۱۳۹۵ آبان ۵, چهارشنبه

تصور کن

#ایران – #حقوق_بشر-دلنوشته ای از آتنا دائمی



تصور کن از سه سالگی مادرتو پشت کابین ملاقات دیده باشی و قد بکشی و حتی ندونی موهاش چه شکلیه یا دستپختش چه جوریه
مثل سارای مریم اکبری منفرد

تصور کن١٣سالگیت دو سال و نیم با مادرت زندانی باشی و حالا خودتو و شوهرت با ١٥سال حکم هر دو در زندان 
مثل فاطمه مثنی

تصور کن٥سالته پدر و پدربزرگ و مادربزرگت هر سه زندان باشن و ماهی یه بار همشونو بخوای با هم ببینی و ملاقات کنسل بشه !مثل نوه های الهام فراهانی

تصور کن به نامزدت و پدرش اعدام بدن به خودت و مادر نامزدت ١٥سال حبس و تو زندان عقد کنید! مثل ریحانه حاج ابراهیم عروس دانشپورها

تصور کن دخترانی که سال هایی که میشد آزاد باشن خوش باشن درس بخونند ازدواج کنند صاحب فرزند بشن باید تو زندان باشن مثل نسیم باقری،زرگران و...

تصور کن مادرت زنده س اما نمیتونه تو عروسیت یا جهیزیه خریدنت یا موقع زایمانت کنارت باشه چون تو زندانه! مثل فریبا کمال آبادی

کسانی مثل الهام فراهانی،آزیتا رفیع زاده،فاطمه مثنی؛مریم اکبری در اوین و همسر و فرزند و برادرشون در رجایی شهر هستن و ماهی یکبار ملاقات دارند!

همه اینا که گفتم هر کدوم یه اتهام دارن، بهایی،سازمانی،کومله و... و تکرار میکنم "اتهام" که در دادگاه های ناعادلانه جرم تلقی و حکم صادر کردند!

فک کن پسرت اولین کلمه ای که یاد میگیره اسم قاضی پرونده ت باشه که به خودت و شوهرت٤و٥ سال حکم داده:صلباتی(صلواتی) 
مثل آرتین پسر فاران حسامی

تصور کن الان چند نفر تو زندان تو تخت ها دراز کشیدن و به آزادی فکر میکنند...به روزای رفته ، به روزای باقی مونده! اینکه آزادی رو میبینن یا نه!

اگر از زندانی ها و درد ها میگم میخوام یادآوری کنم یه جایی تو دل تپه های اوین چند تا زن هستن که با همه درداشون زندگیشون جریان داره!

و تصور کن تو با همه این دردها چندین ماه و چندین سال زیر یک سقف زندگی کنی و هر روز شاهد ذره ذره آب شدنشون باشی! 
تمام وجودم درد میکند!

آتنا دائمی

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر