۲۵ نوامبر هر سال بعنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نام گذاری شده است. این نامگذاری توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ به تصویب رسیده است.
این نامگذاری یه یاد سه خواهر فعال سیاسی اهل جمهوری دومینیکن است که بصورت وحشیانهای به قتل رسیدند.
اگر چه خشونت علیه زنان در همه کشورهای جهان هنوز هم در قرن ۲۱ام به اشکال مختلف اعمال میشود، اما از زمان روی کار آمدن حاکمیت ولایت فقیه در ایران، دور جدیدی از زن ستیزی تحت نام اسلام آغاز شده که وصف آن نیازمند کتابی قطور به اندازه تاریخ چهل و یک ساله اخیر ایران است.
خشونت علیه زنان در ایران به نام مذهب در قانون نهادینه شده و در تمامی وجوه زندگی شخصی و اجتماعی، علیه زنان به اجرا درمیآید:
خشونت در خانه و زندگی شخصی که توسط پدر، برادر و همسر اعمال میشود
خشونت در جامعه که توسط نهادها و ارگانهای مختلف علیه زنان به اجرا درمیآید
این خشونت نهادینه شده در جامعه، از طریق تبعیض و دخالت در زندگی شخصی زنان، تحقیر و توهین به شخصیت زنان، حذف آنان از مدیریت جامعه و تحمیل شرایط زندگی، تحصیل و شغل به آنان توسط پدر و یا همسر، اعمال میگردد.
آنچه بطور کامل از زنان در ایران سلب شده «امنیت» است. در ایران تحت حاکمیت و قوانین زن ستیزانه ولایت فقیه هیچ امنیتی برای زنان وجود ندارد.
زنی که از خانه خارج میشود در معرض هرگونه بدرفتاری از اسیدپاشی گرفته تا دستگیری و بازداشت به بهانه های مختلف از جمله بدحجابی از طرف ارگانها و نهادهای دولتی و امنیتی قرار دارد.
در همین روزهای اخیر تصویر زنی با صورت خونین در حالی که مامور حراست، وحشیانه چکمه اش را بر سینه او گذاشته و در همان حال به او تعدی میکرد، ایران و جهان را بخاطر این حد از خشونت و زن ستیزی در بهت و حیرت فرو برد.
این خشونت اما به خیابان ختم نمی شود؛ همین زنان وقتی بازداشت و روانه زندانها و بازداشتگاهها می شوند صفحه جدیدی از خشونت و زن ستیزی در مقابلشان گشوده میشود. نگاه کوتاهی به صحنه سیاسی همین روزها در ایران گواه این مدعا است.
از صدور ۵ سال حبس برای آیناز زارع دختر ۱۷ ساله اهل ارومیه، بازداشت صبا کردافشاری، دستگیری پرستو معینی و فروغ تقی پور و سمیه بیدی، دختران جوانی که جرمشان آزادی خواهی است. بازداشت و صدور احکام طولانی مدت برای آتنا دائمی فعال حقوق کودکان همراه با حکم شلاق و پرونده سازی جدید برای او و دستگیری و حبس طولانی مدت برای گلرخ ابراهیمی ایرایی بخاطر دستنوشتههایش گرفته، تا خشونت عریان علیه زنان در استانهای جنوبی کشور که تنها بخش کوچکی از خشونت علیه زنان است.
یکی از زنان بازداشتی در زندان سپیدار بنام الهه درویشی در سن ۱۸ سالگی بازداشت شده و فرزندش را در زندان بدنیا می آورد.
یکی دیگر سکینه صگور است، او پس از شکنجه های وحشیانه در اداره اطلاعات با جسمی خونین، در حالیکه دستبند به دست و زنجیر به پا داشت، جهت وضع حمل به بیمارستان منتقل شده و فرزندش در چنین شرایطی متولد میشود.
یکی دیگر از این شهروندان مریم زبیدی نام دارد که مادر ۴ فرزند است. مریم همراه با دو پسر ۲۹ و ۲۶ ساله خود، بنامهای محمد و بنیامین آلبوغبیش بازداشت شد. یکی از پسران او، بنیامین در ۵ تیرماه ۹۸ زیر شکنجه جان باخت.
بسیاری زنان در زندان قرچک ورامین زندانی هستند. این زندان به نام کهریزک دوم، زندان زنان است. در اینجا اصل تفکیک جرائم اجرا نمی شود تا به این ترتیب زندانیان سیاسی را نابود کنند.
همچنین باید به حکم ضدانسانی سنگسار اشاره که پس از ۱۴۰۰سال از دوران بربریت، هنوز برعلیه زنان ایران صادر میشود.
مقاومت زنان ایران آن روی سکه خشونت و تبعیض حکومتی:
اما آن روی سکه خشونت و تبعیض حکومتی، مقاومت چشمگیر زنان ایرانی در برابر توحش و بربریت حاکمیتی است که بر زن ستیزی و نادیده گرفتن آنان استوار شده است. زنان بیداری که به اشکال مختلف، در برابر این ستم و تبعیض مقاومت میکنند و تسلیم نمیشوند. زنانی همچون زینب جلالیان، مریم اکبری منفرد، آتنا دائمی، گلرخ ابراهیمی ایرایی، نجات انورحمیدی که تمام قد در برابر هیولای ولایت فقیه ایستاده و شکنجه و زندان را به جان میخرند تا نام نیک زن ایرانی و حق او برای انتخاب را به ثبت برسانند.
زینب جلالیان از قدیمی ترین زنان زندانی سیاسی در ایران در قسمتی از یک پیامش از زندان چنین نوشته بود:
«ای ستمگران، نظارهگر بودید و هستید، دیدید نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد.
من زمانی به این حقیقت پیبردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. لباسهای مرا بر روی تنم پاره کردند، چشمهایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. باور کنید هر وقت ستمگران، ظلم و شکنجه را بر من بیشتر میکنند، من جسورتر و مقاومتر میشوم».
وصف صفات انسانی و بارز این زنان قهرمان در دوران اسارت همواره زبانزد همبندیان آنها بوده است:
یکی از هبمندان شیرین علم هولی که در تاریخ ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۸۹ اعدام شد، درباره او چنین نوشته است: «ده سال پیش همین ساعتها هنوز آن خندههایت در انجماد آن روزهای اوین جاری میشد! آخر چه میدانستم که چند ساعت بعد تو را برای همیشه از ما خواهند گرفت که وقتی دستم را محکم فشار میدادی داد نمیکشیدم و تقلا نمیکردم که دستم را از دستت جدا کنم… من چه میدانستم که نباید دستم را از دستت جدا کنم»!
چنین مقاومت جسورانهای از جانب زنان در ایران است که پایه های حکومت خامنهای را به لرزه درآورده است.
مقاومت زنان ایران در برابر ستم و دیکتاتوری، ریشه در تاریخ صدساله ایران از زمان مشروطیت و استبداد نظام پهلوی و پس از آن حاکمیت خمینی و خامنه ای دارد. یکی به زور چادر از سر زن ایرانی میکشید و دیگری میخواهد به زور چادر به سر زن ایرانی کند.
اعمال خشونت علیه زنان در ایران و مقاومت زن ایرانی برای بدست آوردن حقوق اجتماعی و سیاسیاش قصهای طولانی است. این کتاب همچنان باز و در حال نگاشتن بوسیله همین زنان است. کتابی که خط خط آن با رنج و خون و مقاومت زن ایرانی نوشته شده و میشود.
در روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، یاد همه زنانی که خون خود را نثار راه آزادی ایران از توحش و بربریت حکومت ولایت فقیه کردند، گرامی می داریم و درودهایمان را نثار آنان میکنیم.
زنان دلیری همچون:
ندا آقاسلطان، نیکتا اسفندانی، آذر میرزاپور زهابی، فهیمه سلحشور، مبینا احترامی، شبنم دیانی، مریم مهرآذین، شبنم سهرابی، فاطمه سمسارپور، ویدا شکیبایی مقدم، عصمت حیدری، مهسا رزمی، زهرا ساجدی، حلیمه سمیری، مریم اسماعیلی، سهیلا فلاح زاده، ریحانه ملکی، فاطمه حقوردی و … برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر