بیانیه
حشمت طبرزدی – زندان گوهردشت
عنوان:
ریا کاری سیاسی خامنه ای
شاید
آن روز که خامنه ای با زمینه سازی برای روی کار آوردن دولت جدید، سیاست «نرمش قهرمانانه»
در مذاکرات هسته ای را طراحی میکرد هرگز تصوری از چالش بزرگ کنونی را نداشت. البته
در آن روز به ظاهر بخت با او یار بود و پرزیدنت حسین باراک اوباما با پیگیری« سیاست
تغییر» که عملا بهار عربی را در پی داشت و کشورهای تونس، مصر، لیبی، بحرین، عراق و
سوریه را در نوردید، تصمیم داشت از راه دیپلماسی معطوف به چشم پوشی، پرونده ی هسته
ای رژیم اسلامی حاکم بر ایران را نیز ببندد، به همین دلیل پشت پرده چند نامه محرمانه
برای خامنه ای نوشت و تا حدودی اعتماد او برای رویکرد جدید را جلب کرد. جلسه ی آشتی
کنان بین روحانی و اوباما بر قرار شد و به ویژه دولت روحانی سیاست« بستنی با کدخدا»
را با ولع شروع کرد، اما در اولین گام توافق ژنو عملا این ماموران دیپلماتیک جمهوری
اسلامی بودند که تسلیم نامه ی ژنو را امضا کردند، برای این که روحانی وعده داده بود
۶ماهه پرونده هسته ای را ببندد. تسلیم نامه ی ژنو به مشابه ی دامی بود که طراحان نرمش
قهرمانانه را گیر انداخت و پس از آن نه امکان ترک میز مذاکره و نه امکان خروج از چارچوب
تعیین شده را داشتند. درست در آستانه ی مذاکرات لوزان، نتانیاهو نخست وزیر اسراییل
از ترس این که مبادا اوباما برای حفظ پرستیژ خود در برابر جمهوری اسلامی کوتاه بیاید
به بسیج نمایندگان در سنا و کنگره اقدام کرد و این در حالی بود که جمهوریخواهان به
تازگی اکثر این دو مجلس را از آن خود کرده بودند. حاصل مناسبات جدید توافق لوزان اين
بود که ماموران خامنه ای امتیازات حداکثری داده و وعده نسیه می گرفتند، به تعبیر خودشان
اسب زین کرده را دادند و طناب پوسیده دریافت کردند.
ظریف
که می دانست اگر مذاکرات در لوزان شکست بخورد چه سونامی عظیم اقتصادی-سیاسی علیه کلیت
رژیم بر خواهد خاست، همه ی افتخارات رژیم را یک جا بر باد داد تا جایی که برخی محافل
از فریفتن خامنه ای توسط ظریف و تیم همراه سخن به میان آوردند، برای این که با این
توافق، رژیم اسلامی برای همیشه زیر کنترل و نظارت قدرت های جهانی قرار گرفت و عملا
کدخدایی آمریکا بر جهان را پذیرفتند. برخی نیز بر این باور هستند او با اجازه ی خامنه
ای چنین کرد، زیرا چاره ای نداشتند. اما فاجعه هسته ای برای رژیم سرکوبگر و فریبکار
حاکم بر ایران به این جا ختم نمی شود، برای این که در گام بعدی کنگره و مجلس سنا قاطعانه
و با اکثریت مطلق آرا پا به میدان گذاشتند و قانونی را تصویب و امضای اوباما را پای
آن گذاشتند که تتمه ی امید های خامنه ای-روحانی را نقش بر آب کردند. در چنین شرایطی
جناح ولایت فقیه که همواره با جنجال قلدری و استفاده از همه امکانات حکومتی حرف خود
در برابر اکثریت مخالف را به کرسی نشانده به میدان آمد و با آگاهی از این باخت و ذلت
تاریخی رژیم و نه مردم ایران، فریاد (واسلاما واخرتا) سر می دهد و از تیم هسته ای می
خواهد که تن به این ذلت تاریخی ندهد.
جالب
این است، شخص خامنه ای که بعید است بدون اجازه ی او ماموران هسته ای چنین تسلیم نامه
هایی را امضا کنند، به دلیل این که در بن بست مطلق تاریخی قرار گرفته، دست به ریاکاری
سیاسی زده و موضع دوگانه اتخاذ کرده است. او اگر به واقع ناراضی بود میتوانست از تیم
مذاکره کننده بخواهد زیر بار این ذلت تاریخی برای رژیم نرود، اما به خوبی می داند بحران
های اقتصادی ـ اجتماعی ناشی از برنامه های ماجراجویانه هسته ای به قدری عمیق است که
به هیچ وجه تحمل پیامدهای ناشی از شکست مذاکرات را ندارد، به همین دلیل مجبور است با
اتخاذ مواضع دوگانه از یک سو میز مذاکره را حفظ نماید و از سوی دیگر نتیجه تسلیم و
ذلت را بر گردن دولت بیاندازد و خود را تبرئه کند. شکست لوزان به اندازه ای سنگین بود
که خامنه ای به مدت یک هفته بسیار «حساس» از هرگونه اظهار نظر ناتوان ماند. اگرچه اختلافات
جناح دلواپسان با جناح اعتدال در این زمینه بسیار جدی است، اما جناح دلواپسان با وجود
آگاهی از موضع دوگانه رهبر خود سعی میکنند هرچه فریاد دارند بر سر اعتدالی ها بکشند.
آن ها به خوبی از درماندگی رهبر خود و بلکه کلیت رژیم آگاه هستند، اما تلاش دارند با
هیاهو مانع بروز بیش از حد این ضعف در بین هواداران خود شوند. چه کسی است که نداند
در ایران، قدرت مطلقه حاکم است؟ حال اگر آمریکایی ها زیر فشار اکثریت مطلق در سنا وکنگره،
توافق لوزان با تفسیر آمریکایی را به امضای ماموران جمهوری اسلامی برسانند، شکست نهایی
بر خامنه ای و جناح طرفدار او وارد خواهد آمد که البته آن ها سعی خواهند کرد پیامد
های این شکست را بر جناح مقابل تحمیل و احتمالا حوادثی چون سرکوب ها و تسویه های سال
۸۸ را به وجود آورند.
ضمن این
که مردم ایران نیز خیزش به حق برای تحقق مطالبات خود را عملی کرده و از دیگر سو مساله
حقوق بشر، برنامه موشکی و تجاوزات منطقه ای رژیم، از سوی غربی ها برای تسویه حساب نهایی
با رژیم اسلامی روی میز قرار خواهد گرفت و در نتیجه توافق نهایی شکست ذلت بار جناح
دلواپسان و رهبرشان را در پی خواهد داشت، و بی دلیل نیست که آن ها چنین سراسیمه به
میدان آمده اند. چنین چالش ها و رویارویی ها در آستانه شکست قطعی بشار اسد در سوریه،
برای رژیم گران خواهد شد. اما اگر به هر دلیل خبر شکست مذاکرات یا عدم تمدید اعلام
شود دولت روحانی باید همه امور را تحویل دلواپسان جنگ طلب و ماجراجو بدهد و بار دیگر
رو در رویی جهانی علیه رژیم تشدید و به شرایط احمدی نژاد بر خواهد گشت. آستانه تحمل
مردم نیز پایان یافته و در چنین وضعیتی خامنه ای به راحتی نمی تواند از خود سلب مسئولیت
کند و افراد دیگری را قربانی شکست های دیپلماتیک خود نماید. از این رو است که بن بست
هسته ای کنونی گریبان رژیم را گرفته و در هر حالت اعم از توافق يا عدم توافق انگار
نمی خواهد اجازه دهد حکومت قرون وسطایی از این معرکه جان سالم به در ببرد .گویا این
حکم تاریخ است که باطل به دست خود فرو بپاشد.
حشمت
اله طبرزدى زندان رجايى شهر كرج
چهارشنبه
13/3/1394
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر