از: پویا ارجمندی
اين روزها دوباره شاهد از سرگيري اعدام هاي جمعي سريالي زندانيان بيگناه هستيم.بعد از اعدام ده زنداني در روز يك شنبه 21 آذر ماه،روز دوشنبه اعلام شد كه 6 زنداني محكوم به اعدام از زندان مركزي كرج جهت اجراي حكم به انفرادي منتقل شدند. اين در حالي است كه اكثر زندانيان گروه اخير را متهمان مواد مخدر تشكيل ميدهند.
يادمان نرفته است كه مجلس طي ماه گذشته يك فوريت لغو مجازات اعدام برای جرائم مواد مخدر را تصويب كرد و محاكم قضايي نظام به خانواده هاي اين زندانيان گفته اند تا تعيين تكليف شدن اين قانون، مجازات اعدام متوقف خواهد شد. سؤال اين جاست كه پس اگر چنين است، از سرگيري جمعي اعدام ها به چه معناست؟ آيا جان انسانها بازيچهيي است كه هركس به سليقه خود با آن بازي مي كند؟ يا هيچ قانونمندي بر رفتار اين حاكمان حاكم نيست؟ اين اعدام ها زهرچشم گرفتن از مردم و دانشجويان در 16 آذر که شعار مرگ دیکتاتور را سر داده بودند؛ نيست؟ با كدام منطق بايد رفتار حاكمان تهران را تحليل كرد؟
تجربه تاريخي نشان مي دهد كه رفتار حاكماني كه هم به نعل اعدام مي كوبند و هم به ميخ لغو اعدام، يك دوگانگي ماهوي نيست بلكه يك اضطرار و بن بست در مشي سياستمداري است. آنها از يك طرف با دنيايي روبرو هستند كه همزبان خواهان لغو اعدام در ايران ركورد دار اعدام است و از سوی دیگر بامردمي مواجه اند كه پس از نزديك به نيم قرن تجربه اعدام و شكنجه، اکنون قويتر از هر زماني خواهان پايان يافتن اين دوران پر وحشت هستند. حاکمان کنونی کشورمان خوب مي فهمند كه با شل شدن گره هاي طناب دار و روكش خوردن كابلهاي شكنجهگر، كسي در عصر ارتباطات اين موجودات ذيشعور قرون پيشين! را تحمل نمي كند. پس چه بايد مي كردند؟
بازي موش و گربه بهترين تعبير براي تحليل رفتار شناسي حاكمان تهران است.با اين پارادوكس بنيادي است كه جامعه بايد تاوان بدهد و جوانان ايران گروه گروه سر به دار شوند. به نظر مي رسد دوگانگي رفتاري حاكمان در شرايط كنوني معلول يك وحشت است تا يك قدرت نمايي در مقابل خواست ملت ایران براي برقراری آزادی و دموکراسی.
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر