۱۳۹۳ بهمن ۳۰, پنجشنبه

نامه بسيار جالب زنداني سياسي حشمت الله طبرزدى پیرامون نامه ی محرمانه ی دیکتاتور ایران به اوباما






نامه بسيار جالب زنداني سياسي حشمت الله طبرزدى پیرامون نامه ی محرمانه ی دیکتاتور ایران به اوباما



شنیده شدخامنه ای دیکتاتور حاکم در ایران ، در پاسخ به نامه نگاری های مکرر پرزیدنت دموکرات ایالات متحده امریکا به او ، نامه ای محرمانه نوشته است !
این که خامنه ای در نامه ی محرمانه خود به فردی که او را رهبر شیطان بزرگ می خواند ، چه نوشته ، اطلاعی در دست نیست .
اما با افشای این خبر ، اولین پرسشی که در ذهن مخالف و موافق ایجاد شد و حتی عده ای را در شوک فرو برد این بود که ، آيا نامه ی محرمانه برای دولت که روز و شب و به مدت ۳۶ سال گذشته از تریبون های رسمی و غیر رسمی ، تجاوزگر ، جنایتکار ، غارتگر ، شیطان اکبر و عامل هر نوع شر و فساد ، معرفی شده ، با کدام میزان سازگارى دارد؟
یا خامنه ای و پیروان ، در اصل ادعای خود به همگان دروغ گفته اند یا این نامه ی محرمانه اش عدول از همه ی آن ادعاها است و یا این که ، اصولا این جماعت روحانیون سیاسی حاکم بر ایران، به هیچ حرف و باور خود پایبند نبوده وصرفا به حفظ قدرت و موقعیت خود می اندیشند، کدام یک صحیح تر است ؟
آرى ! صدها روزنامه نگار و وبلاگ نویس و هزاران شهروند ایرانی، صرفا به این دلیل که مقاله ای برای یک سایت یا روزنامه ی غربی به نگارش در آوردن یا مصاحبه ای با رسانه های آزاد آمريكايى یا غیره آن انجام دادند ويا گزارشى از شرایط اجتماعی کشور ، برای فلان رسانه ارسال نمودند، به اتهام ارتباط با بیگانه ، تماس با دولت متهاجم ، جاسوسی ، اقدام علیه امنیت ملی ، فروش اطلاعات و وطن فروش ، شکنجه و زندانی شدند .
ولی خامنه ای، که از یک سوبا شعار ضد امریکایی برای خود و دارو دسته اش ، سالها است که مثلا در اذهان بخشی از ناآگاهان، و جماعت انقلابی و ضد امریکایی کسب کرده و از این طریق اکثریت مردم ایران را به استعمار کشیده است ، به خود حق می دهد، بدون اجازه و آگاهى همین مردم ، به رئيس جمهور آمريكا نامه ی محرمانه بنویسد و خبر آن از طریق همان رسانه های پخش شود که رژيم حاکم بر ایران ، ضد ایرانی معرفی می کند !
این البته از لوازم قدرت مطلقه و غیر پاسخگو است که حتی صدای اعتراض هاشمی رفسنجانی که خود بانی آن است را نیز درآورده است . اما سخن من مطلب دیگر است، سخن امروز من با دیکتاتور حاکم بر ایران و حامیان او در فرب نظامی سپاه پاسداران و بسیج و قوه قضاییه ی نا عادل و سرکوبگر این است که نتیجه سرکوب و دیکتاتوری و فساد های عظیم مالی و سیاسی و ماجراجویی های هسته ای و تجاوزگری در منطقه ،تا چندی جز تسلیم شدن در برابر خارجی نخواهد بود . شما با سیاست های ضد ملی و دیکتاتوری مابآنه ی خود، شرایطی را به وجود آوردید که مجبور شدید برای کسب مشروعیت و تضمین قدرت ، به راس هرم قدرتی نامه بنویسید که آن را شیطان اکبر معرفی می کنید. برای این که سياست ها و عملکردهای ۳۶ سال گذشته ، موجب گردیده تا در شرایط اضطراری قرار بگیرید .
دیکتاتور ایران حتی به رییس جمهوری که خودش تایید کرده بود و با طرح شعار ریاکارانه ی نرمش قهرمانانه ، او را به میدان مذاکره فرستاد ، خیانت کرد . برای این که ، پرزیدنت اوباما ، متوجه ی این واقعیت شد که در ایران ، بجز شخص خامنه ای ، بقیه هیچ قدرتی ندارند . به همین دلیل ، بار دیگر مجبور به نامه نگاری با او شد . در حالی که مطابق عرف بین الملل ، رییس جمهور یک کشور می بایست برای همتای خود نامه بنویسد . او در حالی به جای نامه نگاری برای روحانی، به خامنه ای نامه نوشت که پیش تر پاسخ نامه ی احمدی نژاد را نداده بودند . دیکتاتور حاکم بر ایران، نه تنها با اقدام غیر قانونی و غیر دیپلماتیک ، روی حرف امام خود ، و روی ادعاهای ۳۶ ساله گذشته شان پا گذاشت که موجبات تحقیر رییس جمهوری مورد حمایت خود را نیز فراهم ساخت . اگر این کشور دارای قانون و تفکیک قوا بود و اگر رئيس جمهوری و وزارت امور خارجه امکان استفاده از حقوق قانونی برای دفاع از منافع ملی را می داشت ، چرا نمی بایست مسائل هر چند حساس، از طریق دستگاه دیپلماسی و قوه ی مجریه و با نظارت قوه ی مقننه حل شود؟
چرا قدرت مطلقه و غیر پاسخگو به خود حق دخالت در همه امور را داده ویک روز به پرزیدنت اوباما ، نامه محرمانه می نویسد و روز دیگر با یک اظهار نظر غیر مسئولانه ، مسیر توافق را برهم می زند؟ این دیکتاتوری ، یکه تازی و بی مسئوليتى تا کجا قرار است ادامه پیدا کند و تا كي مردم ایران بايد چوب خودخواهی ها و منفعت طلبی های دیکتاتور حاکم و باند قدرت و ثروت وابسته به او را بدهند ؟!
آرى ! بی اعتقادی و قدرت طلبی این جماعت آن روزی آشكار شد که زمانی که جوانان این سرزمین در جنگ تکه و پاره می شدند و خمینی و یارانش شعار ﴿﴿ راه قدس از کربلا می گذرد ﴾﴾ سر می دادند ، آقاى مک فارلین و هئيت همراه، به دعوت هاشمی رفسنجانی و احمد خمینی با اطلاع شخص خمینی، به ایران سفر کرده و برای انجام یک معامله ی کثیف ، اسلحه های امریکایی و حتی اسراییلی، را برای مدعیان دفاع مقدس ﴿؟!﴾
به ارمغان آورده بودند.
در همان زمان ، امام حاکم ، برای پوشاندن آن افتضاح بزرگ تاریخی ، با آن ۸ نماینده و با مهدی هاشمی و منتظری آن کرد که کرد ! هزاران بار متاسفم که آن زمان از خواب نا آگاهى بیدار نشدیم . اینک نیز خامنه ای و سپاه پاسداران، مردم ایران را سرکوب می کنند ، اما برای حفظ منافع خود، از یک سو طرفداران را با شعارهای دروغین ضدیت با امپریالیزم جهانخوار، شیطان بزرگ و دشمن مسلمانان جهان، فریب می دهند و از دیگر سو به تعبیر خودشان برای راس هرم همین قدرت ، نامه محرمانه ی احترام آميز ﴿؟!﴾ می نویسند و اگر لازم باشد،دست او را خواهند بوسید .
کسی نیست از این جریان حقه باز و عوام فريب بپرسد؛ نوشتن نامه ى محرمانه اما محترمانه برای به زعم خود ، راس هرم شیطان بزرگ، نه تنها ایرادی ندارد که ممدوح است، اما مذاکره ی تلفنی روحانی، با همین مقام ، ذنب اکبر است ﴿؟!﴾ ارسال یک مقاله یا انجام یک مصاحبه از سوی یک شهروند با رسانه های آزاد ،وطن فروشی است ، اما نامه نگاری محرمانه ، با راس هرم کشوری که مدعی هستید ، متهاجم است، فقط به این دلیل که از سوی قدرت مطلقه ی غیر پاسخگو ، صورت گرفته است ، نه تنها ایراد ندارد که ، ممدوح است ؟!
روزنامه نگار زندانی، حشمت الله طبرزدی
۲۷ بهمن ماه۱۳۹۳ خورشیدی
ایران / کرج / زندان گوهردشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر