۱۳۹۸ شهریور ۳, یکشنبه

درست کردن پاپوش برای زندانیان و آزار آنها توسط رئیس و حفاظت زندان رجایی شهر کرج


غلامرضا ضیایی رئیس سابق و محمدی رئیس حفاظت زندان رجایی شهر با پاپوش درست کردن برای زندانیان اقدام به سرپوش گذاشتن بر کارهای خلاف خود و آزار زندانیان می‌کنند.




به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام یک زندانی به نام وحید بیگلری، از جمله کسانی است که ضیایی و محمدی برای او اقدام به پرونده سازی دروغین کرده و او را به زندان قزلحصار منتقل کرده اند.
وحید بیگلری، که کار آرایشگری زندانبانان را نیز انجام می داد، در بهمن ماه ۹۷، ساعت ۷شب پس از آمار شامگاهی برای اصلاح موی سر یکی از زندانبانان فراخوانده شد. هنگامی که او برای انجام کارش در محل همیشگی حاضر شد، او را به سالن دیگری در بند ۱۰ بردند. پس از ساعتی که او مشغول اصلاح سر نفرات بود، مأموران اعلام کردند که باید محل را بگردند. پس از گشتن محل، مأموران اعلام کردند که در داخل سطل زباله، یک کیف حاوی ۶ عدد گوشی بزرگ با شارژ هندزفری پیدا کرده اند و او را مقصر این کار دانستند.
وحید بیگلری، پس از ضرب و شتم توسط زندانبانان، توسط رییس حفاظت محمدی تهدید به مرگ شد. محمدی همچنین او را تهدید کرد که وی را به بند زندانیان خطرناک می فرستد. محمدی سپس چند کیسه مواد مخدر آورده و با ضرب و شتم قصد داشت از او اعتراف بگیرد که مواد مخدر نیز مال او بوده است. وقتی محمدی با انکار وی مواجه شد، از وی خواست اعتراف کند مواد و گوشیها را از پلیسی گرفته است.
محمدی سرانجام یکی از مأموران را با ضرب و شتم مجبور کرد که گوشیها را گردن بگیرد.

وحید بیگلری سپس به انفرادی منتقل و به شدت شکنجه شد. برای او پرونده سازی کردند که میزان ۳۰۰ گرم مواد مخدر داشته و به وی اتهام نگهداری از مواد مخدر زده شد. او سپس به اداره مواد مخدر منتقل و مدت سه روز مورد ضرب و شتم قرار گرفت. ضرب و شتم او بحدی شدید بود که بدنش زخمهای عمیقی برداشت. به طوری که او را مدت یک ماه در سلول انفرادی نگه داشتند تا از محل زخمهایش آثاری باقی نماند. وی طی این مدت بدون حکم قضایی ممنوع الملاقات و محروم از تماس با خانواده بود.
محمد بیگلری سپس بدون حکم قضایی به زندان قزلحصار منتقل شد.
این زندانی مدت ۵ سال است که به اتهام آدم ربایی بلاتکلیف در زندانهای رجایی شهر و قزلحصار محبوس بوده است. او هم اکنون بدون شاکی و بلاتکلیف است.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان_قزلحصار

فرمول محرمانه مدیریت زندان ها در ایران و کوکاکولا


متنی که مشاهده می کنید توسط زندانی سیاسی زندان اوین حمید حاج جعفر کاشانی، داور لیگ برتر فوتسال ایران تنظیم شده و به دست کانون حقوق بشری نه به زندان - نه به اعدام رسیده است.
این متن کنایه ای به تبلیغات دروغین مسئولان نظام ولایت فقیه درباره زندانها و شرایط واقعی زندانیان در زندانهای کشور دارد. 
پس از انتصاب غلامرضا ضیایی، رئیس سابق زندان گوهردشت به ریاست زندان اوین، در روزهای اخیر قوانینی تصویب شده که به موجب آن زندانیان سیاسی با محدودیتها و مشکلات بیشتری مواجه شده اند. از جمله این محدودیتها، ملاقات حضوری زندانیان سیاسی زندان اوین که ۲۸ روز یکبار بود، لغو شده است. همچنین مقرر شده که تماسهای تلفنی زندانیان محدود به ۷ شماره تلفن باشد. امری که با اعتراض زندانیان سیاسی مواجه شده است.

متن نامه آقای حمید حاج جعفر کاشانی:

فرمول محرمانه مدیریت زندان ها در ایران و کوکاکولا

این دیالوگ واقعی است و در یکی از زندان های معروف تهران و بین یک خبرنگار و رییس زندان اوین به نام غلامرضا ضیایی اتفاق افتاده است. لازم به توضیح است که ضیایی از مردادماه ۹۸ به عنوان رییس جدید زندان اوین، از زندان رجایی شهر کرج به این مقام منصوب شده و از جمله افرادی است که در فشار بر زندانیان سیاسی نقش بسزایی دارند، وی به عنوان مسئول کمپ کهریزک بود که در آن زمان تعدادی از زندانیان سیاسی به طور مشکوکی جان باختند و بسیاری نیز طعم شکنجه را چشیدند و از دی ماه ۹۶ به اتهام نقض حقوق بشر در لیست تحریم های آمریکا قرار گرفت. وی اظهار داشته صلیب سرخ جهانی و سازمان دیدبان حقوق بشر به ما اعتراض کرده که رسیدگی بهداشتی و درمانی به زندانیان در زندان ها خیلی زیاد است.
خبرنگار هم با تعجب پرسیده : زیاده؟
ضیایی: بله 
خبرنگار: یعنی چی زیاد بوده؟
ضیایی: گفتند رسیدگی شما به زندانیان خیلی زیاد است.
خبرنگار: خیلی زیاد؟
ضیایی: بله؛ صلیب سرخ جهانی گفت: رسیدگی شما به وضعیت درمانی و بهداشتی خیلی زیاد است و خارج از پروتکل های ماست؛ شما نباید انقدر به زندانیان رسیدگی کنید.
خبرنگار: خب شما چه کار کردید؟
ضیایی: ما هم دستور دادیم از این به بعد در صورت بیماری زندانیان، اعزام آنان به مراکز درمانی خارج از زندان با هزینه درمان به عهده زندان نمی باشد و خود زندانیان از جیب مبارکشان هزینه های درمانی که بر اثر شکنجه زندان و یا اثرات سوءتغذیه و گذران دوران محکومیت برای آنان به وجود آمده پرداخت نمایند.
خبرنگار: چه خوب، واقعا به خاطر این حس انساندوستی به شما تبریک می گم. 
ضیایی: البته باید این رو اضافه کنم که اعزام زندانیان سیاسی به مراکز درمانی خارج از زندان با خرج خودشان هم، به اجازه یا موافقت نهادهای امنیتی از قبیل وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه بستگی دارد و ما با تدبیری که در این زمینه به خرج دادیم کلی هزینه های مالی که بر دوش زندانی های سیاسی بود را به آن ها کمک کردیم.
خبرنگار: عجب، چه قدر خوب می شه. توضیح بدید چه جوری؟
ضیایی: خیلی ساده است. تا بخواد با این مجوزها موافقت بشه و اجازه صدور آن داده بشه، اون زندانی سیاسی بر اثر اسفناک ناشی از بیماری مرده و اون پولی که باید برای هزینه درمانش هزینه بشه، صرف هزینه کفن و دفنش می شه.
خبرنگار: ...!؟
ضیایی:  ضمنا ما تونستیم با تدبیری که داشتیم، معضل آلودگی هوا و ترافیک رو هم در تهران کم کنیم.
خبرنگار: عجب! یعنی از این به بعد دیگه احتیاج به طرح ترافیک و خرید برچسب و طرح زوج و فرد نیست؟
ضیایی با خنده: هه هه هه هه گفتم که ما این مشکل رو حل کردیم. 
خبرنگار: می شه یک کم توضیح بدید؟
ضیایی: بله. سابقا زندانیان سیاسی ما با دستور دادستانی در ماه اجازه داشتند یکبار ملاقات حضوری با افراد درجه اول خانواده خود را داشته باشند که ما این اجازه را تا اطلاع ثانوی، یعنی تا داشتن شهری بدون آلودگی هوا و ترافیک لغو کردیم.
خبرنگار: به به. به این می گن تدبیر و امید.
ضیایی: بله حتی با استقبال سازمان های حقوق بشری در جهان مواجه شدیم.
خبرنگار: بله، من دیگه حرفی ندارم.
فرمول کوکاکولا:
حالا ما به این سوال تاریخی پاسخ می دهیم که چرا صلیب سرخ جهانی و سازمان دیده بان حقوق بشر به مسئولان ما اعتراض کرده اند. صلیب سرخ و دیده بان حقوق بشر دیده اند که صبح تا شب مصیبت در جهان تمام نمی شود؛ نگاه کرده و دیده اند که مسئولان ایرانی صبح تا شب زیر باد کولر می نشینند و پا بدهد دو تا ژن خوب هم تحویل جامعه می دهند یا برخیشان دو تا اختلاس می کنند و به گفته خودشان مردم ایران هم عاشقشان هشتند و مشکلی ندارند. صلیب سرخ و دیده بان حقوق بشر حق دارند از عملکرد مسئولان ایرانی شاکی باشند؛ جهان بداند نحوه مدیریت و کار کردن مسئولان در قوه قضاییه و سازمان زندان ها در ایران مثل فرمول کوکاکولاست و کاملا محرمانه است.
مسئولان یمنی و لبنانی: سوال ما این است که واقعا مسئولان ایرانی قبلا بچه محل های ما بودند یا این ها را بسته بندی شده از لبنان و یمن و غیره می آورند که زبانشان را ما نمی فهمیم. 
مسوولان متشکریم. 
می گویند شیوه رسیدگی مسئولان به زندانیان به گونه ایست که ما نه تنها در زندان ها خودکشانی و مرگ و میر نداریم، بلکه هر ساله سیصد نفر به جمعیت زندانیان سیاسی هم اضافه می شود. لازم به توضیح است، وضعیت اسفبار بهداشتی زندانیان و وجود انبوه ساس و شپش در زندان ها و زندگی بالاجبار زندانیان با این موجودات جزو لاینفک همزیستی در زندانهاست و نیز در راستای اهداف عالیه بشردوستانه رژیم جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد داده شده تمام هزینه های درمانی شیخ زکزاکی را از جیب بیت المال پرداخت خواهند کرد، امیدواریم که پس از تهیه گزارش و پیوست مقاله، این خبرنگار عزیز همچون خبرنگاران دیگر نظیر مسعود کاظمی و مرضیه امیری که به گفته سخنگوی قوه قضاییه در کف خیابان دستگیر شدند، عاقبتی چون آنان نصیبش نگردد. 

حمید کاشانی
زندان اوین

جهت آشنایی با نویسنده متن حاضر لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی حمید حاج جعفر کاشانی، متولد ۱۳۶۱ در بهمن‌ماه ۹۷ بازداشت و به اتهامات توهین به خمینی و خامنه ای، تبلیغ علیه نظام  به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. آقای کاشانی از ابتدای بازداشت تا زمان انتقال به اوین در زندان قائمشهر محبوس بود. وی روز ۵ مردادماه ۹۸ به زندان اوین منتقل و هم اکنون در بند ۸ زندان اوین محبوس است.
گفتنی است که حمید حاج جعفر کاشانی، متولد ۱۳۶۱ در رابطه با پرونده فعلی خود در بهمن‌ماه ۹۷ بازداشت شد.

و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان_اوین #حمید_کاشانی

۱۳۹۸ شهریور ۲, شنبه

جمعبندی نقض حقوق بشر در مردادماه ۹۸


                   


ما بر آنیم تا صدای آن بی صدایان باشیم که از حنجره‌هایشان تنها و تنها ترانه «آزادی» فریاد می‌شد
 
                     
ستارگان آسمان ایران زمین

۴۰ اعدام در یک ماه شامل دو زندانی سیاسی -کارنامه سیاه ابراهیم رئیسی در رأس دستگاه قضاییه ولایت فقیه 


ماشین کشتار و اعدام حاکمیت ولایت فقیه، در مردادماه امسال دستکم جان ۴۰ تن دیگر از زندانیان را گرفت.
این اعدامها در زندانهای رجایی شهر کرج، تبریز، مشهد، دزفول، عادل آباد شیراز، ساری، نجف آباد، مرکزی کرج، زاهدان، کاشمر، خدابنده زنجان، بابل، قم، دیزل آباد کرمانشاه، لاکان رشت،گرگان، نور و بندرعباس اجرا شد.
بیشترین میزان اعدام در زندان های رجایی شهر و مشهد بوده است. اتهام اکثر زندانیان اعدام شده، قتل عنوان شده است؛ اما در این بین نام دو زندانی سیاسی اهل سنت به اتهام محاربه در زندان دزفول نیز به چشم می‌خورد.
گزارشها حاکی است که دو متهم زن، ۲ کودک مجرم و یک زندانی مبتلا به بیماری روانی نیز در بین اعدام شدگان هستند.

دو زندانی سیاسی اعدام شده از زندانیان سیاسی اهوازی با اسامی قاسم بیت عبدالله و عبدالله کرملاچعب بودند. این دو زندانی مدتی کوتاه پس از تأیید حکم، در زندان دزفول اعدام شدند.  این دو شهروند عرب اهل سنت در شهریورماه ۹۴ بازداشت و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده بودند. خبرگزاری ایرنا اتهام این دو زندانی سیاسی را «محاربه از طریق تشکیل گروه تروریستی با هدف بر هم زدن امنیت داخلی کشور، ارتکاب قتل عمدی، تهیه سلاح جنگی، هدایت گروه تروریستی» عنوان کرده بود. اما این دو زندانی اتهامات وارده را پرونده‌سازی دستگاه امنیتی برای آنان به دلیل فعالیت های مذهبی خود اعلام کرده بودند. 
خانواده دو زندانی سیاسی پس از اعدام عزیزانشان در معرض حمله، تهدید و فشار نیروهای امنیتی بودند که مجاز به برگزاری مراسم عزاداری نیستند. برخی از اعضای خانواده این دو زندانی نیز به همین علت بازداشت شدند.

کودک‌ مجرم‌های اعدام شده با اسامی تورج ۲۲ ساله و حمید اوسطی ۲۴ساله بودند. حمید اوسطی و تورج پس از گذراندن ۶ سال حبس در زندان به چوبه‌های دار سپرده شدند. این دو زندانی در سنین ۱۶ و ۱۷ سالگی مرتکب اتهام انتسابی شده بودند.
یکی دیگر از زندانیان به نام بهنام رنجبر داروهای اعصاب و روان مصرف میکرد و مشکلات شدید روانی داشت.
دو زندانی زن به نام‌های نازدار وطنخواه و آراسته رنجبر نیز به اتهام قتل در زندان ارومیه اعدام شدند.

تایید حکم اعدام

در مردادماه، حکم اعدام  حمید درخشنده به اتهام کشتن امام جمعه کازرون تأیید و به اجرای احکام رفت.

حمید درخشنده، روز ۸ خردادماه ۹۸، محمد خرسند، امام جمعه کازرون را در مقابل منزلش به قتل رساند. خرسند عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی بود و از شهریورماه ۱۳۸۶ امامت جمعه شهر کازرون را برعهده داشت.
حمید درخشنده گفته بود: ”ملت عزیر، ملت ایران دور همتان بگردم، دور مستضعفین بگردم. دور آنهایی که شب ندارین نان بخورید. دور آنهایی بگردم که قسط و وام بیمارتان کرده، دور آنهایی بگردم که بچه و دختر عذب دارید، ندارید بخرید برای ازدواجشان. “

***
به یاد مجید کاووسی فر و لبخند زیبایش که در تاریخ ثبت شد

مجید کاووسی فر، جوان شجاعی که در ۱۱ مرداد ۸۴  قاضی حسن مقدس را در مقابل محل کارش در دادسرای ارشاد، در خیابان وزرا تهران به همراه برادرزاده‌اش، حسین کاووسی‌فر، مجازات کرد.

او در دادگاه گفت: «من به درجه‌ای از فهم و شعور رسیده‌ام و با برادرزاده‌ام حسین هم قسم شدم ریشه ظلم را خشک کنیم.»
مجید قبل از اعدام لبخند بر لب داشت و لحظاتی قبل از اعدام، با دست بسته، برای مردمی که در محل بودند، به علامت پیروزی دست تکان داد و درآخرین کلماتش فریاد کشید:«مرد می‌میرم.» 

بازداشت حدود ۳۰۰ شهروند در مردادماه ۹۸
در مردادماه، بر اساس آمار گردآوری شده توسط کانون حقوق بشری نه به زندان ـ نه به اعدام، نزدیک به ۳۰۰ نفر از هموطنانمان با اتهامات مختلف در شهرهای سراسر کشور بازداشت و به مراجع امنیتی و قضایی منتقل شدند.
در بین بازداشت شدگان سیاسی این ماه می توان به بازداشت خانواده های زندانیان سیاسی، زندانیان سیاسی آزاد شده، شماری از شهروندان عرب اهوازی به اتهام دیوار نویسی، خبرنگاران، شهروندان مناطق کردی، فعالان حقوق زنان، فعالان کارگری، شهروندان بهایی، معترضان به سگ کشی اشاره کرد. 
علاوه بر این ۱۷ شهروند در یک میهمانی خصوصی در شهر ساری، ده تن از شهروندان حاضر در یک مراسم عروسی در جویبار نیز جزو بازداشت شدگان مردادماه قرار دارند.


وزارت اطلاعات در یک اقدام شرم‌آور اقدام به بازداشت خانواده های زندانیان سیاسی از جمله خانم فرنگیس مظلوم مادر زندانی سیاسی سهیل عربی، خانم زهرا اکبری نژاد
درچه، همسر زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند و انتقال آنان به سلولهای انفرادی ۲۰۹ اوین کرد. این در حالی بود که سهیل عربی در اعتصاب غذا بوده و در شرایط جسمی وخیمی بسر میبرد. خانم مظلوم با بیماری قلبی و مشکلات شدید، در زندان اوین اقدام به اعتصاب غذا کرده است. او طی این مدت یکبار نیز دچار حمله قلبی شده است. 



همچنین خانم زهرا اکبری نژاد درچه به بیماریهای متعددی از جمله مشکلات قلبی مبتلاست. او همچنین از داروهای اعصاب استفاده می کند. بازداشت بستگان درجه یک زندانیان سیاسی با هدف «ساکت کردن خانواده‌ها و فشار بر زندانی» صورت می‌گیرد.

گاه‌شمار کشتار ۶۷ ؛ جلسه منتظری با هیأت مرگ

عفو بین‌الملل با انتشار بخش دوم مطلبی با عنوان «گاه‌شمار کشتار ۶۷» به صحبتهای آقای منتظری با اعضاء هیأت مرگ پرداخته و این کشتار را «بزرگ‌ترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده» خوانده است. عفو بین‌الملل در این مطلب خطاب به حسینعلی نیری، ابراهیم رئیسی، مصطفی پور‌محمدی و مرتضی اشراقی می‌نویسد: «شما را در آینده جزء جنایت‌کاران در تاریخ می‌نویسند.»
عفو بین الملل در قسمتی از بیانیه خود می نویسد:
«روال کار در کشتار ۶۷ آنقدر خارج از موازین دادرسی بوده که نمی‎توان آن را مطابق حقوق بین‎الملل روال‌ قضایی دانست. ‌مسئولان مرتکب جرم «اعدام فراقضایی» شده‎اند. این جرم در خصوص کشتار ۶۷ مصداق جنایت علیه بشریت است چون غیرنظامیان به شکل گسترده و سازمان‌یافته و براساس سیاست حکومتی مورد هدف قرار گرفتند.»

پیام زندانیان سیاسی در سالگرد قتل عام ۶۷
دو زندانی سیاسی بند زنان زندان اوین، خانم‌ها فاطمه ضیایی و مریم اکبری منفرد در پیامهای جداگانه‌ای یاد ستارگان ایران زمین، زنان و مردان قتل عام شده در تابستان ۶۷ را گرامی داشتند.
خانم فاطمه ضیایی در متن خود با عنوان «عاشقانی که نه گفتند و بر چوبه دار بوسه زدند» چنین نوشت:

«آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند
فریادشان تموج شط حیات بود
چون آذرخش در دل شب سوختند

گاهی در تاریخ فصلی گشوده میشود که هرگز از یاد و خاطره ها پاک نمی شود. روزها و خاطره هایی که خون عزیزترین جوانان وطن ریخته میشود تا عقیده ای محکم  برجا بماند. تابستان ۶۷ سالی که پرستوهای عاشق بر چوبه های دار بوسه زدند و با خنده هایی بر لب راهی… شدند و فقط بخاطر “نه” گفتن و ایستادگی بر سر عقیده شان برسردار شدند.
اگر چه محکومیت بیشتر آنها تمام شده بود و در دادگاههای خود این رژیم محاکمه شده بودند ولی هیئت حاکمه فکر میکرد با این کار میتواند صورت مسئله را پاک کند و دیگر اثری از مخالف باقی نماند.
آن روزها هیچ کس خبردار نشد که در زندانها چه بر سر جوانان آزادیخواه آمد و متاسفانه جوامع غرب با مماشات و حفظ منافعشان سکوت کردند و با اینکه خانواده ها در برابر دفتر سازمان ملل و در کشورهای اروپایی فریاد دادخواهی زدند، اما آنها چشمهایشا ن را بر حقیقت بستند تا منافعشان به خطر نیفتند. همیشه در تاریخ ایران همین طور بوده و هست.

وقتی نوار صوتی آقای منتظری منتشر شد واعتراض ایشان به اعدامهای ۶۷ پخش شد بسیاری از مسائل برای مردم ایران روشن شد و همین مسئله باعث شد که بعد از ۴۰ سال هنوز جوانان بدنبال کشف حقیقت باشند و البته با فیلم ها و کتابهایی که یک طرفه ساخته و چاپ میشود سعی می کنند حقایق ها را برای آنها مغشوش کنند که حقیقت گم شود و کم رنگ .
اما هیچ وقت ماه پشت ابر نخواهد ماند و رازها اگر چه در دلها مدفون مانده اگرچه زیر خاکها باشد آشکار خواهد شد.

خانم مریم اکبری منفرد نیز در پیام خود قتل عام ۶۷ را «در یک سو شقاوتی برای نابود کردن روز و سوی دیگر پایداری شگفت‌انگیز» توصیف کرده و آنها را قله ای از رسم ایستادگی نامید. او در قسمت پایانی پیام خود نوشت:

«درود بر آنان که با پیکرهای بی‌سپر به مصاف طناب‌دار ضد بشر رفتند و پر غرور حماسه شکوهمند تابستان ۶۷، پرشکوه‌ترین حماسه تاریخ آزادی مردم ایران را رقم زدند. حقیقت شکوهمندشان در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری رقم زد و چشم‌اندازی شد که هم‌چنان در سراسر ایران مردم را به قیام و خیزش و ایستادگی فرا می‌خواند.»

زندانی سیاسی زندان رجایی شهر سعید ماسوری نیز در تقارن عید قربان با سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷،  پیامی فرستاد. در بخشی از پیام خود چنین نوشت: «آموخته ایم که هیچ آزادی و آزادگی، بی قربانی میسر نبوده و این همان راز و رمز تعالی و ترقی و تکامل است. که نه تکامل بدون انقلاب به پیش می رود و نه انقلاب بدون قربانی.»

او در اشاره به سخنان پورمحمدی درخصوص قتل عام ۶۷ نوشت:
«چندی پیش، از خرناس کشیدنهای جنایتکاری به اسم “پور محمدی”مطلع شدیم. او که یکی از جنایتکاران قتل عام سال ۶۷ است (به گفته آقای منتظری )، و تا همین چند سال پیش بکلی منکر حضورش در “هیئت مرگ” بود، بعد از افشای نوار آقای منتظری سراغ شانه خالی کردن از مسئولیت آن رفت. ولی چون دیگر برهمه عیان گشته بود، از آنجائیکه چاره ای نداشت، همانند موشی که در تله افتاده به وحشیانه ترین شکل با چنگ و دندان کشیدن به همه چیز حمله کرده و با تهدید به “انتقام”و اینکه “هنوز تسویه حساب تمام نشده” ما زندانیان و خانواده هایمان را به کشتار و قتل عامی دیگر تهدید کرده بود!»


آشنایی با زندانیان سیاسی
زندانی سیاسی سعید سنگر را آزاد کنید

نام و نام خانوادگی: سعید سنگر
محل تولد:  پیرانشهر
تاریخ تولد:  ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۲
تحصیلات:  -
اتهامات:  محاربه و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق
محکومیت:  حبس ابد
تاریخ آخرین بازداشت: ۱۰ شهریور ۷۹
محل‌های حبس: زندان های اوین، سنندج و ارومیه
گردآوری و تنظیم:  مرداد ۹۸

 سعيد سنگر از قدیمی ترین زندانیان سیاسی ایران، مدت ۱۹ سال از زندگي خود را در زندان و اسارت گذرانده است.
سعید سنگر، اهل پیرانشهر، در شهریورماه سال ۱۳۷۹ در ۲۷ سالگی بازداشت و به اتهام «محاربه» و «ارتباط با سازمان مجاهدین خلق»، توسط شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی فاطمی، به اعدام محکوم شد. در سال ۱۳۸۲، این حکم در دادگاه تجدیدنظر به حبس ابد تبدیل شد.
این زندانی سیاسی بعدها به بند ۲۰۹ اوین در تهران منتقل گردید و پس از ۲ سال حبس در سلولهای انفرادی این زندان، در سال ۸۲ به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد. وی بار دیگر در ۱۴ آبان‌ماه ۸۶ به زندان مرکزی سنندج منتقل و مجددا در ۱۰ شهریور ماه سال ۹۴ به زندان ارومیه بازگردانده شد. 
سعید سنگر طی ۱۹ سال زندان به طور مستمر از طرف زندانبانان مورد اذيت و آزار واقع شده و گفته می‌شود او ۱۳ بار طناب دار و مراسم اعدام ساختگی را تحمل کرده است.
در شروع سال ۹۶ نیروهای گارد ویژه زندان با حمله به بند زندانیان سیاسی در زندان ارومیه، دستنوشته‌های او را ضبط کرده و با خود بردند. مسئولان زندان در پاسخ به اعتراض آقای سنگر، کنترل بر جنبه های خصوصی زندگی زندانیان را از جمله اختیارات خود خواندند. او یک هفته بعد به بند حفاظت اطلاعات زندان ارومیه احضار و در خصوص ثبت وضعیت زندان در دست نوشته‌ها و خاطراتش مورد تهدید قرار گرفت که در صورت نگارش خاطرات و وضعیت زندان، از ملاقات حضوری با خانواده‌اش ممانعت به عمل خواهد آمد.
حکم حبس ابد زندانی سیاسی سعید سنگر در شانزدهمین سال حبس در زندان ارومیه بنابر اعلام شعبه ۴ اجرای احکام سنندج به ۱۸ سال حبس تعزیزی کاهش یافت. اما با وجود گذشت بیش از یک سال از زمانی که این زندانی باید آزاد می‌شد، او همچنان در زندان ارومیه محبوس است.
او مانند بسیاری از زندانیان سیاسی دیگر، در تمام این سالیان از حق دادرسی عادلانه، داشتن وکیل، برخورداری از مرخصی حتی استعلاجی، داشتن کتاب و منابع خبری مورد نظر و از حداقل‌های حقوق یک زندانی سیاسی محروم بوده است.  
هم‌پرونده‌ای او حسین حمزه شجاع در میانه دهه ۹۰ آزاد شد.

بانک زندان و زندانیان در سایت جوانه‌ها در دسترس شما

اطلاعات زندانیان سیاسی در سایت جوانه ها از این پس در دسترس شماست
برای دسترسی به اطلاعات زندانیان سیاسی به این آدرس مراجعه کنید:


برای تکمیل پرونده زندانیان سیاسی از شما درخواست می‌کنیم اطلاعات خود را به ایمیل سایت ارسال نمایید.

همراهان و دوستان گرامی 
فعالیت ما برای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی – عقیدتی در زندان‌های ایران و لغو حکم اعدام است. در این فعالیت حقوق بشری  به کمک‌های شما نیازمندیم. 
ما خواهان لغو حکم اعدام و آزادی تمامی زندانیان سیاسی – عقیدتی در ایران هستیم.

کانون حقوق بشری نه به زندان- نه به اعدام

#حقوق_بشر #نه_به_زندان #نه_به _اعدام #ایران

۱۳۹۸ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

محکومیت مجدد شیراحمد شیرانی و صابر ملک رئیسی به زندان


 زندانیان سیاسی محبوس در زندان مرکزی اردبیل شیراحمد شیرانی و محمدصابر ملک‌رئیسی که بیش از ۹ سال است که در زندان به‌سر می‌برند به یک سال حبس تعزیری دیگر محکوم شدند. به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام دادگاه انقلاب اردبیل زندانیان سیاسی تبعیدی شیراحمد شیرانی و محمدصابر ملک رئیسی را در یک دادگاه غیابی، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری دیگر محکوم کرد.
به این دو زندانی سیاسی دادنامه داده نشده و فقط به آنان اجازه داده شد که از روی دادنامه بنویسند. به آنها ابلاغ شده تنها اجازه دارند استنساخ کنند.

زندانیان سیاسی شیراحمد شیرانی و محمدصابر ملک رئیسی پیش از این در سال ۹۷، در حالیکه نهمین سال از حبس خود را در زندان مرکزی اردبیل در تبعید می گذراندند، با پرونده سازی تحت عنوان «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» از طریق نشر اخبار خود و سایر زندانیان در «شبکه های معاند در جهت تخریب نظام» روبرو شده و حدود سه ماه در قرنطینه زندان مرکزی زاهدان محبوس بودند.

در اواخر سال ۹۷ محمدصابر ملک رئیسی، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه زندان محکوم و شیراحمد شیرانی، به دلیل نبودن مدارک از اتهام مطروحه تبرئه شد.
این دو زندانی سیاسی روز ۱۹ فروردین ماه ۹۸ از بابت بخش دوم این پرونده به شعبه یک دادگاه انقلاب اردبیل احضار شدند.
محمدصابر ملک رئیسی پس از یک بازگشت کوتاه به بند، مجددا به قرنطینه زندان اردبیل منتقل شد و هم اکنون مدت سه ماه است که بدون امکان تماس با خانواده و تلفن در بند قرنطینه بدون حکم و مجوز قانونی محبوس است.

متن دادنامه ای که به موجب آن این دو زندانی سیاسی تبعیدی به یکسال حبس تعزیری محکوم شده اند، به این شرح است:

«درخصوص اتهام آقای محمدصابر ملک رئیسی فرزند دادعلی متولد ۱۳۷۰دارای سابقه کیفری موثر و شیراحمد شیرانی فرزند چاکر متولد ۱۳۶۳ دارای سابقه محکومیت کیفری متهم هستند به فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
موضوع:
وزارت کل اطلاعات استان اردبیل به خواسته اطلاعات زندان اردبیل بدین شرح که متهمان با دستاویز قراردادن برخی کمبود و کاستیها در زندان اردبیل و با قرار دادن برخی محدودیتها و مشکلات جسمی و روانی که به آنها وارد شده است، صرفنظر از ایجاد آنها یا استحقاق ایشان برای به دست آوردن امتیازات در زندان، حسب المورد با برقراری تماس و وصل به سایتها و شبکه های اجتماعی معاند نظام اخبار زندان را منتشر نموده و با انتشار مشکلات نظام جمهوری اسلامی ایران با تعبیر به رژیم و غیره موجب تبلیغ علیه نظام و بدبینی شدند و مطالب منتشر شده نیز عمدتا همان کمبود و کاستیهای ادعایی متهمان است که در تحقیقات به آن اشاره کردند.
معذلک به گزارش اداره کل اطلاعات استان اردبیل و تحقیقات ارائه شده متهمان … با ارسال اخبار به شبکه های هرانا، گوناز تی وی، رادیو مجاهد، کانال تلگرامی جنبش دادخواهی و امثالهم که حاوی مطالب منتشر شده از متهمان بوده و برابر تحقیقات معموله متهم ردیف اول صراحتا اعلام کرده با سرپل اطلاعاتی بخش مجازی گروهها ارتباط داشته و متهم ردیف دوم نیز گرچه منکر چنین ارتباطی بوده حتی با در نظر گرفتن دارا بودن شماره سرپلهای ارتباطی و اطلاعات منتشره از وی که بعضا با اظهارات وی نیز منطبق می باشد و مجموع اقدامات نه تنها بر علیه سازمان زندانها بلکه بر علیه جمهوری اسلامی تبلیغ نموده و موجب دلسردی مردم از نظام شده و زمینه دسیسه دشمن داخلی و خارجی را فراهم آورده است.
لذا دادگاه معطوف به …تشخیص داده مستندا به ماده ۵۰۰ قانون… متهمان را به یک سال حبس تعزیری محکوم می‌نماید. رأی صادره حضوری بوده و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در مقابل دادگاه می باشد.
ابلاغ رأی حضوری بوده و متهم می تواند آن را استنساخ نماید.

شعبه انقلاب استان اردبیل وحید مهدوی راد»

لازم به یادآوری است که محمدصابر ملک رئیسی، متولد ۱۳۷۰، اهل شهرستان چابهار، در سال ۱۳۸۸ هنگامی‎ که ۱۷ سال بیشتر نداشت، از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. علت بازداشت او عدم دسترسی مأموران اطلاعات به برادر بزرگترش بود. او ابتدا در اداره اطلاعات زاهدان بازجویی و پس از آن به زندان زاهدان منتقل شد. محمدصابر ملک‌ رئیسی سپس به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی و محاربه» به «۱۵ سال زندان در تبعید» محکوم و پس از قطعی شدن حکم ۱۷ سال زندان ابتدا به زندان ارومیه و سپس به زندان اردبیل تبعید شد.

آقای شیراحمد شیرانی متولد ۱۳۶۳ فرزند چاکر، اهل زاهدان و ساکن تهران، در تاریخ ۱۳ خرداد ۸۹ توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و به مدت ۲ سال در سلول انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات مورد بازجویی و شکنجه قرار داشته است. وی سپس به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق محاربه به تحمل ۲۲ سال حبس در تبعید محکوم شد.

بازجویی و اعتراف گیری از هر دو زندانی در شرایط طاقت فرسا با شکنجه همراه بوده است. این دو زندانی سیاسی هم اکنون در بند ۷ زندان اردبیل در تبعید به سر می برند.

اخبار ما را در سایت جوانه ها

و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#اردبیل #حقوق_بشر #شیراحمد_شیرانی #زندانی_سیاسی #صابر_ملک_رئيسی

۱۳۹۸ مرداد ۲۷, یکشنبه

بی خبری از سرنوشت زهرا اکبری نژاد، پس از گذشت یکماه از بازداشت

پس از گذشت یک ماه از بازداشت خانم زهرا اکبری نژاد درچه، همسر زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند، هنوز از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.


خانم زهرا اکبری نژاد درچه، پس از یورش مأموران امنیتی به منزلش در روز اول مردادماه ۹۸ بازداشت شد. مأموران منزل او را تفتیش و اقدام به ضبط برخی وسایل وی از قبیل گوشی تلفن همراه، چند جلد کتاب، ۲ دفترچه یادداشت و چند برگ دست نوشته او کردند.

خانم اکبری نژاد ۴۸ ساعت پس از دستگیری در تماس کوتاهی با بستگانش اعلام کرد که به بند ۲۰۹ اوین منتقل شده است. این تماس زیر نظر و با حضور مأموران اطلاعاتی و بازجویان برقرار گردید.

زهرا اکبری درچه ۴۹ ساله به بیماریهای متعددی مبتلاست و بنا به تجویز پزشکان استرس و فشارهای روحی و روانی، وی را از نظر سلامتی به شدت آسیب‌پذیر می کند. این امر باعث نگرانی خانواده و بستگان ایشان شده است. خانم اکبری نژاد دارای دو فرزند است که اکنون در فقدان پدر و مادرشان بی سرپرست هستند.

زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند همسر زهرا اکبری درچه هم اکنون در زندان رجایی شهر (گوهردشت کرج) ششمین سال از حکم ۱۸ ساله خود را می گذراند.

ابوالقاسم فولادوند در تاریخ ۲۱ خرداد ۹۲ بازداشت شد. او به اتهام «بغی از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق» به ۱۵ سال حبس تعزیری و به اتهام «توهین به خامنه‌ای» به ۲ سال حبس تعزیری و به دلیل شرکت در اعتراضات سال ۱۳۸۸ و اتهام «اخلال در نظم عمومی» به یکسال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

این زندانی سیاسی به بیماریهای بیماریهای قلبی، تنگی نفس، دیسک کمر، آرتروز و درد مفاصل رنج می‌برد؛ اما از دسترسی به درمان و اعزام به بیمارستان محروم است.

آقای فولادوند مدت یکسال و نیم نیز در دهه ۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق زندانی بوده است.

به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
#ایران  #زندانی_سیاسی  #حقوق_بشر #زهرا_اکبری_نژاد  #ابوالقاسم_فولادوند