چند وقتی است که بیشتر از درد زندان و شکنجه و بیماری و دوری از خانواده و کلی زحماتی که خودتان می دانید از زمان بازداشت تا پایان محکومیت با آن دست و پنجه نرم می کنیم چیزی که من و امثال حقیر را آزار می دهد افرادی هستند که سیاسی می نمایند و با کارهایشان قداست راه مبارزه برای مردم را از بین می برند.
روی صحبتم با عزیزانی است که برای دیده شدن پا به این عرصه گذاشتند و یا گرفتن پول از خانوادگان سیاسی و یا بازی با احساسات و عواطف آنها.
واقعا پیش خودjان تا حالا فکر کرده اینکه که چرا مردم ما دیگر به مبارزه با دیکتاتوران رو نمی آورند و حرفهایمان برایشان بی اثر شده؟ بله بهتر است بدانید که دم از اصلاحات زدن و مبارزه کاری نمی کند و عمل است که نشان دهنده کار درست است. آقایانی که تا پایشان به زندان می رسد می شوند تواب و موافق قانون اساسی و رهبری و خود را مبری از معاندین نظام می خوانند و دم از جداسازی خود می زنند، تا آزاد می شوند سریعا به اولین کشور منطقه رفته و تازه از دور سنگ پرتاب می کنند و می گویند که جمهوری اسلامی فلان است و فلان و رهبر و مسئولانش دیکتاتور. و نمی دانم چطور رویشان می شود که خودشان را جلوی آیینه نگاه کنند و بخاطر بیاورند که در دوران حبس برای گرفتن یک تخت و یا مرخصی حاضر بودند پا روی هر شخص و یا مبارزی بگذارند. بقول معروف بیاییم یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به مردم.
به تازگی کار به جایی رسیده که دیگر به خانواده زندانیان سیاسی رحم نمی کنیم ما که خود را حافظ منافع مردم می دانیم شرافت اولیه انسانی را رعایت نمی کنیم.
مگر خود ما نیستیم که داد می زنیم آقایان چون به خلوت می روند آن کار دگر می کنند؟ پس چه شده خودمان به جایی که با دیدن همسر٫وکیل ٫مادر و یا خواهر یک زندانی سیاسی از شرم سرمان را پایین بیاندازیم و عرق حیا بریزیم که فرزندشان و یا سرپرست خانواده شان از وی دور است به جایی کارشان رسیده که شرافت این عزیزان را زیر سوال ببرند و کار و درد را به جایی برسانند که همسر یک زندانی از چشم بد و حرف مردم خون گریه کند و یک وکیل بگوید که حقوق بشر را چه کسی می خواهد رعایت کند این آقایان .
من روی صحبتم با همه هست مخصوصا آنهایی که دم از آزادی و آزادمردی و شرافت و اصلاحات می زنند .بیاییم اول خودمان را اصلاح کنیم و هم حزبی و هم گروهی و هم نگرشانمان را بعد به امور مردم.
مردم به چه چیز شما اعتماد کنند؟ به قسم ابوالفضلتان یا دم خروس. وقتی دولت داشتید که کلی اختلاس و ارتشاء به بار آوردید و کمتر از دولت احمدی نژاد بلا سر این مردم نیامد ٫اکثر قریب به اتفاق سران گروهتان آقازادگانشان به جرم اختلاس و دزدی از بیت المال در زندانند و جالبتر آنکه با وقاحت خاصی دم از حقوق بشر می زنند. در مبارزه هم که تا پایتان به زندان و بازداشت می رسد به جای زدن حرف حق، مصلحت پیشه می کنید و تواب می شوید. از خانواده زندانیان هم بدین شکل سودجویی می کنید .
مردم عزیز ایران بدانید اینها اقلیت جامعه مبارزان سیاسی هستند و باعث ننگ و به دنبال منافع شخصی و یا دیده شدن و یا اقامت در کشوری دیگر و یا گرفتن صندلی در همین دولت یا دولت بعدی .
من و امثال خودم صمیمانه از شما معذرت می خواهیم و می گوییم که تا پای جان برای رسیدن به آزادی ملی و داشتن کشوری آزاد و لایق شما خوبان در اوج سختی، حرفهایی که شما نمی توانید بگویید را بلند فریاد می زنیم و ایستاده ایم.
امیدوارم که روزی را با شما تجربه کنیم که بتوانیم با صداقت و راستی و بدون ریا در کنار هم زندگی کنیم و در آرامش و امنیت خاطر بدون خودبینی و منیت زندگی و هم زیستی کنیم .
با تقدیم احترام شایسته - کوچکترین عضو جامعه زندانیان سیاسی
که از خجالت نمی خواهم ایندفعه اسمم را بگویم با دیدن ننگی که دیدم و شنیدم
فروردين 1395
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر