۱۳۹۵ آذر ۶, شنبه

دادنامه علی اکبر نیکبخت به خانم عاصمه جهانگیر

#حقوق بشر #ایران -دادنامه علی اکبر نیکبخت به خانم عاصمه جهانگیر 



به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام٫ آقای علی اکبر نیکبخت ٫از زندانیان سابق شهر گلپایگان  دادنامه ای به خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر نوشت.

متن نامه آقای علی اکبر نیکبخت  به این شرح است:

خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر

با درود بر شما و همگی کوشندگان اعتلای بشریت
خانم جهانگیر! شاید شما از بیرون که به کشور اخوندزده من نگاه میکنید ارامشی توام با امنیت را میبینید که گویا زیر سایه ان مردم ایران مشغول زندگی هستند. اما کاش به شما اجازه میدادند برای یک ماه در کشور من زندگی کنید ان زمان متوجه عمق فاجعه انسانی میشدید.
خانم جهانگیر مردم کشور من گرفتار گروهی از حاکمان شده اند که هزار بار بدتر از داعشند. توضیح میدهم: 
اگر داعش سر مخالفینش را در انظار عمومی از بدن جدا میکند، حاکمان کشور من از اغاز روی کار امدن چوبه های دار را در خفا و آشکار برپا کرده و بیشمار انسان را قربانی مطامع کثیف سیاسی خودشان کرده و میکنند. اگر از  داعش گورهای دسته جمعی ۲۰۰،۳۰۰ و یا شاید هم ۵۰ ،۶۰ نفره کشف میشود به خاوران بیایید و بشکافید سینه خاک را تا ببینید ٫چگونه این وحشیان ضد بشر بیش از ۳۳ هزار نفر در کمتر از یک ماه( اوایل مرداد ماه تا اوایل شهریور۶۷) به گورهای دسته جمعی سپردند و این درحالی بود که کشته شدگان همگی محبوس در زندانها بودند و بسیاری از ایشان دوران محکومیتشان را سپری میکردند.

در همین لحظه حاضر نگاهی بیاندازید در زندانهای جمهوری اسلامی:
 معلمی را که به زحمت و با حقوق اندک امرار معاش کرده(اسماعیل عبدی )به زندان انداخته اند تنها به جرم اینکه چرا برای احقاق حقوق صنفیش تلاش کرده است. 
کارگری( جعفر عظیم زاده )را تا حد به جان آمدن درون زندان نگه داشتند و تنها زمانی آنهم موقتا آزادش کردند که لب بر اب و غذا برای مدتی طولانی بسته بود و هم اکنون هم درآستانه ی دستگیری است.
جوانی دیگر(آرش صادقی) را به اتهام حمایت از کودکان کار و برابری طلبی به ۱۹ سال حبس محکوم و به زندان فرستادند و جالب آنکه همسر این جوان(گلرخ ابراهیمی) راهم دستگیر و محبوس کردند.
جوانی دیگر (امیر امیرقلی) به جرم برابری طلبی به ده ها سال حبس محکوم و اکنون در اعتصاب غذاست.
(محمد علی طاهری) زندانی عقیدتی بر اثر شدت شکنجه های روحی معلوم نیست حتی دیگر‌زنده باشد.گزارش کردند بیش از ۵۰ روز است که در اعتصاب غذاست.
دختر خانمی (آتنا دائمی) را که به تازگی آزاد شده بود باز هم به اتهام فعالیت های مدنی راهی زندان کردند.بسیاری از زندانیان سیاسی نزدیک به دو دهه (خالد حردانی،رسول حردانی) درون زندان هستند‌. 
بسیاری زندانیان سیاسی دیگر که با وجود بیماری همچنان در زندان نگهداری میشوند:( علی معزی،ارژنگ داوودی و بیشمار دیگر). 
به خانمی زندانی( خانم مریم اکبری منفرد) پس از آنکه به قاضی القضات مینویسد برادر و بستگانم را در دهه ی شصت ( سال۶۷) چرا کشتید درحالی که محکوم به حبس بودند؟ با کمال وقاحت جواب میدهند :« آنان که کشتند یا پیر شدند و یا مردند!» و جالب اینکه آنها که کشتند همگی در راس حاکمیت هستند و حتی پیر هم نشده اند.

تنها به خاطر یک تجمع ملی نزدیک به ۳۰۰ تن را حدود یک ماه است در بازداشتگاه های اطلاعات شیراز محبوس کردند :( مصطفی یاوری و کثیری از یازداشت شدگان در تجمع پاسارگاد).فعالین مدنی که تنها خواهان اجرای عدالت هستند ( زرتشت احمدی راغب و...) روانه ی زندان شدند  و هزاران مورد دیگر از این دست.

و از همه مهم تر حاکمان کشور من حق حیات را از طریق غصب فرصت های اقتصادی به تدریج از مردمم میگیرند و در راه اشاعه ی فحشای ناشی از فقر سرسختانه میکوشند تا عزت نفس ایرانیان را از بین ببرند:(رجوع شود به امار خودکشی ها).

خانم جهانگیر!
جهانیان علیه داعش متحد شده و یا میشوند و به زودی از شر این بلیه خلاص خواهند شد اما ما چه کنیم؟

من پیرمردی ۷۵ ساله هستم که درون زندان های رژیم جمهوری اسلامی به سرطان مبتلا شدم و آنوقت که دیگر دیدند حتی توان راه رفتن ندارم و به قول خودشان تحمل کیفر ندارم آزاد شده ام. اما چه حاصل!.تمام زمین های کشاورزی و چاه آبم را گرفتند و به اشخاص هم سو با خودشان واگذاشتند.مانع از فعالیت اقتصادی فرزندانم که مجموعا بیش از ۷۰ سال حبس کشیده اند میشوند و این ها به کنار.که هرروز امار شکنجه و ازار و اذیت زندانیان درون زندان ها دیوانه ام میکنند.

یک زندانی محجوب یا بسیار خوش نام ( قنبر صفری) را‌در زندان دستگرد به اتهام ارتباط تلفنی با فرزندان من ، تا سر حد مرگ شکنجه کردند . شکنجه گر هم معلوم است:«عباس گرجی». عباس گرجی در سال ۸۰ و در زمان شورش زندانیان در زندان دستگرد تنها عضو ساده ی حفاظت زندان بود که به دستور« امین الروئیا» رئیس وقت زندان دستگرد مسعول استعمال باتوم و پایه ی صندلی به زندانیان بی پناه بود و من این عمل ننگینش را به چشم دیدم.آن زمان که یه کادر ساده ی حفاظت بود چنین عطشی برای شکنجه داشت و خدا به فریاد هم اکنون برسد که عباس گرجی رییس حفاظت زندان دستگرد شده است.

خانم جهانگیر! اگر‌ روزی روزگاری به شما اجازه دادند وارد ایران شوی مرا همه در اصفهان و گلپایگان میشناسند.آدرس منزلم را همگان میدانند.قدم رنجه کن و بیا تا دفتر قساوت حاکمان کشور مظلومم را برایت باز کنم.ان زمان متوجه نسل کشی بی همتا در تاریخ جهان خواهی شد که طی ۳۷ سال گذشته در این سرزمین رخ داده و در جریان است. آن وقت بفرمایید ما چه کنیم؟

علی اکبر نیکبخت
۹۵/۹/۶

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر