زندانی سیاسی زندان رجایی شهر مجید اسدی در سیامین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷؛ به یاد آن سربداران همیشه جاوید در تاریخ ایران پیامی داده است. مجید اسدی در قسمتی از پیام خود نوشت: «آن سی هزار سر به دار آزادی، در زیر باران موحش شلاق و شکنجه و اعدام، به پای جلاد کرنش نکردند و رفتند تا پس از رفتن شان دیگر هیچ وجدانی دردمند قرار نگیرد و در آن تاریکی اختناق، بذری شدند تا هر بذر در سینه هزاران نسل فردا جوانه زند و بروید و جنگلی شاداب گردد.
نمونه نسلی که امروز، به دادخواهی آنان، همان پیام عظیم و میثاق محکم را در دل و جانشان تازه می کنند و در میدان عمل، فریادش می کشند».
متن پیام مجید اسدی که به دست کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام رسیده؛ از این قرار است:
پیام عظیم ۶۷
هر قتلعامی در تاریخ، همواره در پاسخ به یک ادعا و تمسک به یک مرام و آیین رخ داده است تا موقعیت سست و نامشروع قاتلان و گردنکشان را، در پس بت هایی برساخته به صفت خدا و خدایان مشروع و ویژه کند و سی سال پیش در تابستانی داغ و تب دار، به نام خدا، موحدین راستین را و به اسم دین، مومنین تقواپیشه را فوج فوج به مقتل کشاندند و دسته دسته دفن کردند!
این بار، سلطان و فقیه و جلاد در هیات یک تن و در پیکره یک نظام و دستگاه در هم تلاقی کردند تا تبر بر دست، انسانیت را یکجا گردن زنند. بله، در دستگاهی که در آن مردم ذبح شده باشند دیگر همه چیز مجاز است و می توان به نیابت از خدا، مردم و عدالت؛ بر بالای منبر سلطنت! فتوای قتل عام هم صادر نمود و کفیل مردم شد تا کفه ترازوی عدالت یکسره در یک سمت پایین بماند که عدل به تمامی جاری شود!
به راستی اعجاز ۶۷ در چیست که پس از سی سال هنوز، چشمه زاینده عصیانش از ضمیر دردها پیاپی شتک می زند و گردش خروشان خون هایش از دریچه نبض شورش های بی وقفه اش در غلیان است؟
۶۷ ، غریو بلند و جاودانه "نه" سی هزار عاشق شوریده در برابر چنین دستگاهی است. دادخواستی فراتر از ظرف تنگ عدالتخانه های بشری، که در آن جا، شهادت شاهدان ِ جنایت ارزشی ندارد، که همه ارزش ها در آن جا، وقف زد و بندکاری های سیاست بازانه است.
۶۷ ، فرقان و مرز سرخ میان شهید و جلاد، انسان و ابلیس و وجود و عدم انسان و انسانیت ایرانی است و هم ازین رو است که در این سی سال، پیوسته هر قداره بند خدعه گری اگر خواسته تا خود را در صف و در سمت مردم جا زند، ناگزیر گشته تا بالاجبار، نسبت و نسبش را با آن، بی پرده و چشم در چشم مردم و در پیشگاه تاریخ بالا آورد. شط خونین پیام آن " نه" عظیم در دشت شب ظلمانی وحشت و مرگ وجدان ها، این گونه راه به دریای سپیده دم عدالت و آزادی می برد.
آن سی هزار سر به دار آزادی، در زیر باران موحش شلاق و شکنجه و اعدام، به پای جلاد کرنش نکردند و رفتند تا پس از رفتن شان دیگر هیچ وجدانی دردمند قرار نگیرد و در آن تاریکی اختناق، بذری شدند تا هر بذر در سینه هزاران نسل فردا جوانه زند و بروید و جنگلی شاداب گردد.
نمونه نسلی که امروز، به دادخواهی آنان، همان پیام عظیم و میثاق محکم را در دل و جانشان تازه می کنند و در میدان عمل، فریادش می کشند.
مجيد اسدي
زندان گوهردشت مرداد ۹۷
اخبار زندان و زندانیان را در سایت جوانه ها
و کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام دنبال کنید
#ایران #حقوق_بشر #قتل_عام_۶۷ #نه_به_اعدام #مرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر