#ايران نافرمانی انقلابی و ضرورت تاریخی آن به قلم زندانی سیاسی خالد حردانی
فقر
روز افزون مردم، نارضایتی و تشدید تضادهای اجتماعی، سیاسی، مذهبی و تئوریک حکومت تحت
لوای "امپریال شیعی" به همراه پایه گذاری اصالت دیکتاتوری آخوندی در ایران،از
مبانی واقعی و اساسی سقوط رژیم ولایت فقیه در آینده ای نه چندان دور خواهد بود و هر
نوع مماشات چه از ناحیه دولتمردان غربی و چه از طرف نیروهای سیاسی و روشن فکران خیانت،
به حقوق طبیعی و اساسی مردم و انسانیت خواهد بود. بر اساس رفتارهای غیر انسانی و سوء
مدیریت در ارگانهای حکومتی،دولتی از قبیل رانت های دولتی؛ چپاول و دزدی میلیاردی از
بیت المال مردمی، دخالت های منطقه ای و کشتار بی رحمانه کودکان و زنان و حمایت از حماقت
گروه های ضد مردمی در عراق، سوریه، یمن، لبنان، فلسطین، آفریقا و پیاده سازی برنامه
های غیر اصولی موشکی و هسته ای و تحمیل میلیاردها دلار خسارت به مردم و همچنین تعمیق
روز افزون تبعیض نژادی در کردستان، خوزستان، بلوچستان،«جنسی، مذهبی، سیاسی، بی عدالتی
اجتماعی و شکاف عمیق بین لایه ای فقر و ثروتمند جامعه، فروپاشی و بی هویت کردن اصالت
های انسانی و اندیشه های بشری جمهوری اسلامی و رژیم ملایان را در معرض دگرگونی و سقوط
عمیق قرار داده است و تا انقلاب مردمی فاصله چندانی باقی نمانده و گویی زایمان انقلاب
به ضرورت تاریخی خود نزدیک می شود.اعتصابات و اعتراضات کارگران، معلمین، پرستاران، مدافعان
برابری حقوق نژادی و اقشار تحصیل کرده و بی کار جامعه در اواخر سال 93 و در ابتدای
سال 94 رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و این یعنی ورود به مرحله جدید تاریخی است، جنبش
مردم و عتراضات و اعتصابات در برابر موج شدید خشونت عریان دیکتاتوری و بازداشت های
گسترده در خوزستان، کردستان و بلوچستان و تهران ضرورت حمایت همگانی و سراسری را می
طلبد.همچنین می بینیم تاکتیک های فریبکارانه و شعارهای پوچ
و توخالی دولت اعتدال حسن روحانی که با موج وسیع سرکوب، شکنجه و اعدام همراه بوده راه
به جایی نبرده است و مردم بیش از گذشته برای رسیدن به خواسته های مشروع و قانونی خود
پافشاری می کنند و روحانی با همراهی بخش قابل توجهی از اصلاح طبان داخلی و خارجی حکومت
" آنهایی که در بدنه اپوزسیون رسوخ کرده اند" با اتحاد در برابر نیروی عظیم
مردمی برای جلوگیری از مبارزات انقلابی و تبدیل آن در حد یک راه اصلاحی رفرمی در چارچوب
نظام ارتجاعی ولایت فقیه صرف نظر از ماهیت دیکتاتوری آن، خود خدعه ای تاریخی به شمار
می آید، بدینوسیله حسن روحانی، رفسنجانی، خاتمی به دنبال تسخیر اراده مردم و به صورت
خزنده به دنبال شکست اراده انقلاب هستند و این ضرورت دیگری از آگاهی نیروهای روشن فکر
و اپوزسیون واقعی و مردم را می طلبد که در این دام نیفتند و به قول معروف " مردم
از چاهی به چاه دیگر سقوط نکنند".مسئله اصلی آن است که بخش عظیمی از لایه های اجتماعی
و مدنی مردم تشنه عدالت برابری و آزادی هستند و گارد سیاه پشت پرده " نیروهای
امنیتی خامنه ای، و دشمنان مردم با تصویر کاریکاتوری و مضحک اپوزسیون "طبل توخالی
روحانی، رفسنجانی، خاتمی" پس از چند سال فریبکاری، تزویر با بازی نقش چماق و هویج
به بن بست تاریخی داخلی و منطقه ای رسیده است، تنها راه رسیدن به آزادی و دموکراسی
پایه ریزی مبارزات انقلابی، حمایت از گروه های مردمی و گذار از جمهوری اسلامی است.
اتحاد یک پارچه و عملی همه اپوزیسیون مردمی حول خواسته های دموکراسی خواهانه مردم بر
پایه عملی اعلامیه جهانی حقوق بشر و تشویق نیروهای مردم اعم از کارگران،پرستاران، معلمین،
تحصیلکردگان، بیکاران، نیروهای عظیم اعتراضی، دانشجویان، زنان تحت ستم و اقلیت های
نژادی و مذهبی برای یک نافرمانی انقلابی و عمومی ضروری است .نان، کار، مسکن، بهداشت
و آزادی از حقوق اساسی تمام ملل جهان بوده، صیانت از آن وظیفه ملی و تک تک افراد جامعه
بشری است که ما به عنوان بخشی از جامعه جهانی به آن احترام گذاشته و از خواسته های
مشروع و قانونی مردم مایت می کنیم
.زندانی سیاسی خالد حردانی - 8 تیر 94 زندان رجایی شهر
کرج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر