۱۳۹۴ دی ۲۱, دوشنبه

از فیس زرتشت احمدی راغب - قدرت و حاکمیت باید به مردم بازگرد ، انتخابات باید آزاد باشد ، قانون بازیچه دستگاه ها و نهادهای مستبد نباشد ، همه زندانیان سیاسی و مدنی باید آزاد گردند ، مذهب و روحانیت به جایگاه اصلی خود بازگردد و حکومت را رها کند ، قلم و زبان سانسور نشود

#ايران - از فیس زرتشت احمدی راغب - قدرت و حاکمیت باید به مردم بازگرد ، انتخابات باید آزاد باشد ، قانون بازیچه دستگاه ها و نهادهای مستبد نباشد ، همه زندانیان سیاسی و مدنی باید آزاد گردند ، مذهب و روحانیت به جایگاه اصلی خود بازگردد و حکومت را رها کند ، قلم و زبان سانسور نشود 


درود . تاریخ سراسر درد و رنج ایران را بویژه پس از هجوم تازیان بیابانگرد را که می خوانید ، با پدیده ای به نام واعظ و زاهد و مردان اهل دین آشنا می شوید که همه جا و همیشه به گونه ای سایه حکومت در میان مردم هستند و همواره از تولد تا گور در همه عرصه های زندگی حضوری مشعشع دارند ! در دیوان شاعرانی چون حافظ ، سعدی ، خیام ، عبید زاکانی و مولانا ... نیز اشاراتی گویا به کردار این جماعت شده است . تاریخ قرون سیاه وسطا و حاکمیت مذهب و کلیسا نیز حکایتی خواندنی و جانگزا از جنایات جماعت اهل مذهب در اروپا بود . در این میان روشنگرانی چون روسو ، منتسکیو ، ولتر ، جیوانی برونو برپا خواستند و در برابر همه آن سیاهکاری و بیداد پایداری کردند ، تفکرات مسموم و خرافه ها را به مضحکه گرفتند ، خطرها را به جان خریدند و مردم را با قلم شیوا و زبان گویای خود آگاه کردند . رنسانس زنگ بیداری در اروپا را نواخت و انسان احترام و ارج خود را بازیافت . اندیشه های روشنگری به ایران هم رسید ، نوشته های اندیشمندانی چون میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا ملکم خان ، زین العابدین مراغه ای ، طالبوف تبریزی ، احمد کسروی ، صادق هدایت و ... همه نشان از بیداری و آگاهی می داد . تاریخ مشروطیت در ایران نیز خواندنیست .
 اما جان کلام اینکه چه شد پس از این همه تاریخ و ماجرا در جهان و ایران ، باز هم بدام حکومت مذهبی افتادیم ؟ ناآگاهی ؟ هیجان ؟ بدخواهان جهانی ؟ دروغ و فریب ؟ آری همه این ها و بسیار عوامل دیگر سبب شد تا گرفتار بلای زهدفروشان نیرنگباز شویم . وعده های دروغین و پوشالی برای آباد کردن این دنیا و آن دنیا همگان را فریفت، تنها رسانه ملی و چند نشریه روزانه رابط بین دروغگویان و مردم شد ! و در این میان باز هم تاکید بر این بود که جماعت اهل مذهب و روحانیت دخالتی در حکومت نداشته باشند ! اما تندروی ها ، جنگ ، زندان ، اعدام نشان از اراده ای دیگر داشت ، پیام خشونت از جانب نمایندگان خدا بروی زمین که : هر که با ما نیست دشمن دین و خداست ، کار را برای همگان دشوار کرد . باز هم دخالت از جزیی ترین اعمال انسان آغاز شد ، صدای تازیانه و فریاد دردمند آدم های معترض در میادین شهر بلند گردید و به زندانها سرایت کرد . بساط دار و اعدام نیز حکایت از سرکوب ملتی داشت که باید خفقان را می پذیرفتند و آنها که نمی خواستند دربدری و آوارگی در جهان را به جان خریدند . مذهب و روحانیت حاکم بر ایران شد ، با نگاهی به کارنامه 36 سال گذشته تاکنون این جماعت نیز نشان از مردود شدن دارد ، شرایط کنونی ایران نتیجه حاکمیت مذهبی است . از بالا تا پایین حکومت دینی را که بنگرید همه ابزار قدرت و نهادها بدست روحانیون است ، قوای مسلح ، قوه مجریه ، قضاییه ، مقننه ، همه و همه در اختیار مردان مذهب است ! 
معترضان همه در زندان هستند ! و آنهایی که آزادند نیز زیر تیغ دادگاه و زندانی شدن بسر می برند ! . اما مردم دیگر از ادامه روند سیاه موجود در رنج و عذابند و خواهان دگرگونی ، همه دیدیم که تجمیع مذهب و قدرت و اسلحه بدست یک گروه باعث چه ویرانی و سیاهکاری گردید . بیایید با سازهای گوناگونی که می نوازیم با همنوایی و یکصدا ساز آزادی را سر دهیم ، قدرت و حاکمیت باید به مردم بازگرد ، انتخابات باید آزاد باشد ، قانون بازیچه دستگاه ها و نهادهای مستبد نباشد ، همه زندانیان سیاسی و 
مدنی باید آزاد گردند ، مذهب و روحانیت به جایگاه اصلی خود بازگردد و حکومت را رها کند ، قلم و زبان سانسور نشود ، اعدام برچیده شود ، زن و مرد یکسان در جامعه و در برابر قانون باشند ، حجاب اجباری نباشد ، همه دستگاه ها و نهادها به مردم پاسخگو باشند ، ارج و احترام به انسان بازگردد ، در نهایت همه خواستار حکومتی سکولار و دمکراتیک هستیم که نماینده واقعی ایران و ایرانی باشد . ایران را تنها نگذاریم .........

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
telegram.me/NoToPrisonNoToExecution


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر