زینب جلالیان اهل ماکو 34 ساله در تاریخ۲۰ اسفند سال ۸۶ در جاده کرمانشاه - سنندج در یورش مسلحانه نیروهای امنیتی با ضرب و شتم و خشونت بازداشت گردید. سپس ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﮕﺎﻩ ﺳﺘﺎﺩ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺷﻬﺮ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎﻩ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥﻧﻔﺖ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ.
در این بازداشتگاه به مدت بیش از یک ماه مورد انواع شکنجه های روحی و جسمی و فحاشی قرار گرفت. وی پس از درگیری لفظی که با بازجوی خود داشته به کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه منتقل گردید و هر از گاهی بنا بر درخواست تیم بازجویی به اداره اطلاعات کرمانشاه منتقل و مورد بازجویی قرار میگرفت.
ﭼﻨﺪ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﮕﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺤﻠﯽ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﯼ ﺍﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ، ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻌﺪﺍ ﺍﺳﻢ ﺯﯾﻨﺐ ﺟﻼﻟﯿﺎﻥﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﺧﻮﺭﯼ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﮕﺎﻩ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻫﻮﯾﺖ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ضرب و شتم ناشی از این بازجویی ها منجر به خونریزی داخلی وی میگردد که اثرات ناشی از عدم مداوا و رسیدگی های پزشکی همچنان سلامت وی را تهدید میکند.
وی در سال ۸۸ به اتهام همکاری با حزب کارگران کردستان بدون داشتن وکیل و در دادگاهی چند دقیقه ای ( شعبه یک دادگاه انقلاب کرمانشاه ) توسط قاضی باهنر به اعدام محکوم گردید.
وی دو سال پس از بازداشت توسط وزارت اطلاعات کرمانشاه، در اسفند ماه ۸۸ در حالی که حکمش تایید شده بود، به دلایل نامعلومی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل گردید و حدود ۱۰ ماه در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ تحت شدیدترین شکنجه ها جهت گرفتن اعترافات ویدئویی قرار گرفت و پس از آن به زندان دیزل آباد کرمانشاه بازگردانده شد. دادستان وقت تهران در دیداری با محمد شریف یکی از وکلای ایشان از دلایل این جابجایی اظهار بی اطلاعی نموده بود.
خانواده وی در فاصله زمانی که وی در بند ۲۰۹ تحت شکنجه بود، بارها جهت راضی کردن او به انجام مصاحبه تلوزیونی توسط ماموران امنیتی تحت فشار قرار گرفتند. حتی بعد از اعدام «ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻋﻠﻢ ﻫﻮلی» ، «ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻭﮐﯿﻠﯽ» ، «ﻓﺮﺯﺍﺩ ﮐﻤﺎﻧﮕﺮ» ، «ﻋﻠﯽﺣﯿﺪﺭﯾﺎﻥ» ﻭ «ﻣﻬﺪﯼ ﺍﺳﻼﻣﯿﺎﻥ» ماموران امنیتی خانواده وی را به تهران احضار نموده و در هتلی در تهران وی را در حضور خانواده اش تهدید به اجرای حکم نموده و به وی اعلام نمودند سرنوشتی مشابه افراد یاد شده در انتظارش خواهد بود.
وی حاضر به انجام مصاحبه نمیشود و به احضار خانواده اش به تهران و انجام چنین ملاقاتهایی در هتل معترض میگردد.
وی در پاییز سال ۸۹ به بند نسوان زندان کرمانشاه معروف به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل گردید.
ﺯﯾﻨﺐ ﺟﻼﻟﯿﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺩﺍشت به کررات مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفته است. ﮐﻮﺑﯿﺪﻥ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ که ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻭ ﺗﻮﺭﻡ ﭼﺸﻤﻬﺎ شده بود، ﺯﺩﻥ ﮐﺎﺑﻞ ﺑﻪ ﮐﻒ ﭘﺎ، ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﭼﺸﻢﺑﻨﺪ ، ﺩﺳﺖﺑﻨﺪ ﻭ ﭘﺎﺑﻨﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖﻫﺎ ﻭ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﻭﯼ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻨﺠﻪﻫﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۲۹ ﺁﺑﺎﻥ ﻣﺎﻩ ۱۳۹۰ ﺑﺨﺶ ﻣﺪﺩﮐﺎﺭﯼ ﻧﺴﻮﺍﻥ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎﻩ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﻧﻘﺾ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺑﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
تا این زمان هنوز ابلاغ کتبی بابت نقض حکم اعدام به وی ارائه نگردیده است.
وی هرگز اتهامات خود را نپذیرفته و هر گونه فعالیت مسلحانه که به وی نسبت داده اند را تکذیب نموده است.
عفو بین الملل در خرداد ماه ۹۳ اعلام نمود چشمان زینب در خطر نابینایی قرار دارد.
خانواده وی مشکلات جسمانی زینب که عمده آنها شامل عفونت چشم و مشکلات روده میباشد را مستقیما ناشی از اثرات شکنجه دانسته و سلامت کامل وی پیش از بازداشت را تایید میکنند.
این فعال کرد اهل ماکو بارها خواستار انتقال به زندان زادگاه خود بوده که تا این زمان از انتقال وی به زندان ماکو ممانعت به عمل آمده است.
وی اواخر پاییز سال ۹۳ از بند زنان زندان کرمانشاه به زندان مرکزی خوی منتقل گردید و تا کنون در این زندان در شرایط تبعید به سر میبرد. این زندان فاقد بند سیاسی میباشد و زندانیان سیاسی بدون در نظر گرفتن قانون تفکیک جرائم در کنار زندانیان عادی نگهداری میشوند.
ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﯼ «ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ» ، ﺩﺭ ﮔﺰﺍﺭﺷﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺩﺭ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﺯﯾﻨﺐ ﺟﻼﻟﯿﺎﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﮔﺰﺍﺭﺵ:
- ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺧﻮﺩﺳﺮﺍﻧﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺣﮑﻢ
- ﻧﻘﺾ ﺣﻖ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﻭ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﻭﮐﯿﻞ
- ﻧﻘﺾ ﺍﺻﻞ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﺷﮑﻨﺠﻪ،ﻧﻘﺾ ﺍﺻﻮﻝ ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ
- ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ: ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺱ ﻭ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﻋﺪﻡ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر