متنی که مشاهده می کنید٫یادداشتهای حسین فرزین زندانی سیاسی سابق از زندان وکیل آباد مشهد است.آقای فرزین در این قسمت از یادداشتهای خود به شرح شعائر و نماز ریاکارانه و دروغین به تشویق مسئولین فرهنگ و امور فرهنگی تبلیغاتی زندان پرداخته است.
توجه شما را به آن جلب می کنیم.
فرهنگ در زندان
گویا طبق قانون نانوشته ای مقوله ی فرهنگ و امور فرهنگی تبلیغاتی، در بند های زندان به عهده ی زندانیان گذارده شده است. لذا این مسئله در بند مشاوره ی دو نیز به همین سامان است.
در این بند، جوانکی سی و اندی ساله که گویا ریاست یک بانک را به عهده داشته و میلیارد ها ریال تبانی و اختلاس نموده، به عنوان مسئول فرهنگی توسط متولیان امور برگزیده شده است. دستیارش نیز سارق مسلحی است که به بانکی حمله نموده و پول های آن را به سرقت برده است.
کارکرد فرهنگی در این بند به روزهای غیرتعطیل مربوط می شود که شامل نمازکی در ظهر و شب است. گاهی شیخکی می آید و گاه نمی آید. لذا نماز گاهی به جماعت و گاهی نیز زندانیان عزیز، در صف جماعت بصورت فرادا نماز را برگزار می کنند. گاهی نیز اگر یکی از ائمه بنابر چند روایت رحلت نموده یا به شهادت رسیده باشند، مراسمی برگزار می شود و جنایتکاری که حال در لباس مداح جلوه گری می کند، با خواندن ابیات و اشعاری ما را به خود کُشانی وادار می کند. بعضی ها آنقدر به سر و سینه ی خود می زنند که از بدنشان خون جاری می شود. اینان همان هایی هستند که یا عشرتکده دایر کرده اند، یا به نوایس مردم تجاوز نموده اند، یا میلیارد ها پول مردم را چپو کرده اند و الی آخر.
گاهی مقوا نوشته ای مراسمی را نوید می دهد یا مسابقه ای برای حفظ قرآن یا آیه ی آیت الکرسی برگزار می شود. برای حفظ یک جزء قرآن یک میلیون تومان و برای حفظ آیت الکرسی کارت تلفن دو هزار تومانی. مسابقه ی خاطره نویسی را هم دیده ام، من نیز شرکت کرده ام و خاطره سیزده را که خوانده اید برایشان فرستادم و منتظر کارت تلفن هستم تا چه پیش آید. این همه را گفتم تا مهمترین مسئله و کارکرد فرهنگی را عنوان نمایم، شماره ی نماز؛ تعجب می کنید؟ نکنید، در این جا همه چیز و همه کس شماره دارند. حال شاید بپرسید شماره نماز دیگر چه صیغه ایست- البته تا یادم نرفته عرض کنم در این جا مردانی که به تعداد قابل توجه زن صیغه ای دارند نیز به وفور پیدا می شود- بله عرض می کردم هر روز در صف نماز می دیدم دستیاری که ذکرش رفت در طول و عرض صفوف نماز حرکت می کند و شمارگانی را یاداشت می نماید. بعد که پرس و جو کردم دیدم هر زندانی یک شماره نماز دارد. از یک تا... و این آقا یاداشت بر می دارد و در جلوی این شماره ها اگر یک نماز شرکت کرده باشد- مثلا نماز ظهر- یک علامت و اگر در نماز عصر هم شرکت کند دو علامت در جلوی شماره اش زده می شود و الی آخر.
حتما انتظار دارید که بگویم چرا این علامت ها خورده می شود و چرا این مجرمان نازنین این گونه در این صفوف بهم فشرده گرد هم می آیند و نماز برگزار می کنند؟ عرض می کنم، این علامت ها سود زیادی دارد و از جمله مهمترین آن ها، در صورت مستمر بودن، باعث می شود که امضای فرهنگی به عنوان یک فرد با خدا و با ایمان را دریافت کنند و این یکی از اصلی ترین عناصر موثر در مرخصی ها، بند باز و آزادی مشروط است. کسی که این امضاء را دارد چه ندارد و آن که ندارد چه دارد؟
البته شرکت در جلسات احکام، قرائت قرآن و... نیز در این گونه مسایل موثر است. در نهایت با بیان این مهم عرضم را به پایان می برم که اغلب کسانی که از این عرصه فرهنگی فارغ التحصیل می شوند و یا امضاء دریافت می کنند، بعد از رفتن به مرخصی یا بند باز یا آزادی مشروط، به قول خودشان نماز را به کناری نهاده دوباره دست به سرقت مسلحانه یا ترانزیت قاچاق مواد مخدر و یا بازگشت به جرائم گذشته را داشته و خواهند داشت. چرا که آورده اند: دزدی که با چراغ آید گزیده تر برد کالا. می خواستم در مورد امامان جماعت هر از گاهی نیز، مطالبی را بیاورم ولی چون این موضوع قدری طولانی شد، آن را به نوشتار دیگر وعده می دهم، باقی بقایتان، جانم فدایتان.
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر