زندانیان بلوچ نصیرآباد سرباز
/سوالات بی جواب پس از 6 ماه حبس ویژگی
دهم دی ماه 93 ادهم صبوری
سپاهی از ساکنان نصیر آباد در نیم کیلومتری پایگاه سپاه و آقای عیسی شهرکی درست بعد
از چند دقیقه در یک کیلومتری سپاه این روستا توسط عواملی ناشناس که روی خود را بسته
بودند ترور می شوند، چهار روز بعد نیروهای سپاه به همراه نیروهای اطلاعات با یورش به
خانه های مردم دستکم سی نفر از جوانان نصیرآباد را بدون تحقیق و در یک حمله شبانه بازداشت
می کنند که دوازده نفر آنها هنوز بلاتکلیف و در بازداشت هستند حتی با گذشت شش ماه برخی
ها هنوز حتی یک ملاقات چند دقیقه ای هم با خانواده خود نداشتند! آنهایی که با خانواده
ها ملاقات داشتند فقط حق احوال پرسی داشته اند و بس و حتی حق سوال و صحبتدر مورد روند
پرونده اتهامات وارده و شکنجه را نداشتند. این جوانان که از ابتدای بازداشت، توسط ارگان
های مختلف چون سپاه، آگاهی نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات، دست بدست می شدند و هر ارگانی
تلاش می کرد با شکنجه های گوناگون حرف ها و اتهامات وارده ای که خودشان می خواستند
از آنها بکشند.خانواده تک تک این بازداشت شدگان در نامه های جداگانه و یک نامه به امضای
همه خانواده ها تاکید بر بیگناهی عزیزان خود داشتند و شورای اسلامی بیش از بیست روستا
در نامه ای بر بی گناهی این بازداشت شده ها گواهی دادند ، اما به هیچ یکی از این نامه
جواب داده نشد و در این میان اتهام نود درصد ناامنی استان به این جوانان زده شد!مولوی مصطفی جنگی زهی که
سال نود ترور شد و مولوی فتحی محمد نقشبندی با فرزند و دامادش به همراه ملک محمد آبادیان
به همراه فرزندانش به اتهام قتل جنگی زهی بازداشت و متهم به این ترور شدند بعد از اینکه
اتهامات آنها نا کافی دانسته شد و توسط دیوان عالی کشور نقض گردید و ماموران تنگ نظر
اطلاعات خود را مجبوربه آزادی وی می دیدند همان اتهام را برای جوانان بازداشت شده نصیر
آباد عنوان کردند امری که حتی تعجب خانواده بازداشت شدگان پیشین این اتهام (مولوی نقشبنید
و همراهانش) را به دنبال داشت و در نامه های سرگشاده فرزندان آنها این مساله مبهم از
مسئولان مربوطه مورد پرسش قرار گرفت.حال در این میان سوالهایی برای خانواده
این زندانیان و مردم روستاو شهرستان سرباز به جا مانده که تا کنون پاسخی به آنها داده
نشده است:
1ـ این ترور در نیم کیلومتری
پایگاه سپاه نصیر آباد صورت گرفته و سپاه با در اختیار داشتن اتومبیل های شاسی بلند
و چند موتور سیکلت چرا اقدام به دستگیری این قاتلان نکرد؟!
2ـ چطور قاتلان با یک موتور
سیکلت بعد از تیر اندازی و ترور پر سر و صدا باز به مسیر خود ادامه داده و در یک کیلومتری
پایگاه به راحتی یک ترور دیگر انجام میدهد؟ و باید پرسید از کجا می دانسته اند معلم
سیستانی (عیسی شهرکی) در آن محل هست و وی را هم می توانند ترور کنند؟
3ـ در مواری با حساسیتی کمتر
از این موضوع در صورت شلیک ها و ترورهای مشابه که هیچ قتل و حتی زخمی هم در بر نداشته
اما همه راه های منطقه توسط نیروی انتظامی سپاه و اطلاعات بسته می شدند و با برپایی
ایست و بازرسی اقدام به تفتیش کسانی می کردند که وارد و خارج منطقه می شدند ولی در
این مورد از 10 تا 14 دی ماه که این جوانان بازداشت شدند هیچ ایست و بازرسی در منطقه
برپا نشد و فقط بعد از بازداشت جوانان نصیر آبادی یعنی چهار روز بعد در کل منطقه ایست
و بازرسی ایجاد شد. چرا؟!
4ـ چرا با وجود اینک اتهام
نود درصد ناامنی ها و فعالیت های انفجاری و ترورهای سالهای اخیر را به این جوانان وارد
کردند ولی باز هم ناامنی ها ادامه پیدا کردند؟!
5ـ پس از "انهدام کامل
یک تیم" و بازداشت "نود درصد افراد گروه" موارد نامنی بعدی را چه کسانی
انجام دادند؟
6ـ این جوانان که به گفته
مسولان گروهی خطرناکتر از جیش العدل بودند و "نه خود جیش العدلی ها" چگونه
با خیال آسوده پس از این همه ترور و کشتار و انفجار در خانه های خود خوابیدند؟
7ـ چرا هیچ اسلحه ای از
"همچو گروه بزرگ و تیم تروریستی به قول مقامات امنیتی" در خانه های شان که
مسئولانامنیتی مدعی شدند که خانه تیمی بوده پیدا نشد؟!
8ـ چرا اتهاماتی که به این
جوانان از طرف مسولین وارد شده پر از تناقض های آشکار است؟!
9ـ چرا این "تروریست
هایی" که به گفته مسولین در کشورهای پاکستان و افغانستان آموزش دیده اند برای
دفاع از خود هیچ اقدامی نکردند و از آموزش هایی که دیده اند استفاده نکردند؟
10ـ چرا مسئولان امنیتی و دولتی
به نامه های خانواده ها هیچ جوابی نمی دهند؟ چه سناریویی در حال ساخت است؟!
11ـ چرا در ملاقات های اخیر
برخی از این بازداشت شدگان به خانواده ها اجازه ملاقاتی که راحت بتوانند در مورد پرونده
و اتهامات وارده و حق گرفتن وکیل صحبت کنند داده نشده است؟!
و...
کلیه مردم منطقه بر بی گناهی
این بازداشت شدگان اقرار دارند و حاضر اند برای شهادت در هر دادگاه صالحه ای حاضر شوند
اما مسئولان به طور کلی به این قسمت از قضیه بی اعتنایی عامدانه ای دارند و سعی می
کنند پرونده ای که در ابهام شکنجه و اجبار و اکراه قرار دارند بسازند. و همین امر سرنوشت
این عزیزان را در حاله ای از ابهام قرار داده و ضرورت فعالیت اجتماعی مردمی و علمای
منطقه و فعالان مدنی و سیاسی را برای آگاهی رسانی هر چه بیشتر جزئیات پرونده این بازداشت
شدگان را بیشتر می کند.
محمدعمر ملازهی
13خرداد 94
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر