این روز ها که چند روزی تا شروع سال جدید هجری قمری باقی مانده است و به عبارتی دیگر آغاز ماه محرم اول ماه این سال است، در زندان همچون بیرون از این جا، که همان زندان بزرگتر باشد، غوغایی است البته این غوغا در این جا محدود تر و در بیرون از این چهار دیواری که آن چهار دیواری باشد، کمی تا قسمتی وسیع تر است. در بیرون بالاخره غیر حاکمیت تنی چند از آحاد مردم نیز به جای جشن گرفتن آغاز سال هجری قمری که آغاز هجرت پیامبر اسلام بر اساس ماه هست و آغاز گسترش دین مبین اسلام است بجایش، در این مرز و بوم به عزاداری برای فرزندی از فرزندانش می پردازیم، بدون این که او را بشناسیم و یا اهداف نهضتش را بدانیم، فقط به تظاهر می پردازیم و برای چیزی که نمی دانیم و یا بهتر است بگویم که نمی خواهند تا بدانیم، به زاری می پردازیم. شهر ها را سیاه پوش می کنیم تن ها را در پارچه های سیاه می پیچیم خود را به دلیل عدم آرایش بد هیبت و بد چهره می کنیم، یعنی عزا داریم.
طلبه ای جوانی را میشناختم که پدر و مادرش نذر داشتند که در ماه محرم و صفر به حمام نروند و در جهت عزاداری این ایام خود را نشویند و از بخت بد این طلبه که حالا یکی از مسئولان است اینان در این دو ماه از روستا راهی مشهد می شدند و در خانه ی او سکنی میگذیدند و او تا وقتی هنوز به او نزدیک بودم اجبار داشت هر سال بعد از رفتن آنان خانه اش را به سم پاش ها بسپارد تا گند زدایی و حشره زدایی کنند. او همیشه از این وضعیت نالان بود و گویا اخیرا بخاطر فوت آنان یا پست و مقامش دیگر نیازی نمی بیند که آنان را به کنار خود بخواند و یا نگه دارد.
عزاداری ما و مسئولان ما نیز از همین جنس است، تظاهری کنیم، سیاهی بپوشیم، اگر حالش را داشتیم بر سینه و سر خود بکوبیم، شله ای بدهیم یا شله ای بخوریم، همین. اگر هم حالش را نداشتیم در خانه بمانیم و روزگار بگذرانیم بدون این که بدانیم حسین و یارانش چه کردند و به ما چه آموختند و اصولا چرا به مبارزه برخاستند.
آخوند های حکومتی و حکومت آخوندی بر آن نبوده و نیست تا چرایی قیام امام حسین را برای ما بازگو کند، آنان فقط بر آنند تا شکلی را به نمایش در آورند تا ما خودآزاری کنیم و نانی برای آنان فراهم کنیم و از قوت لایموت خود بکاهیم و در حلق آنان سرا زیر نماییم، تا شاید بهشت ارزانیمان شود و گناهان کرده و نکرده مان آمرزیده شود. چرا که اینان با مغازه های دونبشی که باز کرده اند بیان می دارند اگر به قدر بال پشه ای بر حسین بگرییم، گناهانمان اگر به اندازه ی ریگ اقیانوس ها باشد بخشیده خواهد شد.
آیا توهین به دین و آیین و به حسین که مروج دین پاک محمدی است از این بالاتر می شود؟! حسین بر علیه امیرالمومنین زمان که یزید بود قیام کرد چرا که تشخیص داد او فاسد است و فاسد کننده ی دین، آیین و مردم، لذا قیام نمود و با خون خود و فرزندانش راه را به ما نشان داد و فریاد بر آورد که آیا فریاد درستی هست، و گفت که آگر دین ندارید آزاد مرد باشید و با عملش به ما نشان داد که باید حتی بر حاکم اسلامی یا کسی که به اسم اسلام حاکمیت را در دست گرفته است، اگر فاسد شد اگر فاجر و جائر و غاصب بود قیام کرد و او را به زیر آورد، حتی اگر به قیمت خون خود و خانواده مان باشد. آیا شما سراغ دارید که این آخوند های حکومتی اشاره ای گذرا به فساد، فاسدان حاکم بکنند و از ما بخواهند که حسینی عمل کنیم،؟ قطعا این گونه نبوده و این گونه نخواهد شد. لذا باید دست را بر زانوان خود بگیریم و از حسین بیاموزیم و عمل کنیم تا دین جدش حضرت محمد (ص) حاکم گردد.
در زندان نیز همانطور که آوردم یکی دو روزی است که فضای بند ها سیاه پوش شده است از بلندگوها نوحه پخش می شود و این در حالی است که هنوز تلویزیون ملی؟! موسیقی پخش می کند و از پخش فیلم های زیبای آمریکایی دست بر نداشته است. در این جا در بین سارقان، کلاهبرداران و کلاه گذاران، مشروب فروشان و مشروب سازان، دلالان محبت، نیز مسابقه ی سیاه پوشی است، تا خود را بیشتر به آخوند بند نمایش دهند. حسین در این جا نیز فقط یک ناندانی برای این آخوند های درباری است که از بخت بدشان همین بس که جای دیگری ندارند و مجبورند در زندان به فعالیت و در آوردن نان بپردازند.
خلاصه این که ما چند روزی است که به پیشواز محرم و عزای حسینی رفته ایم و این در حالی است که نه حسین و راه او را می شناسیم و نه کسی قصد دارد آن را به ما بشناساند، چرا که شناسایی حسین و راهش برای حاکمانی که به دروغ خود را پبرو او می دانند، قطعا زیان آور است.
والسلام
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر