۱۳۹۵ شهریور ۱۸, پنجشنبه

وقتتون بخیر با شعری از سهراب سپهری


صبح امروز کسی گفت به من؛
 تو چقدر تنهایی! 
گفتمش در پاسخ:
تو چقدر حساسی... تن من گر تنهاست،
دل من با دلهاست،
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان دردل من،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا ياد تو انداخت، رفيق!
تو دلت سبز،
لبت سرخ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ،
تنت گرم،
دعايت با من!

سهراب سپهری 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر