۱۳۹۴ اسفند ۴, سه‌شنبه

نامه خالد حردانی از زندان رجایی شهردر اعتراض به عدم درمان و جلوگیری از اعزام زندانیان بیمار به بیمارستان

#ایران - مجوز آنلاین و رأفت اسلامی



چندی است که تعدادی از زندانیان سیاسی سالن 12 به علت عدم درمان و جلوگیری از اعزام به مراکز پزشکی بیمارستانی در اعتصاب غذا هستند و اعتراضات قانونی آنها بی پاسخ گذاشته شده است. مردانی ریاست زندان یک بار به یکی از زندانیان گفته بود خرج شما فقط یک کاور مشکی است هر وقت بهداری اعلام کند که مرده اید! به راستی در این جهنم شهری که والیانش مردانی جلاد و دکتر کریمی پولکی حیله گر باشد باید انتظاری این چنین داشت زندانیان به علت شکنجه و فشارهای غیرانسانی نقش یک مرده متحرک را بازی می کنند اما بعضی از زندانیان با اصطلاح سیاسی (.تواب) که منتصب به دو گروه خاص هستند مجوز اعزام آنها در بهداری زندان و به دستور مردانی و کریمی به صورت آنلاین است یعنی هر وقت به آنجا مراجعه کنند یا دلشان برای بیرون تنگ شود حتی برای بیماری های ساده بلافاصله اعزام می شوند تا در صورت گزارش سازمان ملل و بیلان بگویند که ما جلوی درمان زندانیان را نمی گیریم، بعضی از این زندانیان ماه ها در بیمارستان بستری می شوند و از خدمات پزشکی، ملاقات با خانواده استفاده می کنند ولی بعضی ها مثل محسن دگمه چی، شاهرخ زمانی، افشین اسانلو حتی وقتی جان می دهند از اعزام آنها جلوگیری می شود، همین الان رمضان احمد کمال و رسول حردانی در اعتصاب غذا هستند. رمضان احمد کمال، دست او کاملا فلجع شده است و عفونت کاملا در بازو و کتف او رخنه کرده و رسول حردانی پای چپ او متورم شده و عفونت کرده است؛ اما از رأفت اسلام آقایان خبری نیست !
رمضان اهل کوبانی کردستان سوریه است شهری که ماه ها تحت اشغال نیروهای تندروی مذهبی بوده و مردمش زیر آتش و خاکستر جنگ جهنی لحظه های تلخ را سپری می کنند. رسول هم اهل اهواز است شهری که سالهای نه چندان دور همین تجربه تلخ را گذرانده است، راستی سرنوشت انسان های درد کشیده در طول تاریخ چه قدر به هم شبیه است. عوامل دیکتاتوری تاریخ همیشه نقش خود را خوب و بی نقص بازی می کنند، شهرها را اشغال می کنند مردم را غارت می کنند و انگشت خود را به سمت دیگران نشانه می روند و فریادمی زنند آهای دزد!؟! 
عجبا، این دزد کیست ثروت را می دزدد و پول مردم را غارت می کند و بعد برای درمان زندانی پول مطالبه می کند، رئیس بهداری زندان جهنمی رجایی شهر به صراحت می گوید اگر پول داری همین الان تو را اعزام کنم اگر هم نداری می گوید، راستی دادستان تهران با رفتن تو به بیمارستان مخالفت کرده است، باج گیری و راهزنی در ملاء عام آن هم از زندانیانی که دست ها آنها را به میله و آهن بسته اند و دیوارهایی به بلندای تاریخ سراسر وحشت و خشونت عوامل دیکتاتوری، به زندان انداخته اند... پول داری همین الان تو را اعزام می کنم!؟ رأفت اسلامی! آقایان ملوان های آمریکایی را بازداشت کردند سپس ناوهای آمریکا و فرانسه جزیره را محاصره کردند از ترس ملوان ها را ظرف چند ساعت آزاد کردند، رهبر آمد و گفت رأفت اسلامی، فرمانده سپاه آمد و گفت رأفت اسلامی، اما دریغ از این رأفت اسلامی در زندانها، شکنجه، آزار و اذیت و جلوگیری از درمان زندانیان، خشونت و محرومیت، تنها بخشی از آنچه زندانیان و بر ما می گذرد اما از رأفت اسلامی هیچ خبری نیست!! 
جدا داستان غم انگیزی است...
پاورقی خاطرات خالد حردانی - زندان رجایی شهر کرج - 3 اسفند 1394

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
telegram.me/NoToPrisonNoToExecution

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر