سلام بر علماء و طلاب و مردم بزگوار اهل سنت و عقلاء شیعه
حمزه درویش ۲۵ ساله زندانی اهل سنت، زندانی رجایی شهر کرج، اهل تالش هستم.
چند صباحیست که دردی در دل دارم اما توان به زبان آوردن آن را ندارم و هر وقت قلم برمی دارم که برایتان چند سطری از دردهایم بنویسم دستانم شروع به لرزیدن میکند و همین امر بی صبرم کرده و زندان برایم سخت می گذرد دردی که مثله یک غده گلویم را می فشارد و نفس کشیدن را برایم سخت کرده است و زبان از بیان آن قاصر و قلم از نوشتن آن عاجز می باشد .
اما مدتیست که فهمیده ام که این دردها و اتفاقها تنها برای من در بازجویی ها رخ نداده است، بلکه برای اکثر زندانیان اهل سنت در بازجویی ها رخ داده است.
تیر ماه سال ۱۳۹۵ برای دومین بار توسط اطلاعات رشت بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدم و مورد شکنجه های روحی، روانی و جسمی فراوانی قرار گرفتم. آثار این درد و رنجهای جسمی بعد از مدتی از بین می رود اما این شکنجه های روحی و روانی هنوز هم بعد از گذشت تقریبا ۳ سال آثارش هویداست و روح و روانم را جریحه دار و طاقت و توانم را سست کرده است، چون که جای زخم خوب می شود، اما جای زخم زبان هرگز.
می خواهم با بیان گوشه ای از این کابوس وحشتناک، مقداری از این درد ها را التیاب بخشم.
کابوسی که ۱۰ روز بود اما هرگز و هرگز آن روزها از یاد نمی رود، که کارشناس اطلاعات می آمد و شروع حرفش با هتاکی و فحاشی به ناموس رسول الله (ص)( ام المومنین عایشه (رض))، و خلفاء و صحابه و علماء بزرگوار اهل سنت و دیگر مقدسات اهل سنت می کرد. و همچنین هتاکی و فحاشی توسط این کارشناس گیلک زبان به نوامیس قوم تالش زبان صورت گرفت.
این جنایتکاران همانند تاریخ ننگین گذشته آنها که هر روز به شیوه ای دیگر به اعتقادات اهل سنت و اقوام و مذاهب آنها توهین آشکار می کنند تا راه را برای بی خردان باز کنند.
تا بالاخره بعد از ده روز به علت فشارهای روحی وارد آمده به سبب این توهینات و رهایی از شنیدن و تکرار آن، تسلیم خواسته های شوم آنها شوم و اعترافات دروغین بر علیه خودم را پذیرفتم.
تا این که بالاخره پس از پایان ۱۲۰روز انفرادی در بند عمومی اوین شروع به مکاتبه شکایات متعدد از کارشناس مربوطه و ارسال آن برای مقامات و مسئولین قوه قضائیه و وزارت اطلاعات خواستار پیگیری شکایتم شدم و متاسفانه بعد از گذشت تقریبا سه سال کسی به من جوابی نداده است و حتی به صورت مستقیم با نماینده های قوه قضائیه و وزارت اطلاعات در این رابطه صحبت کردم و هیچ جوابی به من نمی دادند بلکه یک لبخند شیطانی زده و می گفتند که این یک چیز عادی ای می باشد.
امروزه جمهوری اسلامی ایران، با اجیر کردن و یا با خرج کردن میلیاردها تومن از طریق نظام آموزشی و رسانه ملی این فحاشی ها و هتاکی ها را در جامعه عادی سازی کند، تا با این کار جایگاه و مقام و منزلت اصلی صحابه را از اذهان مردم به دور کند و روح و ماهیت اصلی اسلام را زیر سوال ببرند، که این در نوع خود نمونه ای آشکار از اسلام ستیزی و اسلام هراسی است، منتها به سبک و رنگ و لعابی دینی.
علماء بزرگوار اهل سنت ایران، همانطور که مستحضر هستید جمهوری اسلامی ایران با برگزاری هفته وحدت، می خواهد تظاهر کند که شیعه و سنی با هم متحد هستند و هیچ فرقی بین شیعه و سنی وجود ندارد و مراسم هایی را در این راستا برای عوام فریبی برگزار میکند، که امروزه تظاهر و تصنعی بودن این ادعا برای کسی پوشیده نیست .
اما زندانیان اهل سنت، دیده و شنیده اند که چطور کارشناسان وزارت اطلاعات با پخش کتاب و جزوات سعی در شیعه کردن زندانیان اهل سنت در سلولهای انفرادی را دارند؛ کتابها و جزواتی که محتوای آنها توهین و افترا به صحابه عظیم و مقدسات ... بیشتر بخوانید
و همچنین مذاهب ۴ گانه اهل سنت می باشد.
دیکته کردن این تفکرات تحت وارد کردن فشارهای روحی و روانی و جسمی و تحمیل آن با قرار دادن مدتهای طولانی در سلولهای انفرادی و یا تهدید به صدور احکام سنگین برای آنها و در صورت تمرد، محکوم کردن آنها به احکام سنگین تحت عنوان و اتهاماتی دروغین.
علماء بزرگوار و وارثان پیامبر عظیم الشان اسلام، از شما درس مردانگی و شجاعت و دلیری و ایستادگی یاد گرفتم ودر تنهایی و خلوت خودم با یادآوری موضع گیریهای دلسوزانه شما در دفاع از دین خدا و یاری رسول الله(ص) و فرزندان این امت کسانی که جوانی شان را در گوشه زندان سپری کردند امثال محمد صابر ملکی ها و ... ، مرهمی بر زخمهایم می یابم.
و امثال بزرگوانی مثل مولانا عبدالحمید اسمائیل زهی و مولانا گرگیج و علمای بزرگوار و دلسوز تالش و اقصی نقاط جامعه اهل سنت .
و از شما عاجزانه تقاضامندم با شفقت و دلسوزی پدرانه تان مارا در تحمل این دردها یاری دهید.
#ایران #حقوق_بشر #رجایی_شهر #زاهدان #اهل_سنت #قرنطینه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر