بسم الله الرحمن الرحیم
رئیس محترم قوه قضائیه
بیش از ۶ سال از حوادث خرداد ۸۸ و روزهای تلخ پس از آن می گذرد. بسیاری از حقایق برای مردم عزیز کشورمان روشن شده و بهترین داور خداست و البته داوری افکار عمومی پس از روشنگری های صورت گرفته اعتبار بسیار دارد.بیش از ۶ سال از حوادث تلخی می گذرد که یکی از تبعات آن بند و حبس و حصر برای بهترین فرزندان این آب و خاک بود. با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با رأی مردمی که آرامش و امنیت و عدالت در سایه صداقت و راستی می خواستند، انتظار این بود که مانند همه حکومت های جهان بحث آشتی ملی مورد توجه قرار گیرد که نخواستند یا نتوانستند چنین کنند. سال ها گذشت و محکومیت ها به پایان رسید و بسیاری از عزیزان به آغوش گرم خانواده بازگشتند.تبعات خشونت ورزی ها و کینه توزی ها در جامعه و به خصوص خانواده های زندانیان سیاسی تا سال ها می تواند موضوع پژوهش های روانشناسی و جامعه شناسی و سایر حوزه های مطالعاتی قرار گیرد. اما آن چه مسلم است نیاز و ضرورت نگاه انسانی به حوادث و پدیده هاست. همان نگاه منبعث از اسلام رحمانی که امروزه توسط تکفیری ها به محاق برده شده است.
جناب آقای صادق لاریجانی
ما خانواده های زندانیان سیاسی که ظاهرا تا اطلاع ثانوی دستگاه های امنیتی و قضائی از وجودمان احساس رضایت و خرسندی می کنند چون با ادامه بگیر و ببندها اصرار بر وجود زندانی سیاسی در زندان های کشور دارند، پس از ۶ سال، دیگر توقع درست و منطقی و حقوقی آزادی بدون قید و شرط عزیزانمان را به فراموشی سپرده ایم و حالا نگرانی از مخاطراتی که جسم و جانشان را هدف قرار داده موجب شده که تنها دغدغه مان حفظ صحت و سلامت آنان در زندان باشد.مستحضرید که برخی عزیزان دربند از امکانات پزشکی محرومند از زندان رجایی شهر و دیگر زندان ها که بگذریم در همین زندان اوین که ظاهرا پرامکانات ترین زندان کشور است و برای همین آقایان مسئولین با بازدید از آن خیالشان راحت می شود که حداقل امکانات در اختیار زندانی هست و می روند پی کارشان، مشکلات بسیار خصوصا برای زندانیان سیاسی وجود دارد که مهم ترینش عدم دسترسی به امکانات پزشکی است.کافی است به وضعیت بانو نرگس محمدی توجه کنید تا مشتی نمونه خروار برایتان تصویر شود. سوال این است چه کسی و چرا از اعزام این مادر بیمار دور مانده از کانون گرم خانواده تنها به دلیل مدافع حقوق بشر بودن، ممانعت به عمل می آورد.مستحضرید که دادن مرخصی و ملاقات حضوری برای زندانیان سیاسی با اما و اگرهای فراوان روبروست و این حق طبیعی زندانی و به خصوص خانواده زندانی به دلایل واهی مانند نشر نام و خبر و اثری از زندانی در رسانه های حقیقی و مجازی حتی اگر روح آنان از آن بی خبر باشد، از آنان سلب می شود. کافی است از وضعیت امید کوکبی نابغه فیزیک کسب اطلاع فرمایید که جرم تازه ایشان مطالعه زیاد بوده و برای همین به فرموده چراغ مطالعه اش توسط مأموران زندان مصادره شده است.
جناب آقای لاریجانی
حتما می دانید که بعضی زندانیان سیاسی در زندان های سراسر کشور در طول گذراندن محکومیتشان از داشتن حتی یک روز مرخصی محروم بوده اند که بارها اسامی شان منتشر شده است، این درحالی است که برخی دیگر از زندانیان خودی از مرخصی های طولانی و مستمر برخوردارند و مسئولین مربوطه خود را در برابر این تبعیض روشن و آشکار پاسخ گو نمی دانند.خوب است گاهی پشت پرده تصمیم گیری هایتان را برای مردم که به فرموده امام راحل محرم هستند، بیان کنید و نظر آنان را هم دریافت کنید. مثلا بفرمایید که چرا آقای سیداحمد هاشمی پس از سه سال حبس حتی نتوانست بر بالین همسر در حال احتضارش حاضر شود و در سخت ترین لحظات زندگی فرزندانش را زیر پر و بال بگیرد.چرا تنها برای مراسم خاک سپاری و ترحیم عزیزش توانست از مرخصی چند روزه ای استفاده کند و نه تنها درخواست آزادی مشروطش، که اتفاقا پیشنهاد معاون دادستان بود، پذیرفته نشد بلکه درخواست مرخصی برای برگزاری چهلم همسرش نیز رد شد و نیز امکان حضور در مراسم خاک سپاری و ترحیم پدر همسرش که دوری از فرزند را تاب نیاورده به او پیوسته بود، از او سلب شد. کاش یکی از مسئولین دستگاه قضا به خود زحمت می داد و سری به فرزندان سیداحمد آقا و بانوی فاضل و پرهیزگار مرحومه دکتر ایمانی می زد تا پاسخ گوی چراهای این دو طفل معصوم باشد.
رئیس محترم قوه قضائیه
جای بسی خرسندی است که بالاخره دستگاه قضا با تن دادن به قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، زندانیان سیاسی را نیز چون زندانیان عادی مشمول اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی دانست و به دنبال آن تعدادی از عزیزان آزاد شده و تعدادی نیز با کاهش محکومیت خود زودتر آزاد خواهند شد.اما سوال ما این است که چرا اجرای این بند هم در مورد برخی زندانیان سیاسی استثناء دارد، برای مثال چه کسی باید به پدر و مادر و همسر و فرزندان سیدمصطفی تاجزاده و همه پرسشگران و افکار عمومی برای تأخیر و تعلل در آزادی وی براساس همین ماده پاسخ گو باشد و چرا نیست.سوال دیگر این که چرا حکم آزادی نوعروس اوین، بهاره هدایت، سه روز دیرتر به او ابلاغ شد تا کینه توزانه حکم تعلیقی دیگری را اجرا کنند و او را باز هم در زندان نگاه دارند تا به قول بازجو موهای سرش چون دندان هایش سپید شود آیا این احکام با توجه به شرایط جسمی و روحی زندانی صادر و اجرا می شود و آیا خانواده اعم از همسر و فرزند و پدر و مادر جملگی باید تاوان بغض و کینه بازجوها را بپردازند؟ پس معنای عدالت چیست و این گوهر نایاب کجاست در نظامی که قرار بود بر پایه عدل و انصاف بنا شود.
جناب آقای لاریجانی
اگر بخواهیم موارد تخلف از قانون و اعمال نظر و سلیقه ها را در این نامه فهرست کنیم، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود و البته طبیعی است که بسیاری از عزیزانی که بیش از این ها در حقشان اجحاف شده و نامشان برده نشده از جمله خواهران و برادران بهایی و دیگران گله کنند که چرا نامشان برده نشده است.ما ضمن پوزش از همه آنان شما و همکارانتان در این قوه و البته آنان را که وظیفه نظارت بر عملکرد قوه قضائیه را به عهده دارند دعوت به بازنگری عملکردها با معیارهای دوگانه و اجرای قانون در سایه عدالت و انصاف کرده برای خودمان و عزیزان دربندمان و همه ملت سرافراز ایران طلب صبر می کنیم تا اوضاع با اصلاح همه خطاها بهبود یابد.
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر