#ایران - اندیشه و سپهر آموزش دربند، به بهانه بازداشت محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی، جعفر ابراهیمی
در حالی آخرین یادداشت محمدرضا نیک نژاد روز سهشنبه، 10 شهریور، در روزنامه جهان صنعت منتشر شد که وی به همراه مهدی بهلولی روز دوشنبه توسط نیروهای امنیتی بازداشتشده بود.محمدرضا نیک نژاد در یادداشت خود تحت عنوان” زنگهای انشا، کتابخوانی و گفتگو، همچنان بیسرانجام” می نویسد «بخش مهمی از آموزشوپرورش نوین صرف بار آوردن شهروندان دانا، توانا، جامعهپذیر، جامعه دوست، راستگو، شجاع، دلسوز، خشونت پرهیز، صلحخواه و در کل افزایش هوش اجتماعی یعنی (EQ) میشود. یکی از بهترین روشهای آموزش این ویژگیها، درگیر کردن دانش آموزان با این ارزشهاست و در دسترسترین روش آموزش آنها انشا نوشتن، کتاب خواندن و گفتوگو درباره آنهاست.»
با مطالعه واپسین یادداشت عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران میتوان به عمق نگاه آموزشی او پی برد. هرکس که محمدرضا نیک نژاد را از نزدیک میشناسد خوب میداند که دغدغه او تحقق آموزشی است که در آن شهروندانی اخلاقی پرورش یابد که خصایص فوق در آنها نهادینهشده باشد او اگرچه یک معلم و کارشناس آموزشی است اما این امر باعث نشده است تا مانند نخبگان در حاشیه، فقط پیامبرگونه دیگران را به زیست اخلاقی تشویق نماید بلکه در قامت یک کنشگر صنفی خود را موظف میداند که ملزم به آن چیزی باشد که آن را اشاعه میدهد. او یک روشنفکر برج عاج نشین نیست او دغدغههای صنفی و آموزشیاش را از واقعیت عینی جامعه میگیرد و بر همین مدار حرکت میکند و به خاطر همین صفات برجسته است که بازداشت او و مهدی بهلولی بهصورت علامت سؤالی بزرگ برای کنشگران مدنی، از معلمان تا روزنامهنگاران، برجسته میشود که چگونه و چرا باید انسانی هایی با این ویژگی را به بند کشید.جالب اینکه در بعد اندیشه نیک نژاد در بین کنشگران صنفی بیشترین نزدیکی را به مهدی بهلولی دارد، اگرچه بهلولی مدتی است از عضویت در هیئتمدیره کانون تهران کناره گرفته است ولی وی نیز به سبب فعالیت مستمر در عرصه مطبوعات و رسانه، بهعنوان یک چهره شاخص و تأثیرگذار در حوزه آموزش شناخته میشود.مهدی بهلولی یک معلم مترجم است، ترجمههای روان او از مقالات آموزشی تاکنون در مطبوعات، رسانهها و تارنمای شخصی وی بازتاب گستردهای داشته است. همچنین بهلولی در نقدهای اصولی و علمی خود بهعنوان کارشناس آموزشی اش فراتر از یک معلم ظاهر میشود و بهصراحت نقدهای خود را به رشته تحریر درمیآورد.بهلولی در آخرین یاداشت خود در صفحه آخر روزنامه شهروند در یادداشتی تحت عنوان “کاش همه چون تو بودند” به تاریخ 9 شهریور، یک روز قبل از بازداشت، مینویسند «بحث، جدی که میشود لذتبخش است، بهویژه اگر طرف، نه یکی، که چند سر و گردن از تو بالاتر باشد. بحث جدی البته کسانی را میطلبد که هم آگاه باشند و هم بی رو در بایست؛ یعنی آگاهانه و رک و راست حرفشان را بزنند. ژرف و اندیشمندانه نقد کنند و نترسند که چون باهم دوست و آشنایند از هم دلخور میشوند یا نمیشوند. بحث جدی آموزنده است. طرف بهیکباره بنیان سخنت را نشانه میرود و تکانت میدهد. آنجاست که ژرفای اندیشه و سرعت پردازش آگاهیهایت پدیدار میگردد.»واپسین نوشته بهلولی نیز نشان از روحیه انتقادی او در برخورد با مسائل است با این تفاوت که او شعار نمیدهد و خود و اندیشهاش را نیز در معرض نقد منصفانه قرار میدهد او بیش از آنکه اهل حرف باشد عمل میکند. بیشک یکی از دغدغههای اصلی او فقدان بحث تئوریک و علمی در حوزه آموزش در بین کنشگران است. او تلاش ویژهای برای پر نمودن این خلا می کند مطالعه می کند ترجمه می کند و نظریه پردازان آموزشی را به جامعه فرهنگیان معرفی میکند و از “عدالت آموزشی” تا ” فرهنگ،قدرت و ایدئولوژی” قلم می زند.بهلولی و نیک نژاد در عرصه رسانه و درکنش صنفی با ویژگیهای خاصی شناخته میشوند. آنان علیرغم تأکید برکنش صنفی و آموزشی، همواره بر حقوق دانش آموزان در ابعاد مختلف تأکید داشتند یادداشتهای این معلمان آکنده از نظرات علمی است که با بیش از 20 سال تجربه کاری صیقلخورده است. چه آنجایی که محمدرضا نیک نژاد از ضرورت آموزش درست کودکان برای آشنایی با حقوق خود و حتی بیماریهای مهلکی مانند ایدز مینویسد و سزاوار دریافت جایزه میگردد و چه آنجایی که مهدی بهلولی با نقد جدی و علمی ناکارآمدی، شرکتی شدن مدارس و آموزش در ایران را بهنقد میکشد و با نقد پولی شدن مدارس بر حق تحصیل رایگان و باکیفیت بهعنوان حقوق دانش آموزان تأکید میکنند. یا جایی که در قامت حامیان محیط زیست ظاهر می شوند وضمن تاکید براین نکته آموزش حفاظت از محیط زیست بایستی در بطن آموزش در مدارس باشد. کیسه زباله در دست به پاکسازی رودخانه ها و پارک ها می پردازند. در خط خط یادداشتهای این معلمان انتقال ارزشهای انسانی خود را نشان میدهند، ارزشهایی که به صفت معلمی خود حامل آن هستند.بدون تردید بازداشت بهلولی و نیک نژاد خلائی در بعد اندیشه در بین کنشگران صنفی ایجاد میکند اما خلأ واقعی را، شهروندانی در سراسر ایران حس خواهند کرد که روزانه از طریق نوشتههای این معلمانِ حوزه اندیشه و آموزشی به دنیای آموزش ایران ورود پیدا میکردند. حالا کار مسئولین صفحات اجتماعی و آموزشی روزنامهها از طرح نو تا جهان صنعت سخت خواهد شد، چراکه کمتر قلمی میتواند بسان قلم این معلمان دربند ستون یادداشت آموزشی را پربار نماید.
به امید رهایی تمام معلمان دربند
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر