#ایران - نامه جمعي از زندانيان سياسي زندانهاي مركزي كرج، رجايي شهر(گوهردشت) و اوين خطاب به ملت ايران
هم ميهنان عزيز و همه وجدانهاى بيدار:
باز هم فقدان يكى ديگر از ياران هم بندمان را درحسرت و ناباورى به سوگ نشسته ايم...... گزاره هايى ماند"مرگ براثر سكته قلبى"..." مرگ بر اثر سكته مغزى" و مرگ بر اثر....به گزاره هاى عادى و رسمى تبديل شده... و هيچگاه پاسخى براى چرايى آنها داده نميشود....چرا كه كسى مسئول و پاسخگو نيست ...!!!درشرايطى كه انبوه انسانها را در فضائي محدود و ﻣﺤﻴﻂﻲ كاملا بسته نگهدارى ميكنند، كه بارها خونشان هم به چند برابر بودن تعداد زندانيان نسبت به فضاي زندان اذعان كرده اند....درشرايطى كه زندانيان سياسى -عقيدتى را بطور خاص و ويژه حتى از امكان تماس تلفنى با خانواده هايشان محروم كرده و كمترين امكانارتباطى عاطفى را هم از آنها سلب كرده اند، بطوريكه درمورد زنده ياد شاهرخ زمانى حتى در فوت مادر محترمه آش اجازه يك تسليت تلفنى به خانواده را هم ندادند و يا در جشن ازدواج دختر جگر گوشه اش اجازه يك تبريك تلفنى را هم به او ندادند.... و علاوه براينها .... درشرايطى كه امكانات بهداشتى وپزشكى درچند قرص مسكّن وخواب آورخلاصه ميشوند و براى يك " اعزام اورژانس " به بيمارستان .... درصدها نمونه انبوه تحقيرها ، ﺗﺒﻌﻴﺾ ﻫﺎ, مانع تراشى ها و كارشكنى ها صورت مى گيرد كه يا اعزام صورت نمى گيرد و يا زندانى بيمارخودش مجبور به صرفنظرميشود.... علت مرگ باز هم سكته مغزى و قلبى...... است ؟؟؟ وَ يا خود اين سكته ها معلول چيز ديگرند...؟؟!! و در شرايطي كه زندانيان سياسى نه فقط هواخورى متعارف و معمولى را ندارند بلكه پنجره سلولهاى آنها را هم باصفحات آهنى پلمب كرده اند تا هيچ هواى سالمى براى استنشاق وارد بند نشود وانبوه زندانيان مبتلا به انواع بيماريهاى تنفسى، قلبى، عروقى ....تنها هواى بازدم يكديگر را تنفس مى كنند... وأين موارد تهديد و خطر بارها وبارها گزارش شده و به خاطر آن اعتصابها و اعتراضهاﻳﻲ صورت گرفته ... راستى زنده ماندن امرى تصادفى است يا مردن ؟؟؟!! و باز علت مرگ سكته است ؟؟مگر عدم تهويه درست ﻫﻮا حتى در معمارى ومهندسى جرم نيست ؟؟ بخاطر نماى ساختمان است يا حياتى بودن آن براى ساكنان ...؟؟؟ از تغذيه و دارو و بهداشت نمى گوييم ...ولى وقتى همه اينها ﺿﺮﻳﺐ بزرگ محكوميت دادگاههاىانقلاب را هم ميخورد كه به قول إستاد ممتاز حقوق زنده ياد ناصر كاتوزيان اساس غير قانوني بود و از ابتدا احكامش غير قانوني بوده چون هيچ امكان دادرسى منصفانه وحتى داشتن وكيل (در همين مورد مشخص زنده يادشاهرخ زمانى) وجود ندارد و حتى برابر همين قانون اساسى بجز چهار جرم عادى ، سياسى ، مطبوعاتى وخاص نظامى جرم ديگرى به اسم " امنيتى" وجود ندارد كه بتوان اينهمه محدوديت برايش توليد كرد .... و هيچ فرياد اعتراض و اغتصاب ....هم هيچ گوش شنوايى ندارد ...وهر حقوق دان شريف و آزاده ايى همه اين محدوديتها را مجرﻣﺎﻧﻪ ومستوجب مجازات ميداند... و هر چند هم كه خبرى ازاين همه بيعدالتى به بيرون درز ميكنند ،حفاظ هاى آهنى ﺿﺨﻴﻢ تر و دستگاهاى پارازيت بيشتر و قويتر و چند قفل بزرگتر به همراه دارد و َيَا قطع و كاهش ملاقاتها وانفرادي و همه هم " مامورند و معذور"، از بالا دستور داده اند...!!! بااين همه فشارهاى روحى -روانى و بعد فقدان فاحش حداقلهاى بهداشتى و درمانى ....و فقدان هرگونه مرجع تظلم خواهش ...چه سرنوشتى درانتظار زندانيان وبه ويژه زندانيان سياسى ...عقيدتى است . به ياد زندانى فديه آزادى شاهرخ زمانى كه اينهمه شجاعانه و پيوسته فرياد ميكرد.روحش شاد و يادش گرامى باد.
امضا كنندگان :
محمد سيف زاده
سعيد شيرزاد
عبدالرضا قنبري
علي اكبر باغاني
زانيار مرادي
لقمان مرادي
رمضان احمد
ابوالقاسم فولادوند
حمزه سواري
خالد حرداني
اسماعيل باوه ي
امير اميرقلي
سعيد ماسوري
صالح كهندل
پيروز منصوري
رضا اكبري منفرد
شاهين ذوقي تبار
ماشاله حائري
اصغر قطان
جمشيد صادق الحسيني
وحيد اصغري
حسن آشتياني
علي معزي
ميثاق يزدان نژاد
هوشنگ رضايي
حسن طفاح
لطيف حسني
امير قاضياني
فريد آزموده
بهنام ابراهيم زاده
اميد علي شناس
عليرضا فراهاني
ايرج حاتمي
حجت حاتمي
بهزاد ترحمي
آيت اله سيد حسين كاظميني بروجردي
محمد جراحي
آيت مهرعلي بيگلو
رسول حرداني
مهدي فرحي شانديز.
دوشنبه ۲۳ شهریورماه ۱۳۹۴
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر