۱۳۹۳ اسفند ۲۰, چهارشنبه

آتنا : تا به آخر براي آزادي ايستادگي ميكنم




نفسم ميگيرد اينجا كه هوا هم زنداني است....

هنرمندی که درد جامعه را در هنرش بیان نکند و فقط به فکر منافع خود باشد، هنرمند نیست، فروشنده است...
در این پُست یکی از نقاشی های آتنا فرقدانی هنرمند نقاش معترض و زندانی را گذاشته ایم. آتنا به نازیبایی ها و ناعدالتی موجود در جامعه و اطراف خود اعتراض کرد و اعتراض خود را در نقاشی هایش به نمایش گذاشت.
اعتراض به نازیبایی ها و ناعدالتی ها، زبان اصلی هنر است. اگر قرار است هنرمند نسبت به جامعه و نامناسبات وناملایماتی که در آن وجود دارد بی تفاوت باشد، هنرمند محسوب نمی شود. می تواند برود گوشه ای عزلت بگیرد و برای خودش بنویسد، برای خودش نقاشی کند، برای خودش ساز بزند، برای خودش مجسمه بسازد و ... اینجا هنرمند باید تکلیف خودش را با خود و هنرش مشخص کند. اگر تاریخ را ورق بزنیم به راحتی متوجه می شویم که هنرمندان اصیل و واقعی ما زبان هنرشان همیشه اعتراض بوده است.
هنرمندی که درد جامعه را در هنرش بیان نکند و فقط به فکر منافع خود باشد، هنرمند نیست، فروشنده است. هنرمندی که نخواهد بمب ناعدالتی، بی رحمی، قحطی، ویرانی و ... را در آثارش بیان کند، هنرمند نیست. بلکه یک گارگر و کارگزار اندیشه هایی است که به این وسیله بتواند خود را از خطرها دور کند.
حال آنکه کنه هنر، بیان حقیقت است.برای هنرمند این موضوع ضعف بزرگی محسوب می شود که نداند در اجتماع و شرایط زیستی اش چه می گذرد ؟البته لازم به ذکر است که برخی می دانند و دم نمی زنند. که باید در چرایی و منشاء این سکوت تأمل کرد...!هنرمند برای آسودگی نیامده ، برای خروش و نجوای شیدایی و علمداری حقیقت انسان بودن وانسان زیستن آمده است 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر