۱۳۹۴ آذر ۲۷, جمعه

از هاشم خواستار- بایدها و نبایدها از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی

#ایران - از هاشم خواستار- بایدها و نبایدها از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی 
بايد ها و نبايدها از اعتصاب غذاي زندانيان سياسي

در زندان اصطلاح غلطي بين زندانيان رواج دارد كه به همد يگر ميگويند مثل لودر حبس ميكشيم. اگر انسان به حق و در شرايط برگزاري دادگاه عادلانه به زندان رود حرفي نيست ،اما تمام زندانيان سياسي و بخصوص زندانيان معلم به ناحق و ظالمانه و بدون رعايت ضوابط يك دادگاه عادلانه و مورد قبول افكار عمومي به زندان افتاده اند.برابر همين قانون اساسي ،متهم سياسي بايد با حضور هيئت منصفه محاكمه شود. اما دادگاه ها به بهانه ي تعريف نشدن جرم سياسي، متهمان سياسيي را بدون هيئت منصفه محاكمه ميكنند. اين مفت ترين و كثيف ترين جمله اي است كه يك مسئول و انهم در جايگاه عدالت و قضاوت از دهانش بيرون مي ايد.هزاران نفر را اعدام ويا به زندان انداخته ويا تبعيد كرده و در نتيجه هزاران خانواده را نيست و نابود و از هم پاشانده كه جرم سياسي تعريف نشده.!!بعد از چند سال 1357 سی و هفت سال.!!شرم بر شما باد كه چنين گستاخانه جان انسانها را گرفته و به زندان و تبعيد ميفرستيد در حاليكه تعريف جرم سياسي وتصويب ان كمتر از 48 ساعت زمان ميبرد.زندانيان عزيز ريا نباشد به خدا قسم به مظلوميت شما بارها در تنهايي خود گريه كرده ام كه اي كاش به جاي شما زندان باشم و يا حد اقل بنده هم زندان باشم، تا همدرد شما باشم،اما چه كنم كه اين يكي دست خودم نيست.
اما مقاومت تعدادي از زندانيان همچون اقايان حسين رونقي ملكي و محمد نوريزاد و مهدي خزعلي و اخرينش محمود بهشتي لنگرودي درسها به زندانيان و انهاييكه بيرون از زندان هستند و همچنين به حاكمان ميدهد.
به زندانيان درس ميدهد كه بدور از چاپلوسي و نوشتن نامه ي فدايت شوم براي حاكمان، راه هايي براي فرار از زندان وجود دارد. اين به آن معني نيست كه ما زندانيان را تشويق به اعتصاب غذا كنيم، و از بيرون از گود بگوييم لنگش كن. چرا كه مسئله مايه گذاشتن از جان است و هر ان ممكن است زنداني همچون شادروان هدي صابر جانش را بدهد.اما كسانيكه بيرون از زندان هستند، هم وظيفه اي دارند كه از تمام راهها استفاده كرده تا صداي مظلوميت زنداني را بگوش ملت و جهانيان برسانند. تمام راه ها حتي نامه به مجلسي كه ما انها را نماينده ي ملت نميدانيم . البته از هر كسي و يا صنفي كاري بر مي ايد كه همه بايد با انجام توانايي خود در قبال زنداني به وظيفه ي خود عمل كنند.
اما حاكمان بدانند:تعريف نشدن جرم سياسي بهانه اي است كه نخ نما شده و ملت ايران و بخصوص معلمان و جامعه ي بين الملل اگاهي دارند كه شما حاضرنيستيد متهمان سياسي را برابر همين قانون اساسي محاكمه كنيد. چرا كه تصور ميكنيد با پيدا شدن اندك روزنه اي در اين سد، تمام سد تخريب شده و رفتنتان قطعي خواهد بود.اما مسلما ملت ايران و جامعه ي بين الملل به اين نتيجه رسيده:حكومتي كه معلمانش را كه مورد قبول اكثريت معلمان و نماينده ي انها هستند به زندان ميفرستد مشروعيت نداشته و مستبد و خودكامه ميباشد.
سيد هاشم خواسار نماينده ي معلمان در كانون صنفي فرهنگيان خرا سان


در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
telegram.me/NoToPrisonNoToExecution

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر