۱۳۹۵ آذر ۸, دوشنبه

دلنوشته گلرخ ایرایی به همسرش در سی و پنجمین روز اعتصاب غذا

#حقوق بشر #ایران -دلنوشته گلرخ ایرایی به همسرش در سی و پنجمین روز اعتصاب غذا



آزادگان، سرفرازان تاریخ اند و آن‌چیزی که هرگز به بند کشیده نمی‌شود آزادگیست.

در میان حجم سختی که قصد فرسودن‌مان را دارد، روز به روز مقاوم‌تر می‌شویم و با هر دم و بازدم، گامی بیشتر به فردایی که برای آمدنش، بی‌هم بودن را تاب می آوریم، نزدیک می‌شویم.
کمی آنسو تر از منی، پشت همین دیوار های آجری و شاید این روزها با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنی و من بی‌خبر از حال تو.
عشقت را در تار و پود وجودم مرور می‌کنم و بیش از پیش به این باور می‌رسم که تو از سربلندترین‌هایی.می‌دانم بی‌عدالتی ای که در حق‌مان روا شده را با در دست گرفتن جانت فریاد می‌کنی. فردایی که بی‌تاب آمدنش هستیم از راه خواهد رسید.
باید بمانی تا طلوع صبح آزادی را در کنار پرچم افراشته‌اش، به شوق نظاره کنیم.استقامتت ستودنیست آرش جانم.باید بمانی که جان عزیزت را بیش از لمس آزادی عاشقم.

همراه همیشگیت گلرخ

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر