خارجه آمریکا) اما در این
داستان اذیت و آزار همچنان ادامه دارد و
این بار در بند سیاسی رجایی شهر توسط همین گروه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بینی
او را مصدوم و او را تهدید به انتقال می کنند که تمام سوابق آن در دفتر زندان ثبت
شده و گواه آینده و تاریخ خواهد بود. اما این رفتارهای غیرانسانی توسط نیروهای به
اصطلاح سیاسی اصلاح طلب به این دو مورد ختم نمی شود.ضرب و شتم و پرونده سازی برای
ناصح یوسفی زندانی کُرد و ضرب و شتم حمید برهانی و پرونده سازی برای انتقال فرهنگ
و شهرام پورمنصوری ....تعداد زیادی از پرونده سازی های این تیم بوده است. این
نفرات پیشوند اسامی خودشان دکتر؛ مهندس؛ استاد دانشگاه و فعال سیاسی و فعال حقوق
بشر گذاشته اند. آیا برای فریبکاری در افکار عمومی چه نامی بهتر از این نامهایی که
اسمشان خلق و انسانیت را به لرزه می اندازد که وای بر ما که زندانیان سیاسی و
فعالین حقوق بشر ما همان چماقداران دیروز دانشگاهها هستند. همانهایی که بنام
فرهیخته و استاد دانشگاه؛ انقلاب فرهنگی را به مردم تحمیل کردند و چماق آنها بر سر
و فرق دانشجویان زده شد که بالاترین نمره ها را در دانشگاهها داشتند. اما این پنج
تن چه کسانی هستند؟ سوابق آنها چیست؟ سوال همین است؟
سعید
رضوی فقیه چماقدار دفتر تحکیم وحدت؛ سعید مدنی اصطلاحا فعال مدنی؛ کامران ایازی؛
بهزاد عرب گل تروریست بین المللی در ژاپن و سعید پورحیدر که سوابق جدید او در
آمریکا و ترکیه...کاملا مشهود است.
ضمنا
قابل یادآوری است که این آقای سعید رضوی فقیه 20 روز پس از ورود به سالن 12 حتی
دوستان خود را نیز ضرب و شتم کرد. از جمله احمد زیدآبادی و مجید توکلی و کارهای
دیگر که خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل!
نویسنده
محفوظ
گزارش
آزاد از سالن 12زندان رجایی شهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر