سیامک قادری
از روزی که گلوله اي از دهانه ششلول سعید عسگر به مغز اصلاحات شلیک شد، نزدیک به دو دهه میگذرد.
آن دوران، آستانه انتخاباتی بود که به میلاد مجلس ششم ختم شد و در اسناد جمع شده در پرونده ضارب تروریست، تحلیلی از لثارات الحسین به چشم میخورد که به نیروهای انقلابی نسبت به وقوع تحولاتی از جنس مجلس سرافراز ششم، پارلمانی همسو با دولت هشدار داده شده بود.
گرچه برای «ناس» که حق آنان این روزها لغلغه زبان هر قدرت طلبی شده است، برگه عدم سوپیشینه یک آرزو برای بازگشت به محیط اجتماع و اقتصاد – و نه حتی سیاست – است، آن اقدام به قتل و ترور سازمان یافته از سوی نهادهای شبه نظامی، هرگز به سو پیشینه موثر برای ضاربان نشد.
سعید عسگر و یارانش به راحتی و در خفا نه تنها از مواهب اقتصادی آن بهره بردند که در سلسه مراتب نظامی نیز ارج یافته و آرام به کار خود مشغول و گاه پر مشغله!
با آن ترور، و سپس دستگیری کم دوام یاران «موتور هزار سوار» آن، نام «دخمه» از جغرافیای شهر ری به حوزهای جغرافیایی وسیعتر و سپس تاریخی با دوامتر انتقال یافت. «دخمه» ، تا دو دهه به عنوان نمادی از خشونت مخفی بخش امنیتی – نظامی قدرت در لسان و زبان فعالان سیاسی و ادبیات سیاسی ایران حضور داشت.
اما اکنون أهالي «دخمه» میگویند: دخمه رونق گرفته است! برای خود برو و بیایی به هم زده و در تاریکی شب، پذیرای چهرههایی نام آشناست. بار دیگر صدای غرش موتورهای هزار از این نقطه عزیمت ترور ، خواب نیمه شب اهالی را آشفته میسازد!
دخمه پایگاهی کلیدی است. یکی از بزرگترین مراکز بیسیم و مخابراتی بسیج و نیروهایی است کهگاه و بیگاه در اعتراضات خیابانی اعم از کارگری و سیاسی و صنفی آفتابی میشوند. دخمه ترمینال مرکزی برای هدایت نیروهای ضربت و شبه نظامی است که در بزنگاه های حساس ، فعال و مشت امنیتی و وحشت آفرین فرنانده آن محسوب میشود.
۱۳ و ۱۴ شهریور وقتی ایرنا خبر داد که «ستون کشی موتوریزه» با «حفظ ارتباطات رادیویی چند لایه» از جمله مهمترین اقدامات تمرین شده شرکت کنندگان در مانور «اقتدار ثارالله» بود، نشانهای بر افتتاح علنی «دخمه» بود، دستگاههای بیسیم و رادیویی این گروه ، دیرزمانی است که به روز شده و تجهیزات ترور و سرکوب آن بهسازی شده است. این مانور بار دیگر وقایعی چون ترور و سرکوب را که پیش از برگزاری انتخابات مجلس ششم رخ داد، زنده کرد.
بر دیوار دخمه ، همچنان تصویری از نواب صفوی به چشم میخورد، گذشت ماهها و سالها این تصویر را بیرنگ نکرده و چون روز اول است. گویی بر تداوم روش و عمل و ضرورت زمانه آن اصرار دارد.
اما این ، تنها نشانه حیات «دخمه» نیست. سندی که مستمسک ترور سعید حجاران قرار گرفت و تاکید داشت: «از دیدگاه تکلیف الهی، هیچ وظیفهای خطیرتر از برخورد قهرآمیز برای قطع ریشه و شاخ و برگ این شجره خبیثه نیست»، بازتولید شده است. جانشین فرمانده سپاه در همین مانور ، مشابه آن را در بخشی که مربوط به نمايش یگان های بسیج بود، بیان میکند: «هرگز اجازه نفوذ اندیشههای غرب گرایانه را در پیکر جامعه و اجتماعات روشنفکری – نه در مشاغل حساس – نمیدهیم.
اهل دخمه پس از ترور حجاریان به محاق نرفت ، به پستوی خود بازگشت. آنها نیروهای کلیدی مقابله با هر اجتماعی بودند . یکبار دار و دسته آنان در محاصره نیروی انتظامی درخوابگاه طرشت قرار گرفت و پس از مذاکره خیابانی و حضوری دو سردار (فرمانده وقت قرارگاه شمال شرق سپاه تهران و سردار قالیباف) – که خبر آن حتی اجازه انتشار روی خروجی محرمانه ایرنا را هم نیافت از مهلکه جان به در برد،گاه با قمه و زنجیر و صدای مرکبهای وحشت ، در شبهای سالگرد واقعه ۱۸ تیر، خیابان های اطراف کوی دانشگاه را به عرصه رجالگی تبدیل کرد و وحشت آفرید و ظهر عاشورای ۸۸ نيز ، مسول حذف فیزیکی معترضان از اطراف پل کالج شد.
وقایع ۸۸ برای موتور هزار سواران ، میدان تجربهای جدید بود، هدر بودن جان “ناس” و مردم. آنها بر مرکبهای بیقانونی به دل جمعیت زدند، ترور و حشت را حاکم کرده و قانون را به سخره گرفتند. مرور آن تجربیات ، از جمله تمرینهای کلیدی مانور اقتدار ثارالله بود. دور زدن ترافیک و استفاده از خطوط انحصاری و قوی ارتباطی در هنگام خاموشی آنتنهای موبایل و هماهنگی با سامانه ترافیک تهران برای رسیدن سریع به نقطه عملیات.
ششلول بندان که ۲ دهه پیش زیر چتر نیروهای انقلاب در خیابان دست به ترور زدند و ۶ سال پیش نوجوان معترض را زیر گرفته و از پل به پایین پرت کردند و مستقیم به قلب و سر معترضان شلیک کردند، اکنون پوشش قانونی یافتهاند و “باز سازماندهی” شدهاند. ۴۶ هزار نفر از آنان در واحدهای ۱۰ نفره موتور سوار زیر نظر بزرگترین ناقض حقوق ملت، احمد جنتی و مقام بالاتر او، کسی که به تعبیر ادبیات واژگونه امروز، مدافع “حق الناس” قرار گرفته، خود را برای امر معروف و نهی از منکر آماده میکنند.
در همان سخنرانیای که " فرمانده " در جمع برخی از نویسندگان و روزنامه نگاران، تعریف واژگونی از “حق الناس” ارایه كرد و نظارت استصوابی منصوبان خود را حق الناس نامید، فراموش نكرد که نسبت به افراطی خواندن “بریگارد سرکوب” خود از سوی نویسندگان و گویندگان هشدار جدی دهد : “مسولان کشور جوانان انقلابی را گرامی بدارند و به نام افراطی آنها را نکوبند چرا که این روحیه است که کشور را حفظ میکند و در هنگام خطر به داد کشور میرسد” و اين إعلام رسمي افتتاح “دخمه " ها بود.
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
از روزی که گلوله اي از دهانه ششلول سعید عسگر به مغز اصلاحات شلیک شد، نزدیک به دو دهه میگذرد.
آن دوران، آستانه انتخاباتی بود که به میلاد مجلس ششم ختم شد و در اسناد جمع شده در پرونده ضارب تروریست، تحلیلی از لثارات الحسین به چشم میخورد که به نیروهای انقلابی نسبت به وقوع تحولاتی از جنس مجلس سرافراز ششم، پارلمانی همسو با دولت هشدار داده شده بود.
گرچه برای «ناس» که حق آنان این روزها لغلغه زبان هر قدرت طلبی شده است، برگه عدم سوپیشینه یک آرزو برای بازگشت به محیط اجتماع و اقتصاد – و نه حتی سیاست – است، آن اقدام به قتل و ترور سازمان یافته از سوی نهادهای شبه نظامی، هرگز به سو پیشینه موثر برای ضاربان نشد.
سعید عسگر و یارانش به راحتی و در خفا نه تنها از مواهب اقتصادی آن بهره بردند که در سلسه مراتب نظامی نیز ارج یافته و آرام به کار خود مشغول و گاه پر مشغله!
با آن ترور، و سپس دستگیری کم دوام یاران «موتور هزار سوار» آن، نام «دخمه» از جغرافیای شهر ری به حوزهای جغرافیایی وسیعتر و سپس تاریخی با دوامتر انتقال یافت. «دخمه» ، تا دو دهه به عنوان نمادی از خشونت مخفی بخش امنیتی – نظامی قدرت در لسان و زبان فعالان سیاسی و ادبیات سیاسی ایران حضور داشت.
اما اکنون أهالي «دخمه» میگویند: دخمه رونق گرفته است! برای خود برو و بیایی به هم زده و در تاریکی شب، پذیرای چهرههایی نام آشناست. بار دیگر صدای غرش موتورهای هزار از این نقطه عزیمت ترور ، خواب نیمه شب اهالی را آشفته میسازد!
دخمه پایگاهی کلیدی است. یکی از بزرگترین مراکز بیسیم و مخابراتی بسیج و نیروهایی است کهگاه و بیگاه در اعتراضات خیابانی اعم از کارگری و سیاسی و صنفی آفتابی میشوند. دخمه ترمینال مرکزی برای هدایت نیروهای ضربت و شبه نظامی است که در بزنگاه های حساس ، فعال و مشت امنیتی و وحشت آفرین فرنانده آن محسوب میشود.
۱۳ و ۱۴ شهریور وقتی ایرنا خبر داد که «ستون کشی موتوریزه» با «حفظ ارتباطات رادیویی چند لایه» از جمله مهمترین اقدامات تمرین شده شرکت کنندگان در مانور «اقتدار ثارالله» بود، نشانهای بر افتتاح علنی «دخمه» بود، دستگاههای بیسیم و رادیویی این گروه ، دیرزمانی است که به روز شده و تجهیزات ترور و سرکوب آن بهسازی شده است. این مانور بار دیگر وقایعی چون ترور و سرکوب را که پیش از برگزاری انتخابات مجلس ششم رخ داد، زنده کرد.
بر دیوار دخمه ، همچنان تصویری از نواب صفوی به چشم میخورد، گذشت ماهها و سالها این تصویر را بیرنگ نکرده و چون روز اول است. گویی بر تداوم روش و عمل و ضرورت زمانه آن اصرار دارد.
اما این ، تنها نشانه حیات «دخمه» نیست. سندی که مستمسک ترور سعید حجاران قرار گرفت و تاکید داشت: «از دیدگاه تکلیف الهی، هیچ وظیفهای خطیرتر از برخورد قهرآمیز برای قطع ریشه و شاخ و برگ این شجره خبیثه نیست»، بازتولید شده است. جانشین فرمانده سپاه در همین مانور ، مشابه آن را در بخشی که مربوط به نمايش یگان های بسیج بود، بیان میکند: «هرگز اجازه نفوذ اندیشههای غرب گرایانه را در پیکر جامعه و اجتماعات روشنفکری – نه در مشاغل حساس – نمیدهیم.
اهل دخمه پس از ترور حجاریان به محاق نرفت ، به پستوی خود بازگشت. آنها نیروهای کلیدی مقابله با هر اجتماعی بودند . یکبار دار و دسته آنان در محاصره نیروی انتظامی درخوابگاه طرشت قرار گرفت و پس از مذاکره خیابانی و حضوری دو سردار (فرمانده وقت قرارگاه شمال شرق سپاه تهران و سردار قالیباف) – که خبر آن حتی اجازه انتشار روی خروجی محرمانه ایرنا را هم نیافت از مهلکه جان به در برد،گاه با قمه و زنجیر و صدای مرکبهای وحشت ، در شبهای سالگرد واقعه ۱۸ تیر، خیابان های اطراف کوی دانشگاه را به عرصه رجالگی تبدیل کرد و وحشت آفرید و ظهر عاشورای ۸۸ نيز ، مسول حذف فیزیکی معترضان از اطراف پل کالج شد.
وقایع ۸۸ برای موتور هزار سواران ، میدان تجربهای جدید بود، هدر بودن جان “ناس” و مردم. آنها بر مرکبهای بیقانونی به دل جمعیت زدند، ترور و حشت را حاکم کرده و قانون را به سخره گرفتند. مرور آن تجربیات ، از جمله تمرینهای کلیدی مانور اقتدار ثارالله بود. دور زدن ترافیک و استفاده از خطوط انحصاری و قوی ارتباطی در هنگام خاموشی آنتنهای موبایل و هماهنگی با سامانه ترافیک تهران برای رسیدن سریع به نقطه عملیات.
ششلول بندان که ۲ دهه پیش زیر چتر نیروهای انقلاب در خیابان دست به ترور زدند و ۶ سال پیش نوجوان معترض را زیر گرفته و از پل به پایین پرت کردند و مستقیم به قلب و سر معترضان شلیک کردند، اکنون پوشش قانونی یافتهاند و “باز سازماندهی” شدهاند. ۴۶ هزار نفر از آنان در واحدهای ۱۰ نفره موتور سوار زیر نظر بزرگترین ناقض حقوق ملت، احمد جنتی و مقام بالاتر او، کسی که به تعبیر ادبیات واژگونه امروز، مدافع “حق الناس” قرار گرفته، خود را برای امر معروف و نهی از منکر آماده میکنند.
در همان سخنرانیای که " فرمانده " در جمع برخی از نویسندگان و روزنامه نگاران، تعریف واژگونی از “حق الناس” ارایه كرد و نظارت استصوابی منصوبان خود را حق الناس نامید، فراموش نكرد که نسبت به افراطی خواندن “بریگارد سرکوب” خود از سوی نویسندگان و گویندگان هشدار جدی دهد : “مسولان کشور جوانان انقلابی را گرامی بدارند و به نام افراطی آنها را نکوبند چرا که این روحیه است که کشور را حفظ میکند و در هنگام خطر به داد کشور میرسد” و اين إعلام رسمي افتتاح “دخمه " ها بود.
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر