دو ماه گذشته، ماههای پراتفاقی برای بهاییان ایرانی بود. از بازداشت «شهریار سیروس»، هنرمند و نقاش بهایی ساکن تهران گرفته تا تداوم پلمپ ۳۰ مغازه متعلق به شهروندان بهایی ساروی تا اخراج «کمند آگاهی»، دانشآموز ۱۷ ساله ساکن اصفهان، از دبیرستان. اینها البته در کنار اتفاقات ریز و درشت دیگریست که در روزها و ماه اخیر رخ دادهاند و فضا را برای بهاییان ساکن ایران، بیش از پیش تار و تنگ کردهاند. به عنوان مثال میتوان از محاکمه ۱۰ شهروند بهایی در همدان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» نام برد یا عدم صدور جواز دفن برای «باجی خانم محمدیفر»، شهروند بهایی، در گلستان جاوید سنندج.
بازداشت هنرمند مشهور بهایی
شهریار سیروس، نقاش و نویسنده بهایی، در نهم تیرماه در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ماموران وسایل شخصی این هنرمند از قبیل کامپیوتر، کتابها و مجلات و نوشتههای او را ضبط کردند و خانه پدری او را نیز تفتیش کردند. شهریار سیروس که متولد ۱۳۴۸ در تهران است، مدرس طراحی و نقاشی نیز محسوب میشود. همانطور که در وبسایت او آمده است، سیروس نقاشی را نزد استادانی چون «آیدین آغداشلو» و «احمد وکیلی» آموخته است. از او مقالات و تحقیقاتی در حوزههای فلسفه و تاریخ هنر نیز منتشر شده است و نمایشگاههای انفرادی و گروهی زیادی نیز در خارج و داخل برگزار کرده است و یا در آنها شرکت کرده است. «شاهین صادقزاده میلانی»، حقوقدان ساکن آمریکا، که خود از دوستان و همکیشان شهریار سیروس است، درباره بازداشت سیروس به عدم فعالیت سیاسی او اشاره میکند و در ادامه قوانین غیرشفاف جمهوری اسلامی را عاملی مهم در افزایش فشار بر بهاییان میداند. او در توضیح بیشتر به «توانا» میگوید: «شهریار سیروس سالهاست که به فعالیت هنری مشغول است و مقالات او در نشریات ایران منتشر شده است. او مانند دیگر بهاییانی که توسط حکومت ایران دستگیر شدهاند، فعالیت سیاسی نداشته است. وی اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازداشت است و از اتهامات او اطلاعی در دست نیست، اما افراد بهایی که توسط حکومت دستگیر میشوند، عموما با اتهاماتی بیاساس نظیر تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی مواجه میشوند. به طور کلی بسیاری از جرمهایی که در قوانین ایران ذکر شدهاند، دارای تعاریف دقیقی نیستند و قوه قضاییه ایران در موارد فراوان فعالیتهای مشروع مدنی و مذهبی را جرم تلقی میکند.»صادق زاده میلانی در مقام یک ناظر حقوقی درباره وضعیت بهاییان در ایران، فشارهای واردآمده بر بهاییان را تنها به بازداشت و زندان خلاصه نمیکند. او با مثال آوردن از حوزههای مختلف، فشارهای اجتماعی اقتصادی حکومت جمهوری اسلامی بر بهاییان را در حوزههایی گوناگون میبیند و در توضیح بیشتر میگوید: «در مورد بهاییان به طور خاص حکومت ایران از حربههای متفاوتی برای فشار آوردن به آنها استفاده میکند. علاوه بر بازداشت و پیگرد قضایی، حکومت ایران با منع استخدام بهاییان در ادارات دولتی، ممانعت از ورود آنها به دانشگاه و تعطیل کردن مغازههای آنها در شهرهای مختلف سعی دارد که مانع پیشرفت افراد بهایی در تمام زمینهها شود.»
فشار اقتصادی بر بهاییان
همانطور که صادقزاده میلانی اشاره کرد، فشار اقتصادی بر بهاییان نیز از دیگر حربههای نیروهای امنیتی برای آزار پیروان این دیانت است. میتوان از ساری یاد کرد که فشارها بر بهاییها رنگ دیگری پیدا کرده است. به گفته شهروندان بهاییِ ساروی، ماموران امنیتی با پلمپ مغازههای آنان و تداوم پلمپ میخواهند مواد موجود در مغازهها فاسد شوند. آنگونه که از گزارشها بر میآید، دلیل ظاهری پلمپ این مغازهها، تعطیلی آنها در ایام تعطیلی دین بهایی است که بهانه را به دست ماموران امنیتی داده است تا این مغازهها را از بیست روز تا سه ماه در پلمپ نگاه دارند.شهروندانی چون «کمال اکبری»، «قوامالدین ثابتیان»، و «علی جذبانی» با پلمپ محل کسب و کار خود رو به رو بودهاند. در سالهای گذشته ماموران امنیتی سعی میکردند با گرفتن تعهد از شهروندان بهایی مانع تعطیلی مغازههای آنها در ایام تعطیلی دین بهایی شوند. متن این تعهدنامه به این شرح است: «اینجانب.......... تعهد مینمایم از این تاریخ به بعد جز در روزهای تعطیل رسمی کشوری، مغازه خود را باز کرده و فعالیت صنفی داشته باشم. چنانچه خارج از آن بخواهم روزی را تعطیل نمایم، از یک هفته زودتر به اداره اماکن کتبا اطلاع خواهم داد تا آنها با صلاحدید خودشان کسب تکلیف کنند، در غیر این صورت طبق مقرارت قانونی با بنده برخورد نمایند.»روند پلمپ مغازهها در استان کرمان نیز وجود داشته است. در اردیبهشت امسال، ۸۰ مغازه متعلق به شهروندان بهایی در جیرفت، کرمان، و رفسنجان، بدون اطلاع و اخطار قبلی پلمپ شدند. یکی از شهروندان بهایی درباره علت این اتفاقات گفته بود: «در آیین بهایى ۹ روز تعطیل مذهبى وجود دارد که بعضا مصادف با تعطیلات رسمى در تقویم ایران نیست ولى طبق دین بهاییت، کسب و کار در این روزها جایز نیست و بهاییان این روزها را تعطیل مى کنند، ولى اداره اماکن مى گوید که شما حق تعطیل کردن کار در این روزها را ندارید و بهایىها هم قبول نمیکنند.»
اخراج یک دانشآموز به جرم بهایی بودن
«کمند آگاهی» دانشآموز هفده ساله اصفهانیست. او تیرماه امسال همراه پدر و مادر خود به دبیرستان سال قبل خود، «دبیرستان صفورا»، مراجعه میکند تا با ثبت نام بتواند به تحصیل خود ادامه دهد. اما آنطور که خود میگوید با بیتوجهی و بیاحترامی مدیر مدرسه مواجه میشود و پس از چندی سرگردانی، معاون مدرسه به آنها اطلاع میدهد که آنها نمیتوانند او را ثبت نام کنند و او از این مدرسه باید برود. خود کمند در صفحه فیسبوکش درباره این اتفاق مینویسد: «پرونده را گرفتیم و به اداره آموزش و پرورش ناحیه سه رفتیم. در قسمت شکایات، با آقایی به نام آقای نجفی صحبت کردیم. اول من را از اتاقش بیرون کرد و با پدر و مادرم صحبت کرد. وقتی فهمید که ما بهایی هستیم با مدرسه تماس گرفت و بعد از صحبت کردن با معاون مدرسه (خانم مرادی) به پدر و مادر من گفت که کمند دز مدرسه تبلیغ میکرد و به همین دلیل ثبت نامش نمیکنند.»البته سابقه اخراج بهاییان از مراکز تحصیلی سابقهای طولانی در جمهوری اسلامی دارد و مورد کمند آگاهی تنها یک حلقه از این زنجیره طول و دراز است. خانم «دیان علایی»، نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل متحد، درباره آمار ممنوعیت از تحصیل بهاییان در ایران میگوید: «آنقدر تعداد این دانشجویان زیاد است که ما آمار دقیقی نداریم. خیلی از جوانان بهایی بعد از قبولی در دانشگاه، اجازه ثبت نام نمییابند. تنها میتوان گفت که شمار این جوانان قطعا به “صدها” نفر میرسد که هر ساله، از ادامه تحصیل در دانشگاه باز میمانند.» این در حالیست که شخص «محمدجواد لاریجانی» منکر اخراج بهاییان از مراکز تحصیلی به علت بهاییبودن است. او سال قبل و در گفتگو با خبرگزاریهای داخلی گفته بود: «بازداشت و منع تحصیل افراد به خاطر رنگ، نژاد و دین ممنوع است. در کشور ما افراد بسیاری دستگیر میشوند و شاید هم شیعه اثنیعشری باشند، اما هیچیک از آنها که به خاطر شیعه بودن دستگیر نمیشوند. مسئولان هیچگاه به صرف بهایی بودن با پیروان این آیین برخورد نکردهاند، چراکه طبق قانون اساسی معتقدند هر شهروند ایرانی از حقوقی برخوردار است و نمیتوان او را از حقوق مصرح در قانون اساسی منع کرد.»
خود قانون عامل تبعیض علیه بهاییان است
از شاهین صادقزاده میلانی که در «مرکز اسناد حقوق بشر ایران» مشغول به کار است، درباره این پرسیدیم که آیا امیدی به بهبود وضعیت بهاییان در ایران و در آیندهای نزدیک هست و اگر این بهبود میخواهد انجام بگیرد، نظام فعلی سیاسی کشور ظرفیت آن را دارد یا خیر. او در پاسخ به این پرسش به این نکته مهم اشاره میکند که حتی اگر قانون اساسی ایران نیز به درستی اجرا شود، نقض حقوق بهاییان به طور کامل رفع نخواهد شد. آقای صادقزاده میلانی در توضیح بیشتر میگوید: «اصل چهارم قانون اساسی ایران میگوید که کلیه قوانین ایران باید بر اساس موازین اسلامی باشد و تشخیص آن نیز بر عهده شورای نگهبان است. واضح است که در نظامی که بر اساس موازین اسلامی تشکیل شده باشد، همواره بین مسلمان و غیرمسلمان تبعیض وجود خواهد داشت. اصل نوزدهم قانون اساسی هم که به عدم تبعیض بر اساس "رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها" اشاره دارد، مشخصا مذهب و باور را قید نکرده است و به حکومت این امکان را میدهد که به سیاستهای تبعیضآمیز خود علیه بهاییان و دیگر اقلیتهای مذهبی ادامه دهد.»
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر