۱۳۹۷ مرداد ۹, سه‌شنبه

عدم اطلاع از محل بازداشت علی کعب عمیر پس از احضار به دادگاه اهواز


روز دوشنبه ۸ مرداد ۹۷، علی كعب عُمير، ۲۰ ساله، بعد از احضار به دادگاه انقلاب اهواز بازداشت شده و تاكنون از محل نگهداری او اطلاعی در دست نيست.


به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ علی كعب عُمير از اهالی كيان‌آباد شهر اهواز؛ دانشجوی رشته کامپیوتر است. روز دوشنبه 8 مردادماه 1397 در هنگام احضار توسط دادگاه انقلاب اهواز بازداشت و .به گفته بستگانش به محل نامعلومی منتقل شده است. 
وی در بهمن ۹۵هنگامی که نوجوان دانش آموزی بیش نبود؛ بازداشت شد. مامورین امنیتی حین بازداشت در سال ۹۵ با او با خشونت رفتار کرده و دست او را شکستند. 
علی کعب عمیر پیش از این به علت شرکت در حرکتهای اعتراضی به انتقال آب کارون؛  بیکاری؛ آلودگی محیط زیست؛  کشتار حلب و دخالت ایران در جنگ سوریه چندین بار به ستاد خبری اداره اطلاعات اهواز در امانیه احضار شده است.
علی كعب عمير  بعد از چندين ماه شكنجه در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز و انتقال به زندان شيبان اهواز با قرار وثيقه آزاد شده بود.   

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر  #زندان  #اهواز  #شیبان #نه_به_اعدام

اعتصاب غذای جمعی زینب جلالیان به همراه ۹ زندانی عادی دیگر در زندان خوی

زندانی سیاسی زینب جلالیان به همراه ۹ تن از زنان زندانی عادی دیگر از روز دوشنبه ۸ مرداد دست به اعتصاب غذا زدند. 


به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام روز دوشنبه هشتم مرداد ماه ۹۷زندانی سیاسی زینب جلالیان به همراه ۹زندانی با جرائم عادی در اعتراض به محرومیتشان از ملاقات هفتگی و امکانات اولیه زندان اقدام به اعتصاب غذا کردند.

در روزهای گذشته به دنبال بازرسی از اتاق این زندانیان یک گوشی موبایل توسط مأموران زندان کشف و ضبط‌شده است.
مأمور حفاظت زندان با تشکیل پرونده برای زینب جلالیان و نه زندانی دیگر این اتاق، چند بار اقدام به بازجویی از آنان کرده است. روز یکشنبه هفتم مردادماه، بعد از احضار مجدد این زندانیان، به آنان اعلام شد تا زمانی که صاحب موبایل مشخص نشود، تمامی۱۰ زندانی اتاق یک بندزنان، از همه امکانات اولیه زندان همچون خرید میوه و خوراکی از فروشگاه زندان، کتابخانه،… و همچنین ملاقات هفتگی محروم خواهند بود.
در اعتراض به این محرومیت‌ها از صبح روز دوشنبه ۸ مرداد، زینب جلالیان و نه زندانی دیگر این اتاق اقدام به اعتصاب غذا کرده‌اند و در نامه اعتصاب خویش به مسئولین زندان اعلام کرده‌اند تا زمانی که این محرومیت‌ها برطرف نشود آنها به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است پیش‌تر در شهریورماه سال گذشته نیز زینب جلالیان به دلیل اعتراض به استعمال مواد مخدر در این بند از سوی مسئولین زندان به مدت چند ماه ممنوع‌الملاقات شده بود.
بندزنان زندان خوی دارای ۳ اتاق است و آمار این بند ۳۸ زندانی است. همچنین ۱۵ زندانی این بند به دلیل عدم وجود تخت به‌صورت کف‌خواب در راهروی این بند بسر می‌برند.

زینب جلالیان زندانی سیاسی که در زندان خوی محبوس است یازدهمین سال حبس خود را پشت سر می‌گذراند. زینب جلالیان اهل شهرستان ماکو؛ در اسفندماه سال ٨٦ و در شهر کرمانشاه بازداشت شد. دستگاه قضایی ایران او را به اتهام محاربه و عضویت در یکی از احزاب کُردی ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم کرد.
وی از بیماری ناخنک چشم، تب برفکی و عفونت شدید رنج می‌برد و تاکنون از معالجه پزشکی محروم بوده و به همین دلیل مدتی طولانی در اعتصاب داروست.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #اعتصاب_غذا #خوی 

۱۳۹۷ مرداد ۸, دوشنبه

پیام مریم اکبری و گلرخ ایرایی به منابسبت سالگرد قتل عام ۶۷: نه می‌بخشیم، نه فراموش می‌کنیم

مرداد ماه ۶۷آغاز بزرگترین کشتار زندانیان سیاسی در طول تاریخ به دستور و فتوای خمینی بود. دراین کشتار سبعانه که ۲ماه بلاوقفه ادامه یافت، بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی به دار کشیده شدند. در سی‌امین سالروز آن کشتار، زندانیان سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ابراهیمی‌ایرایی در پیامی چنین نوشتند: «نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم.»


متن کامل پیام این دو زندانی سیاسی در زیر آمده است:

«گرمای تلخ مرداد ماه در تاریکی شب میان آسمان بی ستاره و زمین خواب‌آلود شب را از معجون عشق و مرگ سرشار کرده بود و زمزمه‌های عشق و مقاومت در سایه‌های شب در آهنگی تلخ و شیرین به گوش می‌رسید و سرنوشتی ملکوتی در آستانه رویاها در برابر چشم‌های جهانیان به رقص درمی‌آورد.
گل‌واژه‌ها قطره‌هایی بودند که مثل بلور نور سبکبال و بی‌آلالیش از طناب‌های دار عبور کردند و مثل شبنمی بر بالای سربرگ تاریخ ایران جوانه زدند.
در پس واژه‌ها نبردی سهمگین در جریان بود. نبردی میان آنان‌که رسالتشان تجاوز به ناموس واژه‌ها و ارزش‌های انسانی بود با آنان‌که به احیا کلمات برخاستند و برای حفظ ارزش‌های انسانی که مهیب‌ترین نیروی ضد خلق تلاش بر نابودی آن داشت مقاومت کردند و این‌گونه بود که آنان سربدار شدند تا از حرمت و ساحت کلمات و ارزش‌ها حفاظت کنند.
وقتی برگ برگ تاریخ ایران را ورق می‌زنیم مرحله‌ای به پایان می‌رسد و مرحله‌ای نوین پدیدار می‌گردد. انقلاب مشروطه، نهضت جنگل، کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب ۵۷، قتل‌عام‌های دهه‌ی ۶۰ و به ویژه کشتار تابستان ۶۷ (گورهای دسته جمعی جان باختگان کشتار ۶۷، خاوران تهران که ۳۰ سال است خانواده‌ها بدون داشتن نام و نشانی از عزیزان خود هر هفته بر سر مزار شهدا می‌روند و یا خانواده‌های عزیز شهرستان که فرزندان خود را در حیاط خانه خود دفن کرده‌اند) اتفاقات سال ۸۸، وقایع ۶ و ۷ مرداد ۸۸ و… اما تاریخ نشان داد که در هیچ برهه‌ای از زمان این رشادت‌ها فنا ناپذیر نیستند؛ چرا که در بعد فکری و اندیشه جاودانند نه در بقای جسمانی.
آنان رفتند اما با خون خودشان سقف‌های ناباوری و ناامیدی را از هم شکافتند و به اسارت و بندگی و تسلیم و رذالت در هیچ شرایطی تن ندادند؛ چه در میدان تیر و چه بر بالای چوبه‌های دار. آنها بهای سنگین آزادی را پرداختند و جریان روشنگر و رشادت‌های آنها به رغم همه دسیسه‌ها و خاکسترهایی که بر سرشان ریختند هر روز و هر لحظه ادامه یافت. 
فراموشی در همه حال حاضر است و عقب نمی‌نشیند مگر آنکه به عقب برانی‌اش، نمی‌گریزد مگر آنکه بگریزانی‌اش، چون پیش آید تو را درمانده و ناتوان می‌سازد. نیروی که قادر است تو را به نابودی کشد. 
رژیم همواره سعی کرده تا تاریخ دهه ۶۰ و کشتار ۶۷ را را در اذهان مردم حذف نماید و با عناوین گوناگون سعی در سانسور آن دارد، از تخریب گورهای جمعی گرفته و یا با خطاب قرار دادن قربانیان به نام تروریست و… هر چه بیشتر بر این هدف پای می‌فشرد؛ غافل از اینکه در تمام این سال‌ها خانواده‌ها بودند که تلاش کردند این خاطره و تاریخ فراموش نشود و با وجود ابزارهای سرکوب و فضای امنیتی صدایشان را به جهان برسانند. 
دیوارهای این اختناق و پنهان کاری با امواج خروشان جنبش دادخواهی فروریخت و نهاد خودکامگی و استبداد سلطنت دینی که کاخ قدرتش را با تکیه بر فقر و فحشا و اختلاس و چوبه‌های دار بنا کرده به خود لرزید… حفاظت از تاریخ دهه شصت که بخشی از تاریخ ایران است وظیفه‌ی هر ایرانی است و باید با بررسی این دهه و محاکمه آمران و عامران آن در دادگاه خلق از تکرار جنایت جلوگیری شود و تا زمانی که تحقیقات مستقل در این مورد انجام نگیرید و عاملین این کشتار محاکمه نشوند از پای نخواهیم نشست؛ نه می‌بخشیم نه فراموش می‌کنیم.
مریم اکبری منفرد
گلرخ ابراهیمی ایرایی زندان اوین
مرداد ۹۷»

لازم به یادآوری است که ۲برادر زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در سالهای ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ در موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ به دار آویخته شدند.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #قتل_عام_۶۷  #اوین  #مرداد #خاوران

استمداد مادر سهیل عربی و افشای توطئه و طرح کثیف دستگاه قضاییه

مادر زندانی سیاسی سهیل عربی روز گذشته شنبه ۶ مرداد ماه؛ از فشار و آزار و اذیت فرزندش توسط مأموران زندان و دستگاه قضاییه خبر داد.


به گزارش کانون حقوق بشری به به زندان نه به اعدام؛ خانم فرنگیس مظلوم ضمن استمداد از مجامع حقوق بشری اعلام کرد که دستگاه قضاییه قصد دارد زندانی سیاسی سهیل عربی را از طریق خوراندن یکسری داروها؛ تحت عنوان بیمار روانی او را به تیمارستان امین‌آباد منتقل کنند.
مادر سهیل عربی از قول هم‌بندیان سهیل عربی گفت زندانبانان می‌خواهتد با تزریق آمپول و خوراندن قرص کاری کنند که او روانی شود و به امین‌آباد ببرند. در آنجا هم ممکن است آمپولهایی به او تزریق کنند که یا حافظه‌اش را از دست بدهد و یا روانی شود.
یکی از هم‌بندیان سهیل عربی طی تماسی به خانم فرنگیس مظلوم گفت سهیل در زندان حق حرف زدن با کسی را ندارد و نمی‌تواند تماس بگیرد.
زندانی سیاسی سهیل عربی هم اکنون محروم از تماس و تلفن در زندان تهران بزرگ محبوس است.

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام
و پیج اینستاگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زندان #سهیل_عربی #تهران_بزرگ 

۱۳۹۷ مرداد ۷, یکشنبه

توطئه علیه زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر برای به قتل رساندن آنها

عوامل حکومتی تحت عنوان داعش به زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر حمله کردند. 


به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ روز یکشنبه ۷ مرداد ماه ۹۷ سه تن از عوامل اجیر شده حکومتی تحت عنوان داعش در هواخوری زندان؛‌ با آجر و میله به زندانیان سیاسی سالن ۱۰ بند ۴ حمله ور شده و آنان را به شدت مضروب کرده اند. 
نفر اصلی این حمله یک زندانی اهل آذربایجان بنام صالح.اف که فردی قوی‌هیکل با ۱۹۵ سانت قد و ۱۵۰ کیلو وزن است و آموزش‌های ویژه دیده است‌ آغازگر این حمله بود.. وی به زندانیان حمله کرده و آنها را تهدید نموده است. 
بر اثر این حمله؛ دست راست سعید شیرزاد از ناحیه بازو شکسته؛‌ کمر آرش صادقی آسیب دیده و مچ پای لقمان مرادی در رفته است. این زندانیان با همین وضعیت به بند منتقل شده و هیچ اقدام درمانی و پزشکی برای آنها به عمل نیاورده اند.
کارگرازان حکومتی در زندان گوهردشت کرج مدتی است ۵ عضو خطرناک داعش را که از جمهوری آذربایجان، چچن و عراق هستند، به دلیل درگیری و ایجاد خطر برای زندانیان دیگر از آنها جدا کرده‌اند و به سالن ۱۰ بند ۴، در کنار زندانیان سیاسی منتقل کرده‌اند.
‌‏سیاست رئیس زندان رجایی شهر کرج این است که زندانیان خطرناک را علیه زندانیان سیاسی اجیر می کند تا با صحنه سازی؛ زمینه قتل آنان را فراهم نماید. 

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر  #زندان #رجایی_شهر  #قتل #زندانیان_سیاسی

پاسخ مجید اسدی به الطاف ملوکانه بازجو و قاضی و دادستان!!

زندانی سیاسی مجید اسدی خطاب به بازجو و قاضی و دادستان:اگر تاب شنیدنش را دارید خطاب به ریز و درشت‌تان می‌گویم…



مجید اسدی٬ زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج با نوشتن مقاله ای تحت عنوان پاسخی به الطاف ملوکانه خطاب به بازجو و قاضی و دادستان و زندانبان نوشت : به شما می گویم که از این تخت و کرسی‌های فرعونی و گنج و خزانه های قارونی‌تان جز استخوان‌های پوسیده و سردابه‌های ویرانه و از این همه نام و عناوین و القابتان جز ننگ و نفرت برجای نخواهد ماند. اما پیش از آن روز، موعد نزدیک حسابرسی‌تان را دریابید که امواج سیلان و خروشان دریای خلقی غرنده و چالاک و خشمناک در پیش است تا مثقال به مثقال آن الطاف ملوکانه را در پیشگاه عدالت یکجا بالا بیاورید!

مجید اسدی، زندانی سیاسی و فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی تهران در تاریخ ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۵ ازسوی ماموران امنیتی با اعمال خشونت در منزلش در کرج بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
این فعال دانشجویی که فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی است، نخستین بار ۱۳ تیرماه ۱۳۸۷ از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و پس از حدود سه ماه با سپردن وثیقه آزاد شد. او در اسفندماه ۱۳۸۸ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» به چهار سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد و ۱۳ مهرماه ۱۳۹۰ این فعال دانشجویی برای تحمل حبس به بند ۳۵۰ اوین منتقل و نهایتاً ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ با پایان دوران محکومیتش آزاد شد.

متن کامل مقاله این زندانی سیاسی که به دست کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام رسیده است به شرح زیر می‌باشد:

پاسخی به الطاف ملوکانه !
از زبان بازجو و قاضی و دادستان و زندانبان بارها و بارها این جمله را شنیده ایم که:” این لطفی است که در حقتان می کنیم!”. خاصه آنکه این کلمه ” لطف” در ازای داشتن تنها اندکی از حقوق اولیه یک زندانی ، همواره به رخ او کشیده می شود تا مجرم بودنش را در پیش چشمان او مشروع جلوه دهند. چنان که دادستان، حق ملاقات آرش با خانواده اش را یک ” لطف” می داند و رئیس زندان دسترسی بیماران زندانی به دارو و درمان را یک ” لطف ” از سوی خود قلمداد می کند.
آخر رژیمی که در آن مردم، رعیت و بنده شمرده می شوند و وطن، ایلغار و تیول ولایت و خواجه گان و سپاهیان او، دیگر دم زدن از حقوق انسانی در قاموس اینان، خود جرم است و آنچه می ماند تنها همان ” لطفی” است تا مگر به خیالشان با روغنش تار سبیل شکسته اقتدارشان را چرب کنند!
حال اگر تاب شنیدنش را دارید پس خطاب به ریز و درشت تان می گویم:
شما که سنت‌تان جز جنگ و تباهی نیست با اسیران دست بسته ۶۷ چه کردید که تاریخ نرون و چنگیز و هیتلر در برابرش شرمساری می کند؟ چوبه های دار بر سر هر خیابان و برزن افراشتید و روشنی چراغ رونق هر خانه را ربودید و رخت عزا بر تن ها پوشاندید و داغ مرگ عزیزان بر جان ها نشاندید. به نان پاره ای از سفره بی بضاعت مردم قانع نشدید، آب را هم به رویشان بستید و گلوله نثارشان کردید. خرده دسترنج کارگران و دهقانان را در کیسه های پرناشدنی‌تان اندوختید تا قصرهای قیصری‌تان خشت بر خشت بالاتر رود. دختران و زنان را در کنج پستوها و دهلیزهای جاهلی تان زنده زنده به گور سپردید. از جنگل ها، شوره زارها ساختید و نشانی از آبادی و آبادانی بر جای نگذاشتید. جامه زهد و تقوی بر قامت خدعه و نیرنگ پوشاندید، دین و آیین مردم را بر سر نیزه کردید، تیغ بر گلوی مردم نهادید تا به آیین و سنت باطل‌تان درآیند و بر بالای منبر پیغمبر چون بوزینگان جست و خیز گرفتید و بر پیشانی مردم مهر تکفیر و رفض و ارتداد زدید؛ کونوا قردة خاسئن!
این است یک از بیشماران الطاف ملوکانه ای که لقلقه زبان شماست و ما یکسره بر تمامی آن تف کرده ایم. به شما می گویم که از این تخت و کرسی های فرعونی و گنج و خزانه های قارونی‌تان جز استخوان‌های پوسیده و سردابه‌های ویرانه و از این همه نام و عناوین و القابتان جز ننگ و نفرت برجای نخواهد ماند. اما پیش از آن روز، موعد نزدیک حسابرسی‌تان را دریابید که امواج سیلان و خروشان دریای خلقی غرنده و چالاک و خشمناک در پیش است تا مثقال به مثقال آن الطاف ملوکانه را در پیشگاه عدالت یکجا بالا بیاورید!

مجید اسدی
زندان گوهردشت
مرداد ۹۷

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #قاضی #بازجو #زندان #مجید_اسدی  #گوهردشت

۱۳۹۷ مرداد ۶, شنبه

اسامی و مشخصات ۱۹ زندانی در انتظار اعدام در زندان دستگرد اصفهان

کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام، اقدام به تهیه اسامی و مشخصات ۱۹ تن از زندانیان عادی زیر حکم اعدام در زندان دستگرد اصفهان که در بند ۸ این زندان محبوس هستند؛ کرده است.

 در میان این زندانیان یک کودک مجرم وجود دارد که هنگام ارتکاب جرم ۱۵ ساله بوده است. دو زندانی دیگر؛ در حالی که دلایل حاکی از اثبات اتهام نبوده است؛ با قسامه محکوم به اعدام شده اند. همچنین یک زندانی دیگر محکوم به قصاص و قطع دست می‌باشد. 


اسامی و مشخصات این زندانیان به شرح زیر می‌باشد:

۱.امیر صادقی ۳۱ ساله به اتهام تجاوز (طرف مقابل شکایت کرده تا از زندانی پول بگیرد و قاضی هم بدون عدله حکم اعدام داده است).
طرف مقابل شکایت کرده تا از زندانی پول بگیرد و قاضی هم بدون عدله حکم اعدام داده است

۲.عماد منجزی ۲۴ ساله به اتهام قتل (این زندانی در هنگام ارتکاب جرم ۱۵ ساله بود).

۳.نبی‌الله قاسمی۴۰ ساله به اتهام قتل (وی مدت ۶ سال است که در حبس به‌سر می‌برد و هیچ مدرکی علیه این زندانی وجود ندارد. دستگاه قضاییه با پر کردن قسم نامه، راه اعدام او را هموار کرده است).

۴.مهدی سامی۳۶ ساله به اتهام قتل

۵.علیرضا قربانی به اتهام قتل

۶.سیدعلی فاطمی اهل شهرضا به اتهام قتل

۷.سیدعلیرضا فاطمی ۳۳ ساله اهل کاشان به اتهام قتل

۸.احسان بهوند حدودا۲۰ساله به اتهام قتل

۹.ایمان طالبی ۳۵ساله به اتهام قتل (هیچ مدرکی علیه این زندانی وجود ندارد دستگاه قضاییه با پر کردن قسم نامه راه اعدام او را هموار کرده است).

۱۰.عباس مومنی ۳۰ساله به اتهام محاربه (وی مدت سه سال است که در زندان محبوس است).

۱۱.احمد فتحعلی ۳۵ساله به اتهام محاربه (وی حدود ۵ سال است که در زندان محبوس است).

۱۲.یعقوب فرقانی ۲۶ساله به اتهام قتل (وی ۲ سال است که در زندان محبوس است).

۱۳.حسن خورا۳۰ساله به اتهام قتل (این زندانی ۸ سال در زندان محبوس و زیر حکم اعدام است).

۱۴.کریم چاووشی ۳۰ساله به اتهام قتل

۱۵.مهران رضایی ۳۲ساله به اتهام قتل (وی ۵ سال است که در زندان محبوس است).

۱۶.غلامرضا عبدلی ۴۳ساله به اتهام قتل (وی دو سال است که در زندان به‌سر می برد).

۱۷.اسماعیل قصابی۲۵ساله به اتهام قتل

۱۸.نوید میرزایی ۲۷ساله به اتهام قتل (این زندانی ۳سال است که در زندان محبوس است).

۱۹.مهدی سام(یا سامی)۳۶ساله به اتهام قتل (وی ۵ سال است که در زندان بسر می برد).

شایان ذکر است که یک زندانی نیز به نام مهدی قدیریان، محکوم به قصاص و قطع دست در این زندان محبوس می‌باشد.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #دستگرد #قسامه #نه_به_اعدام #کودک_مجرم #اصفهان

۱۳۹۷ مرداد ۵, جمعه

خبرهای نقض حقوق بشردر ایران روز پنج‌شنبه چهارم مرداد ماه

مهمترین خبرهای روز نقض حقوق بشر در ایران در کلیپ خبری نه به زندان نه به اعدام
بینندگان محترم سایت خبری-حقوق بشری جوانه ها ٬ شما می توانید روزانه ٬خلاصه ای از مهمترین اخبار مربوط به نقض حقوق بشر در گوشه وکنار ایران را به صورت کلیپ صوتی بر روی وبسایت جوانه ها و سایر شبکه های اجتماعی نه به زندان ٬ نه به اعدام دریافت کنید.

آدرسهای ما:
توییتر:@javanei94

#نه_به_اعدام

۱۳۹۷ مرداد ۴, پنجشنبه

روایتی از بازماندگان واقعه هولناک علیه بشریت در تابستان خونین ۶۷



از قتل‌عام زندانیان سیاسی ایران در تابستان ۶۷ به‌عنوان بزرگترین جنایت پس از جنگ جهانی دوم یاد می‌شود و از آن به عنوان هولوکاست دوم؛ نام می‌برند. جنایتی که تمامی جناحهای حاکمیت نظام ولایت فقیه در آن شریک و سهیم هستند.
هدف از این جنایت بزرگ، انکار وجود زندانی سیاسی؛ و انتقام‌گیری از سازمانها و احزاب بزرگ سیاسی مخالف نظام ولایت فقیه بود. زیرا وجود زندانی سیاسی در هر حاکمیتی، مشروعیت و آینده آن نظام را زیر سئوال می‌برد و ادامه آن را نامشروع می‌کند.


به همین منظور شخص خمینی به تمامی مقامات حکومتی وقت؛ از میرحسین موسوی، نخست‌وزیر آن دوران گرفته تا ولایتی وزیر خارجه‌اش، سفارش کرده بود که در برابر اعتراضهای بین‌المللی علیه شکنجه و اعدام در زندانها بگویند که «در ایران زندانی سیاسی نداریم» و هرگز درباره وجود «زندانی سیاسی» با هیچ طرف سیاسی و حقوقی در جهان گفتگو نکنند.
از این رو خمینی می‌خواست با کشتار جمعی و از بین بردن تمامی زندانیان سیاسی، صورت مساله را از روی میزش جمع کند تا بتواند به حاکمیت خود ادامه دهد.
اکنون که ۳۰ سال از این جنایت می‌گذرد و پرده از آن تابستان خونین برداشته می‌شود، بازماندگان این فاجعه هولناک سکوت را شکسته و در نهادها و ارگانهای بین‌المللی و حقوق بشری لب به سخن می‌گشایند.
در متنی که پیش روی شما است؛ به نمونه هایی از این جنایت که علیه بازماندگان زندانیان سیاسی جانباخته در تابستان سال ۱۳۶۷ رفته است؛ اشاره می کنیم.
باشد تا روزی که تمامی قاتلان؛ جانیان؛ شکنجه‌گران و دست‌اندرکاران این جنایت هولناک در دادگاههای بین‌المللی محاکمه شده و در برابر عدالت قرار بگیرند.

برادر یکی از زندانیان قتل‌عام شده چنین می‌گوید:
برادرم رضا دانشجوی رشته برق دانشکده تكنولوژی انقلاب تهران بود. رضا در شهریورماه سال ۱۳۶۰ دستگیر و پس از شكنجه های بسیار به ۱۰ سال زندان محكوم شد. در نهم مردادماه سال ۱۳۶۷ در حالی که هفت سال از زندان خود را پشت سر گذاشته بود در جریان قتل ‌عام زندانیان سیاسی، در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد.
روز ۱۵ مرداد همان سال، محمد مقیسه با نام مستعار (ناصریان) از دست اندرکاران اعدامها مرا صدا کرد و گفت برادرت را اعدام کردیم.
تقریبا ۳ماه پس از اعدام زندانیان در آبان ماه سال ۱۳۶۷ به پدرم تلفن كردند و از وی خواستند كه برای گرفتن اطلاعات از برادرم (رضا) به زندان اوین برود. فردای آن روز پدرم به زندان اوین رفت. او را با چشم‌بند به نقطه‌یی نامعلوم در داخل زندان برده و از وی می خواهند كه شناسنامه رضا را كه اعدام كرده بودند به آنها بدهد، پدرم می گوید كه من شناسنامه وی را ندارم و نمی‌دانم كجاست. آنها وی را تهدید به اعدام کرده و اقدام به اعدام مصنوعی پدرم می‌كنند ولی وقتی متوجه می‌شوند كه پدرم شناسنامه‌یی از برادرم ندارد، مقداری از وسایل رضا شامل یك ساك كوچك، یك ساعت مچی شكسته و چند تكه لباس به او تحویل می‌دهند و تهدید می‌كنند كه در صورت برگزاری مراسم عزاداری، پدرم و همه خانواده و من را كه آنموقع هنوز در زندان بودم خواهند کشت. آنها از دادن هرگونه اطلاعاتی از محل دفن و یا چگونگی اعدام برادرم رضا به پدرم خودداری کردند.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #قتل_عام_۶۷  #نه_به_اعدام #مرداد

جمعبندی نقض حقوق بشر در ایران در تیر ماه ۱۳۹۷


اخبار سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران در تیر ماه ۹۷- کاری از کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام

تجمع اعتراضی غارت شدگان پدیده و دستگیری چند تن از معترضین در تهران + فیلمها و تصاویر

روز چهارشنبه ۳ مرداد ۹۷ جمع زیادی از غارت شدگان پدیده در مقابل دیوان عدالت اداری در تهران تجمع کردند. آنها در اعتراض به غارت اموالشان توسط این موسسه؛ اقدام به تجمع نمودند.
در این تجمع غارت شدگان شعار می دادند:
غارتگری کافیه جیب ملت خالیه
ای دیوان عدالت شرمت باد شرمت باد
ای قوه قضایئه خجالت خجالت
دزدا همه کاره اند شاکی‌ها آواره اند
غارت گری کافیه جیب ملت خالیه
حرفهای ما حسابه دولت ما تو خوابه
دستهای پشت پرده با پدیده چه کرده
مأموران نیروی انتظامی با یورش به معترضین نماينده تعهدنامه داران و چند تن از شاكيان را دستگیر کردند.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #بازداشت #تهران 

۱۳۹۷ مرداد ۳, چهارشنبه

نامه زینب جلالیان به زانیار مرادی و محکومیت ترور اقبال مرادی


زخم های خود را به تو پیشکش می‌کنم زیرا نشانه گامی به پیش است


زندانی سیاسی زندان خوی زینب جلالیان در پیامی ترور اقبال مرادی را محکوم کرده و خطاب به زانیار مرادی فرزند محکوم به اعدام اقبال مرادی چنین نوشت: «زانیار عزیز زخم‌های خود را به تو پیشکش می‌کنم این بهترین چیزی است که زندگی به من داده است. زیرا هر کدام از آنان نشانه‌ گامی به پیش است در راه جانباختگان راه آزادی که همچون سروهای همیشه سبز سرزمینمان هستند».

توجه شما را به اصل نامه که نسخه‌ای از آن به دست کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام رسیده است؛ جلب می‌کنیم.

دست‌های آلوده به خون جوانان میهنمان امروز هم پدری زحمت‌کش و مقاوم را از ما گرفت.
زانیار عزیز زخم‌های خود را به تو پیشکش می‌کنم. این بهترین چیزی است که زندگی به من داده است. زیرا هر کدام از آنان نشانه‌ گامی به پیش است: در راه جانباختگان راه آزادی که همچون سروهای همیشه سبز سرزمین‌مان هستند.
سرو با همه درختان فرق زیادی می‌کند. چون سرو هر چقدر برگهایش می‌ریزد، سرسبزتر و مقاومت‌تر می‌شود. نه سرمای سوزناک زمستان می‌تواند از طراوتش بکاهد نه گرمای تابستان توانایی مقابله با آن را دارد.
آره زانیار عزیز 
به هر جای این سرزمین قدم می‌نهم نشانی از جانباختگان راه آزادی کُردستان در آن می‌بینم.
کوه‌های سرسخت ماکو برایم یادآور شیرین علم‌هویی دوست نازنین دوران کودکی‌ام است و کوه‌های بلند هورامان یادآور رفیق گرانقدرم، فرزاد کمانگر و آبیدر مهمانواز یادآور فرهاد وکیلی پدر هورام، هوراز و هنگامه.
امروز هم آوای پدر فداکار و مبارزمان، این سمفونی عظیم و باشکوه است که در گوش جهانیان می‌نوازد.
آره رفیق عزیزم این را گفتم تا بدانی با تو هم‌دردم و جاودانه شدن پدر همیشه غم‌خورتان را تبریک عرض می‌نمایم.
ترور پدرت، اقبال مرادی پدری دلسوز و یاری‌رسان؛ در حقیقت ترور دست‌های یاری‌رسان بشریت است. تو با استقامت و از خودگذشتگی میراث‌دار پرچم این مبارزین راه آزادی شدی.

من ضمن محکومیت این ترور، در پشت میله‌های زندان پیمانی دوباره می‌بندم که تا محقق شدن اهداف این جانباختگان که چیزی جز آزادی نیست، به مبارزه خود ادامه دهم.
زینب جلالیان

مردادماه سال ۱۳۹۷
زندان خوی

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #اقبال_مرادی #ترور #نه_به_اعدام #زانیار_مرادی #زینب_جلالیان

اسامی و سمت بیش از ۵۰ تن از آمران و مسئولان کشتار تابستان ۶۷ و اعضاء هیئت مرگ در ایران

اسامی زیر شامل اصلی‌ترین مقامات حکومتی است که در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ نقش تصمیم‌گیرنده داشتند. این افراد همگی از دست اندرکاران کشتار ۳۰هزار زندانی سیاسی در استان‌های مخلتف در ایران بودند. سمت‌های ذکر شده در متن؛ همان سمت‌هایی است که این افراد در دوران فاجعه هولناک تابستان ۶۷ در آن مشغول به‌ کار بودند. برخی از این جانیان نیز هم‌اکنون در قید حیات نیستند.
۴ نفر اصلی و کلیدی و تصمیم‌گیرنده در قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ احمد خمینی، عبدالکریم موسوی‌اردبیلی، علی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی بودند.


اسامی و مشخصات به قرار زیر است:

۱- عبدالکریم موسوی‌اردبیلی: رئیس دیوان عالی کشور به عنوان عالی‌ترین مرجع قضایی؛ اولین حکم برای قتل‌عام را از خمینی دریافت کرد و در جریان جزییات کشتارهای سال ۶۷ قرار داشت.
۲- محمد موسوی خوئینی‌ها: عضو شورای عالی قضایی – دادستان کل کشور
۳- مرتضی مقتدایی: عضو و سخنگوی شورایعالی قضایی
۴- سیدمحمد موسوی بجنوردی: عضو و سخنگوی شورایعالی قضایی
۵- سیدمحمد حسن مرعشی شوشتری: عضو و سخنگوی شورایعالی قضایی و یکی از پایه‌گذاران اصلی قوه‌ قضاییه
۶- علی فلاحیان: جانشین وزیر اطلاعات
۷- جواد علی اکبریان: معاون وزیر اطلاعات
۸- غلامحسین محسنی اژه‌ای: نماینده قوه قضاییه در وزارت اطلاعات
۹-حسینعلی نیری: رئیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران و رئیس هیئت مرگ
۱۰- مصطفی پورمحمدی: نماینده وزارت اطلاعات
۱۱- مرتضی اشراقی: دادستان تهران
۱۲-سیدابراهیم رئیس‌السادات (ابراهیم رئیسی): معاون دادستان تهران و از اعضای اصلی کمیسیون مرگ
۱۳- علی مبشری: حاکم شرع تهران (جانشین حسینعلی نیری)
۱۴- محمد اسماعیل شوشتری: رئیس سازمان زندان‌ها و از اعضای اصلی هیئت مرگ
۱۵- علی رازینی: رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح
۱۶- سیدحسین مرتضوی زنجانی: رئیس زندان اوین
۱۷- محمد مقیسه‌ای (معروف به ناصریان): رئیس زندان گوهردشت (رجایی‌شهر کرج)
۱۸-میرزانجف آقازاده: رئیس هیئت مرگ استان آذربایجان شرقی
۱۹- مختار حیدرزاده: دادستان دادگاه انقلاب اسلامی آذربایجان
۲۰- خلیل عابدی: حاکم شرع تبریز

۲۱- محبوبی: نماینده وزارت اطلاعات از استان آذربایجان شرقی
۲۲- علی دادیزاده: معاون دادستان تبریز
۲۳- حاج سید ابوالحسن چاپاری: مدیر کل سازمان زندان‌های استان آذربایجان شرقی
۲۴- قاضی طباطبائی: حاکم شرع اردبیل
۲۵- میرزابیوک خلیل‌زاده‌مروج: امام جمعه اردبیل
۲۶- حسین میرصادقی: دادستان اردبیل
۲۷- سیدعلیرضا آوایی: دادستان انقلاب دزفول
۲۸- شمس‌الدین کاظمی: رئیس زندان دزفول
۲۹- غلامرضا خلف رضایی زارع: دادیار شهر دزفول
۳۰ – رضا صرامی: رئیس زندانهای خوزستان
۳۱- حمید موسوی: نماینده وزارت اطلاعات از مسجدسلیمان
۳۲- الله‌وردی مقدسی فر: حاکم شرع رشت
۳۳- علیمراد حیدری: جانشین حاکم شرع رشت و حاکم شرع شهرهای شرق گیلان
۳۴- حسین مویدعابدی: مدیرکل اطلاعات استان گیلان
۳۵- محسن خداوردی: دادستان انقلاب رشت
۳۶- علی عبداللهی علی‌آبادی: رئیس زندان نیروی دریایی رشت
۳۷- زین‌العابدین قربانی: حاکم شرع لاهیجان و آستانه اشرفیه
۳۸- سیداحمد قتیل زاد : حاکم شرع بندرانزالی و غرب گیلان
۳۹- سیدتقی بادوام: نماینده اداره اطلاعات فومن
۴۰- ناصر عاشوری قلعه‌رودخان: رئیس زندان سپاه فومن
۴۱- حسین ولی‌پور: دادیار زندان مشهد
۴۲- حسن ظریف‌جلالی: رئیس زندان مشهد
۴۳- مرتضی بختیاری: دادستان انقلاب بیرجند
۴۴- ذکرالله احمدی: حاکم شرع کرمانشاه
۴۵- عبدالرضا مصری: نماینده دادستان انقلاب کرمانشاه
۴۶- احمد نوریان: رئیس زندان دیزل‌آباد کرمانشاه
۴۷- عباسعلی سلیمانی: امام جمعه بابلسر
۴۸- سعیدی: دادستان ساری
۴۹- سلامی: دادستان شیراز
۵۰- مجید تراب‌پور: رئیس سازمان زندانهای فارس، کهگیلویه و بویراحمد
۵۱- محمد سلیمی: حاکم شرع همدان و مرزهای غرب کشور
۵۲- محمدعلی زنجیره ای: مسئول زندان اصفهان
۵۳- فریدون حسنوند: از مسئولان اداره وزارت اطلاعات
۵۴- محمد علی نصرتی زگلوجه: رئیس زندان تبریز
۵۵- سعیدی: دادستان ساری
۵۶- رمضانی: حاکم شرع شیراز
۵۷- اسلامی: دادستان شیراز
۵۸ -خليل تراب‌پور: رئیس زندان عادل‌آباد شیراز

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #قتل_عام_۶۷  #نه_به_اعدام #مرداد

۱۳۹۷ مرداد ۲, سه‌شنبه

آزادی علی معزی پس از دوبار تجدید پرونده

زندانی سیاسی علی معزی پس از پایان دوران محکومیت از زندان تهران بزرگ آزاد شد.


به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ امروز سه‌شنبه ۲ مرداد ماه ۹۷؛ زندانی سیاسی علی معزی آزاد شد. آقای معزی می بایست در سال ۹۴ آزاد می‌شد. اما با پرونده‌سازی در سال ۹۴؛ توسط قاضی مقیسه به یک سال محکومیت مجدد و در سال ۹۵ نیز با پرونده‌سازی دیگری تحت عنوان تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس دیگر محکوم شد. 

آقای معزی که سابقه بازداشت و زندان در دهه ۶۰؛ به دلیل هواداری از مجاهدین خلق را نیز دارد، در پاییز ۱۳۸۷ دستگیر و به دو سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شده بود که پس از تحمل دو سال حبس در زندان رجایی شهر و آزادی از زندان، مجددا در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ بازداشت شد.
 این زندانی سیاسی در طول دوران محکومیت از تومور مثانه، بیماری پروستات و ناراحتی کلیوی رنج می‌برد.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران  #حقوق_بشر #زندان #تهران_بزرگ #بیماری

ارژنگ داوودی همچنان در سلول انفرادی محروم از تماس و ملاقات

زندانی سیاسی ارژنگ داوودی در سلول انفرادی زندان مرکزی زاهدان محبوس و از اولیه ترین حقوق خود محروم است.


به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ به دنبال سه ماه بی‌خبری از وضعیت زندانی سیاسی ارژنگ داوودی؛ خبرهای موثق حاکی است که این زندانی سالخورده همچنان در سلول انفرادی در زندان زاهدان محبوس است. 
بر اساس گزارش یک منبع موثق از درون زندان؛ ارژنگ داوودی را با وجود انواع بیماری‌ها از جمله دیابت و ناراحتی قلبی؛ ماه‌هاست که به سلول انفرادی منتقل کرده و وی را از اولیه ترین حقوق هر زندانی مانند تماس و ملاقات با خانواده‌اش محروم کرده‌اند.
ماموران این زندان؛ ارژنگ داوودی را به دستور رییس زندان؛ به بهانه‌های مختلف مورد اذیت و آزار قرار می‌دهند. ارژنگ داوودی متولد ۱۳۳۲ در شهرستان ایذه تحصیل‌کرده دانشگاه تگزاس می‌باشد. این زندانی سیاسی از سال ۱۳۸۲ تاکنون در زندان‌های مختلف ایران محبوس بوده است.
ارژنگ داوودی در سال گذشته از زندان رجایی شهر به زندان زابل و سپس به زندان مرکزی زاهدان تبعید شد. آقای داوودی؛ از ۱۲ اسفند ماه سال۱۳۹۶ در قرنطینه زندان زاهدان در اعتصاب غذا بود و درباره علت اعتصاب غذایش گفته بود: « اعتصاب غذای اینجانب صرفا برای برخورداری از کمی هوا و کمی آفتاب است که به طرزی غیرانسانی از تاریخ ۴ مرداد ۹۶ تاکنون در زندانهای زابل و زاهدان از من سلب گردیده است.»
ارژنگ داوودی به بیماریهای قند و چربی خون و ناراحتی قلبی مبتلا است. 
آقای داوودی در آخرین پیام خود از کم‌سو بودن چشمانش و محروم بودن از حداقل امکانات خبر داده و چنین گفته بود: «از تاریخ ۱۶دی ۹۶در پی انتقال مجدد به زندان زاهدان دچار عوارض سوء بسیار حاد و وخیم شدم. زیرا که در دخمه‌ای کوچک تحت عنوان سلول انفرادی شماره ۲در قرنطینه زندان نگهداری می‌شوم و از حق ملاقات؛ تلفن و ارتباط با سایر زندانیان: هواخوری؛ پیاده روی؛ مطالعه کتاب؛ تلویزیون؛ امکان تهیه دارو و غذای متناسب با بیماریها و ...  محروم هستم».

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #زابل #اعتصاب_غذا #زاهدان #ارژنگ_داوودی #زاهدان #قرنطینه

کشتار بزرگ و پنهانی زندانیان سیاسی در تابستان خونین ۱۳۶۷

کشتار بزرگ و پنهانی زندانیان سیاسی در تابستان خونین ۱۳۶۷

اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ واقعه‌ای هولناک در تاریخ ایران و در تاریخ جهان پس از جنایت بیسابقه هولوکاست بود که طی آن به فرمان شخص خمینی، چندین هزار زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان‌‌های سراسر کشور طی چند ماه به شکلی مخفیانه اعدام و دفن شدند.



این اعدامها که از مرداد سال ۶۷ با زمینه‌‌سازیهای قبلی آغاز شد؛ چند ماه بطول انجامید. بسیاری از زندانیان اعدام شده؛ در گورهای مخفی و یا جمعی دفن شدند و پیکرهای آنان به خانواده‌هایشان تحویل داده نشد. چرا که پرده از جنایتی فاجعه بار برداشته می‌شد.

اتهام این زندانیان همکاری با سازمان‌های مخالف نظام به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف‌های مختلفی از گروه‌های چپ بود.
کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ تنها چند هفته پس از قبول آتش بس در جنگ با عراق آغاز شد. در این سال خمینی که بنیاد حکومت خویش را، سست و لرزان می‌دید، با نوشتن نامه ای خواستار تشکیل یک هیئت (معروف به هیئت مرگ) برای پایان دادن به پرونده زندانیان سیاسی شد. کار این هیئت پرسش سه سوال کلیدی در خصوص عقیدة سیاسی زندانیان بود. فعالان سیاسی که بر روی تفکر و عقاید خویش ایستادگی می کردند به چوبه‌ی دار سپرده و یا روانة میدان تیر می شدند.

خمینی با دستور صریح و قاطع؛ به اعضا هیئت مرگ نوشت: «كسانی كه در زندانهای سراسر كشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری كرده و می‏كنند؛ محارب و محكوم به اعدام می‏باشند و تشخيص موضوع نيز در تهران با رأی اكثريت آقايان حجه‏الاسلام نيری دامت ‏افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماينده‏ای از وزارت اطلاعات می‏باشد، اگر چه احتياط در اجماع است، و همين طور در زندانهای مراكز استان كشور رای اكثريت آقايان قاضی شرع، دادستان انقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم‏الاتباع می‏باشد، رحم بر محاربين ساده‏انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است. اميدوارم با خشم و كينه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نمائيد. آقايانی كه تشخيص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شك و ترديد نكنند».

آمار زندانیانی که با این فرمان جنایتکارانه بدست عوامل وابسته به همین نظام؛ جان خویش را از دست دادند؛۳۰ هزار تن ذکر شده است. به گفته یکی از مأموران سابق وزارت اطلاعات به نام رضا ملک که گوشه ای از جنایات آن سال را برملا کرده؛ آمار اعدام شدگان تابستان ۶۷ به بیش از ۳۳ هزار تن رسید.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #قتل_عام_۶۷  #نه_به_اعدام #مرداد

۱۳۹۷ تیر ۳۱, یکشنبه

اعدام پیرمرد ۶۵ ساله بدون اطلاع و ملاقات آخر با خانواده

روز ۲۷ تیر ماه؛ یک پیرمرد ۶۵ساله؛ متهم به قتل در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه اعدام شد. 


به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ صالح خانی‌زاده فرزند عبدالله اهل جوانرود در سال ۱۳۸۷ در یک دعوا بر سر زمین با دو برادر از همسایگان خود درگیر و مرتکب قتل شد. وی که صاحب چند فرزند بود؛ پس از بازداشت محکوم به اعدام شد.
مسئولین زندان دیزل‌آباد کرمانشاه روز ۲۷ تیر ماه؛ صالح خانی‌زاده را بدون اینکه خود و خانواده‌اش از تاریخ اعدام  اطلاع داشته باشند و بدون آخرین ملاقات در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه اعدام کردند. 
به گفته منبعی از زندان؛ وی حتی یک روز قبل از اعدام با خانواده خود تماس داشته است. ولی هیچ اطلاعی از تاریخ اعدام نداشت و به ناگهان جهت اجرای حکم اعدام منتقل شده است.
مسئولین زندان دیزل‌آباد کرمانشاه جنازه این زندانی را پس از گرفتن پول طناب به مبلغ ۱۲۰هزار تومان به خانواده‌اش تحویل دادند.

اخبار ما را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #دیزل_آباد #زندان #کرمانشاه #اعدام #نه_به_اعدام