#ایران - نغمه شاهیسوندیشیرازی فعال اینترنتی: گفتند چون ۴ میلیون لایک دارید امنیت ملی را برهم زدید
نغمه شاهیسوندیشیرازی یکی از متهمین پرونده هشت فعال فیسبوکی که در سال ۹۲ در دادگاه بدوی مجموعا به بیش از ۱۲۷ سال حبس محکوم شده بودند و خودش در دادگاه بدوی به ۷ سال زندان محکوم شد به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که در زمان بازداشت اجازه دسترسی به وکیل نداشته است، در خصوص زندگی خصوص غیر مرتبط با موضوع بازداشت بازجویی شده است، و به جرائمی متهم شده است که هیچ وقت آنها را انجام نداده است.نغمه شاهیسوندی، یکی از ادمینهای چند صفحههای اینترنتی پرطرفدار بودند که خود به تولید محتوا اقدام نمیکردند بلکه مطالبی را پر طرفدار بودند از سایت های و صفحات دیگر شبکههای اجتماعی روی صفحات خود قرار می دادند. او با اشاره به این مورد که صفحههای تحت مدیریت آنها فاقد محتوای سیاسی و نقد حکومت بود تعداد این صفحه ها را هشت عدد عنوان کرد و گفت: «خیلی از صفحهها سیاسی نبود. مثلا صفحه سهراب سپهری، زبان فارسی، مسوولین رسیدگی کنند، چو ایران نباشد تن من مباد و سایر صفحهها. اصلیترین صفحهای که دربازجوییهای من بیشتر مورد توجه بود،صفحه مسوولین رسیدگی کنند(این چه وضعش است،مسوولین رسیدگی کنند) و صفحه چو ایران نباشد تن من مباد، بود. همین دو صفحه هم حالت شهروند خبرنگاری داشت که ما اطلاعات درون زندان را جمع آوری میکردیم و از طریق این صفحهها منتشر میکردیم. در حدود چهار میلیون لایک هم داشت این صفحهها. میگفتند شما چون چهار میلیون لایک دارید نظم و امنیت ملی را برهم زدید. البته این صفحهها الان دیگر وجود ندارند.»این فعال فیسبوکی بعد از ۷۵ روز بازداشت در سال ۹۲ در بند ۲الف زندان اوین با وثیقه ۱۷۰ میلیون تومانی آزاد شد و در دادگاهی که در تاریخ ۲۵ فروردین ۹۳ تشکیل شد به ۷ سال زندان بابت اتهامهای توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، تبانی علیه نظام، پخش تصاویر مستهجن از طریق سامانههای رایانهای و همچنین ۹۱ روز زندان به اتهام پخش تصاویر مبتذل، محکوم شد.وی همچنین در مورد چگونگی شناسایی و بازداشت به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت : «حسابهایی که ادمین صفحهها بودند همه با نامهای مستعار فعالیت میکردند اما ادمینها با حسابهای حقیقی خودشان در همان صفحهها کامنت مینوشتند. شاکی خصوصی پرونده هم درواقع از همین کامنتها شکایت کرده بود. درواقع وقتی یکی از بچهها به دلیل شکایت بایت همین کامنتها بازداشت شد در تحقیقاتی که کردند، یعنی با هک کردن و به دست آودن حسابهای کاربری ایشون متوجه شدند که همین فرد ادمین این حسابها نیز هست.»به گفته این فعال فیسبوکی مقامات قضایی نشر کاریکاتورهایی از سران کشور یا آیت الله خمینی را از مصادیق پخش تصاویر مبتذل قلمداد کردند: «ما کارتونهایی که در اینترنت بود را بازنشر میکردیم و خودمان چیزی تولید نمیکردیم. نهایتا عکس تعدادی از سران نظام را در کنار هم قرار میدادیم و یک متنی را به مناسبتهای مختلف (مثلا وقتی کسی اعدام میشد) روی آن مینوشتیم. در واقع ما ادمین چند صفحه فیس بوکی بودیم که به صورت شهروند خبرنگار، اتفاقهایی که در ایران رخ میداد را در صفحههایی که در اختیارمان بود منتشر میکردیم. فکر نمیکنم حتا از نظر ادبیاتی هم که استفاده میشد کار ما تبانی علیه نظام بود چون تنها صفحه ما نبود که این کار را میکرد.»این فعال فیسبوکی در مورد نحوه شناسایی و بازداشت خود گفت: «ما با اسم خودمان ادمین نبودیم، اما متاسفانه بچهها بی احتیاطی کردند. حسابهایی که ادمین صفحهها بودند همه با نامهای مستعار فعالیت میکردند. اما ادمینها با حسابهای حقیقی خودشان در همان صفحههایی که مدیریت آن را بر عهده داشتند کامنت مینوشتند. شاکی خصوصی هم درواقع از همین کامنتها شکایت کرده بود. درواقع وقتی یکی از بچهها به دلیل شکایت بایت همین کامنتها بازداشت شد در تحقیقاتی که کردند، یعنی با هک کردن و به دست آودن حسابهای کاربری آنها متوجه شدند که همین فرد ادمین این صفحه نیز هست. ما با هم ارتباط داشتیم و از همین طریق توانسته بودند همه ما را پیدا کنند. یعنی این فرد شاکی خصوصی از سپاه میآمد به ادمین فحش میداد در صفحه و در همان کامنتها بحث در میگرفت و اگر بچهها با حسابهای واقعی خودشان پاسخ نمیدادند و درگیر نمیشدند هویت آنها لو نمیرفت.»شاهیسوندیشیرازی با اشاره به این نکته تا زمان دادگاه تجدید نظر به او اجازه گرفتن وکیل نداده بودند، در مورد آگاهی قاضی دادگاه نسبت به جرائم اینترنتی و آشنایی با فضاهای مجازی در اینترنت گفت: «من وکیل نداشتم، درواقع تا دادگاه تجدید نظر به من اجازه گرفتن وکیل ندادند که آن زمان هم من به دادگاه نرفتم. قاضی پرونده ما هم قاضی مقیسه بود. ایشان هم هیچ گونه اطلاعاتی از کامپیوتر و اینترنت ندارند. چرا که اگر به علوم کامپیوتر و جرائم اینترنتی آگاه بود هیچ وقت پخش کاریکاتورهایی که در آنها آقای جنتی یا خامنهای مورد نقد قرار گرفته بود را مصداق پخش تصاویر مستهجن نمیدانستند. تصاور مستهجن یعنی تصاویری که ۱۸+ هستند نه این صفحههایی که همه میشناختند و کاربر آنها بودند. ما حتی یک عکس مستهجن هم نداشتیم.»خانم شاهیسوندی که در دادگاه بدوی به هفت سال زندان محکوم شده است در خصوص اینکه برای تحویل دادن رمزهای تمام حسابهای کاربریش به مامورین امنیتی تحت فشار گذاشته شده است به کمپین گفت:« اینقدر تحت فشار بودم که رمزهایی که حفظ نبودم را تلاش میکردم دقیق و دانه به دانه به یاد بیاورم و می نوشتم. آنها همه رمزها را تست میکردن و اگر یکی را اشتباه میدادم با من برخود میشد. من وقتی متوجه بازداشتها شدم حسابهای خود را به کسی خارج از ایران دادم ولی وقتی بازداشت شدم متوجه شدم که شنود میشدم چون به من گفتند چرا اطلاعات حساب خود را به خارج از کشور منتقل کردم. من این اطلاعات را به یکی از افراد نزدیک به خودم در خارج از کشور فرستاده بودم. روزی که بازداشت شدم چاپ شده همه و اس.ام.اسهای من را داشتند.»نغمه شاهیسوندیشیرازی با اشاره به اینکه «بیشتر زمان بازجویی ها هم در مورد مسائل خصوصی» زندگیاش بودعنوان کرد: «به حریم خصوصی همه ما نفوذ کرده بودند. تمام زندگی کل فامیل من را میدانستند چه افراد فامیل و چه کسانی که در فیس بوک با من دوست بودند. بیشتر زمان بازجویی ها هم در مورد مسائل خصوصی من بود. من را تحت فشار قرار داده بودند که نام باقی ادمینها را بگیرند و تحت فشار قرار داده بودند که بر ضد دیگران اعتراف کنم. حتا ما را رو در رو کردند و در فیلم برداری هایی که از من کردند این را از من میخواستند. همین الان هم دارند از صفحههای ما استفاده میکنند و چون در دسترس ما هم نتوانستیم آنها را ببندیم. بازجو خودش به من میگفت که پسرها رو کتک میزنند. برخودشان با من از نظر فیزیکی خیلی بهتر از سایرین بود اما در کنارش از نظر روحی خیلی شدیدتر با من برخورد کردند. من چون مادر دو فرزند هستم هر روز یک خبری از فرزندانم به من میدادند و روان من را به هم میریختند، خیلی حرفهای کثیفی به من میزدند.»
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر