درود . آذرماه پارسال در حیاط بند ۸ زندان اوین روی سکوی باغچه کوچک نشسته بودم ، جعفر عظیم زاده آمد و در کنارم نشست ، پرسید اعتصاب غذا کردی ؟ با خنده گفتم آره ، باز هم پرسید : اعتصاب خشک ؟ پاسخ دادم : چاره نیست باید در زندان هم مبارزه کرد ، البته جعفر به همه راز و رمز مبارز آشنا بود و از من خواست که دست از اعتصاب غذا بردارم و به خودم آسیب نزنم ، رویش را بوسیدم و گفتم اجازه بده ادامه بدهم ، عصبانی شد و گفت : با اعتصاب خشک که نمی توانی ادامه بدهی حداقل تبدیل به اعتصاب تر کن ، تو که به خشونت انتقاد داری با این روش خشن خشونت را تایید می کنی . دوست فعال و مبارز سندیکایی درست می گفت اما گاهی لازم است که به خودت ستم کنی تا صدایت شنیده شود . در این میان اسماعیل عبدی هم به ما پیوست با همان آرامش و خنده همیشگی و از من خواست که دست از اعتصاب بردارم و لجاجت نکنم ، رسول بداقی هم به جمع ما پیوست و سه تایی شروع کردند به نصیحت من ، برای هر سه آن دوستان دربند احترام و ارج ویژه ای قایل بودم اگر کمی هم ادامه می دادند نمی توانستم حرفشان را نپذیرم ، دوست دیگری صدایم کرد و بهانه شد که از آن بین بگریزم تا بتوانم ادامه دهم . و اینک که بیانیه اعتصاب غذای اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده می بینم و می شنوم که دست به اعتصاب غذا در زندان زده اند بیاد آن روزها می افتم ، براستی چه شده که این دو فعال راستین صنفی و مبارز واقعی دست به این خشونت زده اند ؟ جرا جسم و جان خود را به خطر انداخته اند ؟ آری ، برای اعتراض ، برای شنیدن شدن صدایشان ، برای فریاد بر علیه بیداد و بی عدالتی و فقر و قانون شکنی که سکه روز ایران شده است . اسماعیل و جعفر هر دو فرهیخته و آرام که به این سادگی ها فریاد نمی زنند ، اما دیگر جان به لب شده اند از این همه ستم و فشار و نامردمی . صدای فریاد این دو عزیز مهربان را همه شنیدیم و پس از این نگران سلامتی و جانشان خواهیم بود . اما آیا مقامات نهادهای قضایی و امنیتی که شکم های بر آمده شان مملو از مرغ و بوقلمون و کباب و ... هر روزه است و اندیشه افزودن به حساب بانکی و املاک بیشتر دارند ، می دانند که اعتصاب غذا یعنی چه ؟ و چه آسیب هایی بر این زندانیان وارد می کند ؟ بعید می دانم که سیر از گرسنه خبر داشته باشد . در این میان دیگر فعال صنفی معلمان بهشتی لنگرودی نیز برای چندمین بار دست به اعتصاب غذا زده تا اعتراضش را فریاد بزند . و کاری که من می توانم در حمایت از این دوستان ارجمند انجام بدهم نخست روشنگری و رساندن صدای آنها به همراه دیگر دوستانی که این کار را می کنند ، و سپس اگر ببینم که نهادهای مربوط صدای این یاران را نمی شنوند بزودی پرچم و بیرق دادخواهی در حمایت از این دوستان و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی را در برابر زندان اوین برافرازم تا آزادی همه یاران دربند ......
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر