#ایران -#حقوق_بشر-هاشم خواستار: من از خودم شرمنده ام
1-من از خودم شرمنده ام كه بعد از 110 سال از انقلاب مشروطيت مجلس و دولت و حكومتي بسيار عقب مانده تر از مجلس و دولت اول بعد از انقلاب مشروطيت داريم.
2-من از روح ايت الله طالقاني شرمنده ام كه در سال 58 اعلام كرد ميترسم اين قانون اساسي از قانون اساسي هفتاد سال پيش بدتر شود كه شد و براي اعتراض به مجلس خبرگان كه جاي مجلس موئسسان را گرفته بود هميشه در ان مجلس بر روي صندلي نمي نشست و بر روي زمين مينشست و ميگفت من هم لباسيهايم را ميشناسم و حقيقتا چقدر خوب اخوندها را مي شناخت كه ما نشناخته بوديم.
3-من از روح ايت الله طالقاني شرمنده ام كه شهر سنندج در اوايل سال 58 بسوي نا آرامي پيش رفت و ايت الله طالقاني با يك انتخابات دموكراتيك شوراي شهر را تشكيل داد و اعلام كرد چه اشكال دارد كه در شورا چند تا كمونيست هم باشند. در حاليكه حاكمان امروز چنان در تنگ نظري فرو رفته اند كه نزديكترين افراد به خودشان را با يك جمله كه مخالف ميلشان باشد رد صلاحيت ميكنند.
4-من از شريعتي و روح شريعتي شرمنده ام كه گفت قبل از انكه مسلمانها را نجات دهيم بايد اسلام را نجات داد. او اسلام منهاي آخوند را مطرح كرد و عملا همچون لوتر در دوره ي رنسانس اروپا، كشيشها را از واسطه ي دين مردم با خدا را حذف كرد و شعار عرفان ، ازادي و برابري را سر داد.
4/1-من از شريعتي و روح شريعتي شرمنده ام كه گفت:بند ناف روحانيت شيعه به طبقه ي حاكم و بند ناف روحانيت سني به هيئت حاكمه وصل است،روستائيان را 3 قشر ملا و خان و ژاندارم مي چاپند و ما باور نكرديم و روحانيت را بر ملت حاكم كرديم و امروز بجاي سرزنش خود ، شريعتي را سرزنش ميكنيم كه باعث انقلاب شد.
5-من از صداقت مردم به رهبر انقلاب اقاي خميني شرمنده ام كه بعد از بدست گرفتن كامل قدرت از لباس ايت الله طباطبايي در امد و لباس شيخ فضل الله نوري كه بدست انقلابيون مشروطه اعدام شده بود پوشيد.و سرنوشت ملت را بدست اخوندهايي داد كه از مديريت كشورداري الفبايش را هم نميدانستند و ملت را به جاي عزت با خاك سياه برابر و در يك كلام انقلاب را ملا خور كرد.
6-من از شهداي انقلاب 57 بسيار شرمنده ام كه با ايثار جان و مالشان تلاش كردند كه كشور در جاده ي ازادي و دموكراسي قرار بگيرد اما حاكماني پيدا شدند كه بنام اسلام و سركوب تمام ازاديهاي مشروع مردم هر جنايت و غارت و چپاولي كه توانستند انجام دادند و ميدهند كه ملت در حمله ي عرب و مغول به خود نديده بود.
7- من از روح مصدق بزرگ شرمنده ام كه كشورهاي ديگر نام او را بر خيابان و پول مليشان گذاشتند اما حاكمان ما او را نه تنها شايسته ي اينچنيني ندانستند بلكه كساني را كه پيرو او بودند محاكمه و تبعيد و زندان و حتي اعدام كردند.
8-من از ملت ايران بسيار شرمنده ام كه حكومت ،انتخاباتي برگزار ميكند كه در آن تنها يك اسب و اگر توهين حساب نكنند تنها يك خر شركت ميكند و مسلما آن اسب يا خر در آن مسابقه هميشه برنده خواهد بود.
9-من از تمام زندانيان سياسي از جمله دكتر رفيعي ، خانم نرگس محمدي و .... و بخصوص از وكيلم دكتر عبد الفتاح سلطاني شرمنده ام كه مادرشان فوت كرد و من خجالت ميكشيدم كه تلفن را بر دارم و به ايشان و همسر گراميشان خانم معصومه ي دهقان همكارمان تسليت بگويم. چرا كه من در زنداني بزرگ به مساحت كل ايران و با 80 مليون ايراني زندان هستم و ايشان در زنداني كوچك به مساحت زندان اوين و آن هم در يكي از اطاق هاي زندان اوين زندان ميباشند.
10- من از همكاران عزيز اقايان محمود بهشتي لنگرودي و اسماعيل عبدي شرمنده ام و همينطور از اقاي جعفر عظيم زاده رئيس اتحاديه ي آزاد كارگران و متحد معلمان شرمنده ام كه با اعتصاب غذاي خود تا چند قدمي مرگ پيش رفتند و حكومت را وادار به تسليم كردند و ما نتوانستيم در جهت ازاديشان براي انها كاري بكنيم.
11-من از همكار عزيزمان رسول بداقي كه هفت سال تمام بدون يك روز مرخصي زندان را تحمل كرد كه در طول زندان مادر گراميشان نيز فوت كرد، اما نتوانستيم و يا نخواستيم برايش كاري انجام دهيم يعني نخواستيم فرياد بزنيم و خود را بخطر بيندازيم ، بسيار شرمنده ام.
12-من شرمنده ام از اينكه رهبر شرمنده نيست كه حقوق هاي پانصد، ششصد ، هفتصد مليون توماني در ماه به سرداران سپاه و بسيج براي حفظ و بقاي رژيمشان ميدهند اما معلمان با حقوق يك مليون و پانصد هزار توماني در ماه ساخته و زنده گي ميكنند و فرياد نمي زنند.
13 من شرمنده ام از اينكه رهبر شرمنده نيست كه كشور را فقر وفساد و فحشا وخلاصه سياهي و تباهي برداشته و رهبر دشمن دشمن دارد ومردم را از دشمن موهوم و دروغي كه وجود خارجي ندارد ميترساند در حاليكه دشمن دشمن همين دزداني هستند كه بنام اسلام حكومت ميكنند و كشور را به ويرانه تبديل كرده اند.
14-من از ملت شرمنده ام كه رهبر شرمنده نيست كه كشور با استبداد مطلق اداره ميشود و تصور ميكند كه اگر فضاي باز سياسي به وجود ايد اشتباه شاه را تكرار كرده و بايد با قدرت خدا حافظي كند. در حاليكه همان روزيكه ولايت مطلقه را بوجود اوردند اشتباه شاه را تكرار كردند. شاه اشتباه كرد كه حكومت مطلقه ي سلطنتي بوجود اورد.
15-من از شش مليون ايراني مهاجر تبعيدي ناخواسته شرمنده ام كه اين مهاجرت از حمله ي اعراب تا به امروز ادامه داشته و اميدوارم كه بزودي متوقف شده و تمام مهاجرين با هر عقيده اي كه هستند و در اكناف جهان پراكنده هستند به ميهن عزيز بر گردند و كشور را اباد كنند.
16-من از زرتشتيان گرامي شرمنده ام كه دين اجدادي ما را با خون هاي به ناحق ريخته شده ي خود توانسته اند حفظ كنند.
17-من از بهاييان هموطن شرمنده ام كه چه زندانها وتبعيدها و اعدام ها و كشتارها كه براي حفظ اعتقادشان نديده اند و ما در مقابل تمام اين بلايا كه بر سرشان امده و مي ايد سكوت كرديم.
18-من از تمام اقوام ايراني كرد و ترك وبلوچ وعرب و تركمن و ....شرمنده ام كه ظلم مضاعف را تحمل كرده و اين ظلمها را به پاي فارس ها نميگذارند و همه به اميد زنده ايم كه تمام اقوام ايراني به حقوق حقه ي خودبرسند. (با زبان مادري در كنار زبان ملي بنويسند و بخوانند وفرمانده ي نيروي انتظامي و شهردارانشان را خودشان انتخاب كنند و استاندارشان توسط شوراي استان و با تاييد مركز انتخاب كنند و...)
19-من از ملت شرمنده ام : دوستي داشتم در تربت جام ميگفت پسر امير تيمور عاشق يك دختر غربتي شده كه با لنگ كفش به درختان توت در خيابان زده تا 4دانه توت افتاده و بخورد . زمانيكه با پسر امير تيمور ازدواج ميكند بجاي يك نوشابه 6 نوشابه ميخورد. روحانيت ما هم كه بعد از 1400 سال به حكومت رسيده به جاي 6 نوشابه شصت نوشابه ميخورد و اين بخور بخور پاياني ندارد و كسي نمي تواند جلودارشان شود. مريض هستند و بر مريض حرجي نيست. واين بخور بخور يك روزي انها را خفه خواهد كرد.
20- من از اعدام شدگان زندانيان سال 67 بسيار شرمنده ام و وصيت كرده ام كه مرا در كنار انها دفن كنند. ميدانم روزي خواهد امد كه انجا هميشه گل باران خواهد شد و قبر من هم در كنار انها گلباران خواهد بود.
20/1-من از ملت شرمنده ام كه در حكومت اسلامي به جاي دربار شاه كه اصولا هيچ كاري انجام نميدهندو تنها مصرف كننده و خورنده هستند صدها دربار به وجود امده است و ثروت كشور را مي بلعند.
سید هاشم خواستار
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر