من متهم میکنم
از دوران جوانی همیشه یک سوال اساسی ذهنم را به خودش مشغول کرده بود که چرا کشور من با این همه نعمت خدادادی هر روز نسبت به روز قبل عقب مانده تر و بدبخت تر میشود؟ و سبب این همه بدبختی چه کسی است؟ اما هیچ وقت جواب قانع کننده ای برای خود نداشتم چون من در سیستمی زندگی میکردم که در آن مجری سیاستهایی دیکته شده راس کشور بود و وقتی برای تفکر در این مسایل نداشتم .
ولی چندسال قبل که بازداشت گردیده و بعد از 8 ماه شکنجه و انفرادی به زندان رجایی شهر منتقل شدم چون فرصت داشتم هر روز روزنامه ها و تلویزیون رژیم را رصد میکردم به یک نتیجه کلی رسیدم که در این مملکت نفرین شده هیچکس خود را مقصر ویرانی کشور نمیداند و هر شخص و جناحی به جز خود، دیگران را مقصر میداند تا اینکه به بند سیاسی منتقل و در آنجا با کلی از دیدگاه های سیاسی و عقیدتی از هر طیف اشنا شدم که آنها هم از آن نگاه برخوردار بودند و به هیچ وجه در نابودی کشور و بدبختی مردم خودرا مقصر نمیدانستند و همه کم و کاستی ها را به گردن این حزب و آن جناح می انداختند انگار کسان دیگری از کرات اسمانی دیگر امده و وضع کشور را به این روز سیاه انداخته اند.
چند نمونه به عنوان مصداق حرفهایم میگویم و عملکرد احزاب و گروه ها را در مورد آن بررسی میکنیم. بعد از انقلاب یک جنگ 8 ساله بر کشور حاکم شد که در ان جنگ صدها هزار نفر از بهترین جوانان کشور قربانی شدند و میلیاردها دلار خسارات مالی بر کشور وارد شد و به نقل از اقای حسن عباسی از کارشناسان رژیم ، در این جنگ فقط 300 هزار خانواده شرکت داشتند .
حال سوالی که پیش میاید این است که اگر برای دفع تجاوز و دفاع از تمامیت ارضی مملکت بود. چرا این تعداد خانوار که اکثریت آنان از اقشار ضعیف و کم درآمد جامعه بودند در آن شرکت داشتند و احزاب مدعی که امروز لباس اصلاح طلب، حقوق بشر، لائیک و ... از خود و خانواده شان مایه نگذاشتند و اگر این جنگ بعد از سال 61 و به قول محسن رضایی و رفسنجانی بعد از آن تاریخ لزومی برای ادامه جنگ نبوده پس این مدعیان چرا در مقابل جریان حاکم و خمینی نایستادند که این همه جوان بیهوده کشته بشوند و کشور نابود و عقب مانده نگردد.
یا در قضیه انرژی هسته ای که میلیاردها دلار در چاه ویل آن ریخته شد و تعدادی از جوانان کشور تحت عنوان دانشمند هسته ای کشته شدند و این همه هزینه بر توده مردم که روز به روز از نظر اقتصادی پسرفت داشتند تحمیل گردید و در نهایت رژیم دوباره جام زهر را نوشید و برجام را امضا و بر قلب راکتورها سیمان ریختند در این مورد این مدعیان کجا بودند و چه کار کردند؟ احزاب و گروه های سیاسی کجا بودند که به خامنه ای بگویند اگر این راه برای پیشرفت و ترقی کشور بوده پس چرا این قرارداد ننگین را امضا کردید و اگر از پایه انرژی هسته ای سودی برای کشور نداشته چه لزومی داشت که این همه هزینه میلیاردی برای ان صرف و کشور در دنیا منزوی گردد و در آخر نیز به غلط کردن بیفتند.
پس تمامی این افراد و گروه هایی که در مقابل آن کرنش کردند شریک جرم هستند و حال هیچ حرفی از آنان قابل قبول نیست.
مصداق بعدی ان نیز در همین جریانات سوریه و عراق مشاهده میگردد که رژیم تحت عنوان عملیات مستشاری یا نظامی جوانان و هزینه مادی کشور را صرف أن کشورها مینماید در حالی که در داخل کشور اکثر مردم به نان شب محتاج هستند اگر رژیم دخالت خود در سوریه و عراق را در جهت منافع ملی مردم ایران دنبال میکند پس چرا فرزندان رفسنجانی به جای رفتن به سوریه به اتهام دزدی در رانت خواری در زندان هستند یا معاون اول احمدی نژاد و ... اگر عملیات رژیم در سوریه و عراق منافع ملی را توجیه میکند پس چرا از تبعه کشورهای افغانستان و پاکستان تحت عنوان فاطمیون و زینبیون استفاده میکند پس انها که دم از عرف ملی میزنند کجایند که خودشان بروند؟
آیا دولت نیست که از خود یگانهای ارتش و سپاه به صورت رسمی و با اطلاع سازمانهای بین المللی همانند آنچه ترکیه در سوریه انجام میدهد استفاده کند که بعد از این مدت بسیاری از سیاسیون که هوا را ابری دیده و انگار امروز متولد شده اند در مقابل کشتار 400هزار نفر از مردم سوریه عنوان نمایند که باید از سوریه خارج شوید یا بسیاری از تحلیلگران از قبیل آقای زیبا کلام که عنوان نمود، اگر بخواهیم پرچم کشوری را در زیرپایمان له کنیم باید پرچم سوریه را که به اندازه 60 سال تاسیس دولت اسرائیل فلسطینیان را کشته در زیر پا لگدمال کنیم به این سیاست یک بام و دو هوای اعمال شده از طرف رژیم، کدام یک از احزاب و گروههای سیاسی اعتراض کرده اند؟
به همین خاطر به عنوان یک ایرانی تک تک جریانهای سیاسی کشور که در پوشش کشورهای ملی گرا، سلطنت طلب، عقیدتی، حقوق بشری، لائیک، قومیتی، اصلاح طلب، اصولگرا، هنرمندان، ورزشکاران و ... متهم میکنم که در ویرانی ایران و سوریه سهیم هستند.
البته من نیز از این اتهام مبرا نبوده و خود را یکی از مسببان اصلی میدانم که بدون تفکر و تعقل کافی 17 سال به این رژیم خدمت کردم. اگر غیر از این است لطفا به مردم ایران توضیح دهند؟ و حال من به صراحت میگویم که حتی 2 درصد مردم ایران با دخالت در سوریه موافق نیستند و هر روز جنایتهای بیشماری رقم میخورد و یادآور میشوم که تاریخ هیچکدام از ما را نخواهد بخشید که در مقابل این همه ظلم و جنایت سکوت کرده ایم.
روزی که انقلاب 57 تمام شد و حکومت به دست رژیم فعلی افتاد اگر رژیم صراط درست را طی میکرد چرا این احزاب با آن همراهی نکردند؟ و اگر به مردم خیانت کردند چرا در مقابل آن مخالفت نکردند؟ چرا خود را تبرئه و تقصیرها را گردن مردم می اندازند؟ حال احزاب و گروههای سیاسی پاسخ دهند که مسئول عقب ماندگی ایران کیست؟ و آیا به مردم خدمت کرده اند یا خیانت؟
جابرعابدینی زندانی سیاسی زندان گوهردشت کرج
در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر