#ایران -#حقوق_بشر-اشکهای دختر بهمن رحیمی
کلیپی که مشاهده می کنید اشکهای دختر بهمن رحیمی برای پدری است که آرزوی دیدار٫آغوش و بوسه هایش را داشت.او رفته بود که پدرش رابه خانه بازگرداند....
بهمن رحیمی همراه با جمعی دیگر از زندانیان سیاسی اهل سنت در بامداد 13مرداد در زندان رجایی شهر به دار آویخته شد.
دختر در رثای پدر می گوید:
قرار بود این هفته بروم ملاقات بابام. اما رفتم سر جنازه بابام . این هفته قول داده بود برام ملاقات بگیره . کاشکی........
اونقدر خوشحال بودم گفتم الان سوار ماشین میشویم و می رویم بابام را می آوریم وقتی رفتم دیدم جنازه اش را گذاشته اند. نگذاشتند جنازه اش را تماشا کنم .
ملاقات بابام بود گفتم الان می روم اینقدر خوشم می آمد گفتم بابام مرا دوباره می بوسد. وقتی رفتم بابام را دیدم اعدامش کردند. اینقدر با خوشحالی می رفتم می گفتم الان می روم بابایم را بر می گردانم٫وقتی رفتم دیدم جنازه اش آنجا افتاده.
بابا جان همه کس من خدایا او را به بهشت ببر.
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر