نه به زندان – نه به اعدام
آمار و ارقام اعتراضات: 1
کیفیت اعتراضات و گستردگی آنها: 1
کارگران: 1
مالباختگان غارت شده: 2
دانشگاهها: 3
معلمان: 4
بازاریان: 5
سایر اقشار: 5
علت گستردگی و افزایش اعتراضات: 6
گزارشی که در پیش رو دارید؛ حاصل تلاش دوستان و همکاران کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام است.
سال ۱۳۹۵ را با همه فراز و نشیب های آن پشت سرگذاشتیم. سالی که صحنههای پر جوش و خروش اعتراضات و مطالبات اقشار مختلف مردم را در آن هرگز فراموش نمیکنیم.
اعتراضاتی که در آن هموطنان در سراسر ایران برای دستیابی به حقوق حقهشان اعتراض کردند، فریاد زدند، و همدیگر را به ایستادگی و برخاستن دعوت نمودند.
آمار و ارقام اعتراضات:
در مورد آمار اعتراضات، بهطور واقعی نمیشود آمار و ارقام ارائه داد، چرا که ابعاد فوقالعاده زیاد است و دستگاههای وابسته به حاکمیت هم تا آنجا که میتوانند سانسور میکنند و از درج خبرهای اعتراضی جلوگیری مینمایند، البته بعضاً هم منافع آنها ایجاب میکند که برخی خبرها را بدهند، که از خلال این خبرها میتوان به بخشی از ابعاد حرکتهای اعتراضی پی برد.
از جمله روز هفتم اسفند 95 اشتری رئیس نیروی انتظامی در خبری که خبرگزاری ایسنا 7 اسفند 95 نقل کرده میگوید که: «اکنون بهدلیل تعطیلی برخی کارخانهها و مؤسسات اعتباری، تجمعاتی انجام میشود که تعداد آنها برخی روزها بین ۲۰ تا ۳۰ تجمع است که باید این تجمعات خوب مدیریت شود. زیرا وقوع یک اتفاق در شهرستان میتواند بازتاب ملی و بینالمللی داشته باشد. البته تکلیف تجمعهایی که به بستن راهها یا حمله به مراکز منجر میشود جدا است». «خبرگزاری حکومتی ایسنا 7اسفند 95»
بنابراین بر مبنای حرفهای اشتری، اگر متوسط حرکات اعتراضی را آنهم فقط از طرف کارگران و مالباختگان روزی 25 مورد بگیریم، در ماه رقمی معادل 750 حرکت اعتراضی و در سال 9000 حرکت اعتراضی میشود. در حالی که اگر اعتراضات دانشجویان، معلمان، فعالان محیطزیست، کشاورزان و بازاریان و سایر اقشار را وارد محاسبه کنیم، عدد اعتراضها بسیار بیشتر از این خواهد شد، ضمن اینکه اشتری حرکتهای اعتراضی که به درگیری با نیروی انتظامی، بستن جادهها و حمله به مراکز وابسته به حاکمیت منجر شده را هم از این آمار جدا کرده است.
یا در مورد حرکتهای اعتراضی مالباختگان غارت شده، رحمانی فضلی وزیر کشور در کابینه روحانی، روز 25آبان 95 در مجلس گفت: «بیش از 200 مورد تجمع در استان خراسان در خصوص پدیده شاندیز داشتیم».
یعنی بهوضوح میگوید این آمار مربوط به تجمعهای اعتراضی مالباختگان پدیده شاندیز آن هم تنها در استان خراسان میباشد، در حالی که در همین خراسان، مالباختگان میزان، ثامن الحجج و.. تجمعهای اعتراضی داشتند، ضمن اینکه در استانهای دیگر هم وجود داشت. بنابراین اعتراضات؛ بر اساس همین اظهارات ، از دههزار هم بیشتر است.
کیفیت تظاهراتها و گستردگی آنها:
کارگران:
از ابتدای سال 95 گستردهترین حرکتهای اعتراضی کارگری، تجمعات کارگران کارخانه آلومینیوم سازی هرمزگان بود که در آنجا بیش از دو هزار کارگر این کارخانه در اعتراض به حقوق عقب مانده خود، چندین ماه روزهای متعدد تجمع و تحصن و اعتصاب داشتند. تجمعهای کارگران از نظر همبستگی کارگران، مستمر و پیگیرانه بودن اعتراضشان و ابتکاراتی که به کار میگرفتند حرفهای جدیدی داشت.
از جمله کارگران در طی چند هفته با تشکیل زنجیرهانسانی به طول چند کیلومتر، تمام دستگاه تهدید حاکمیت را برای برهم زدن اعتصابشان فلج کردند.
آنها میگفتند ما شرکت خصوصی نمیخواهیم، چون در دستگاه خودمانی سازی این شرکت را به ایادی امام جمعه و استاندار هرمزگان داده بودند و امام جمعه خامنهای هم ظرف مدت کوتاهی 600 کارگر را اخراج کرده بود. کارگران شاغل هم به حمایت از کارگران اخراجی برخاستند و برای نزدیک به دو ماه این اعتراض و اعتصاب را ادامه دادند که نظام مجبور به عقبنشینی شد.
یک نمونه دیگر از اعتراضات دامنهدار کارگران در سال 95، اعتراضات کارگران کارخانه بزرگ ایران ترانسفوی زنجان در اعتراض به پدیده خودمانی سازی بود که نزدیک به یکماه در اعتصاب و تظاهرات بودند، آنها هم بهدلیل ایستادگیشان عوامل نظام را مجبور به عقبنشینی کردند.
مورد دیگر در اعتراضات گسترده کارگری سال گذشته، اعتراضات کارگران کارخانه هپکو اراک بود. کارخانه بزرگ ماشینسازی اراک نزدیک به دهسال است بهدلیل همین سیاست خودمانی سازی یا بهاصطلاح خصوصی سازی، به چنگ باندهای وابسته به حاکمیت افتاده و ماهها حقوق کارگران را نپرداخته است. به همین جهت کارگران هم هفتهها تظاهرات و راهپیمایی کردند و با شعارهای کوبنده به اعتراض خودشان ادامه دادند. آنها شعار میدادند: ”زیر بار ستم نمیکنیم زندگی جان فدا میکنیم در ره آزادگی مرگ بر این وضع مرگ بر این وضع؛ یا حقوق ما حل نشه؛ شهر قیامت می شه “.
از اعتراضات دامنهدار کارگری دیگر در سال 95 اعتراضات کارگران پلی اکریل اصفهان بود، این کارخانه که بزرگترین تولیدکننده نخ و الیاف ایران میباشد، بهدلیل واردات بیرویه، کمرش شکسته و بین 8 تا 10-12ماه است که حقوق کارگران را پرداخت نکرده؛ در حالیکه هیچکس هم پاسخگوی کارگران محروم نیست. چندین بار بین کارگران و نیروهای انتظامی
درگیری شد و کارگران شعار هیهات منا الذله سردادند.
یکی از برجستهترین اقدامات این کارگران اخراج کارفرمای این کارخانه که وابسته به باندهای حکومتی است، بود. ایستادگی این کارگران هم باعث شد تا کارگزاران وابسته به نظام در وحشت از اوجگیری این اعتراضات و همبستگی بیشتر کارگران اقدام به پرداخت بخشی از مطالبات کارگران بکنند، البته هنوز این اعتراضات ادامه دارد، چون کارخانه هم تعطیل شده است.
اعتراضهای متعدد دیگر کارگری نیز وجود داشت از جمله:
کارگران کارخانه روغن نباتی قو، کشت و صنعت مهاباد، آزمایش، کارگران شرکت معدنی الماس مته در طبس، اعتصاب صدها تن از رانندگان معدن گُل گُهر سیرجان و بستن جاده با به آتش کشیدن لاستیکهای کهنه خودروها .
در برخی نمونه ها مانند کارگران معدن زرند، اقدام به بستن جاده یا حبس کردن کارگزاران حاکمیت در کارخانه کردند و آنان را وادار به پرداخت حقوقشان نمودند.
همچنین هزاران کارگر در برابر مجلس در تهران جمع شدند و علیه ادغام بیمههای تأمین اجتماعی با وزارت بهداشت اعتراض کردند.
مالباختگان غارت شده:
یکی دیگر از اقشار اجتماعی که از آنها اعتراضات گستردهیی در سال 95 شاهد بودیم، مالباختگان غارت شده بودند.
از جمله مالباختگان مؤسسه غارتگر کاسپین که شعار میدادند ”عزاعزاست امروز زندگی ما مردم روی هواست امروز “، ”عزاعزاست امروز روز عزاست امروز زندگی یه ملت روی هواست امروز “.
همچنین مالباختگان مسکن مهر در مقابل نمایشگاه مطبوعات جلو سیف رئیس بانک مرکزی را گرفتند و با شعار ”نزولخور دشمن قرآنه “ و ”پول ما رو دزدیدن خونه به ما نمیدن “ به رئیس بانک مرکزی حمله کردند.
تجمعهای اعتراضی مالباختگان غارت شده میزان، ثامن الحج و.. نیز در طول سال در جریان بود.
دانشگاهها:
در سال گذشته وزیر اطلاعات درباره اعتراضات در دانشگاهها گفت که با اینکه در همه دانشگاهها تظاهرات بوده ولی توانستهاند مدیریت کنند.
نگرانی برای اعتراضات دانشجویی آنقدر جدی بود که روحانی در سوم تیر سال گذشته گفت: ”نباید به دانشگاه و دانشجو با عینک امنیتی نگریست“.
با همه این تلاشهای بهاصطلاح مدیریتی و با بیش از 10 ارگان سرکوبگری که در دانشگاهها راهاندازی شد، باز هم اعتراضات گستردهیی در دانشگاهها در طول سال 95 صورت گرفت. از جمله:
تجمعات دامنهدار دانشجویان دانشگاه صنعت نفت در برابر مجلس و وزارت نفت در ماه مرداد.
تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس طی چند روز مستمر، علیه چپاولگریهای وزارت علوم.
اعتراض چند روزه دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان علیه یک اخاذی 40هزارتومانی از طرف دانشگاه که سرانجام کارگزاران نظام را عقب راندند.
در تهران هم دانشجویان دانشگاه شریف در چند روز علیه پولی شدن دانشگاه و ترفندی به اسم سنواتیشدن ایستادند که دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک، دانشگاه بهشتی و دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و خواجه نصیر هم با آنها همراهی کردند. دانشجویان خواجه نصیر شعار میدادند ما پول زور نمیدهیم.
دانشجویان بجنوردی حرکت اعتراضی خود را به خیابان کشاندند و مدت سه ساعت جاده را بستند. این دانشجویان خواستار حداقلهای رسیدگیهای صنفی به مشکلات خوابگاهها، رفت و آمد و امورات زندگی دانشجوییشان بودند.
دانشجویان دختر مستقر در خوابگاه کوی چمران دانشگاه تهران در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه نسبت به اجبار در پوشیدن نوع لباس و چادر دست به تجمع زدند. دختران دانشجو با سردادن شعارهای ضدحکومتی تا پاسی از شب به اعتراض خود ادامه دادند و با صدور بیانیهیی خواستههای خود را اعلام کردند. دختران دانشجو گفتند چنانچه به این خواستهها رسیدگی نشود به اعتراضاتشان ادامه خواهند داد.
اعتراضهای متعدد دانشجویان علیه تبعیض جنسیتی، و همچنین به هم ریختن تریبون آزادهایی که وابستگان به حاکمیت گذاشته بودند، از جمله اعتراضات سیاسی دانشجویان بود. در یک گردهمایی در دانشگاه رازی کرمانشاه دانشجویان شعار ”زندانی سیاسی آزاد باید گردد“ سردادند.
در دانشگاه گرگان نیز در یک تریبون آزاد که دانشجویان صحنه را دست میگیرند و علیه دخالتهای نظام در سوریه صحبت میکنند و میگویند ما از کسانی که این کشتارها را کرده و پول مردم ایران را خرج این کارها میکنند؛ نمیگذریم.
در دانشگاه ارومیه حین یک سخنرانی، دانشجویی بلند شده و میگوید: «برای سکوت مقابل نسلکشی فجیع سوریه در دادگاه عدل تاریخ محکوم هستیم».
در دانشگاه بهشتی، دانشجویان، خبرنگاران صدا و سیما را از جلسه بیرون انداختند و شعار میدادند ”مزدور برو گمشو “.
فرهنگیان:
اعتراضات فرهنگیان و بازنشستگان در سال گذشته یکی از گستردهترین و طولانیترین اعتراضات سال بود، معلمان در چند نوبت اعتراضات سراسری داشتند، شعارشان این بود که حقوق ما یک میلیون خط فقر 4 میلیون.
معلمان پیش دبستانی و قراردادی که سالهاست از معلق بودن وضعیت استخدامیشان در عذاب هستند و بخشهای بیشتری از حقوقشان به نسبت معلمان رسمی، توسط ارگانهای مختلف وابسته به نظام چپاول میشود، بارها در برابر مجلس و در شهرهای مختلف دست به تجمع زدند.
خواسته معلمان بر روی دو بردار بود:
اولین بردار صنفی که موضوع آن افزایش دستمزدها، یکسان سازی حقوق، استخدام رسمی و برچیدن بساط چپاولگری تحت عنوان پیمانکاری و حقالتدریسی است. یک نماینده مجلس گفته بود که بعضی معلمهای حقالتدریسی حقوقشون در ماه 400هزار تومان است.
در یکی از تجمعهای اعتراضی معلمان در مهر ماه که از استانهای تهران، اصفهان، گیلان، فارس و بعضی استانهای دیگر کشور جمع شده بودند در پلاکاردهای خود نوشته بودند: 'نیروی پیش دبستان استخدام، استخدام'، 'ما در راه آموزش عمر و جوانی دادیم'، 'ما تا جواب نگیریم از این مجلس نمیرویم'.
بردار دوم اعتراضات معلمان سیاسی بود، از جمله معلمان در 27اردیبهشت 95 در همبستگی با اعتصابغذای زندانیان سیاسی اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی در زندان اوین، محمد امین آگوشی در زندان تبریز دست به تجمع اعتراضی زدند. گروههایی از معلمان، در همبستگی با معلمان اعتصابی در زندان، به اعتصابغذای دو روزه دست زدند.
در مجموع بیش از 30 شهر کشور از جمله تبریز، شیراز، همدان، اراک شاهد تجمعات سراسری معلمان شاغل و بازنشسته کشور برای بیان مطالباتشان بود.
بازاریان:
در ابتدای سال گذشته روحانی، وعده رونق داد، پس طبعاً باید حداقل در مورد بازار شاهد آرامش میبودیم. در حالیکه درست برعکس، بهدلیل اینکه رونقی که روحانی منظورش بود، بهجای راهاندازی تولید، با دست کردن توی جیب بازاریان و اخاذیهای زیاد از آنها همراه بود، به همین دلیل هم در سال 95 با مقاومتها و اعتصابهای مختلف بازاریان در شهرهای مختلف و در ماههای مختلف سال مواجه بودیم.
از جمله: در هفته اول مرداد کارگران و کارکنان پاساژ علاءالدین در تهران، در برابر یورش مأموران ایستادند و با شعار ”غارتگر حیاکن، بازار رو رها کن“ به درگیری با عوامل انتظامی و شهرداری پرداختند.
در کاشان بازاریان روز دهم مرداد رو در روی عوامل انتظامی که برای بازدید به این بازار رفته بودند دست به اعتصاب زدند.
در شاهین شهر اصفهان حتی مغازهها اقدام به نصب پلاکاردهای اعتراضی علیه اخاذیهای مالیاتی کردند.
در اردیبهشت ماه در شهرستان دیلم، بازاریان و لنجداران علیه اخاذیهای حکومتی، جلوی درب فرمانداری دیلم دست به تجمع اعتراضی زدند.
بازاریان بندر گناوه در اعتراض به اخاذی گمرک برای ترخیص کالاهای وارداتی اعتصاب کردند.
در زنجان هم طلافروشان بازار زنجان بهدلیل افزایش اخاذیهای مالیاتی و زورگوئیهای مأموران حکومتی دست به اعتصاب زدند.
در ماه اسفند هم شاهد اخراج مأموران حکومتی از بازار رضای مشهد بودیم که مأموران را اخراج کردند.
سایر اقشار:
گذشته از اینها نمونههای خاص تجمعهای اعتراضی و درگیری بین مردم و نیروهای سرکوبگر در اقشار دیگر جامعه را هم داشتیم از جمله:
تجمع اعتراضی همافران پایگاه هوایی دزفول علیه غارت سپردههایشان توسط تعاونی ارتشیان بود.
یک نمونه دیگر؛ اعتراضات ارتشیان بازنشسته بود که چند بار هم جلو مجلس جمع شدند.
یکی دیگر از درگیریهای بزرگی که در سال 95 بین مردم و عوامل نظامی رخ داد، در بلداجی در استان چهارمحال و بختیاری بود که مردم علیه چپاول آب توسط سپاه اعتراض کردند، و نیروی انتظامی یک جوان به نام صادق نادری را کشت و در شب هفت این جوان بیش از 5هزار نفر پیکر این جوان را تشییع کردند.
یکی دیگر از بزرگترین و پردامنهترین اعتراضات سال 95، تظاهرات 10روزه مردم اهواز علیه آلودگی هوا بود. مردم در اهواز از جمله شعار میدادند:
”وعدههای توخالی دیگر اثر ندارد “
”روحانی خجالت خجالت “
بهدلیل ایستادگی مردم اهواز سرانجام روحانی مجبور شد چندین وزیر کابینه خود را به اهواز بفرستد و علاوه بر این روحانی نیز به اهواز سفر کرد.
هر چند که روحانی از قهر و خشم خداوند بهعنوان مسبب بلایا یاد کرد، اما این حرفها از خواست مردم چیزی کم نکرد.
اعتراضات و درگیریهای بسیار زیاد دیگری در سال95 داشتیم از جمله:
درگیری در همدان بین دستفروشان و نیروی انتظامی در دهم اسفند.
درگیری در آباده فارس بین مردم و نیروی انتظامی، که مردم علیه چپاول آب توسط کارگزاران حکومت شوریدند. چرا که آنها بر روی قنات این شهر چاه عمیق زده بودند.
اما آخرین و بزرگترین اعتراض سال 95 مربوط به اجتماع چند دههزار نفره مردم در پاسارگاد در روز کوروش بود. عوامل حکومت از این تجمع بشدت وحشت کرده و همه مسیرها را بسته بودند تا کسی وارد نشود اما مردم از راههای مختلف وارد شدند و نشان دادند که در برابر اراده و قدرت مردم؛هیچ نیرو و عاملی توان ایستادن و برابری ندارد.
شعارهای این تجمع قابلتوجه بود:
”سوریه رو رها کن فکری بهحال ما کن “
”حکومت آخوندی فقط ظلم فقط جنگ “
”شعار مرگ بر دیکتاتور “
علت گستردگی و افزایش اعتراضات:
اگر بخواهیم به علت مشترک این اعتراضات و افزایش و گستردگی آنها بپردازیم از جمله میتوان گفت:
- شکست و ناتوانی حاکمیت پس از 37 سال در حل ابتداییترین مشکلات جامعه و گسترش فقر و بیکاری مردم
- چپاولگری بیحد و حصر عوامل و ارگانهای وابسته به حکومت و برملا شدن دروغهای عوامل نظام در مورد اینکه خزانه خالیست و نداریم و مردم میگویند اگر خزانه خالیست چرا جیب شما پر و جیب ما خالیست؟
- سیاستهای دخالت در کشورهای عراق و سوریه و یمن و لبنان، که شدیدترین خونریزی مالی را برای کشور داشته و در حالی که مردم در فقر دست و پا می زنند؛ ثروتها و درآمدهای کشور در جنگ سایر کشورها؛ هزینه می شود.
- در دسترس بودن امکان ارتباطی تلگرام و سایر شبکههای اجتماعی که در شکل دادن تجمعها نقش اساسی داشتند.
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر