۱۳۹۵ اسفند ۸, یکشنبه

دلنوشته ای برای معصومه ضیاء

#حقوق بشر #ایران -به امید روزی که هیچ انسانی به خاطر اندیشه اش در بند نباشد



پگاه همچنان دربند است. و یگانه دخترش این دوره بحرانی نوجوانی را بدون حضور مادر می گذراند.
متن زیر را یکی از دوستان معصومه (پگاه) ضیاء نوشته است .

به امید روزی که هیچ انسانی به خاطر اندیشه اش در بند نباشد.

برای معصومه ضیاء ( پگاه )
برای دخترش فرزانه 
و برای مادر دلبندش

 پرده اول:
از نگاه آرمانگرایانه و مبارزاتی ودرجهت تحقق وحصول ارزشهایی والا، غیبت مادر غم انگیز نیست وچه بسا افتخارآفرین نیزهست،حضور اقوام و دوستان و..نیز بی تردید موجب تلطیف شرایط وایجاد خرسندی است،اما به هرروی آنچه که ضایع میشود حق فرزند است در برخورداری از امنیت حضور مادر که در آستان امن او محقق میشود؛
امنیتی که بدون هیچ شرط و قراردادی در اختیار فرزند قرار می گیرد، خلوتی که دختری که درشرایط بحرانی ورود به سن جوانی و انتهای تحصیلات آموزشی بسر میبرد و مادر و دختر هردو بدان نیازمندند وهیچکس این خلا را نمی تواند پرکند و نبود مادر،‌ سرگردانی وعواقبی سوء بهمراه خواهد داشت.و فرزانه ای که بادور شدن از این حلقه امن، به آینده ای غریب می اندیشد و بامتانت رفتاری و کلامی اش، بدنبال جوابی براین عقده ها و قضاوتهای ناصواب کسانیست که در پی مطامع شخصی و تسویه حسابهای گروهی خود، مادرش را دربند نموده و حتی و با وجود دستور مساعد دادیار مغرض پرونده، ( بیژن قاسم زاده ) از ملاقات ودیدار با او محروم است.
و اما مادر فرزانه؛
پگاه عزیز که هرکس با او ساعتی نشست و برخاست نموده باشد،‌در موردش،‌ قضاوتی جز صداقت، شفافیت، راستی و درستی که بدنبال آزادی اندیشه و بیان است،‌نمی کند و دراین روزگارغریب استبدادزده ودر متن این جامعه که #اسیر چنگال عفریت خودکامگی و حقد و‌ عناد و کینه توزی است ودر نبود پدر مرحومش و مادرسالخورده اش،‌ دربند شده است؛
افراد کم نظیری چون پگاه در مقام مادر و در احقاق کلام استاد محمد علی طاهری درخصوص مبانی حقوق بشر و احیای آن، خدمات مدنی شایسته ای را ارایه داده اند وچهره هایی یگانه و دارای منزلتی سخت یاب هستند که برخلاف بسیاری ازمدعیان انسانی و عرفانی و باپرداخت هزینه هایی بسیار، تحمل بار عظیم اخلاق مداری و آزادیخواهی را بدوش می کشند.
 اما در این فضای بی عدالتی و نادیده گرفته شده وضعیت کودک و مادر ، سهم فرزند ازحقوق اولیه اش و درسایه پذیرش کنوانسیون های جهانی چیست؟
میزان مشارکت نهادهای مدافع حقوق مادر و فرزند با پگاه ها و فرزانه ها درتحمل این بار چقدر می باشد؟
آیا دستگاه های مرتبط با حقوق فرزند در ایران و جهان نمی بایست دراعتراض به تضییع حق فرزندان مادران زندانی حرکتی جدی و پایدار راآغاز کنند؟

 پرده دوم:
مادری که به زورنیروهای امنیتی از فرزندخود جدا وروانه زندان می شود. مادری که درخلوت هولناک و سترگ سلولهای انفرادی ،در نگرانی از تنهایی دخترش و درتلاش برای حفظ اصول خویش، تمام استواری و استقامت خود را متوجه روح خویش می سازد. سرانجام٬ تن، سنگینی این روح پرعطوفت را تاب نمی آورد و مادر سلامت جسم را  از دست خواهد داد..
چنین پرده هایی فقط درتصاویر صیادهای سنگدلی معنا پیدا خواهد کرد که به بی پناهی بچه آهوان و دوری دلخراش مادرازآنهارحم نمی کنند وشکارخویش را به تله ظلم از فرزندش دور می کنند. 
چگونه مدعیان حقوق فرزند، همچون تماشاچیان خاموش صحنه های شکار، می توانند چشم بررنج این فرزندان فرو بندند؟
حق فرزانه ها..به جای خود.اما در این پرده ها چه برسر پگاه ها آمده؟ 
حسی که مادر زندانی در جدایی از فرزند دارد درکنار فشارهای سخت زندان ونیز فشار طعنه هایی به قصد آزردن روح مادرانه وی ودر بازجویی های خارج از عرف و قانون به انجام می رسد..او را به جایی می رساند که درواقع آنچه از مادر پس از رها شدن از زندان به جا می ماند تنی است بیمار،روحی است آزرده و وجدانی است دچار عذاب الیم ...واین موجود برساخته ازشرایط زندان درکنارهمه تعهدات انسانی،اجتماعی وآرمانی خویش بایدوظایف مادری ونگهداری از فرزندوخانه وخانواده رانیزسامان دهد!
بی تردید،توان بازخود سازی واستواری مادرانی همچون پگاه هابارهاوبارهادرتاریخ مبارزاتی زنان ایران آزموده شده،اما آنچه زن ویا مادران زندانی عقیدتی ـ سیاسی تحمل میکنندستمی است مضاعف که ازیک سو دستگاه امنیتی برآنان تحمیل کرده وازسوی دیگرفشاریست منبعث ازنقشهای سنتی و تعاریف مرسوم از نقش مادری و..

پرده آخر: تصویر ازلی
سالهاست که زنان ومادران حق طلب و آزادیخواه، محاصره شده درحلقه ای از "بی مرامی"، درجاده صعب رسیدن به جهانی "با مرام"،صلیب زن مادر کنشگر، را یک تنه بردوش می کشند وآرام وصبور پیش می روند. 
سالهاست که فرزندان مادران زندانی،درجدالی معصومانه باتبلیغات دشمنانه درتخریب چهره مادرانشان، تصویرذهنی خویش را از مادران دربندشان می سازند. و آن تصویر " پری کوچک غمگینی" است که هرشب بابوسه مهربانش به خواب می روند تاازهزارتوی قصه های او، به همان جاده صعب برسندودر گامهای کودکانه خویش تجربه مادرانشان را "پا به پا" پیش برندوجهان خویش رابسازند.

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر