#ایران - "آنها نمیدانستند كه تو پس از شكنجهها، به تندیس زیبای آزادی و رهایی تبدیل شدی"نامه معصومه نعمتی مادر آتنا دائمی پس از گذشت یک سال از بازداشت فرزندش
آتنا دائمی را آزاد کنیدیك سال بدون تو گذشت، یك سال تكهای از قلبم جدا شده، یك سال قلبم درد دارد. یك سال است با تیك تاك قلبم میجنگم كه مبادا بایستد تا زمانی كه تكه قلبم برگردد به سینه و نمیدانم چند روز دیگر تاب میآورد.
از آخرین روز با هم بودنمان ٣٦٥ روز گذشت. از نبودنت به اندازه ١٠ سال پیر شدهام، معنی دلخون شدن را تازه فهمیدم. ٢٩ مهرماه 1393، روزی كه تو را به بهانه چند سوال به دروغ بردند و پس از ٩٠ روز بازجویی و انفرادی در بند ٢ الف به صداقت و هدف والای تو پی بردند، برای خاموش كردنت به ١٤ سال حبس محكومت كردند به خیال واهی شكست دادنت، آنها نمیدانستند كه تو بعد از این ضربهها و شكنجهها به تندیس زیبای آزادی و رهایی تبدیل شدی.قسم دروغ مامورین باعث شد آن روز یك دل سیر نبوسیدمت و در بغلم نگرفتمت و تا قبل از اولین ملاقاتمان بارها جگرم از یادآوریش سوخت كه نكند دیگر صورت قشنگت را نبینم.هرگز روزهای سال ٩٣ را فراموش نمیكنم، هرگز صورت رنگپریده و تن لرزانت را در روز بازداشت فراموش نمیكنم. هرگز سهشنبههای پاییز ٩٣ را فراموش نمیكنم كه ساعتها در كنار تلفن مینشستیم در انتظار یك تماس دو دقیقهای و خدای نمیكرد كه یك هفته همان تماس را هم از ما دریغ میكردند و آن زمان بود كه تا صبح فردایش میمردم و و زنده میشدم تا به دادسرای اوین میرسیدم، تمام روزهای هفته از شنبه تا پنجشنبه در طول مدت سه ماه انفرادی، ساعتها در دادسرا مینشستیم تا بازپرس خورشیدی جواب بدهد و بگوید هنوز تحقیقات تمام نشده است. هرگز ظلمی كه در حق تو كردند را فراموش نمیكنم.آتنای عزیزم، بهترینم، شیرینتر از جانم؛ در بند بودن یك سالهات به اندازه چندین سال گذشت، اما فراموششدنی نیست كه آرمان تو به بزرگی تاریخ آزادی این سرزمین آریایی است. به امید آزادیت.
معصومه نعمتی
29 مهرماه 1394
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر