به نام خالق زیباییها
میخواهم نوشتهام را روزها و سالهای بسیار دور شروع کنم، سالهایی که فراموش شدنی نیستند. آری سال ۶۰ را میگویم که دوران جوانیام را در آن سالها در زندان سپری کردم. یعنی ۴ سال در زندان بودم با افراد زیادی دوران گذراندم از جمله مادران. مادرانی که با فرزندانشان دستگیر شدند یا مادرانی که باردار بودند و در زندان فرزند خود را به دنیا آوردند و مجبور شدند فرزند خود را به بیرون از زندان بدهند و یا مادرانی که فرزندانشان بیرون و خود در زندان بسر میبردند. آن زمان شاید من مثل حالا آنقدر حس مادر بودن را درک نمیکردم چون هنوز ازدواج نکرده بودم و فرزندی نداشتم و البته هیچ فکر نمیکردم که روزی خودم مانند آنها شوم ولی حالا میفهمم که خداوند چقدر به آنها صبر و شکیبایی داده بود. چهارسال پیش یعنی سال ۹۰، وقتی به خانه ما ریختند و من را دستگیر کردند، آن زمان دختر عزیزم یاسمن هنوز ۱۲ سالش تمام نشده بود و من در مقابل چشمان گریان او بازداشت شدم و این جدایی برای من بسیار سخت بود و همینطور برای دخترم یاسمن که چقدر به من نیاز داشت و این را از چشمانش میفهمیدم. وقتی برای اولین بار او را در سالن ملاقات دیدم چقدر مشتاق دیدن چهره معصومش با آن چشمان زیبایش بودم ولی سرش را بلند نمیکرد تا مبادا اشکش جاری شود.و حالا چرا حق یک مادر و دختر باید ملاقات پانزده روز یکبار باشد با توجه به اینکه در این سن یعنی سن بلوغ نیاز دختر به مادر از هر زمان دیگری بیشتر است و حتی دسترسی به تلفن هم برایمان نیست تا حداقل کمی از آن طریق بتوانم کمکی به فرزندم کنم و شنوندهای برای حرفهایش و این جریانات مدت چهار سال است که به همین شکل ادامه دارد و من میدانم که این روزهای سخت و دشوار برای یاسمن عزیزم هیچ زمان فراموش نخواهد شد. من با عکسهایی که از او دارم هر شب و هر روز صحبت میکنم و انرژی میگیرم ولی او را نمیدانم که چگونه شب را بسر میبرد همینطور که پدرش تعریف میکند بعد از ملاقاتها ساعاتی را در اتاقش خلوت میکند یا شبهایی که بیدار میباشد و تا ساعتها به سقف اتاق زل میزند و مونس او به جای مادرش سقف اتاق میباشد و یا شبی تب کرده و تا صبح نخوابیده و در آن لحظات چقدر به وجود مادر نیازمند بوده... اما با اطمینان میگویم که این روزهای سخت و دشوار میگذرد و روزهایی میرسد که هیچ مادر و فرزندی از هم جدا نیستند.
من به این روز ایمان دارم.
صدیقه مرادی
زندان اوین
#ایران #تهران #اوین #رجایی_شهر #گوهردشت #معلمان #كارگران #پرستاران #دانشجویان #زنان #جوانان #زندانيان #دانشگاه #دانشجو #زندان #حقوق_بشر #اعدام #اعتراض #قيام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر