پنجم فروردين ساعت 10 شب، دو خانواده ي عزيز زنداني اقايان بداقي و عبدي از قطار در راه اهن مشهد پياده شدند.قبلا به صورت خصوصي به عده اي از فرهنگيان خراساني توصيه كرده بودم براي اينكه نيروهاي امنيتي مشكلي براي خانواده هاي معلمان درست نكنند، در گروه هاي مجازي مطرح نكنند.(5 مرداد سال نود، بعد از پايان حبس قرار بود ازاد شوم كه ازاد نشدم. به دادگاه انقلاب و اطلاعات مرا بردند. خود باز جو گفت: اقاي خواستار در اينترنت درشت نوشته اند قصاب درب خانه ي اقاي خواستار را دزديدند، كار ما نبوده است.) اما دوستان امدند و خوب هم امدند. به قول خانم بداقي اصلا انتظار استقبال را نداشتند.سه روز را به توصيه ي عده اي از معلمان در مهمانسراي معلم و هفت روز را در خانه اينجانب اقامت كردند.معلمان در پذيرايي و همراهي خانواده هاي اين عزيزان سنگ تمام گذاشتند. در اولين روز بعد از استراحت شبانه در مهمانسرا، به خانه ي بنده تشريف اوردند. تعدادي از معلمان فرهيخته نيز به خانه امده و هر كدام براي خوشامد گويي چند جمله اي بيان كردند.گفتند كه ما نيمه هاي شب بخاطر معلمان زنداني از خواب بيدار شده و از اينكه براي انها نمي توانيم كاري بكنيم گريه ميكنيم.ناگهان سرها همه به پايين افتاد و شروع به گريه كردند. همينجا لازم است به حاكمان بگويم و بگويم كه اين را من نمي گويم بلكه تاريخ ميگويد :اگر معلمان بغض ها را در گلو فرو خورده و گريه ميكنند،زحمتكشان و حاشيه نشين ها گريه نميكنند بلكه با مشت هاي گره كرده وارد خيابان ها شده و فرياد ميزنند.! ناگهان رسول از زندان به موبايلم زنگ زد. بسيار خوشحال شدم. داشتم تلفني صحبت ميكردم كه ناگهان مرا گريه گرفت.اما شديدا خود را كنترل و به خود نهيب زدم.ميداني با چه كسي تلفني گفت و گو ميكني؟ با رسول بداقي كه نزديك هفت سال بدون يك روز مرخصي زندان بوده و يكسال را درسلول انفرادي و حتي در مرگ مادرش نيز به او مرخصي نداده اند. او رسول مقاومت شده و اكثر معلمان خود را در شخصيت مقاوم رسول ميبينند..پس مردانه صحبت كن كه روحيه ي رفيقت در زندان بيشتر و بيشتر شود.گرچه با قطع صدايم براي چند ثانيه رسول چندين بار الو ،الو،الو، كرد،اما ناگهان خودم را محكم گرفته و با صداي غرا كه در ان هيچگونه لرزشي نباشد، شروع به صحبت كردم.امروز زندانيان معلم همچون بهشتي و عبدي و عبدالفتاح سلطاني و ...و بخصوص بداقي با مقاومتشان در زندان تبديل به قهرمان شده اند. جمهوري اسلامي از ابتداي انقلاب اگر هيچ كاري نكرده باشد،يك كار كرده است.عزيزان زيادي از جمله معلمان را اعدام و زندان و تبعيد كرده است . بدينوسيله انديشه ي انها را كه جز ازاديخواهي و وطن پرستي و مردم خواهي چيز ديگري نيست به مردم معرفي كرده. اهاي معلمان زنداني همچون گذشته در زندان ها مقاومت كنيد كه اگر قبلا براي 40 دانش اموز به كلاس درس ميرفتيد، اكنون براي 80 ميليون نفر به كلاس درس مي رويد كه به انها درس ازاده گي بدهيد.شما ديگر از ان خود نيستيد از ان 80 مليون ايراني و شايد هم متعلق به هفت ميليارد انسان هستيد.همسر اقاي بداقي از زندگي و مشكلاتي كه برايش درست ميكنند گفت كه 500 هزارتومان يكي از معلمان به حسابم ريخته و قوه ي قضائييه دستور توقيفش را داده. اقاي قوه ي قضائييه(ايا تصور ميكنيد قوه ي قضائييه بيشتراز يك نفر است؟!)زمانيكه خاوري و سعيد مرتضوي و بابك زنجاني و رحيمي و ...هزاران ميليارد ثروت كشور را غارت كردند كجا بوديد؟!چرا پولهاي انها را به موقع توقيف نكرديد ؟حالا زور شما به يك معلم زنداني و اخراجي ميرسد كه همسرش خانه دار و داراي يك دختر دانشگاهي و دو دختر دو قلوي دبستاني ميباشد؟در عمرتان براي يكبار كه شده بياييد جوانمردي كنيد و بگوييد كه اگر معلمان به امثال اين خانواده كمك نكنند از چه راهي گذران زندگي كنند؟!!شما دروغ ميگوييد كه پيرو علي هستيد.علي زمانيكه با خوارج جنگيد و انها شكست خورده و فرار كردند حقوقشان را از بيت المال قطع نكرد. مولوي اميد محمدي كه در زندان وكيل اباد مشهد با هم زندان بوديم ميگفت:روزي عمر ديد كه پير مردي گدايي ميكند از همراهانش پرسيد براي چه او گدايي ميكند؟ جواب دادند كه او يهودي است. عمر گفت يهودي باشد از بيت المال به او بدهيد كه گذران زندگيش بشود.اي معلمان ايران، بنده دست يكا يك شما را ميبوسم كه با اتحاد و همبستگي اجازه نميدهيد بخاطر قطع حقوق ، معلمان زنداني تسليم زر و زور و تزوير شوند.درود بر شما.
خانواده ي معلمان زنداني در اين مدت ده روز، برنامه هاي بسيار متنوعي داشتند كه بعد از صرف صبحانه به مرحله ي اجرا در مي امد.تصميم داشتم از تمامي معلماني كه در اين كار بسيار نيكو دستي داشتند نامي از انها ببرم. اماديدم خواه نا خواه اسم عده اي از قلم خواهد افتاد.بدينوسيله بدون نامبردن از كسي، از تمام معلماني كه با دادن هديه و يا عيدي و يا دعوت به ييلاقات مشهد و شهرهاي خراسان و يا در رفت و امد با ماشين هايشان و يا تهيه ي دارو و ... كمك كردند كمال تشكر را به نيابت از اقايان بداقي و عبدي و خانوااده هاي انها دارم .
در پايان دو نكته بگويم : نخست انكه راز مقاومت بداقي ها و عبدي ها در زندان، داشتن همسران صبور كه گوش به حرف همسرانشان از درون همان زندانها نيز ميباشند است.مثال مشهور كه پشت هر مرد موفقي يك زن خوب وجود دارد و يا بالعكس پشت هر زن موفقي يك مرد خوب وجود دارد.نكته ي دوم نيروهاي امنيتي در كشورهاي دموكراتيك مواظب تشكلهاي صنفي و حزبي ميباشند كه حتي الامكان از هم پاشيده نشوند هر چند به دفعات زياد اعتصاب و تجمع داشته باشند. اما در كشور هاي استبدادي همچون ايران نيروهاي امنيتي به داخل تشكلها نفوذ كرده كه در صورت هر گونه اعتراض و تجمعي از درون از هم پاشانده و بين انها اختلاف بيندازند. به قول معروف اختلاف بينداز و حكومت كن.پس همكاران عزيز مواظب نيروهاي نفوذي باشيد كه اتحاد و همبستگي شما را هدف قرار ندهند.
به قول اقاي حافظي در تربت حيدريه و در خانه ي يكي از همكاران در اين سفر اين گرد سم خران شما نيز بگذرد.
16 فروردين 95
سيد هاشم خواستار نماينده ي معلمان در كانون صنفي فرهنگيان خراسان
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر